سارا دماوندان – «میزان رأی مردم است» گفته آیتالله خمینی رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی در ایران است که ظاهرا بر جنبه مردمسالارانه حکومت اسلامی تاکید داشته است. البته در شرایطی که اطمینان داشت بیشتر مردم به جمهوری اسلامی وی رأی خواهند داد.
نه او و نه زمامداران پس از او دیگر هرگز حاضر نشدند در عمل و واقعا «رأی مردم» را به عنوان «میزان» بپذیرند. در حال حاضر نیز مقامات حکومت ایران مدعی هستند که بر اساس رأی مردم قدرت را در دست دارند اما بسیاری از منتقدان و مخالفان بر این عقیدهاند که تنها چیزی که در طی بیش از ۳ دهه حکومت جمهوری اسلامی در ایران دیده نمیشود همانا بازتاب رأی و نظر مردم در قدرت است.
سازمان ملل در سال ۲۰۰۷ روز ۱۵ سپتامبر را به عنوان روز دمکراسی نامگذاری کرد. به همین مناسبت به سراغ رضا معینی مسئول بخش فارسی گزارشگران بدون مرز رفتم و دیدگاه وی را درباره رأی مردم و دموکراسی جویا شدم.
-آقای معینی، به نظر شما به عنوان یکی از مسئولین سازمان گزارشگران بدون مرز در حال حاضر ساختار دمکراسی شامل چه کشورهایی میشود؟
-واقعیت این است که در جهان امروز وقتی تعریفهای مختلف دموکراسی را میشنویم، که کم هم نیستند، و هر کدام از این تعاریف را اگر بخواهیم با جوامع مختلف مطابقت بدهیم کمترین نزدیکیها را شاهد هستیم. به این دلیل که از لحاظ کارکرد متفاوت هستند. بر خلاف دهههای نخست قرن بیستم، امروز یک قرن پس از تثبیت دموکراسی، کمتر نظامی وجود دارد که بگوید من دمکرات نیستم! همه کلمه دموکراسی را به کار میبرند و حتی کره شمالی و جمهوری اسلامی ایران نیز از این اصطلاح استفاده میکنند.
-ولی یک کشور دمکرات باید چه ویژگیهایی داشته باشد تا بتوان ادعایش را درباره اینکه دمکرات است قبول کرد؟
-بارزترین شرط اصلی برای برقراری دموکراسی ، انتخابات در آن کشور است. بنا بر این چون انتخابات در بسیاری از کشورها برگزار میشود پس بسیاری از آنها خود را دمکراتیک میدانند. در ایران نیز به دلیل برگزاری انتخابات به طور دائم رهبران و مسئولان نظام جمهوری اسلامی بر این امر تأکید داشته و معتقد هستند که ما در طول مدت ۳۳ سال انتخابات آزاد داشتیم. اما اگر بخواهیم سادهترین تعریف دموکراسی را که همان حکومت مردم بر مردم یا مردم برای مردم است در رابطه با استفاده از مکانیزم انتخابات در نظر بگیریم، میبینیم که انتخابات تنها به معنی رأی دادن نیست بلکه انتخابات یعنی آزادی انتخاب و تا زمانی که افراد در انتخاب خود حال در هر زمینهای که باشد آزاد نباشند عملا دمکراسی وجود ندارد.
– شما با مسائل سیاسی کشور به طور مستقیم در ارتباط هستید. به عنوان کسی که بیش از دو دهه است درر خارج از کشور زندگی میکنید، چه تفاوتی میان کشورهای دمکرات و ایران میبینید؟
-من فکر میکنم از لحاظ تاریخی هم برخی مقایسهها شاید نادرست باشد. ضمن اینکه به نسبیتگرایی باور ندارم. واقعیت این است که بسیاری از صاحبنظران در طی سالهای گذشته به دلایل مختلف برای تحریف در تعریف دموکراسی مسئله را به گونهای که خود خواستند مطرح کردند. من بارها به این مطلب اشاره کردم که برخی عناوین دمکراسی از جمله انتخابات به نوعی یک نگاه تقلیلگرایانه و تحقیرکننده است. آنهایی که میگویند این انتخابات در ایران برگزار میشود ولی در کره شمالی و یا عربستان این نوع انتخابات وجود ندارد پس ایران یک کشور دمکرات است کاملا در اشتباه هستند. این مقایسه را از این زاویه میگویم چرا که بر این باورم، زمانی که ما پای در مدرنیته گذاشتیم باید بدانیم شرط آزاد بودن انسان بهرهمند بودن از دانستناش است و اینکه: دمکراسی بدون رسانههای آزاد بی معناست و هیچ تضمینی بدون آزادی بیان و اندیشه وجود ندارد. بنا بر این به این نتیجه خواهیم رسید که ایران کشور دمکراتی نیست و این تنها شامل حال ایران نمیشود.
متاسفم بگویم که در دهههای اخیر بنا به دلایل زیادی ما پسرفتها و افول از موازین و معیارهای دمکراتیک داشتیم حتی در کشورهای دمکراتیک. هر چه از اصول آزادی بیان و آزادی رسانهها فاصله داشته باشیم به همان نسبت از اصول دموکراسی فاصله گرفتهایم .
-از نگاه شما از چه راهی میتوان در ایران به دموکراسی رسید؟ تغییر حکومت؟ یا اصلاح همین حکومت؟
-من فکر میکنم اساس تغییر همان اصلاح کردن است. وقتی از تغییر نام میبریم ورای تمام تعاریفی که به دلایلی برای فرار از سانسور استفاده میکنند معنایش همان اصلاح کردن است. بدون شک همواره در تمامی جوامع هر تغییری، تحولی و هر انقلابی که صورت گرفته شکلاش را حکومت تعیین کرده. از نگاه من شرط ضروری تلاش برای برقراری دمکراسی و یا حفظ و توسعه آن، وجود نیروی دمکراسی است. آنچه مهم است اینکه اصلاحات باید معنای اصولی خودش را داشته باشد. من نمیتوانم امروز بگویم این تحول را در ایران احساس میکنم چون انواع و اقسام نرمافزارها و تلفن همراه و اینترنت در ایران وجود دارد و حکومت هم میتواند آن را سانسور کند. من نمیتوانم بگویم آزادی مطبوعات در ایران وجود دارد برای اینکه بخشهایی از حکومت نشریات خود را دارند و مردم هم از آنها استفاده میکنند.
– واقعا رسانهها تا چه اندازه میتوانند در احقاق اصول دموکراسی نقش داشته باشند؟
-ما به این اصل معتقد هستیم که بدون رسانههای آزاد، آزادی و دمکراسی وجود ندارد. رسانه پایه اصلی آزادی در جامعه است. رسانههای آزاد از این زاویه اهمیت دارند که جامعهای را که درون آن زندگی میکنیم، شفاف میکند، و به آن امکان آزادی انتخاب میدهد. کارکرد آزادی رسانهها چیزی جز ایفای نقش آزادی نیست. یعنی همان چیزی که به رکن چهارم دموکراسی مشهور است.