بنا به مستندات تاریخی و نظر کارشناسان، تغییرات اقلیمی و آب و هوایی همواره وجود داشته است چرا که زمین خود یک پدیده زنده است و به طور طبیعی دورههای مختلف تغییر و تحول را طی میکند.
عصر یخبندان زمانی وجود داشت که نمیتوان از عنصر دخالت انسان سخن گفت. اما آن بخشی که به انسان و روش استفاده وی از منابع طبیعی باز میگردد، نه یک دگرگونی طبیعی است که بازتولید منابع را نیز در چرخه اکوسیستم زمین به همراه داشته باشد، بلکه یک روند جبرانناپذیر است که بیش از هر چیز زندگی خود انسان را در معرض خطر نابودی قرار میدهد.
در این میان، آب که به درستی «مایه حیات» شناخته شده، و نخستین «آبادی»ها نیز در هر گوشه از کره زمین در کنار آبها شکل گرفتند، نقشی حیاتی در پایداری اکوسیستم زمین بازی میکند. سیستمی که زندگی انسان نیز منطبق با شرایط آن شکل گرفته است و هر تخریبی در آن به معنی کاهش عمر انسان بر زمین است. بیهوده نیست که میگویند این انسان است که به طبیعت نیاز دارد وگرنه طبیعت را نیازی به انسان نیست!
نگاهی به تولید و مصرف جوامع انسانی به ویژه در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه نشان میدهد که بخشی از فعالیتهای اقتصادی از یک سو اساسا ربطی به رفع نیازمندیهای انسان ندارند و از سوی دیگر به دلایل مختلف، از جمله سودجویی سیریناپذیر، به اندازهای برای محیط زیست زیانبار هستند که نمیتوان آنها را با هیچ استدلالی جزو فعالیتهای لازم برای ادامه زیست بشر دانست چرا که در سرشت خود متناقض با ادامه زیست هستند. انرژی اتمی یکی از روشنترین نمونههای آن است و «چرنوبیل» و «فوکوشیما» فقط دو نمونه نسبتا محدود از دامنه تخریبی آن.
تخریب روزانه نیز که به شکل خزنده و چه بسا نامحسوس صورت میگیرد به همان اندازه نابودکننده است. از آلودگی آبها توسط زبالههای شیمیایی تأسیسات مختلف مانند کارخانجات و بیمارستانها گرفته تا نابودی جنگلها به دست انسان که به نوبه خود چرخه طبیعت را با کویرزایی، ایجاد ریزگردها، کمبود باران و در نتیجه خشک شدن رودخانهها و از بین رفتن منابع آب دچار اختلال و انسداد میکند.
در این میان، ایران که از مهمترین کشورهای دارای منابع انرژی مانند نفت و گاز است، در زمینه آب که کارشناسان آن را از اواخر سده گذشته، بحران قرن بیست و یکم اعلام کردهاند، نه تنها حرفی برای گفتن در عرصه جهانی ندارد، بلکه از تأمین آب مصرفی شهروندان خویش نیز عاجز خواهد ماند. برای برآمدن از پس این بحران که سالهاست آغاز شده است، نه امروز بلکه دیروز هم دیر است.