در آستانهی «روز کورش بزرگ»، که سالگشت روز صدور منشور اوست، ایستادهایم. روز کورش (هفتم آبان ـ ۲۹ اکتبر)، روز احترام به انسان خردمندی است که هر چه زمان پیش میرود، و هر چه اهمیت اعلامیه جهانی حقوق بشر و مفاد مندرج در آن بیشتر مورد توجه قرار میگیرد، ارزش هدیهای که او در ۲۹ اکتبر ۵۳۹ قبل از میلاد به بشریت داده آشکارتر میشود.
تا سال ۱۸۷۹، که کتیبهی استوانهای شکل او از دل خاک سر برآورد، نام کورش تنها در اسناد مذهبی و نوشتههای تاریخنگارانی دیده میشد که یا او را، به دلیل جنگهایی که برای گسترش سرزمینهای زیر نظرش کرده بود، جنگجویی خونریز میدانستند و یا او را با صفاتی چون نجاتدهنده، قانونگزاری پرقدرت، فاتحی خوشرفتار، و رهبری خردمند ستایش میکردند اما هنوز هیچ سندی از خود او و زمانهی او در دست نبود که چهرهی دیگر او را، که در واقع مهمترین چهرهی اوست، در برابر چشم مردمان جهان به تماشا بگذارد.
حتی توماس جفرسون، نویسنده، فیلسوف، باستانشناس، و سومین رییس جمهوری آمریکا، که از شیفتگان کورش بود و بخشی از نظریات نقل شده از کورش پیرامون «کشورداری خردمندانه» الهامبخش او در نوشتن متن بیانیهی استقلال آمریکا شد، نیز نمیدانست که، سالیانی پس از مرگاش، سندی از زیر خاکهای بابل تاریخی بیرون خواهد آمد که تأیید مستندی بر توجه او به این شخصیت بزرگ تاریخی خواهد بود.
در واقع با کشف کلمات کورش، نقش یافته بر کتیبهای گلین، بود که چهرهی اصلی او، به سان خورشیدی، درخشید و جایگاه او را نه تنها به عنوان مؤسس اولین امپراتوری جهان، که به عنوان یک مصلح بشری به ثبت رساند. کورش، برخلاف رهبران زمان خود، که افتخارشان تنها به جنگها و خونریزیها و کاراجباری گرفتن از اُسرا بود، نه تنها اسرا را آزاد کرد و بیگاری را غیرقانونی خواند بلکه به آزادی مذهب نیز فرمان داد.
با این حال اهمیت منشور کورش بزرگ که به قول مک گرگور، رییس موزه بریتانیا «یکی از بزرگترین اعلامیههای آرمانی انسان در طول تاریخ است» هیچ وقت، در سرزمین گویندهاش، به اندازهی روزگار ما، معنا و ارزش واقعی خود را نشان نداده است.
دلیل توجه کنونی مردم ایران به کوروش بزرگ و ارزشهای بیان شده در منشور او، علاوه بر گسترش روابط رسانهای و بالا رفتن درک مردم از مفاهیم حقوق بشری، وجود شرایط سخت و طاقتفرسایی است که جمهوری اسلامیـ با اعمال تبعیضهای جنیستی، فرهنگی و مذهبیـ بر مردم سرزمین کوروش بزرگ تحمیل کرده است. در واقع شرایطی که در ایران برقرار است نه تنها با مفاهیم مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر در تضاد میباشد، بلکه حتی با مفاهیم ابتدایی و سادهی حقوقی که ۲۵۵۰ پانصد سال قبل در فرمان رهبر سیاسی ایران وجود داشته، نیز بیگانه است.
تردیدی نیست که هیچ انسان عاقل و آگاه قرن بیست و یکم نمیخواهد به ۲۵۰۰ سال پیش بازگردد، و یا در زمان وجود سندی امروزین همچون اعلامیهی حقوق بشر، به اندیشههایی بچسبد که در دوران باستان گفته شده اما، در عین حال، نمیتوان از تحسین، بزرگداشت، و یادآوری سخنان بزرگانی سر پیچید که دهشهای گرانقدری به مردمان سرزمین خود و به بشریت داشتهاند، به ویژه اگر که این دادهها، با اکنون و امروز جهان نیز خوانایی داشته باشند.
و چنین است که در روز کورش بزرگ، و نیز لحظههای تحویل هر سال نو هزاران هزار زن و مرد و پیر و جوان، از سراسر ایران، به پاسارگاد میروند و، اگر بتوانند، از میان سربازان و لباسشخصیهایی که در این گونه روزها پاسارگاد را محاصره کردهاند میگذرند تا خودشان را به آرامگاهی برسانند که بی فرش و چلچراغ و بدون هیچ تبلیغ و پشتوانهی حکومتی، بیش از هر بنا و نیایشگاهی در نظر این مردم با شکوه و زیباست.
بنیاد میراث پاسارگاد، امسال نیز ایرانیان را در سراسر جهان به بزرگداشت روز کورش بزرگ فرا میخواند و به یاد و نام مردی درود میفرستد که ۲۵ قرن پیش از نگارش اعلامیه جهانی حقوق بشر، و در زمانهای که جهان در آتش خشونت و عقبماندگی میسوخت «آشتیخواهانه به بابل اندر شد، سربازان بسیار او دوستانه در بابل گام برداشتند، و او نگذاشت کسی در تمامی سرزمینهای سومر و اکد ترسانده شود. او مردمان ستمدیده را از درماندگی رهانید، آوارگان را به خانههای خود بازگرداند، بردگان را از بیگاری نجات داد، و فرمان داد که هر کسی برای انتخاب مذهب و محل سکونت خود آزاد باشد…»
روز کورش بزرگ خجسته باد
با مهر و روشنی
شکوه میرزادگی
از سوی بنیاد میراث پاسارگاد
اکتبر ۲۰۱۵