پروژه‌های تکراری و تشدید بازداشت‌ها 

دوشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۴ برابر با ۰۹ نوامبر ۲۰۱۵


به فرمان ولی فقیه و این بار برای جلوگیری از «نفوذ» باز هم روزنامه‌نگاران بازداشت شدند.

آنهایی که سخنرانی‌های رهبر جمهوری اسلامی را پیگیری می‌کنند با واژه تکراری «دشمن» از زبان وی آشنا هستند. اما هرگاه او از این «دشمن» سخن به میان می‌آورد بخشی از جامعه‌ی ایران هزینه‌ پروژه‌های مقابله با آن را پرداخت می‌کند و در این میان روزنامه‌نگاران همیشه در خط مقدم برخورد نهادهای امنیتی و اطلاعاتی نظام جمهوری اسلامی قرار دارند.

در آخرین این برخوردها آفرین چیت‌ساز روزنامه‌نگار حوزه سیاست خارجی روزنامه ایران، احسان مازندرانی مدیر مسئول روزنامه فرهیختگان، سامان صفرزایی روزنامه‌نگار حوزه سیاست خارجی ماهنامه اندیشه پویا به همراه عیسی سحرخیز زندانی سابق سیاسی و روزنامه‌نگار مستقل دستگیر شده‌اند. از سوی دیگر بعد از آنکه در شماره هفته گذشته کیهان لندن از مفقود شدن نزار زکا، شهروند لبنانی- آمریکایی و دبیرکل سازمان اجمع سخن به میان آوردیم، سازمان اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت او را نیز تایید کرده است.

روزنامه نگاران

ترس از آنچه در راه است

رهبر جمهوری اسلامی در آخرین دیدار خود با فرماندهان نیروی دریایی سپاه پاسداران با تاکید بر اینکه  «مذاکره‌ آمریکا با جمهوری اسلامی ایران، یعنی نفوذ» گفته بود: «مذاکره‌ با اینها یعنی راه را باز کردن برای اینکه بتوانند، هم در زمینه‌ی اقتصادی، هم در زمینه‌ی فرهنگی، هم در زمینه‌های سیاسی و امنیّتیِ کشور نفوذ کنند».

او چند روز پیش از این دیدار نیز در سخنرانی دیگری گفت: «من دارم می‌بینم چه دارد اتفاق می‌افتد؛ لشکر فرهنگی دشمن و لشکر سیاسی دشمن با همه‌ی ابزارهایی که برایشان ممکن بوده، حمله کرده‌اند» و ایجاد نارضایتی در داخل کشور و جذب جوانان فعال و اثرگذار را از مقاصد این «حمله» عنوان کرد.

اما شاید بتوان گفت مهمترین سخنرانی رهبر جمهوری اسلامی در ماه‌های گذشته به همان دیدار او با فرماندهان سپاه پاسداران باز می‌گردد. او در آن دیدار به سپاه پاسداران فرمان آماده‌باش برای مقابله با «رخنه» داد و تاکید کرد: «یکی از راه‌های ورود و نفوذ […] ایجاد خلل در باورها است […] و از همه‌ی طرق هم استفاده می‌کنند و آدم‌های گوناگونی هم دارند؛ استاد دانشگاه هم دارند، فعال دانشجویی هم دارند، نخبه‌ی فکری و علمی هم دارند».

خامنه‌ای در این دیدار به صورت رسمی به سازمان اطلاعات سپاه پاسداران دستور مداخله داد و گفت: «برای اینکه ببینید از کجا تهدید وجود دارد، نسبت به چه کسی [یا] نسبت به چه تهدید وجود دارد رصد دائمی باید بکنید. بخش‌های اطلاعاتی سپاه و هر آنچه پهلو می‌زند به مسائل اطلاعاتی سپاه ناظر به این معنا است».

فتنه چهارم

عزیز جعفری فرمانده سپاه پاسداران نیز همزمان به میدان آمده و دوران پس از توافق اتمی و تایید برجام را «فتنه چهارم» نامیده است. او با اشاره به اینکه «دشمن» در هر ۱۰ سال یک فتنه برای سرنگونی جمهوری اسلامی پیاده کرده، از جنگ ایران و عراق، نفوذ فرهنگی در هفتاد و اعتراضات پس از انتخابات سال ۸۸ به عنوان فتنه‌های پیشین یاد کرده است. جعفری در این سخنرانی تاکید کرد آنچه او «فتنه ۸۸» می‌نامد حتی از جنگ ۸ ساله  هم برای نظام جمهوری اسلامی بیشتر هزینه داشته و اضافه کرده است: «در تهدیدهای قبلی تهدید نظامی امنیتی فرهنگی و سیاسی در سه فتنه اول وجود داشت اما در فتنه چهارم که به بهانه هسته‌ای شروع شد، فشار اقتصادی و تحریم روی مردم صورت گرفت».

او این «فتنه پس از برجام» را طولانی‌تر از فتنه‌های پیشین دانسته و تاکید دارد: «فتنه چهارم، فتنه نفوذ است. امریکایی ها بیشتر از ما خواهان اجرای برجام‌اند چون به دنبال پس از برجام هستند. اگر این باور در فکر مردم ایجاد شود که در مساله هسته ای توافق شد پس در مسایل دیگر هم می‌شود توافق کرد، این یک خطر و فتنه است».

استالینهای اسلامی

پرونده‌سازی برای فعالان سیاسی و روزنامه‌نگاران سابقه‌ای به عمر نظام جمهوری اسلامی دارد. نکته اساسی در بیشتر این پرونده‌ها اعترافات اجباری زیر شکنجه و تهدید، مصاحبه‌های تلویزیونی و در آخر ندامت دستگیرشدگان از مقابله با نظام و رهبری است. مواردی که تمامی آنها پس از آزادی زندانیان از سوی آنها تکذیب شده است. با این حال نهادهای اطلاعاتی- امنیتی جمهوری اسلامی همچنان به همان شیوه‌های تکراری دست زده و این بار با طرح مسائلی همچون «ماه ها رصد مستمر اطلاعاتی و اشراف همه جانبه به ابعاد فعالیت های این شبکه نفوذ» اقدام به دستگیری تعدادی روزنامه‌نگاران کرده است.

در این میان، یکی از فرماندهان اطلاعاتی سپاه پاسداران در گفتگویی تلفنی با تلویزیون جمهوری اسلامی از این عملیات سخن می‌گوید. وی در این برنامه با ادعای اینکه «فرآیند با طراحی و بودجه‌ریزی پنهان از طریق سرویس‌های جاسوسی آمریکا و هدایت سیاسی و دیپلماتیک انگلستان» انجام شده، گفته است: «در این پرونده مجموعه‌ای از مجرب‌ترین فعالان رسانه‌ای اپوزیسیون خارجی و داخلی در یک   فرآیند   پیچیده و هرمی چندلایه با شبکه‌سازی از خبرنگاران   داخلی در راستای ادراک‌سازی تلاش می‌کردند».

حال باید از آقای  محمد جواد ظریف پرسید که آیا هنوز هم معتقد و مدعی است: «ما در ایران کسی را به خاطر عقیده و نظرش زندانی نمی‌کنیم»؟!

درگیر در تناقض همیشگی

حسن روحانی در واکنش به بازداشت‌های اخیر در جلسه هیات دولت گفته است: «بی‌خود نرویم چند نفر را به بهانه‌ای بگیریم، پرونده‌سازی کنیم، بعد آن پرونده را در کشور بزرگ کنیم و بگوییم این خط، جریان نفوذ است». این صحبت‌ها در حالی بیان می‌شود که تعدادی از هواداران حسن روحانی به او هشدار داده‌اند که در صورت عدم برخورد جدی با این پرونده‌سازی‌ها زمینه‌ی سرخوردگی بخشی از هواداران او در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی فراهم می‌شود. این در حالیست که محمد جواد ظریف در دیدار رئیس قوه قضائیه با دیپلمات‌های جمهوری اسلامی تاکید کرده است که «میان قوه قضائیه و وزارت امور خارجه ارتباط های خوبی در بحث معاضدت قضایی و حقوق بشر وجود دارد».

از سوی دیگر علی مطهری، نماینده مجلس شورای اسلامی موضعی روشن‌تر نسبت به دولتی‌ها گرفته و گفته است: «افرادی می‌خواهند کلمه نفوذ را مانند کلمه فتنه وسیله‌ای برای ایجاد خفقان کنند و کسانی را به این بهانه بازداشت و آزادی بیان را محدود کنند و البته مردم به آنها اجازه نخواهند داد».

واقعیت این است که حجت‌الاسلام حسن روحانی، درست مانند حجت‌الاسلام محمد خاتمی در دوران ریاست جمهوری‌اش، امروز در برابر آزمون سختی قرار گرفته است. با این تفاوت که محمد خاتمی بدون پشتیبانی رهبری در آزمون نخست در دور اول ریاست جمهوری‌اش «تجدیدی» شد و در دور دوم رفوزه گشت، ولی روحانی با پشتیبانی رهبری وارد آزمونی شده که نتیجه آن قابل پیش‌بینی نیست.

از یک سو شعارهای انتخاباتی او مبنی بر مبارزه با «امنیتی شدن فضای داخل کشور» هنوز از یادها نرفته و از سوی دیگر برای پبیشبرد برنامه‌های اقتصادی نیاز به اجرای «برجام» دارد. اگر بخواهیم حسن روحانی و اختیارات‌اش را در چهارچوب‌های نظام موجود تفسیر کنیم، او به عنوان رئیس جمهوری اسلامی ایران، از یک سو به پاسداری از قانون اساسی الکن و متناقض و پر از تبعیض رژیم قسم خورده و از سوی دیگر مدعی رعایت و تضمین حقوق شهروندان شده است. امروز دیگر بیرون کشیدن یک جمله از میان سخنان او و تفسیر آن به «واکنش قاطع» نیز حتی میان هوادارانش هم معنا و سودی ندارد. حسن روحانی می‌تواند یا از اختیارات قانونی خود استفاده کرده و مانع موجی شود که وی را نیز با خود خواهد برد و یا با سیاست «کج دار و مریز» بدون هیچ اصلاح و تغییری جای خود را به کسی مانند خود و یا بدتر از خود بدهد. کاری که محمد خاتمی کرد.

[کیهان لندن شماره ۳۳]

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=27082