دو رویداد مهم در سالهای اخیر به مراحل حساس و نهایی خود نزدیک میشوند، یکی نشست صلح سوریه و دیگری اجرایی شدن برجام.
اما به راستی این دو مهم چه تاثیری بر روابط سیاسی تنگاتنگ ایران و روسیه خواهند داشت؟
اروپای غربی و آمریکا امیدوارند که با اجرایی شدن توافق اتمیو بازگشت ایران به جامعه جهانی پس از رفع تحریم، روابط ایران و روسیه کمرنگ شود و این بازگشت در گذر زمان ایران را به غرب نزدیکتر کند. در مقالهای در فایننشال تایمز در ۲۰ نوامبر آمده بود که: «غرب در انتظار اختلاف نظر در مواضع ایران و روسیه بر سر سوریه است» این دیدگاه بیانگر آن است که ایران و روسیه منافع کوتاهمدت مشترکی دارند اما در بلندمدت تفاوت نظر و دیدگاه فاحشی بر سر سوریه خواهند داشت. برای مثال در رابطه با نیروهای شبهنظامینامنظمیکه در طول بحران سوریه شکل یافتهاند، روسیه در بلندمدت خواهان انحلال یا ادغام این نیروها در ساختار نظامیسوریه است، اما ایران این نیروها را همپیمانها و مدافعان منافع ایران در سوریه میبیند. برخی از مقامات غربی نیز در جلسات غیر رسمیگفتهاند که بیشترین امیدشان بر اختلاف نظر ایران و روسیه بر سر سرنوشت بشار اسد است.

در گذشته نیز اختلاف نظرهایی میان ایران و روسیه در رابطه با اسد وجود داشته است. پیشتر علی اکبر ولایتی وزیر خارجه اسبق و مشاور خامنهای در این باره گفته بود که: «از آغاز بحران سوریه هیچ کس به اندازه ایران از رژیم اسد همچون ما حمایت نکرده، حتی روسیه حمایتهای لازم را به رژیم اسد ارائه نکرده. با کمک حزبالله و عراق ما کمکهای لازم را به اسد رساندیم و نقشه آمریکا را نقش بر آب کردیم. ما هرگز اسد را تنها نخواهیم گذاشت».

Reuters©
اما نشانهها حاکی از آن است که رژیم تهران و مسکو به طور موقت به یک همگرایی در این زمینه دست یافتهاند چرا که بیانیههایی که در رابطه به اسد تا کنون رسما از سوی این دو کشور صادر شده تا همین اواخر هماهنگ بودهاند. در واقع تلاش روسیه برای ورود ایران به گفتگوهای صلح سوریه در وین خود گواه هماهنگی و همسویی سیاستهای این دو کشور در بسیاری از ابعاد بحران سوریه است.
برای درک بیشتر از این اتحاد استراتژیک که در حال قوتگیری دو چندان میان ایران و روسیه است، باید تحلیلها را به مواضع و مشترکاتی فراتر از موضوع سوریه بسط داد. ایران و روسیه در حال حاضر استراتژی و منافع مشترکی دارند که در اولویت بالاتری از مقوله اسد باید مورد بررسی قرار گیرد، از جمله جایگاه هر دو کشور به عنوان منابع عظیم سوخت فسیلی، رویکرد امنیتی هر دو کشور به مقوله گسترش ایدیولوژی سلَفی و داعش، اطمینان از جایگاه هر دو کشور در تراز امنیتی حوزه دریای خزر، آسیای مرکزی، افغانستان، خاورمیانه و خلیج فارس و همچنین مقابله با مقوله طرحهای انقلابهای مخملی و تغییر رژیم که از سوی آمریکا و غرب هدایت میشوند. این گونه مسائل با تاثیر متقابل بر منافع ملی دو کشور است که هر دو را مقید میکند تا با درایت و دوراندیشی به همکاری با یکدیگر در بسیاری از مشکلات و مسائل بپردازند، از جمله مسئله سوریه که در جهت ادامه این همکاریها هر دو طرف با تفاهم و رویکردی مشترک به یک اتحاد استراتژیک و شاید موقتی با وجود برخی اختلاف سلیقهها تن دادهاند.
ارتقاء روز افزون همکاریها میان ایران و روسیه در بسیاری از زمینهها مشهودتر است. روسیه همچنان اصلیترین تامین کننده سلاح و تکنولوژی هستهای به ایران خواهد بود. همچنین روسیه نقش موازنه مثبت برای ایران را در مقابله با غرب بازی میکند و با ابعاد تاثیرگذاری جهانی و منطقهای خود و با رویکردی که نسبت به همپیمانانش داشته و دارد شریک استراتژیک قابل اعتمادی به نظر میرسد و ایران همچنان از این منظر روسیه را شریک استراتژیک مناسبی میبیند. روسیه همچنین در تلاش است تا با وارد کردن ایران به ساختارهای امنیتی و اقتصادی تحت نفوذ خود نظیر سازمان همکاری شانگهای و اوراسیا امکان گسترش هر چه بیشتر همکاری را میان خود و شریک استراتژیکاش ایران ایجاد کند.

Reuters©
غرب امیدوار است که این شراکت و همکاری استراتژیک میان ایران و روسیه بر سر تامین منابع گاز و نفت اروپا به رقابت میان این دو منجر شود و این هم پیمانی استراتژیک نا نوشته پایان پذیرد. تحلیلگران معتقدند که این رقابت بلافاصله پس از رفع تحریمها شکل خواهد گرفت و یکی از دلایل اصلی نرمش غرب در رسیدن به توافق هستهای بر پایه ایجاد شکاف در همین اتحاد استراتژیک بوده است.
اولویت استراتژیک روسیه در مقابل غرب و به ویژه اروپا بر پایه بقاء در جایگاه منبع اصلی تامین انرژی فسیلی بنا نهاده شده است و ادامه بهرهبرداری از این بالا دستی استراتژیک نقطه قوتی است که روسیه به هیچ قیمتی از آن صرف نظر نخواهد کرد. ایران برای روسیه در بازار گاز به عنوان کشوری دارای بیشترین ذخیره گازی تهدیدی رقابتی به حساب میآید و با احتساب موقعیت ژئواستراتژیک ایران میتواند تامین گاز اروپا و آسیا را همزمان در سیطره خود داشته باشد اما با وجود امکان چنین رقابتی ظاهرا هر دو طرف رغبتی به ورود به این عرصه ندارند و ترجیح میدهند به همکاریهای خود به عنوان دو کشور با منافع مشترک منطقهای ادامه دهند. عوامل متعددی از جمله نقش این دو کشور در صنعت و قیمت گاز در بازار جهانی هر دو طرف را بر آن داشته تا با پیگیری منافع مشترکشان به هژمونی منطقهای بر انتقال، قیمت و تامین گاز ادامه دهند، امری که با باز گشت ایران به بازارهای جهانی میتواند تاثیرات ژرفی در ابعاد جهانی داشته باشد. اینجاست که رقابت به جای همکاری میتواند برای هر دو طرف زیانبار باشد.

Reuters©
ادامه این همکاری میتواند یک توافق در تقسیم بازار جهانی و تامین منابع گازی با خط کشیهای مشخص در پی داشته باشد، هر دو طرف تمایل دارند با مشارکت در پروژههای مشترک و اتصال خط لوله انتقال گاز و ترغیب همکاریهای منطقهای با اتکاء به ذخایر انرژی در حوزه دریای خزر این همکاریها را گسترش دهند. برای مثال طرح مدیریت صادرات گاز ترکمنستان را میتوان در زمره این همکاریهای مشترک برشمرد. در حال حاضر همکاریهای استراتژیک این چنین از سوی دو طرف و شرکای منطقهای در سه زمینه در حال گسترش است: در قالب طرحهای همکاری دو جانبه نفت و گاز، در قالب اوپک گازی و سیزده تولید کننده برتر گاز در جهان و همچنین معاهده اقتصادی شانگهای که در میان اعضای خود بزرگترین تولیدکنندههای نفت و گاز دنیا و مصرفکنندگان سوختهای فسیلی آسیا را دارد. قراردادی که در سال گذشته میان ایران و روسیه در رابطه با انتقال نفت روسیه به خلیج فارس بسته شد از مهمترین رویدادها میان دو کشور در زمینه نفت و گاز به شمار میرود.
سوال اینجاست که آیا این اتحاد میان ایران و روسیه بر سر رقابت در بازار نفت و گاز به تناقضاتی خواهد انجامید، یا بر سر مسئله سوریه آن طور که تحلیلگران غربی پیشبینی میکنند؟ آیا این اتحاد هنوز یک اتحاد مقطعی بر پایه همسویی و نگرانیهای حاصل از شرایط حاضر است یا یک اتحاد استراتژیک شکل گرفته است؟
دیمیتری روگزین معاون نخست وزیر روسیه و از نزدیکان ولادیمیر پوتین در یک مصاحبه تلویزیونی پیشتر گفته بود: «نمیتوان گفت که نیروهای سیاسی در ایران کاملا به اتحادی استراتژیک با روسیه باور دارند. از این رو ما هنوز باید با جدیدت بیشتری به همکاریهایمان ادامه دهیم». علی اکبر ولایتی نیز اخیرا گفت: «این همکاری را چگونه نامگذاری میکنید مهم نیست، مهم همکاریهای ما با روسیه است که در حال پیشرفت است. من شخصا معتقدم که ارتباط ما با روسیه در راستای رسیدن به یک اتحاد استراتژیک است. همچنین در رابطه با چین».
شرایط پیش آمده در جنگ داخلی سوریه
شواهد حاکی از آن است که پس از گذشت چندین ماه از ورود روسیه به این جنگ هنوز این کشور نتوانسته به خواستههای خود در سوریه دست یابد. هر چند روسیه به دلیل گسترش عرصه نفوذ خود در منطقه و رویارویی با نفوذ روز افزون آمریکا و غرب وارد این جنگ شد، اما در این میان بنا به مشترکاتی، با استراتژیهای رژیم ایران در سوریه همراه شد.

یک اتحاد ارگانیک بر پایه منافع طرفین میان ایران، روسیه، رژیم اسد، حزبالله و شبهنظامیان شیعی که به جنگ نیابتی برای ایران مشغولاند برقرار شده است. هر چند روسیه همواره ادعا کرده که در کمپین نظامیاش در پی انهدام گروههای تروریستی است اما به نوعی تنها به نفع رژیم اسد مخالفان را مورد حمله قرار داده است. در حال حاضر برنامه نظامی این دو متحد استراتژیک در سوریه به بنبست رسیده و تمام چشمها به سوی نشست بعدی و راهکار احتمالی برای حل بحران است چرا که تناقضات و منازعاتی در میان گروههای حامی بشار اسد نیز در حال شکلگیری است. هرچند توافقهای اخیر میان روسیه و آمریکا در رابطه با آینده سیاسی سوریه و شخص بشار اسد آنچنان مورد پسند ایران نیست. آینده شخص بشار اسد در این گفتگوها خط قرمز ایران به حساب میآید، اما روسیه بر سر این موضع انعطافپذیر عمل میکند و در تلاش است تا به همگرایی در این رابطه با تمام طرفین دعوا دست یابد.
تلاش ایران برای بقای رژیم اسد تنها برای پیشبرد سیاستهای منطقهای و دوام مسیر تدارکاتی حزبالله لبنان است. مخصوصا با استیلای هر چه بیشتر حاکمیت شیعیان در عراق، ایران بیش از پیش خواهان قوام دولت اسد و تداوم تحکم بر این بخش اعظم از هلال شیعی است و تنها راه بقای این هژمونی ادامه حیات رژیم علوی بشار اسد است.

اما روسیه به سهم خود در این میان منافع دیگری را دنبال میکند و با حضورش در جنگ سوریه به دنبال اهداف جهانی است که دستگاه ولادیمیر پوتین در بیش از یک دهه دنبال کرده است. روسیه توافق و مصالحهای را که در آن جایگاه روسیه و حضورش در منطقه به رسمیت شناخته شود بدون توجه به اهداف استراتژیک ایران خواهد پذیرفت، هدفی که میتواند حتی بدون اسد تامین شود. حضور مسکو در سوریه امری پذیرفته شده است و از این رو در مذاکرات پیش رو روسیه با انعطاف بیشتری به ویژه در رابطه با اسد به پای میز مذاکره خواهد آمد. همچنین روسیه نگران پیوستن ایران به کمپین غرب پس از اجرایی شدن برجام است. از همین روست که اصولگرایان حاکم بر ایران در تلاشاند تا با پشتیبانی روسیه در ابعاد منطقهای اقتدار خود را چه در درون مرز و چه در برون مرز حفظ نموده و از روی کار آمدن ساختار به اصطلاح اصلاحطلب که در مقابل غرب کرنش میکند جلوگیری شود.
تهران چندان از معامله روسیه بر سر بشار اسد با غرب در ازای ادامه حضور در سوریه خشنود نیست. رژیم ایران هم حساسیتهای ویژهای بر سر همگرایی روسیه با نیروهای سنی و غرب در سوریه دارد. نکته دیگر اینکه روسیه کاملا جایگاه سیاسی جمهوری اسلامی را در مقوله گفتگوهای صلح سوریه نادیده میگیرد. هرچند تنها پس از تلاشهای روسیه بود که ایران نیز به این گفتگوها دعوت شد اما در طی این گفتگوها روسیه جایگاه ایران را نادیده گرفت و این رفتار حتی در طی تهیه پیشنویس قطعنامه اخیر شورای امنیت برای حل بحران سوریه و رسیدن به یک راهکار برای صلح و گفتگو به چشم میخورد. غرب نیز تا پیش از حضور نظامی روسیه رفتار مشابهی را نسبت به جایگاه مسکو در این مناقشه داشت.

دومین معضل در این مسیر، نظامیاست. متحدان روسیه در این کمپین نظامی تنها نیروهای ایرانی و ارتش سوریه وفادار به اسد نیستند بلکه نیروهای حزبالله و شبهنظامیان شیعی که تحت قیمومیت و فرماندهی ایران قرار دارند نیز نقش عمدهای در این میان دارند. هر چند به نظر میرسد با بروز اختلافات تاکتیکی با نیروهای روس و تلفات سنگین نیروهای سپاه در چند ماهه اخیر ایران در حال حاضر تقویت نیروهایش را متوقف کرده است و باز به همان حالت تدافعی گذشته باز گردانده است.
اما تناقضات ایران و روسیه در نبرد سوریه زمانی با معضلات بیشتری روبرو شد که پای اسرائیل به میان آمد. از آغاز مداخلهی نظامی روسیه تا امروز همواره هماهنگیهای لازم میان ارتش اسرائیل و نیروهای روسیه برقرار بوده است که چندان به مذاق ایران و حزبالله خوشایند نبوده به ویژه کشته شدن سمیر القنطار از فرماندهان رده بالای حزبالله در حومه دمشق توسط موشکهای اسرائیلی خشم ایران و حزبالله را بیش از پیش بر انگیخت.
با تمام این احوال ایران راهی برای خروج از بازی سوریه ندارد و از این رو چارهای جز ادامه همکاری با روسیه را در برابر خود نمیبیند هر چند گمان نمیرود ایران چندان از اقامت دائمی روسیه در مناطق تحت نفوذش خشنود باشد اما ظاهرا شرایط تا بعد از رفع تحریمها و اجلاس صلح سوریه همچنان که هست ادامه خواهد داشت.
*ترجمه و تحقیق: محسن بهزاد کریمی
*برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به فوروم درگیریها و انستیتوی مطالعات امنیت ملی