فیروزه اکبریان – بیش از ۶ سال از اعتراضها به دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و ۵ سال از آغاز حصر میرحسین موسوی نخست وزیر پیشین جمهوری اسلامی، همسرش زهرا رهنورد استاد دانشگاه و حجتالاسلام مهدی کروبی رییس پیشین مجلس شورای اسلامی میگذرد.تغییرات در جامعه و جهان و جابجایی در حکومت این مدت کم نبوده، دیگر نه از ناآرامیهای خیابانی خبری هست و نه محمود احمدینژاد بر سر قدرت. بیش از دو سال از زمانی میگذرد که حجتالاسلام حسن روحانی جای احمدینژاد را در کاخ ریاستجمهوری در خیابان پاستور گرفت؛ درست در همسایگی کوچه اختر، همان جایی که میرحسین موسوی و زهرا رهنورد در آستانه آغاز ششمین سال بازداشت خانگی خود زندگی میکنند.
ایران بر سر پرونده هستهایاش با غرب به توافق رسیده و حالا رئیس دولت یازدهم در این سفر و آن سفر اروپایی از آشتی با جهان و باز بودن درهای ایران به روی جهانیان از جمله کشورهای غربی و آمریکا سخن میگوید. خیلیها اما میپرسند آیا وقتاش نرسیده که مقامهای حکومت ایران کمی هم از آشتی داخلی یا «نرمش قهرمانانه» در برابر مردم خود بگویند؟ همان چیزی که ظاهرا حسن روحانی از آن به عنوان «برجام ۲» یاد کرده ولی معلوم نیست مانند بسیاری از موارد دیگر در سالهای گذشته، همه یک معنی را از آن و همچنین از «آشتی ملی» و یا «وفاق ملی» که این روزها از زبان برخی در درون حکومت هم شنیده میشود، درک کنند.
زهرا رهنورد در ۱۴ام بهمن ماه سال جاری و در آستانه پایان پنجمین حصر خود پیام داد که به دوستان بگویید «یاد آر، ز شمع مرده یاد آر»؛ پیامی که با واکنش گسترده در فضای مجازی روبرو گشت و صدها پیام با هشتگ «یاد آر» توئیت شد. اما در فضای واقعی هنوز خبری نیست.
به راستی مخاطبان زهرا رهنورد در این پیام چه کسانی هستند؟ مردم و جامعه؟ دولت روحانی؟ و یا دیگر مسوولانی که مسوولیت حصر آنها را قبول نمیکنند ولی همچنان آنها را در حبس خانگی نگاه میدارند؟!
علی اصغر رمضانپور روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل ایران در این باره به کیهان لندن میگوید: «من فکر میکنم هم مردم عادی و هم سیاستمداران به طور کلی میتوانند مخاطب این پیام باشند. اما نکته اصلی به نظر من این است که خانم رهنورد در این پیام بیش از آنکه بخواهد مساله حصر را یادآوری کند، تلاش دارد روح اعتراضی جنبش سبز و آرمان آن را به نوعی زنده نگاه دارد».
به گفته این روزنامهنگار در شرایط امروز «به نظر میرسد مساله توجه به زندانیان سیاسی به طور کلی و رهبران جنبش اعتراضی تقریبا از حوزه زندگی اجتماعی مردم خارج شده است».
حسن روحانی در گرماگرم تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری در سال ۹۲ وعده تلاش برای رفع حصر رهبران جنبش سبز را داد. خیلیها هم به این وعده امیداور بودند. محمد باقر نوبخت سخنگوی دولت اما اوایل بهمن ماه جاری گفت که دولت در این زمینه حتی بیش از وسع خود عمل کرده است ولی تصمیمگیرنده نهایی نیست.
روحالله زم فعال سیاسی جنبش سبز معتقد است که «دولت نه تنها تمام تلاش خود را در این زمینه نکرده بلکه به فریبکاری روی آورده است».
او به کیهان لندن میگوید: «به عنوان مثال دولت در زمینه اجرای برجام از همه توان خود استفاده کرد تا آن را به ثمر برساند. مورد حمله منتقدان قرار گرفت و به انتقادات آنها پاسخ داد. اما حسن روحانی در شعارهای انتخاباتی خود در سال ۹۲ افکار عمومی را در موضوع حصر، فریب داد».
حسن روحانی از زمان به قدرت رسیدن گاه با اشاره و کنایه و گاه شفاف و روشن از تلاشهای دولتاش برای گشودن گرهی حصر سخن گفته است. مهدی کروبی یکی از رهبران در حصر شاید ناامید از دولت، آذر ماه گذشته از علی مطهری نماینده مجلس خواست تا از جانب او پیگیر محاکمهاش در یک دادگاه علنی باشد. پیگیریها و اعتراضهای گاه به گاه از سوی مطهری هم تا کنون به جایی نرسیده و حتی پادرمیانیاش نزد رهبر جمهوری اسلامی هم کاری از پیش نبرد؛ کسی که گفته میشود حصر با دستور شفاهی او انجام شده و بدون رضایت او هم قفل آن باز نمیشود.
پس راه حل برون رفت از بنبست حصر چیست؟
رمضانپور پاسخ میدهد: «بدون افزایش فشار بر شخص آقای خامنهای و قوه قضائیه امیدی به رسیدگی به این مشکل وجود ندارد».
او اضافه میکند: «البته من فکر نمیکنم که این پیگیریها و فشارها هم در کوتاهمدت موثر باشد چرا که آقای خامنهای نگران است اگر محدودیتهای اعمال شده بر این سه نفر برداشته شود دوباره کنترل خود را بر فضای سیاسی کشور از دست بدهد».
روحالله زم اما در پاسخ، بیشتر افزایش فشار بر دولت را مورد تاکید قرار میدهد و میگوید: «به نظر من افکار عمومی باید فشار خود بر دولت را افزایش دهد».
او اضافه میکند: «با آنکه من هم معتقدم که اختیار این مساله در دست دولت نیست اما نمیشود این موضوع را هم نادیده گرفت که در حال حاضر وزارت اطلاعات مجری حصر است و اینطور نیست که دولت بیتاثیر باشد».
روحالله زم توضیح میدهد: «بر اساس اطلاعاتی که به دست آوردهایم یکی از معاونتهای وزارت اطلاعات مجری حصر است و در یک سال گذشته جایجاییهایی هم صورت گرفته است. به این ترتیب که تیم مسوول حصر میرحسین موسوی و زهرا رهنورد با تیم مسوول حصر مهدی کروبی جای خود را تغییر دادهاند».
به گفته او مسوولیت اجرایی حصر هم اکنون نه در دست سپاه بلکه در دست وزارت اطلاعات دولت روحانی است.
اینک سالگرد پنجمین سال حصر همزمان شده است با تکاپوهای انتخاباتی دو مجلس خبرگان و شورای اسلامی در ایران، روزهایی که جناحهای مختلف سیاسی در حال بالا و پائین کردن فهرستهای انتخاباتی خود هستند. با وجود رد صلاحیت گسترده اصلاحطلبان علی اصغر رمضانپور انتخابات را فرصتی برای تیم حامیان دولت میداند تا از آن برای اعمال فشار در رسیدگی به بازداشت خانگی رهبران جنبش سبز استفاده کنند.
او معتقد است: «اگر حامیان دولت آقای روحانی، میانهروها و اصلاحطلبان بتوانند با نامزدهایی که تائید صلاحیت شدهاند، موفقیتی نسبی به دست بیاورند و آنها را راهی مجلس کنند آنگاه میشود از آن موقعیت برای فشار بر تندروها و مطرح کردن مساله آزادی موسوی، کروبی و خانم رهنورد و یا حداقل برگزاری دادگاه برای آنها استفاده کرد». رمضانپور اضافه میکند: «در غیر این صورت بعید میدانم تا پایان دولت فعلی امیدی به حل این مساله وجود داشته باشد».
به گفته او درست است که هنوز مشکل حصر حل نشده اما تجربه نشان داده است که فشارها بیتاثیر هم نبوده است. اما چگونه؟ چه تغییری در حصر صورت گرفته است؟!
رمضانپور میگوید: «اگر چه این سه نفر همچنان در وضعیت مطلوبی نیستند اما شرایط برای آنها نسبت به دو سال گذشته اندکی بهتر شده است. به عنوان مثال دسترسی به بهداشت و درمان برای آنها بهتر شده و یا از نظر ارتباطی کمی شرایط بهبود پیدا کرده است».
این روزنامهنگار تاکید میکند همین تغییرات هرچند کوچک نشان میدهد آقای خامنهای مجبور شده است کمی در برابر فشارها انعطافپذیری نشان دهد.
عمر دولت حسن روحانی حالا از نیمه گذشته است؛ کسی که بسیاری تکیه زدن او بر صندلی ریاستجمهوری را مدیون حامیان جنبش سبز میدانند.
روحانی آبان ماه سال جاری و در پاسخ به خبرنگار روزنامه ایتالیایی کوریره دلا سرا درباره وعدهاش جهت تلاش برای آزادی موسوی، کروبی و رهنورد به این جمله بسنده کرد که آنها «روزی آزاد خواهند شد». اما کی؟
عقربههای ساعت برای رئیس دولت «تدبیر و امید» به سرعت در حال سپری شدن است. استمرار بازداشت خانگی رهبران معترضان چه تبعاتی برای دولت روحانی و شخص او خواهد داشت؟
رمضانپور در این باره میگوید: «چنین به نظر میرسد که آقای روحانی فعلا اولویت خود را بر اجرای برجام گذاشته است و نمیخواهد با مطرح شدن موضوعهای پرتنشی همچون آزادی زندانیان سیاسی به طور کلی و رفع حصر رهبران جنبش سبز به طور خاص موجب افزایش تنش بین خود و آقای خامنهای شود».
او میافزاید: «با وجود آنکه این مساله تاثیر زیادی بر دولت روحانی خواهد داشت اما به نظر میرسد فعلا حل آن اولویت او نیست».
روحالله زم نیز معتقد است که «در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ جنبش سبز با یکی از مطالبات اصلی خود یعنی آزادی آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد از حسن روحانی حمایت کرد و هم اکنون و با ادامه حصر، بخش زیادی از این حمایت ریزش کرده است».
به عقیدهی وی، احتمالا حسن روحانی در زمان برگزاری دور آیندهی انتخابات ریاست جمهوری در سال ۹۶ و «برای بهرهبرداری» دوباره به سراغ موضوع حصر خواهد رفت.
باید دانست که آیتالله خامنهای و تندروهای نزدیک به او از حوادث سال ۸۸ به عنوان «فتنه» یاد میکنند و خودی و غیرخودی را بر معیار دوری و نزدیکی به رهبران معترضان میسنجند.
با وجود گذشت پنج سال، و وعدههای روحانی و اعتراضات پراکندهای که گاه به گوش میرسد، چشمانداز رفع حصر همچنان مبهم است و کسی پاسخ روشنی ندارد که کلیددار اصلی تحت چه شرایطی حاضر به باز کردن این قفل آهنین خواهد شد؛ قفلی که کلیددارش نه حسن روحانی که آیتالله خامنهای است.