احمد رأفت (+عکس، ویدیو) این روزها فیلم «آلتامیرا» در سینماهای اسپانیا اکران میشود. نقثش اصلی این فیلم به عهده آنتونیو باندراس است. باندراس که یکی از محبوبترین چهرههای سینمائی جهانی است، در این فیلم شخصیت مارسلینو سانز دوسوتواولا، کاشف غار آلتامیرا در شمال اسپانیا را ایفا میکند.
نقش کونچیتا، همسر مارسلینو را به عهده گلشیفته فراهانی گذاشتهاند. این فیلم اگرچه داستانی کاملا اسپانیائی است، ولی به زبان انگلیسی و با کارگردانی هیو هادسن تهیه شده است. هادسن که بریتانیایی است در کارنامه خود فیلمهائی چون «ارابههای آتش»، «انقلاب» و «گریستوگ، افسانه تارزان، ارباب گوریلها» را دارد.
کیهان لندن با آنتونیو باندراس دقایقی قبل از اینکه برای سفر به کپنهاگ در فرودگاه مادرید سوار هواپیما شود، گفتگوی تلفنی کوتاهی انجام داده است.
ماجرا از این قرار است که غار آلتامیرا، در ۳۰ کیلومتری سانت آندر در شمال اسپانیا، در سال ۱۸۸۰ توسط یکی از زمینداران منطقه به نام مارسلینو سانز دوسوتواولا که به باستانشناسی علاقه داشت کشف شد. البته در زمان حیات این شخص نه تنها برای کشف این غار و نقاشیهای آن که به دوران قبل از تاریخ باز میگردد ارزشی قائل نشدند بلکه اورا به ریاکاری، تقلب و دروغ متهم کردند. از باندراس میپرسم: مارسلینویی که شما نقش وی را ایفا میکنید چگونه شخصیتی است؟
-مارسلینو فردی نه تنها باهوش بلکه بسیار درستکار و کوشا نیز بود. او ناخواسته کشفی کرد که در آن زمان نه تنها به آن اعتنائی نشد بلکه با مخالفت شدید کلیسای مستبد و تکصدا مواجه شد که به نوعی او را به ارتداد متهم کردند. متاسفانه جهان علم نیز در آن سالها تکصدا بود و به آسانی آنچه را که در گذشته به اثبات رسیده بود زیر سوال نمیبرد. آنچه در شخصیت این مرد مرا تحت تاثیر قرار داد اعتقاد او به دانش بود و حاضر نشد زیر فشار علوم رسمی و کلیسای مستبد سرش را خم کند. فکر کنم که شما ایرانیها با این مساله هنوز درگیر هستید و بسیاری از شما، مثل گلشیفته، همکار نازنین من در این فیلم، حاضر نیستید از آنچه بدان اعتقاد دارید به خاطر فشار قدرت مذهبی چشمپوشی کنید. باید اضافه کنم که با وجود اینکه غار آلتامیرا امروز از سوی یونسکو به عنوان میراث جهانی شناخته شده اما در همین اسپانیا هم اگر از مردم بپرسید مارسلینو سانز دوسوتواولا کی بود، پاسخ خواهند داد که او را نمیشناسند. یکی از اهداف و انگیزههای این فیلم شناساندن مردی است که یکی از مهمترین میراث پیش از تاریخ را که نزدیک به ۱۶ هزار سال قدمت دارد کشف کرد.
-ایفای نقش شخصیتهای واقعی و تاریخی باید سختتر از نقشآفرینی شخصیتهای تخیلی باشد، این طور نیست؟
-بدون شک در شخصیتهای تخیلی چه نویسنده فیلمنامه، چه کارگردان و هنرپیشه دست بازتری برای نقشآفرینی دارند. در ایفای نقش شخصیتهای حقیقی باید تنها بخشهائی از آن شخصیت را انتخاب کرد زیرا نمیتوان عمر یک فرد و تمام خصوصیتهایش را در ۹۰ دقیقه که مدت زمان یک فیلم است خلاصه کرد. من برای ایفای نقش مارسلینو تکیهام بر مهربانی و پشتکار او و همچنین طنزی بود که او در پاسخگوئی به اتهامات و انتقادها از آن استفاده میکرد. تاریخ واقعا با مارسلینو بدرفتاری کرد و در زمان حیاتش خیلیها به او جفا کردند.
-شما همیشه میگوئید که بیش از آنکه به عنوان هنرپیشه در مقابل دوربین قرار بگیرید علاقه دارید پشت دوربین به عنوان کارگردان بایستید، چرا؟
-هنرپیشه نقشی را اجرا میکند که کارگردان آن را طراحی کرده است. در حقیقت به ایدهها و نظرات کارگردان در مورد شخصیتی جان میبخشد. من بیش از ایفای نقش به آفریدنِ نقش علاقه دارم. دوست دارم شخصیتی را طراحی کنم، که بیانگر دیدگاهها و نظرات من باشد.
-مدتها از آخرین فیلمی که کارگردانی کردید گذشته است. آیا داستانی را برای کارگردانی در دست تهیه دارید؟
-همزمان دارم روی چند داستان کار میکنم، ولی فکر کنم که فیلم آینده من به عنوان کارگردان در رابطه با مساله مهاجرت باشد. ما در این روزها همه درگیر مهاجرت و کوچ پناهجویان سوری هستیم. اروپا نتوانست به این مشکل پاسخی قابل قبول بدهد. گوئی هدف، ندیدن ابعاد این فاجعه است. کافیست ما تلویزیون را روشن کنیم و برنامه اخبار را ببینیم، شباهت به فیلمهای بسیار تراژیک دارد. حضور هزاران کودک در بین پناهجویان یک تراژدی جهانی است.
-ممکن است خلاصه داستانی را که در حال تهیهی آن هستید توضیح دهید؟
-داستان یک زن مراکشی و پسر ۷ سالهاش است که با قایقی از کشورشان راهی اسپانیا هستند. در جریان سفر، مادر این پسربچه جان خود را از دست میدهد و او یتیم قدم به خاک اسپانیا میگذارد. جائی که این مهاجران به خشکی میرسند مقابل ویلای یک زن آمریکائی است که تنها زندگی میکند. این زن و این پسربچه هیج وجه مشترکی ندارند، ولی شدیدا به یکدیگر در آن برهه از زمان محتاجند. اگر بیشتر بگویم دیگر کسی به دیدن فیلم نخواهد رفت. داستان دو زندگی کاملا متفاوت که سالهای نوری از هم فاصله دارند ولی در نقطهای به هم گره میخورند.
-با توجه به تعریفی که قبلا از گلشیفته فراهانی کردید، آیا فکر میکنید از او در این فیلم استفاده خواهید کرد؟
-چرا که نه. گلشیفته نه تنها بسیار شیرین و همزمان مبارز است، هنرپیشه بسیار خوبی هم هست و تجربهای که با او در «آلتامیرا» داشتم بسیار مثبت بود. گلشیفته میتواند هر نقشی را ایفا کند و این برای یک هنرپیشه بسیار مهم است. نقش یک زن اسپانیائی بسیار مذهبی در قرن نوزدهم را به نحو احسنت ایفا کرد، اگرچه از هر گوشهای به این نقش نگاه کنیم با زندگی و تجربه شخصی او کاملا تفاوت دارد.
-و فیلم بعدیتان به عنوان بازیگر…؟
-نقاش معروف اسپانیائی، پابلو پیکاسو در فیلمی به کارگردانی کارلوس سائورا.
-آقای باندراس، شما ۲۵ سال است که در لس آنجلس زندگی میکنید و تقریبا میتوان گفت آمریکائی هستید. نظرتان در مورد انتخابات آینده ریاست جمهوری در این کشور چیست؟
-بسیاری نمیدانند ولی به شما میگویم که دیدار باراک اوباما با سینماگران و هنرپیشههای اسپانیائیزبان قبل از انتخابات دورهی پیش در خانه من در لس آنجلس صورت گرفت.
-یعنی طرفدار حزب دمکرات هستید؟ نظرتان در مورد دونالد ترامپ و اظهارات او علیه خارجیهای ساکن آمریکا چیست؟
-هر موفقیت یک خارجی در آمریکا پاسخی به چرندیاتی است که دونالد ترامپ میگوید. البته مساله دونالد ترامپ نیست، آنچه باید در مورد آن فکر و تأمل کرد حمایت آمریکائیها از ترامپ است. باید دید آمریکائی متوسط از چی واهمه دارد که رای خود را به نام دونالد ترامپ به صندوق میاندازد.