سیاری از پناهجویان بیشتر از خانه و کاشانه خود، امکانات بسیاری را به اجبار از دست دادهاند، آنها مجبور شدند مدارس خود را نیز ترک کنند. بیش از نیمی از پناهجویان زیر ۱۸ سال هستند و برخی دیگر از آنها مجبور به ترک تحصیلات عالیه خود شدند.
اینکه باید کودکان در مدرسه باشند موضوعی نیست که برای قانع کردن دیگران نیازمند بحث و جدلهای بسیاری بود. فرهنگ جامعه سوریه نیز بر این موضوع تاکید دارد و ارزش زیادی برای آموزش قائل است. با این حال آموزش کودکان پناهجو امروز با چالشهای بسیاری روبروست. اما باید بدانیم که موانع آن چیست و ما چه کارهایی برای رفع آنها میتوانیم انجام دهیم.

برای فهم بهتر این موضوع شاید بهتر باشد خودمان را در آن موقعیت قرار دهیم.
فرض کنید شما یک پناهجو در سنین جوانی هستید. اگر خوش شانس باشید میتوانید در یکی از مدارسی که یونیسف یا کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد برپا کردهاند حضور خواهید داشت. این مدارس تلاش دارند بهترین امکانات موجود را برای تحصیل در اختیار شما قرار دهند اما این موقعیت بسیار شکننده خواهد بود. مدارس سه شیفته نمیتواند وضعیتی ایدهآل را ترسیم کند.
حالا شما باز هم خود را در موقعیت دیگری فرض کنید که به عنوان یک پناهجو با چالش تغییر سیستم آموزشی روبرو میشوید. کودکان سوری که از مناطق جنگی به اردن، لبنان یا ترکیه فرار کردهاند حالا با سیستمی روبرو هستند که با آن به هیچ عنوان آشنایی ندارند. بسیاری از این دانشآموزان سوری که تا حالا چندین کشور را طی کردهاند، چندین برابر با این مشکل دست و پنجه نرم میکنند.
بسیاری از پناهجویان امکان اشتغال قانونی را ندارند بنابراین افرد خانواده از جمله کودکان به صورت نامنظم مجبور به کارهایی با درآمد بسیار پایین میشوند. در چنین شرایطی من بسیاری از کودکان را در مدارس دیدم که از خستگی سر کلاسهای درس در حال چرت زدن بودند. بسیاری از آنها به من میگفتند که هیچ چیزی را در این مدارس نمیتوانند بیاموزند اما آنها میخواهند که این مسیر را ادامه دهند تا حس خوب زندگی قبلی خود را حفظ کرده و امید بازگشت به وضعیت عادی را زنده نگاه دارند.
از آنجاکه ظرفیت مدارس پناهجویان بسیار محدود است برای ورود به آنها محدودیت سنی اعمال شده است. این به معنی آن است که موقعیت تحصیلی یک امکان موقتی است و امکان بازگشت به آن و تکمیل تحصیلات همیشه مهیا نیست. مگر اینکه آنها امکان ورود به دورههای کارآموزی را پیدا کنند که میتواند به آنها برای پیدا کردن کارهایی غیرمعمول کمک کند.
در این میان، پناهجویانی که دانشگاههای خود را رها کردهاند هیچ شانسی برای تحصیل در این اردوگاهها ندارند. برخی از برنامههای اجرا شده در تلاش بوده و هستند تا تعدادی از این دانشجویان را به دانشگاههای محلی بفرستند. یکی از این برنامهها که من هم با آن همکاری میکنم به نام «قطبنمای رز آبی» (Blue Rose Compass) در تلاش است تا دانشجویان مستعد را پیدا کرد و زمینه بورسیه آنان را در موسساتی همچون International Baccalaureate که با همکاری سازمان ملل متحد اداره میشود فراهم سازد.
اما در این میان یک مشکل بزرگ وجود دارد. چگونه میتوان دورههای پیشین تحصیلی این دانشجویان را تایید کرد؟ بسیاری از آنان زمانی که تصمیم به فرار از مناطق جنگی داشتند به این فکر نکرده و یا اصولا فرصت و امکان آن را نداشتهاند که به کالج یا دانشگاه خود رفته و مدارک لازم را تهیه کنند. بدون چنین تاییدیهای گرفتن پذیرش در دانشگاههای دیگر بسیار سخت خواهد بود. از سوی دیگر امکان ایجاد بازار سیاه برای صدور تاییدیههای تقلبی را تشدید خواهد کرد.
در چنین شرایطی است که یک دانشآموز به راحتی امیدهای بلندپروازانه خود را از دست خواهد داد. در فرم درخواست کمک تحصیلی، ما از دانشآموزان میخواهیم که رویاهای خود از آینده را توصیف کنند. متاسفانه این بخش از فرم در بیشتر موارد خالی مانده است چرا که آنها به راحتی نمیتوانند هیچ آیندهی روشنی را ترسیم کنند. این احساس ناامیدی کودکان را با ازدواجهای زودهنگام، در معرض پیوستن به گروههای خرابکار و حتی تروریستی تنها خواهد گذاشت.
در اینجا ۶ پیشنهاد برای حل این بحران میتوان مطرح کرد:
۱) ایجاد یک صندوق مالی برای مدارس و دانشگاهها
سیستم آموزش ملی در کشورهای میزبان نیازمند حمایت مالی هستند تا بتوانند در مدارس بیشتر و با حضور معلمان متعدد یک کیفیت قابل قبول برای دانشآموزان پناهجو فراهم آورند. دانشگاههای محلی نیز نیازمند این حمایت مالی هستند تا بتوانند نسل سوم پناهجویان را زیر پوشش برنامههای آموزش تکمیلی قرار دهند.
۲) گسترش دورههای کارآموزی
آموزشهای حرفهای بهترین راه برای بسیاری از جوانانی خواهد بود که سن آنها مناسب برای بازگشت به مدرسه نیست. برخی سازمانها همچون CARE با حمایت برخی از کشورهای غربی در حال حاضر این اقدام را پیش میبرد.
در همکاری میان دولت اردن و شرکت مایکروسافت و همچنین شرکت Lynke که یکی از شرکتهای تابعه موسسه ماست، دورههای ۶ ماهه برنامهسازی (app-building) برای پناهجویان سوری و اردنیهای محروم برگزار شده است. دورههایی که پس از پایان آن یک گواهینامه بینالمللی صادر میشود.
۳) توسعه برنامه آموزش رایگان سویه برای پناهجویان
اگر مدارس پناهندگان در ترکیه، لبنان و اردن بتوانند همان سیستم آموزشی موجود در سوریه را به پناهجویان تدریس کنند امکان به حداقل رساندن اخلال سیستم آموزشی فراهم میشود. یک سیستم چندگانه به همراه محتوی آنلاین میتواند این مدل از آموزش را تقویت کند.
۴) صدور اجازه تدریس برای معلمان پناهجو
در میان جمعیت پناهجو تعداد زیادی معلم وجود دارد. معلمانی که به دلیل موقعیت پناهجویی از امکان اشتغال قانونی محروم هستند. این یک موقعیت فراواقعی (سورئال) را فراهم کرده است؛ درست زمانی که بسیاری از مدارس پناهجویان با کمبود معلم روبرست بسیاری از معلمان پناهجو که مهارتهای آموزشی آنها بسیار بالاست از کار کردن منع میشوند.
به طور کلی پیداکردن راههایی برای اینکه فشار خانوادهها به کودکان برای کار کردن (به منظور تامین منابع مالی بیشتر) کم شود در این میان اهمیت بسیاری دارد. ابتکار دولت اردن و صدور مجوز کار برای پناهجویان در ۳ منطقه آزاد در نزدیکی مرز سوریه یکی از این راهها میتواند باشد.
۵) برگزاری یک امتحان عمومی به عنوان جایگزین تاییدیه دانشگاه
ما با دانشگاههای همکار خود در حال کار کردن به روی یک امتحان ورودی به منظور ارزیابی معلومات و توانایی دانشآموزان و دانشجویانی هستیم که امکان ارائه تاییدیه ندارند. این امر اگر تبدیل به یک سیستم فراگیر و دست یافتن به یک امتحان واحد شود میتواند بسیار کارآمدتر باشد و به دانشگاهها این امکان را میدهد که به دانشآموزان شایسته امکان ادامه تحصیل را بدهند.
۶) ایجاد شرایط آسانتر برای سفرهای مطالعاتی
زمانی که سازمان من یک دانشآموز بسیار مستعد را پیدا کرد و تمام مراحل پذیرش، تامین مالی بورسیه و دیگر هزینههای او را تامین کرد با مشکلی جدید روبرو شدیم. بسیار سخت است که کشور میزبان را برای صدور ویزا قانع کنیم. بسیاری از دولتها میتواند با تسهیل شرایط ویزای تحصیلی برای این پناهجویان امکان استفاده آنها از یک سیستم آموزشی پیشرفته را فراهم سازند تا هر کدام از آنها در آینده تبدیل به رهبرانی برای بازسازی کشورشان پس از پایان جنگ شوند.
در پایان، پرسش این است که آیا کشورهای جهان میتوانند کاری برای حل این بحران انجام دهند؟
*منبع: مجمع جهانی اقتصاد
*نویسنده: لورنا سولیس، بنیانگذار و مدیر موسسه «قطبنمای رز آبی»
*مترجم: کامیار بهرنگ