روشنک آسترکی – پنجم ماه ژوئن برابر با ۱۶ خرداد روز جهانی محیطزیست است. در سال ۱۹۷۲ میلادی مجمع عمومی سازمان ملل متحد با تصویب مادهای ۵ ژوئن را با هدف افزایش آگاهی مردم برای حفظ محیطزیست و ترغیب مسئولان به اتخاذ تدابیری برای مقابله با تخریب محیطزیست و گونههای زیستی جانوری به عنوان روز جهانی محیطزیست برگزید.
عنوان روز جهانی محیطزیست امسال «به سوی طبیعت؛ برای زندگی» انتخاب شده و توجه جهانی بر جلوگیری از تجارت غیرقانونی حیات وحش متمرکز است؛ عملی که موجب از دست رفتن میراث ارزشمند محیط زیست و به خطر افتادن گونههای در معرض انقراض میشود و در نتیجه بر زندگی انسان تأثیرات انکارناپذیر دارد.
سالانه گونههای مختلفی از جانواران به دلیل شکار بی رویه و قاچاق در معرض نابودی قرار میگیرند. به گزارش صندوق جهانی طبیعت (WWF) تا سال ۲۰۲۲ میلادی فیلهای منطقه حفاظت شده آفریقا به دلیل شکار غیر قانونی نابود میشوند. در ایران نیز گزارشهایی از خطر نابودی گونههای جانوری از جمله گوزن زرد، گربه پالاس، سیاهگوش، درنای سیبری، پلنگ ایرانی، شاهروباه، روباه شنی و شتر دوکوهان منتشر شده است.
هر چند نسل حیواناتی چون شیر و ببر در ایران منقرض شده اما فرهاد دبیری، معاون زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان محیط زیست ایران می گوید: «هیچ گونه جانوری تا کنون در ایران منقرض نشده است و از سایر جانوران در حال انقراض مراقبتهای لازم در دست اجراست تا مانع از نابودی نسل آنان شویم».
معاون سازمان محیطزیست ایران در حالی از عدم انقراض جانواران و تلاش سازمان حفاظت از محیطزیست در این باره گفته است که به عقیده فعالان محیطزیست بسیاری از گونههای جانوری ایران به دلیل بیتوجهی دولت در آستانه انقراض قرار دارند.
هماکنون ۱۰ درصد جمعیت جانوری و ۲ درصد گونه گیاهی ایران در فهرست قرمز جهانی (گونههای در معرض خطر انقراض) قرار دارد. آنچه از گزارشها، اطلاعات و آمارها آشکار شده، آن است که تنوع زیستی در ایران در تمام زیست بومها و در کلیه سطوح در حال کاهش است. اغلب مؤلفهها و شاخصهای بومشناختی در حوزه آب، خاک، هوا و تنوع زیستی با سیر نزولی مواجه شده به طوری که زیستبومهای طبیعی کشور با بحرانها و تهدیدهای متعددی روبروست به طوری که بر اساس فهرست قرمز اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت (IUCN)، در سال ۲۰۱۴ میلادی تعداد ۱۷ گونه پستاندار، ۲۵ گونه پرنده، ۱۶ گونه خزنده، ۴ گونه دوزیست و ۱۰ گونه از ماهیان ایران در شمار گونههای در معرض تهدید قرار گرفتهاند.
کارشناسان جدا از اعمال مجرمانهی شناخته شده در مورد جانوران مانند شکار و قاچاق حیوانات عوامل دیگری را نیز در انقراض گونههای جانوری در ایران موثر ارزیابی میکنند. رشد جمعیت، بهرهبرداری ناپایدار از منابع پایه و فعالیتهای انسانی مخرب به ویژه در نواحی روستایی، تنوع زیستی کشور را به شدت تهدید میکند. پاکتراشی جنگلها به منظور توسعه کشاورزی، صدمات وخیمی را به تنوع زیستی وارد کرده است. ورود و استقرار گونههای مهاجم، جمعیتهای گیاهان را به طور جدی تضعیف و شکننده کرده و چرای مفرط دامها و تولید زغال، صدمات زیادی را به زیست گونههای گیاهی وارد کرده است. انحراف مسیرهای آبی و تداوم خشکسالی، در حال خشک کردن تالابها و رودخانههاست که تأثیرات آن بر تنوع زیستی آبی نیز نامشخص است. شکار بیرویه و تلهگذاری برای پرندگان آبزی در تالابها و نیز سایر پرندگان در دیگر زیستگاهها، جمعیت آنها را کاهش داده و بسیاری از این پرندگان در فهرست گونههای در معرض خطر قرار گرفتهاند.
مشکلات محیط زیست ایران یکی دو تا نیست
محیطزیست در ایران با مشکلات زیادی روبروست که انقراض گونههای جانوری تنها بخشی از آن است. آلودگی هوا، نابودی مراتع و جنگلها، مدیریت نادرست منابع آب، خشک شدن تالابها، دریاچهها و دشتهای کشور از مهمترین مشکلات محیط زیستی در ایران ارزیابی میشود.
بر اساس آمارها سالانه ٢٧ هزار هکتار از جنگلهای ایران معادل تقریبا ۲ درصد از کل مساحت جنگلهای کشور نابود میشوند. آتش گرفتن جنگلها یکی دلایل از بین رفتن جنگلهای ایران بهویژه در بخش زاگرس بوده است. مسئولان سازمان جنگلها میگویند در یک دهه گذشته بیش از ۱۴هزار فقره آتشسوزی در جنگلهای ایران رخ داده که در مجموع به ۱۵۰ هزار هکتار از سطح عرصههای طبیعی کشور خسارت وارد کرده است و سالانه در ایران نزدیک ٧ هزار هکتار از مناطق جنگلی در اثر آتشسوزی از بین میرود. این بحران زیست محیطی ایران را در رتبه چهارم جهانی در مورد از بین رفتن جنگلها به علت آتش سوزی قرار داده است.
از سوی دیگر اجرای طرحهای کشاورزی صنعتی، طرحهای سدسازی و راهسازی، گسترش شهرها به ویژه ساخت و سازهای غیر قانونی و وجود هزاران رأس دام در جنگلهای شمال ایران و قاچاق چوب از دیگر عوامل تخریب جنگلها در ایران است.
اسماعیل کهرم، کارشناس محیطزیست و مشاور رییس سازمان حفاظت از محیطزیست ایران معتقد است سازمان جنگل و مراتع کشور که متولی اصلی امر جنگلداری است یکی از ضعیفترین نهادهای حوزهی زیست محیطی است. این استاد دانشگاه میگوید: «براساس آمارهای اعلام شده از سوی سازمان هوانوردی و فضایی آمریکا (ناسا) سالانه نزدیک به یک تا ۱٫۵ درصد جنگلهای ایران از بین میرود و در صورت ادامهی این روند، کشور یک سدهی آینده خالی از جنگل خواهد شد». این در حالیست که جنگلها نقش اساسی در کنترل آبهای سطحی (سیلابها) و تغذیه آبهای زیرزمینی دارند و تخریب جنگلها یکی از عوامل مهم بروز سیلابها و طغیان رودخانهها از یک سو و بروز خشکسالی از سوی دیگر است. همچنین جنگلها در مبارزه با فرسایش و حفظ و تولید خاک و جلوگیری از آلودگی هوا نیز نقش اساسی دارند.
نابودی مراتع به دلیل افزایش جمعیت و گسترش ساخت و ساز و همچنین شخم زدن مراتع توسط کشاورزان برای کاشت دیم از دیگر مشکلات جدی زیست محیطی کشور است. براساس آخرین مطالعات انجام شده در سال ۱۳۸۵ وسعت مراتع کشور ۸۴/۷ میلیون هکتار اعلام شده است که در حدود نیمی از منابع طبیعی کشور را در بر میگیرد. سطح مراتع کشور تا پیش از انقلاب، ۹۰ میلیون هکتار بوده است.
از سوی دیگر از بین رفتن و خشک شدن تالابهای کشور که به دلایل مختلفی از جمله تغییرات اقلیمی و تداوم خشکسالی، کاهش آب ورودی به تالابها از منابع آب بالا دست (عدم تأمین حقابه زیست محیطی تالابها) به دلیل ایجاد سدهای متعدد و اجرای طرحهای توسعهای و زیر بنایی بزرگ مثل راهسازی، پتروشیمی، پالایشگاه، فرودگاه، خطوط انتقال نیرو رخ داده نیز از دیگر تهدیدهای جدی زیست محیطی ایران به شمار میرود.
آلودگی دریاها و تخریب سواحل نیز از دیگر مشکلات زیست محیطی در ایران هستند که تا کنون برای آنها راهکار مؤثری از سوی سازمانهای مسئول صورت نگرفته است.
حکومتی نامهربان با محیطزیست
در حالی که حفاظت از محیطزیست وظیفه همه مردم است اما دولتها در این باره مسئولیتی جدی دارند که باید با تصویب قوانین و انجام اقدامهای پیشگیرانه و مهارکننده در حفظ محیطزیست کوشا باشند. حال آنکه در دهههای گذشته حکومت ایران همواره با محیط زیست نامهربان بوده و تصمیماتی در خلاف جهت حفاظت از محیط زیست انجام داده است.
سدسازی بی رویه که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، بلای اصلی محیطزیست ایران به شمار میرود از دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی آغاز و در هر دولت رقابت بر سر احداث سدها ادامه پیدا کرد. سدهایی که به دلیل غیرعلمی بودن، باعث خشکسالی و از بین رفتن سفرههای آب زیرزمینی در کشور شده و نقش اساسی در بروز سیلابها بازی میکنند. همچنین احداث بی رویه سد در مسیر رودخانهها، به خشکی دشتها و نشست زمین در کشور منجر شده است.
تصمیمات دیگر دولت در زمینه تغییر کاربری اراضی و اجازه ساختوساز و احداث کارخانه در جنگلها و مراتع از دیگر بی توجهیهای مسئولان به محیطزیست ایران بوده است. برای نمونه «پارک ملی پابند» سیزدهمین پارک ملی ایران است که قرار است قربانی جادهسازیهای غیراصولی شود. بر اساس گزارشی که در همین زمینه در روزنامه شرق منتشر شده است این پارک جنگلی آخرین محدوده رویشی جنگلهای هیرکانی در مازندران و بسیار حساس و شکننده است و تخریب آن میتواند در سالهای آتی موجب بروز سیلهای ویرانگر دیگری در شهرستان نکا شود. هر چند بر اساس قانون، هرگونه عملیات عمرانی در هر ابعادی حتی در حد بوتهکنی هم در پارکهای ملی ممنوع اعلام شده ولی بیتوجه به این ممنوعیت، حالا قرار است نزدیک به پنج کیلومتر از جادهای که قرار است دو روستا در دامغان و نکا را به هم وصل کند از میان جنگلهای هیرکانی و از قلب پارک ملی پابند عبور داده شود. در سالهای گذشته نیز پارکهای ملی کلاه قاضی، قمیشلو، بمو، گلستان، نایبند، سرخهحصار، خجیر، تنگ صیاد، تندوره و حتی دریاچه اورمیه و بختگان هم با جادههای متعدد قطع و تکهپاره شدهاند.
جالب اینجاست که محمدرضا تابش، رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس نهم با اشاره به اینکه عملکرد ما در این فراکسیون نصفه و نیمه بود، میگوید: در مجموع شرایطی که بر دولت قبل و بر سازمان محیطزیست آن حاکم بود، سبب شد دست ما برای انجام کارهای بزرگ خیلی باز نباشد.
دولت یازدهم به ریاست حجتالاسلام حسن روحانی هم که در اولین نشست هیئت دولت احیای دریاچه اورمیه را در دستور کار قرا داده و خود را حامی محیط زیست در ایران نشان داده بود در سه سال گذشته نتوانسته است به وظایف زیست محیطی خود به درستی عمل کند و همواره انتقاد بخش قابل توجهی از فعالان محیط زیست را متوجه خود کرده است.
در روز جهانی محیط زیست جز تلاشهای شهروندان که با کمترین امکانات میخواهند توجه مسوولان را به فاجعهی زیست محیطی در ایران جلب کنند، نمیتوان درباره توقف یا کاهش و یا حتی اقداماتی برای رسیدگی به این مشکلات، خبرهای خوبی داد.