روشنک آسترکی – دادن وسائل ضروری برای شروع زندگی مشترک از سوی پدر و مادر به فرزند دختر، رسمی قدیمی در میان ایرانیان بوده است که با عنوان «جهیزیه» شناخته میشود.
اگر چه در سدههای پیش رسم جهیزیه دادن به فرستادن چند صندوقچه چوبی حاوی وسائل شخصی، چند تکه ظرف و پرده و ملافه و قالیچه و دو دست رختخواب به خانه تازهداماد خلاصه میشد اما به مرور وسائلی چون یخچال و اجاق گاز و مبل هم به فهرست جهیزیه اضافه شد. هر خانواده در حد توان مالی خود وسائل مورد نیاز را برای رفاه دخترش در اولین روزهای زندگی مشترک تهیه و در خانه نوعروس میچید. اما در دهههای گذشته و با تغییر معیار و ماهیت جهیزیه دادن، این موضوع به یکی از معضلات برای بسیاری از ایرانیانی که دختر دم بخت دارند و در مقابل ابزاری برای چشم و همچشمی و فخرفروشی برای عدهای دیگر تبدیل شده است. حالا دیگر وسائل ضروری زندگی تنها بخشی از لیست اقلام جهیزیه در ایران محسوب میشود و انواع وسائل غیر ضروری و حتی بلااستفاده و تجملی و لوکس هم در لیست جهیزیه وجود دارد. از محتویات یخچال و فریز که شامل انواع سبزی و میوه و گوشت و تنقلات و آب میوه و ترشی و مربا میشود تا ظرفهای نقره تزیینی و تابلو فرشهای ابریشمی که جدا از میلیونها تومان هزینهای که برایشان پرداخت شده، کاربردی غیر از گذاشتن در گوشه اتاق نشیمن یا آویختن به دیوار ندارند.
اگر تا چند سال پیش دادن جهیزیه به این سبک مختص به چند شهر یا خانوادههایی از طبقه خاص با درآمد بالا یا کافی در ایران بود اما اکنون به روندی فراگیر تبدیل شده و جهیزیههای اینچنینی آرزوی مادران و حتی انتظار دختران و خانواده داماد است! جالبتر اینکه دهها صفحه در شبکههای اجتماعی وجود دارند که نوعروسان عکسهایی از جهیزیه خود را آنجا منتشر میکند. امری که هر چند شیوه کسب درآمد برای ادمینهای صفحات است اما در فراگیر شدن تهیه جهیزیه لوکس و غیر معقول و گسترش چشم و همچشمی بیتاثیر نبوده است.
در این صفحات عکس خانههایی از ۶۰ تا ۲۵۰ مترمربع دیده میشود که گوشه و کنارش پر از وسیله است و زوجی که قرار است زندگی خود را در چنین خانههایی شروع کند تا سالها حتی به یک قاشق چایخوری نیاز پیدا نمیکنند تا برای خانه مشترکشان تهیه کنند.
ادمین یکی از صفحات مربوط به جهیزیه در مورد هدفی که این صفحه دنبال میکند به کیهان لندن میگوید: «ما در این صفحه تبلیغ میگیریم و در ازای دریافت مبلغی، تبلیغات فروشگاههایی را که برای تهیه اقلام جهیزیه مناسب هستند تبلیغ میکنیم. مثلا مبلفروشیها، فرشفروشیها، ظرففروشیها و حتی شرکتهای برگزار کننده مراسم عروسی.»
این ادمین توضیح میدهد که «خیلی از نوعروسان علاقه زیادی به دیده شدن جهیزیههایشان دارند و بخش زیادی از مخاطبان ما هم علاقه به دیدن عکس خانه و وسایل مردم دارند و اینطور ما عضو بیشتری برای صفحات خود جمع میکنیم و تبلیغات بیشتری میگیریم.» عروسها عکس خانههای خود را از طریق تلگرام برای آنها ارسال میکنند و آنها به طور رایگان در صفحه اینستاگرام نمایش میدهند.
سنگ تمام در جهیزیه به خاطر مهریه
یکی از این نوعروسان که عکسهای خانهاش همراه با آی دی اینستاگرامش به تازگی منتشر شده است، در مورد انگیزهاش از انتشار تصاویر وسایل جهیزیهاش به کیهان لندن میگوید: «من خودم برای خرید و چیدن وسایلم از همین صفحات ایده گرفتم، حتی برای مادرم برنامه اینستاگرام را نصب کردم و او هم مدتها در این عکسها چرخید تا برای جاهای مختلف خانه وسایل را لیست کرد و برای چیدنش ایده گرفت». این نوعروس که فارغالتحصیل کارشناسی ارشد رشته محیط زیست است معتقد است: «یک رقابت شدید در میان اکثر خانوادهها برای جهیزیه وجود دارد. مثلا خودم یک جاری و یک خواهرشوهر دارم و برایم خیلی مهم بود که وسایل خانه من چیزی از خانه آنها کم نداشته باشد چون واقعا مردم عقلشان به چشمشان است».
اما ظاهرا انتظارات خانواده داماد از میزان جهیزیه عروس خانم با مهریه تعیین شده هم نسبت دارد. این موضوع را فریناز میگوید. او سه ماه پیش عکس خانهاش در چهار صفحه اینستاگرامی منتشر شد. او میگوید: «خانوادهاش برای جهیزیهاش سنگ تمام گذاشتهاند چون خانواده داماد برای مهریه او ۱۰۰۰ سکه بهارآزادی در نظر گرفتند و آپارتمانی که در آن ساکن شدند هم از طرف پدر داماد به آنها هدیه شده بود».
مژده هم نوعروس دیگریست که عکس خانهاش در یکی از این صفحات اینستاگرامی منتشر شده اما تنها چهارعکس از خانهای مرتب و بدون درهای باز کابینت و یا ظرفهای چیده شده روی کابینت. مژده به کیهان لندن میگوید: «من طراح داخلی هستم، همسرم هم معمار است و خانهمان را خودمان با دقت طراحی داخلی کردیم. وسایلی که تهیه کردم وسایلی بود که خانه را متناسب با سن و روحیه یک زوج جوان پر کند. در انتخاب رنگها دقت کردیم و تنها انگیزهام از انتشار تصاویر خانهام در این صفحات این بود که دختران ببینند نیازی نیست مبلها و قابها و کنسولهایی که در خانههای سی چهل ساله پدر و مادر خود یا والدین همسرشان هست، در خانه آنها هم باید باشد. این شبیه اینست که اتاق یک کودک را مانند اتاق یک زوج طراحی کنیم و خب قطعا کودک در آن اتاق احساس راحتی و آرامش نخواهد داشت».
بهای این چشم و همچشمی چقدر است؟
دیدن این تصاویر جدا از اینکه آیا این تغییر آهنگ جهیزیه دادن خوب است یا بد، یک زاویه دیگر را هم نمایان میکند. این وسایل با چه بهایی خریداری شدهاند. ارتباط با ادمین صفحهای در اینستاگرام که در زمینه «مشاوره و اجرای خرید و چیدمان جهیزیه» فعالیت دارد پاسخ این پرسش را تاحدودی مشخص میکند. خانم کیهانی یکی از مشاوران این گروه که خود را طراح داخلی معرفی میکند در مورد هزینه تهیه یک جهیزیه در ایران به کیهان لندن میگوید: «ما در حوزه تهران بزرگ و کرج و قم فعالیت میکنیم. هزینهای که یک خانواده برای جهیزیه دخترش میپردازد مختلف است. من در تجربه کاری خودم از ۵۰ میلیون تومان تا ۲۵۰ میلیون تومان مشتری داشتهام اما در حال حاضر یک جهیزیه کامل حداقل ۷۰-۸۰ میلیون تومان هزینه میخواهد. مثلا کسانی که به مبلهای چوبی کندهکاری شده که به اسم مبل استیل معروف هستند علاقمند باشد باید برای یک دست مبل و میز صندلی ناهارخوری بعلاوه یک آینه کنسول و یک بوفه مبلغی بین ۲۰ تا ۴۰ میلیون بپردازد. این قیمت میانگین است و اکثر خریدها حدود همین قیمتهاست، البته بالاتر هم دارد. سرویس خواب هم هزینهای حدود ۳ تا ۱۲ میلیون دارد که بر اساس نوع چوب و کیفیت تعیین میشود. لوازم برقی آشپزخانهها اگر برند خارجی تهیه شود که عموما همینطور است حدود ۲۰ تا ۳۵ میلیون تومان هزینه دارد. فرش هم معمولا بین ۶ تا ۲۰ میلیون هزینه برای خانواده دارد. ظرف و ظروف هم دست کم ۵ میلیون هزینه بر میدارد و حدود ۱۰ میلیون هم سرویس صوتی تصویری خوب است».
این مشاور خرید جهیزیه میگوید: «خانوادهها میزان پولی که میتوانند هزینه کنند را به ما میگویند، ما بر اساس متراژ خانه و سلیقه عروس خانم و همسرش براشون یک پکیج آماده میکنیم و خب معمولا کار چیدمانش را هم به عهده میگیریم. چیدمان برای دیدن جهیزیه چون بسیاری از خانوادهها مراسم بازدید جهیزیه دارند که فامیلهای نزدیک عروس و داماد برای دیدن جهیزیه میآیند و ما باید طوری خانه را بچینیم که وسایل دیده شود. حتی وسایل حمام و دستشویی یا مواد غذایی داخل یخچال و فریزر را تزیین میکنیم».
روندی که در حال حاضر برای تهیه جهیزیه در ایران وجود دارد در حالی اتفاق میافتد که گزارشها از ایران نشاندهنده رکود و تورم در ایران و فاصله زیادی است که بین میزان درآمد افراد با هزینههای زندگی وجود دارد. در این وضعیت نه دولت به ایجاد فرهنگ غیرمصرفی همت میکند و نه مردم در یک اراده و عزم ملی و فراگیر تلاش میکنند فرهنگها و بدعتهای نادرست را کنار گذاشته و با آن مبارزه کنند. آن هم در حالی که بنا بر آمارها بیش از نیمی از ازدواجها در ایران طی سالهای نخست زندگی مشترک به طلاق میانجامد!