«اراذل و اوباش» نه تعریف دارند نه مورد درمان قرار می‌گیرند

جمعه ۱۴ آبان ۱۳۹۵ برابر با ۰۴ نوامبر ۲۰۱۶


روشنک آسترکی – در هفته اول آبان ماه خبر بازداشت ۱۲۰ نفر از «اراذل‌واوباش» شهر تهران در رسانه‌ها منتشر شد. این تعداد ظاهرا تنها بخشی از افراد بزهکار و خشونت‌طلب هستند که در شهرهای مختلف ایران بازداشت می‌شوند.

اراذل

 

نیروی انتظامی و سیستم قضایی جمهوری اسلامی در سال‌های گذشته با مانور خبری بر بازداشت این افراد در پی طرح‌های ایجاد امنیت اجتماعی تلاش دارند میزان تمرکز و کنترل خود در رفتارهای اجتماعی را نشان دهند. اما پرسشی که مطرح می‌شود این است که این تعداد اراذل و اوباش که سالانه در سطح ایران بازداشت می‌شوند، چه جرمی را مرتکب شده‌اند و اصلا چگونه آنها زیر سایه نظام اسلامی ایران رشد کرده‌اند که هر چه بازداشت می‌شوند و با آنها برخورد می‌کنند باز خبر بازداشت تعداد بیشتری را می‌شنویم.

 

نکته قابل توجه اینجاست که در قوانین جمهوری اسلامی هیچ تعریف مشخصی از «اراذل و اوباش» وجود ندارد و آن‌طور که دادستان کل تهران گفته است این افراد کسانی هستند که حقوق شهروندی را نقض می‌کنند. با نگاهی به اخبار مشخص می‌شود سیستم انتظامی و قضایی ایران محدوده وسیع از کسانی را که به تهدید دوستان خود یا اصطلاحاً «کُرکُری خواندن» دست زده‌اند تا کسانی که به معرکه‌گیری پرداخته و یا افرادی که جرایمی چون آزار جنسی، ضرب و شتم و چاقوکشی مرتکب شده‌اند و حتی کسانی را که از دید اهالی محل «لات» قلمداد شده‌اند، به عنوان «اراذل و اوباش» طبقه‌بندی می‌کند. نبود تعریف درست و قانونی در این زمینه همواره با انتقاداتی روبرو بوده است.

آنها اختلال رفتارهای ضد اجتماعی دارند

دکتر سهیلا رفیعی
دکتر سهیلا رفیعی

دکتر سهیلا رفیعی، روان‌شناس اجتماعی در ضرورت داشتن یک تعریف درست، درباره این افراد به کیهان لندن می‌گوید: «وقتی می‌خواهیم راجع به موضوعی صحبت کنیم، در درجه اول باید تعریف دقیقی در مورد آن داشته باشیم؛ بحث در مورد اراذل و اوباش به دلیل اینکه تعریف درستی ندارد مشکل است و به نظر من بهتر است از عبارت مشخص و تعریف شده اختلال رفتارهای ضد اجتماعی استفاده شود تا بتوانیم در مورد علل و ریشه‌ها و همین‌طور پیشگیری و درمان‌اش صحبت کنیم. رفتارهای ضد اجتماعی رفتارهایی هستند که غیرقانونی و یا غیراخلاقی و یا هر دو بوده و تخطی از قوانین و فرهنگ جامعه به شمار می‌روند. معمولاً افرادی که در انطباق خودشان با هنجارهای اجتماعی مشکل دارند و گرفتار یک نوع به‌هم‌ریختگی ارتباطی میان خودشان و جامعه هستند، رفتارهایی را مرتکب می‌شوند که مورد پسند جامعه نیست و در تضاد با قوانین، عرف و فرهنگ آن جامعه است. معمولاً این افراد از سنین نوجوانی مواردی مانند سرقت، پرخاشگری، درگیری، مصرف مواد مخدر، تجاوز به حقوق دیگران، تخریب اموال عمومی را از خودشان نشان می‌دهند و تحقیقات نشان می‌دهد درصد بالایی از مجرمان خطرناک و بزهکار که در زندان بسر می‌برند، به این اختلال مبتلا هستند».

همبستگی جامعه از این اختلال می‌کاهد

در این میان افزایش تعداد بزهکاران و افراد خشمگینی که به ایجاد ناامنی‌های اجتماعی در ایران دامن می‌زنند، غیرقابل انکار است. در مقابل این فراوانی، مسئولان دولتی تنها به برخوردهای گذرا و بازداشت پرداخته و در مورد از بین بردن علل و ریشه‌های بروز این رفتارها بی عمل بوده‌اند. سهیلا رفیعی در مورد ریشه‌های بروز این اختلال به کیهان لندن می‌گوید: «در بسیاری از موارد علت انحرافات و اختلالات افراد، جامعه و نهاد خانواده و در موارد بسیار اندکی نقص فیزیکی و ژنتیک زمینه‌ساز این اختلالات است. اگر در جامعه‌ای همبستگی بین افراد زیاد باشد، اختلالات شخصیت کمتر دیده می‌شود. از نظر جامعه‌شناسی نیز اختلالات شخصیت بیشتر در اثر دگرگونی‌هایی است که در جامعه به وجود می‌آید چون دگرگونی در ارزش‌ها و هنجارها باعث ایجاد محیط ناامن برای فرد می‌شود و فرد نمی‌تواند خود را با محیط تطبیق دهد. رفتارهایی که با هنجارها و قوانین جامعه ضدیت دارد معمولاً نزد افرادی که رفتار ضد اجتماعی دارند، ناپسند و نادرست به شمار نمی‌آید. آنها معمولاً به هنجارهای اجتماعی بی‌اعتنا هستند و با رفتارهای غیرقانونی حقوق دیگران را پایمال می‌کنند و می‌توان گفت این افراد نه سالم هستند و نه بیمار روانی بلکه در سازگاری اجتماعی و روانی‌شان دچار مشکل و ناتوانی هستند و جنبه اجتماعی شخصیت آنها تکامل پیدا نکرده است. از جمله علل بروز این اختلال بی‌ثباتی خانواده، داشتن والدین بزهکار و معتاد، چندهمسری پدر، فقر و محرومیت و بی‌توجهی والدین است که شخصیت فرد را در بزرگسالی به سمت رفتارهای ناهنجار و آسیب‌رسان سوق می‌دهد. محرومیت‌های اقتصادی، حقارت، اختلاف طبقاتی و نبود امکانات و رفاه همگانی هم برخی افراد را به سوی انتقام‌جویی از جامعه سوق می‌دهد و آنها را کینه‌توز و خشمگین می‌کند».

اراذل و اوباش

 

رفتارهای نیروی انتظامی سطحی است

گفتنی است نیروی انتظامی در سال‌های گذشته و در قالب طرح‌های مختلف امنیت اجتماعی به بازداشت افرادی زیر عنوان اراذل‌واوباش دست‌زده و برخوردهایی نمایشی از قبیل ضرب و شتم آنان در مقابل چشمان هم‌محله‌هایشان، گذاشتن آنان در وانت و گرداندن در سطح محله، فحاشی و حتی انداختن آفتابه به گردن آنان در خیابان‌ها پرداخته است. به تعبیر دستگاه قضا این کار برای عبرت سایرین و خرد کردن اعتبار و زدودن ترس احتمالی مردم از اراذل‌واوباش صورت می‌گیرد و مسئولان انتظامی این برخوردها را قانونی می‌دانند اما در اینکه آیا این رفتارها نتیجه‌ی مثبت در کاهش «اراذل و اوباش» داشته، تردید جدی وجود دارد.

اراذل و اوباش

دکتر سهیلا رفیعی در این باره معتقد است: «یکی از اشکالات اینجاست که ما وقتی در جامعه در مواجهه با فردی که مجرم است یا رفتار غیرقابل قبول اجتماعی دارد، قرار می‌گیریم به این نکات توجه نمی‌کنیم که آیا این فرد دارای اختلال روانی است؟ آیا از یک صدمه و آسیب مغزی و ذهنی رنج می‌برد؟ بهره هوشی این فرد چقدر است؟ چون با دانستن پاسخ چنین پرسش‌هایی، نوع برخورد با مسئله متفاوت نیز خواهد بود. ما بارها شاهد برخوردهایی از سوی نیروی انتظامی از قبیل گرداندن افراد شرور در خیابان‌های محل اقامت و سطح شهر و تراشیدن سر و برخورد فیزیکی و تحقیر آنها بوده‌ایم. این رفتار با افراد شرور خیلی سطحی است و اینکه ما بدون پرداختن به علل بروز این رفتارها یک تنبیه مشترک برای همه این افراد به کار ببریم یک نقص بزرگ در عملکرد و راه حل‌هاست. ما اگر این افراد را محصول نابسامانی روانی، اجتماعی و فرهنگی بدانیم، که بی‌شک هم همین است، چنین برخوردهایی نه تنها مؤثر و پیشگیرانه نیست بلکه خشونت مضاعفی است که در مورد این قربانیان آسیب‌های اجتماعی صورت می‌گیرد و اگر این احساس حقارت و کینه‌توزی و ناکامی در اثر تبعیض و تضاد طبقاتی عامل به وجود آورنده این اختلالات هستند، چنینی تنبیهاتی تشدیدکننده خواهد بود و این افراد را به خشم و ناامیدی و یأس بیشتر در جامعه سوق می‌دهد که باعث بروز جرائم و ناهماهنگی رفتارهای اجتماعی و فردی در آنها می‌شود. در نتیجه بهتر است هر گونه برخورد با این افراد با در نظر گرفتن کرامت انسانی و کمک از روش‌های درمانی صورت گیرد. اگر دو نیاز اساسی انسان، که هویت موفق و احساس ارزشمندی است را در نوع برخورد با این افراد در نظر بگیریم، آنها از زاویه دیگری به وجود و موقعیت خود در جامعه نگاه می‌کنند و در نگرش و رفتارهای آنها تغییراتی صورت خواهد گرفت».

اراذل و اوباش

تلاش همه جانبه انتظار می‌رود

آنچه مسلم است در جامعه کنونی ایران افرادی به پدیده اختلال رفتارهای ضداجتماعی دچار شده‌اند و افزایش تعداد آنها در سال‌های گذشته نشان‌دهنده نادرست بودن برخوردهای انتظامی و قضایی بوده است. در مورد پیشگیری و چگونگی کاهش این پدیده دکتر سهلا رفیعی تلاش همه‌جانبه را راه حل می‌داند: «برای پیشگیری و درمان چنین اختلالی یک تلاش همه‌جانبه از سوی نهادهای اجتماعی انتظار می‌رود چرا که در ناهنجاری‌های اجتماعی مسئله منفرد و جدا از مسائل دیگر وجود ندارد و همه سیستم‌های اجتماعی در بروز یک پدیده مؤثر هستند. از آنجا که این اختلالات از کودکی و نوجوانی آغاز می‌شود در نتیجه باید برنامه‌ریزی برای بهبود بهداشت روانی، سلامت جسمی و ساماندهی اقتصادی و آموزشی خانواده‌ها صورت گیرد. تحقیقات نشان می‌دهد فراوانی این اختلالات در خانواده‌های محروم از نظر فرهنگی و اقتصادی بیشتر به چشم می‌خورد بنابراین پرداختن به بهبود زیرساخت‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و تمرکز بر عدالت اجتماعی و اقتصادی از عملکردهای لازم در زمینه پیشگیری است».

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=58215