دلفین مینویی که مادرش فرانسوی و پدرش ایرانی است چندی پیش جایزۀ «Ailleurs» را به خاطر کتاباش «من از تهران به شما مینویسم» دریافت کرد. این روزنامهنگار قبلا خبرنگار روزنامه فیگارو در بیروت، تونس و قاهره بود و اکنون خبرنگار همین روزنامه در ترکیه است.

-شما از سوریه میآیید و در آن سرزمین با مخالفان بشار اسد مصاحبه کردید. آنها در چه وضعیتی قرار دارند؟
– مدتهاست که مخالفان بشار اسد از آمریکاییان دلتنگ هستند و اکنون بر این باورند که واشنگتن به طور کلی آنان را رها کرده است. آنان فراموش نمیکنند که در تابستان ۲۰۱۳ اوباما در نظر داشت به دنبال حمله شیمیایی بشار اسد در حومه دمشق همراه با فرانسه در سوریه دخالت نظامی کند و ناگهان تغییر عقیده داد. در آخرین لحظه اوباما تصمیم گرفت نظر کنگرۀ آمریکا را خواستار شود که البته با این فکر مخالفت شد. برای بسیاری از مخالفان اسد این تغییر تصمیم ناگهانی موجب شد که رئیس جمهوری سوریه با کمال بیپروایی، به اقدامات شدید دست بزند. به نظر آنان، این ضعف آمریکا موجب شد که بعداً روسها بدون کوچکترین تردیدی وارد جنگ سوریه شوند.
– آیا نبرد موصل علیه حکومت اسلامی خوب آغاز شده؟ آیا خطر اقدامات داعش علیه فرانسه تشدید خواهد شد؟
ــ این نبردی است که به طول خواهد انجامید و موجب کشتار فراوان خواهد شد. جهادیون هنگام عقبنشینی، یک سرزمین مینگذاریشده به جا میگذارند. در همه جا، خانهها، کوچهها مواد منفجره پنهان میکنند تا با اندک تماسی منفجر شود. در عین حال دشواریهای بعدی نیز مطرح است. جنگجویان داعش که از عراق عقبنشینی میکنند در مناطقی مانند رقعه در سوریه مستقر میشوند. به این ترتیب جنگ به این زودیها به پایان نمیرسد. یکی دیگر از مختصات این جنگ آن است که حد و مرز نمیشناسد و با سوء قصد و بمبگذاری و غیره در اروپا ادامه پیدا میکند. هر بارکه جهادیون در عراق یا سوریه دچار شکست میشوند از طریق سلولهای تروریستی خود در اروپا، به ارتکاب جنایت و آدمکشی دست میزنند.
-شما در کتاب بسیار خواندنی خود به نام «من از تهران به شما مینویسم» نوشتهاید: «من به زیارت تهران رفتم؛ سرزمینی که مرا می طلبید». در آن زمان در دوران اصلاحات خاتمی زندگی میکردید و سپس مدتی نیز در دوران احمدینژاد بسر بردید. به نظر شما اکنون در دوران این رییس جمهوری اصلاحطلب و واقعگرا، ایران شادی خود را باز یافته است؟
ــ احمدینژاد چهرۀ ایران را در پهنای بینالمللی خدشهدار کرد. در آن زمان جهان ما را همردیف کرۀ شمالی میشناخت. امروز ما با روحانی پس از گذار از یک حکومت بی سر و پای ولگرد به دولتی رسیدهایم که کمی بیشتر قابل تحمل و زندگی است. ولی وظیفهای بس دشوار بر عهده دارد زیرا اطرافیان رهبر را جمعی تمامیتخواه و اصولگرا گرفته است.

زنان ایرانی روسری رنگین به رنگ لاک ناخنشان به سر میکنند
-در تمام کتابی که نوشتهاید منش اساسی زنان ایرانی و شجاعت آنان را برای کمی آزادی بیشتر میستایید.
ــ به محض به قدرت رسیدن آیتالله خمینی، حقوق زنان به نحو غیرقابل قبولی محدود شد. بر اساس تغییرات مورد نظر او، یک زن نصف یک مرد است و برخلاف برادرش از نصف ارثیه سهم میبرد. خمینی زنان را از آواز خواندن محروم و ممنوع کرد. اشتغال آنان را به قضاوت، ناشایست شمرد و یا آن که زنان را از حضور در مسابقات فوتبال محروم ساخت. مبارزه و نبرد زنان، سرپیچی از تحمل این گونه محرومیتهاست.
– چگونه؟
ــ با وجود تمام این ممنوعیتها و محرومیتها، زنان سعی میکنند هر چه بیشتر زن بودن خود را نشان دهند. روسری زنان روز به روز کوچکتر و پررنگ و روتر میشود. شفافیت پیدا میکند و آنچه در زیر پوشیده شده در برابر دید قرار میگیرد. روسریها با رنگ ناخن و کفش یکسان میشود. این گونه تنپوشها بهمراتب شهوتانگیزتر از جین است. زنان برای زیباتر شدن جراحی پلاستیک را تحمل میکنند. بینی را عمل میکنند که شکیلتر شوند. درمسجد با یکدیگر گفتگو میکنند و پسته میشکنند. بعلاوه روز قبل از مسابقات، موی سر خودشان را کوتاه میکنند، کاسکتی به سر میگذارند و به آرامی به جایگاه تماشاچیان میروند.
– پس آیندهی ایران زنان هستند…
ــ محروم ساختن آنان از حقوقشان، آنها را نیرومندتر و مقاومتر ساخته است. امروز وکیل دادگستری، پزشک، نمایندۀ مجلس هستند که از استانها انتخاب میشوند و حتی مدیرعامل شرکتهای بزرگ بازرگانی و صنعتی هستند.
– با برداشته شدن تحریمهای اقتصادی که به دنبال توافق نیروی هستهای انجام گرفت در حالی که ۳۰درصد جوانان آن بیکارند آیا ممکن است اقتصاد چنین کشوری بارور شود؟
ــ از نظر اقتصادی تغییر به وجودآمده بسیار آهسته و با مقیاس و میزان ناچیزی پیش میرود و بخصوص اگر تغییری هم هست ظاهری است. گواه آن مجموعهای پر نقش و نگاری است که تهران امروز در چهارچوب آن قرا ر گرفته. پاساژهای تهران (Shopping Malls) پر از اجناس گرانبها و پر تجمل است. واقعاً آدم خیال میکند در دوبی زندگی میکند. ولی این حرکت سریع، سودی برای طبقۀ متوسط ندارد و صاحبان مؤسسات کوچک بازرگانی از آن زیان میبینند.
– آیا ممکن است ایرانیان وضع کنونی را به حساب روحانی بگذارند و در انتخابات آینده از او رو برگردانند؟
ــروحانی گفت که باز شدن قفل تحریمها به ایران اجازه خواهد داد به مکان خود در صحنۀ بینالمللی دست یابد. ولی رسیدن به نتیجه، طول کشیده. وضع اقتصادی واقعاً بد است. بنابراین ممکن است که رأیدهندگان در انتخابات آینده اصلاحگرایان را مسؤول این ناکامیها بدانند.
– علی خامنهای، رهبری که از سال ۱۹۸۴ به قدرت رسیده دچار سرطان پروستات است. شما وضع پس از خامنهای را چگونه میبینید؟
ــ بدون تردید پس از مرگ او تغییراتی صورت خواهد گرفت و مسألۀ جانشینی او مطرح خواهد شد. شاید سیستم سیاسی کشور تغییر پیدا کند و یک شورای مذهبی وظایف او را بر عهده بگیرد.
-چرا خوشبین هستید؟
ــ بدون تردید دولت سرکوبگر و پلیسی خواهد ماند. روزنامهنگاران را همچنان زیر کنترل قرار خواهد داد و این سانسور کار زنان را آسان نخواهد کرد؛ ولی از جانب جامعۀ مدنی امیدهایی هست. در مصر، ژنرال سیسی انقلاب را کشت. در ایران انقلاب نامریی در حال حرکت است. هرگز در طی این مدت ۳۷سال، کشور از شعر، هنر و ادبیات خود دست برنداشته است.
*منبع: Le Point Newsletter