اعتقاد؟ خرافات؟ سیاست؟ تجارت؟ فرار؟ امسال، روز یکشنبه ۳۰ آبان برابر با «اربعین حسینی» است که زمانی به طور سنتی از سوی شیعیان ایران در شهرهای مختلف، هر یک با آیینهای خاص خود، برگزار میشد.
اما آنچه همهی مراسم عرفی و مذهبی را به مشکل تبدیل میکند هنگامی است که به عنوان ابزار سیاسی و هدفمند مورد بهرهبرداری قرار میگیرند.
در ایران نزدیک به چهار دهه است که اعتقادات مذهبی مردم به ابزاری جهت تحمیق سیستماتیک آنها تبدیل شده. بخش سنتی و تنگدست جامعه نیز با توجه به مشکلاتی که با آنها دست به گریبان است، به انواع و اقسام روشهایی که بتواند زندگی را آسانتر سازد روی میآورد؛ میخواهد سر سپردن به رژیم و ذوب شدن در ولایت برای استفاده از امکانات آن باشد یا دخیل بستن به امامزادههایی که مثل قارچ از زمین میرویند و یا متولی شدن در مساجدی که به همان اندازه که بر شمارشان افزوده میشود، به همان اندازه خالیتر میشوند!
اربعین امسال اما با تبلیغاتی که بر سر آن صورت میگیرد، ابعاد دیگری یافته. از یک سو تهدید داعشیها که تا کنون کم زایران شیعه را به قتل نرساندهاند و از سوی دیگر، ازدحام جمعیت غیرقابل کنترل در مرزهای ایران و عراق. جمعیتی که بخشی از آن فریب تبلیغ و تهییج رسانههای رژیم از جمله صدا و سیما را میخورد و به فرمان خامنهای رهبر رژیم «لبیک» میگوید که از آنها خواسته هر چه میتوانید بیشتر به مرزها هجوم بیاورید: «این حرکت اگر روزی با خطر هم همراه باشد… این روحیه را باید نگه داشت؛ این ضامن بقای کشور است!» پس خامنهای میداند که این راهپیمایی با خطر همراه است و با وجود اینکه «ستاد اربعین» از صدا و سیما خواسته که مردم را برای رفتن به کربلا تهییج نکند، وی آنها را به شرکت در خطر فرا میخواند. خطری که بلندگوی دیگری برای تبلیغات به دست نظام جمهوری اسلامی میدهد. خامنهای عمق فکر کسانی را که با شوق در راهپیمایی اربعین به سوی کربلا شرکت میکنند میشناسد: اگر زنده برگردم که ثواب کردهام و اگر کشته شوم، «شهید» میشوم و آن دنیا با همهی نعماتاش در انتظار من است! این فکر همان است که بیش از صد سال و دویست سال پیش میرزا آقاخان کرمانی و میرزا فتحعلی آخوندزاده در نوشتههای خود علیه آن برخاستند و آخوندجماعت هنوز در قرن بیست و یکم از آن بهرهبرداری میکند. آنها وعدهی همان بهشتی را به مردم میدهند که خودشان در حالی که دو دستی به زندگی و قدرت و مال و منال این دنیا چسبیدهاند، میلی برای رفتن به آن ندارند.
اما در کنار اعتقاد و خرافات و سیاست، انگیزههای تجارت و فرار را نیز میتوان به دلایل جمعیتی افزود که به مرزهای رسمی و غیررسمی ایران و عراق هجوم آوردهاند. سالهاست که در میان «زائران» کم نیستند افرادی که برای آوردن کالا و تجارتی کوچک، و یا افرادی که نه با نیت رزرو جا در «بهشت» بلکه برای خروج از جهنم موجود، از فرصتهای زیارتی استفاده میکنند، حتی اگر به گفتهی رهبر جمهوری اسلامی «با خطر همراه باشد»!