روشنک آسترکی – حسین الله کرم رئیس شورای حزبالله تهران هفته گذشته با انتشار پستی در اینستاگرام خود، پنج وزیر دولت روحانی را به ارتباط «غیراخلاقی» با یک زن متهم کرد.
اللهکرم در صفحه خود نوشته است: «اعتراف یک جاسوسه به ارتباط غیراخلاقی با پنج وزیر کابینه! گفته میشود خانم آ.چ که به جرم جاسوسی در بازداشت به سر میبرد در اعترافات جدید خود نام چهار وزیر دیگر روحانی را به زبان آورده و مدعی ارتباط غیراخلاقی با وزرای دولت شده است؛ اعترافاتی که پروندهی فساد اخلاقی در کابینه را وارد فاز جدیدی کرده است که میتواند منجر به سونامی شرمساری شود. لازم به ذکر است اعترافات آ.چ ارتباط غیراخلاقی با علی جنتی منجر به استعفای ایشان (بنا به گفته یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی) از وزارت ارشاد شده بود. انشاالله در باره دیگر وزرا صحت نداشته باشد».

پیش از این، مدیر پایگاه مقاومت سایبری عماریون در صفحه فیسبوک خود از آفرین چیتساز به عنوان همسر دوم محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران یاد کرده و او را «جاسوسه» نامیده بود. او خطاب به محمدجواد ظریف نوشته بود: «میخوام زلزله سیاسی بندازم… همسر دوم وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی یک جاسوسه است که محکومیتش قطعی شده است… آقای ظریف… در جریان نفوذ دشمن تا تخت خوابت هم هستی؟ خانم چ بنا به شهادت رسمی و کتبی و ثبت شده دوستانت یک جاسوسه است».
مدیر پایگاه مقاومت سایبری عماریون بعد از چند روز این پست را از صفحه فیسبوک خود پاک کرد و ضمن ابراز اینکه زیر فشار پست را پاک کرده، نوشت: «اندکی صبر سحر نزدیک است».
پیش از اینها نیز کانال تلگرامی «آمد نیوز» که به جریان تندرو نزدیک و به منابع امنیت داخل نظام دسترسی دارد، از ارتباط علی جنتی با یک کارگردان زن نوشت که جنتی به خاطر این ارتباط امکانات دولتی خارج از ضابطهای را در اختیار این خانم کارگردان قرارداده است.
آفرین چیتساز، خبرنگار و مستندساز زندانی است که نوک پیکان اتهامات اخلاقی از سوی چهرههای امنیتی نظام جمهوری اسلامی به سوی او نشانه رفته و از آبان ماه ۹۴ در زندان به سر میبرد.

مادر آفرین چیتساز در مصاحبههایی که پیش از نشر چنین اتهاماتی به دخترش با رسانهها انجام داد، عنوان کرد که آفرین شش ماه پیاپی در سلول انفرادی بوده و در مدت شش ماه دوران بازجویی در شرایط بدی نگهداری میشده؛ وی بیمار شده و تنها یک دست لباس در شش ماه همواره بر تن داشته و حتی امکان تعویض لباس برای او فراهم نبوده است. مادر این زندانی همچنین گفته است آفرین در ساعتهای بازجویی با باتری آب مورد ضرب و شتم قرارگرفته تا اعتراف کند. آفرین در نهایت با اتهام تبانی و اقدام علیه نظام به ۱۰ سال حبس محکوم شد.
هر چند مشخص نیست چطور حسینالله کرم به پرونده این روزنامهنگار سیاسی و اعترافات احتمالی او دسترسی پیدا کرده، اما وارد کردن اینگونه اتهامات به فعالان سیاسی، روزنامهنگاران و برملا کردن ارتباطات خصوصی اعضای دولت و سیاسیون در جمهوری اسلامی پدیدهی تازه و نادر نیست.
تلههای امنیتی، استفاده جنسیتی از زنان
استفاده از جاسوسان زن بهصورت تلههای امنیتی جهت شکار «منبع اطلاعاتی» در کشورهای رقیب برای دستیابی به اطلاعات نظامی، سیاسی و امنیتی یک امر مرسوم در حوزه جاسوسی است و برخی معتقدند این شگرد قدمتی به درازای خود جاسوسی دارد.
در نظام دو قطبی سابق (بلوک شرق و غرب) استفاده از زنان جهت به دام انداختن «هدف» مورد نظر بهشدت از سوی همهی طرفین رایج بود و گاه این مضمون به صورت فانتزی در آمده و در ادبیات و همچنین سینما از جمله فیلمهای معروف «جیمز باند» به کار گرفته شد. اما در بیرون دنیای هنر، جنگ جدی در حوزه جاسوسی بین دو بلوک شرق و غرب واقعا بر پا بود و در عین حال همه کشورهای دیگر هم برای دست یافتن به اطلاعات سرّی و اعلام نشده از یکدیگر تلاش میکردند و همچنان میکنند.
در کنار استفاده از زنان جاسوس برای نفوذ و کسب اطلاعات که اغلب با برقراری ارتباط با طعمهها همراه بود، یک شیوه دیگر آگاهی از مسائل شخصی و رازهای خصوصی یا روابط پنهانی مقامات نظامی، سیاسی و امنیتی کشورها با جنس مخالفشان بود که میتوانست بهعنوان یک ابزار مناسب جهت وادار کردن «سوژه» برای همکاری به کار آید.
جنس متفاوت اتهامات جنسی در جمهوری اسلامی
اما آنچه در نظام جمهوری اسلامی با تاکید بر مسائل جنسی رایج است جنسی متفاوت و همینطور تاریخچهای متفاوت دارد.
در سالهای نخست انقلاب، انقلابیون میکوشیدند با انتساب روابط گسیخته و موردهای به اصطلاح غیر اخلاقی و جنسی به سران حکومت پهلوی فرایند بیاعتبار کردن رژیم سابق را دنبال کنند که به مرور زمان نقش و اهمیت خود را درباره پهلویها از دست داد اگرچه هنوز هم این ترفند آبروباخته را رها نکردهاند. اصرار به این شیوه تا آنجا بود که کتاب خاطرات فردوست نیز از آن برکنار نماند. کتابی که مانند بسیاری از «خاطرات» و «تاریخچه»های دیگر نهایتا توسط اطلاعاتیها و امنیتیهای جمهوری اسلامی تنظیم شد.
عبدالله شهبازی که کتاب «خاطرات فردوست» حاصل تلاش و «ویراستاری» اوست، از اعضای سازمان مسلح «نوید» و از ردههای بالای حزب توده ایران بود؛ او پس از ابراز پشیمانی و توبه توانست با انقلابیون اسلامی به همکاری بپردازد. میتوان گفت این افراد و عناصر چپ بخشی از شگردهای «شوروی»، کا.گ.ب و بلوک شرق را برای بی اعتبار کردن «مخالف» و «رقیب» به داخل سیستم امنیتی جمهوری اسلامی آوردند تا علیه رقبا از آن استفاده کنند.

در سال ۵۹ و در ماجرای دعوای آیتالله خمینی با آیتالله شریعتمداری، مقدم مراغهای عضو سابق خبرگان مورد تعقیب قرار گرفت. قدوسی دادستان کل انقلاب در این زمینه گفت: «بر اساس گزارشی که به دادستانی انقلاب رسیده مدارکی در سفارت آمریکا به دست آمده است که مقدم مراغهای دست به اعمالی زده که این اعمال در کشور ما به مخالفت با جمهوری اسلامی تعبیر شده است».
او همچنین گفته است: «مقدم مراغهای نه تنها به دادستانی نیامده بلکه نماینده دادستانی را نیز در منزل خود حبس کرده و پس از آنکه درهای اتاق را بر روی وی قفل کرده فرار نموده است. نماینده دادستانی با شکستن در توانسته از منزل خارج شود ولی قبل از خروج به جستجو در اتاقها پرداخته و مقداری مشروب، مجلههای جنسی، چند قبضه اسلحه و ورقهای قمار و مدارک دیگر به دست آورده است. ما دستور جلب مقدم مراغهای را صادر کردهایم و پاسداران حق دارند هر جا او را دیدند جلب کنند».
سالهایی که نظام به اصطلاح مقدس قصد داشت مخالفان خود را حذف کند و قتلهای زنجیرهای اوج آن پروژه حذف بود، ترور شخصیتی مخالفان و دگراندیشان مقدم بر ترور فیزیکی آنها قرار گرفت. زیر نظر گرفتن روابط افراد، استفاده از تلهی جنسی و یا تهمت و اتهام به صورت شایعهپراکنی از جمله ابزارهای فشار بر دگراندیشان بود. سالها بعد جسد برخی دگراندیشان در شرایطی پیدا میشد که داستان قتل آنها با ولنگاری و الواطی گره بخورد تا نشان داده شود که این افراد لیبرالمسلک قربانی بی بند و باری و انحرافات اخلاقی خودشان شدهاند.
جالب اینجا بود که این شیوه علیه خانواده خود سعید امامی، مأمور امنیتی و اطلاعاتی رژیم، از سوی بازجویان پروندهی وی به کار رفت. روحالله حسینیان، نماینده سابق مجلس و از چهرههای امنیتی جمهوری اسلامی با نام مستعار «خسرو خوبان» در مورد این روند بازجویی و اعترافگیری در پرونده سعید امامی گفته است: « دو نفر از بچههای چپ وزارت اطلاعات، یک نفر به نام مجتبی و یک نفر به نام مهدی هستند. این دو نفر بازجوهایی هستند که زمانی که من مسئول رسیدگی به پروندههای وزارت اطلاعات بودم، اگر اینها پروندههایی را بازبینی کرده بودند، میگفتم از اول بازجویی کنید. اینها اول پدر سوژه را در میآوردند برای اعتراف به کارهای نکرده یا وادارش میکردند به خودکشی، دو سه نفر از متهمین خودکشی کردند. سوژه یا خودکشی میکند یا آبرویش را میبرند. میگویند مسئله اخلاقی داشته یا جاسوس بوده، آخر سر هم هیچ چیزی از آن در نمیآورند». در ادامه این شیوهی بازجوها برای اعترافگیری، انتشار فیلم بازجویی خانواده سعید امامی توانست پرده از برخی رفتارهای بازجوهای وزارت اطلاعات و دیگر نهادهای امنیتی مانند اطلاعات سپاه بردارد.
نبرد تن به تن درون نظام
شگردهایی که نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی در دو دهه نخست پس از انقلاب در مورد مخالفین به کار میبستند در سالهای اخیر به عنوان ابزاری علیه حریف، در جنگ قدرت و داخل نظام به کار رفت. عطاالله مهاجرانی که به همراه حسن روحانی طرح مادامالعمری رییس جمهوری هاشمی را مطرح میکرد، با پیروزی خاتمی بر ناطق نوری، وارد کابینه خاتمی شد. در دعوای بین اصولگرا و اصلاحطلب و در شرایطی که بحث شبیخون فرهنگی داغ بود و دولت خاتمی به دروازه ورود فرهنگ غربی متهم بود، پای زنان صیغهای عطاالله مهاجرانی به رسانهها باز شد. مهاجرانی که ضربهای کاری خورده و زیر فشار افکار عمومی قرار گرفته بود یکی از نخستین قربانیان سرشناس درون حکومت با این شیوه بود.

گفتنی است دامنه این شکل برخورد تنها به مخالفان و یا جناح «چپ» محدود نماند. در دوره احمدی نژاد معاونان او نیز سوژه این نوع از اتهامات واقع شدند. شایعهای از ارتباط مشایی و بقایی با معلم تدریس زبان آنها تا تهمتهایی که عبدالله شهبازی، چهرهی تواب و سرسپردهی رژیم، بهعنوان یک فرد متصل به شبکههای امنیتی جمهوری اسلامی به حمید بقایی وارد کرد.
اکنون به نظر میرسد با آمدن دولت روحانی بازار اینگونه اتهامات باز هم داغ شده است؛ اتهام اخیر به پنج وزیر دولت روحانی به ارتباط همزمان با یک خبرنگار زن، ادامهی همان روش است. یکی از مهمترین دلایل افزایش و یا علنیتر شدن چنین اتهاماتی، صفبندی پررنگتر و شکاف عمیقتر بین جناحهای سیاسی درون جمهوری اسلامی است. این نبرد جناحی و تلاش برای تصاحب سهم بیشتر از قدرت باعث شده رقبای سیاسی از هیچ تلاشی برای تخریب و حذف یکدیگر دریغ نکنند. دیگر به طور علنی نهادهای امنیتی با پیشبرد سناریوهای جنسی تلاش میکنند رقبای جناح مخالف را در دام انداخته یا «آچمز» کنند. در این میان وجود شبکههای اجتماعی به ویژه تلگرام به چرخش سریع اسناد و اخبار مربوط به فسادهای مختلف آیتاللهها و آیتاللهزادهها، آقایان و آقازادهها و چپیها و راستیهای نظام کمک کرده و کانالهای مختلف تلگرامی از جمله «آمدنیوز»، «شبنامه» و «عماریون» با جدیت به انتشار اخبار و اسناد تخریب جناحهای رقیب دست میزنند.
از سوی دیگر در نظام مقدسی که مدعی بود بر پایه اخلاق و عدالت و درستی بنا شده، جنگ قدرت چنان بالا گرفته که نه تنها اتهامات جنسی و افشای اخبار زنان صیغهای و روابط خارج از چارچوب از سوی هر جناح علیه جناح مقابل افشا میشود بلکه پروندههای فساد اقتصادی و سهمی که هر فرد و جناح و جریان از سفره انقلاب برده و خورده است نیز به صورت مکمل خبرهای جنسی و غیراخلاقی مقامات و شخصیتهای نظام کاربرد پیدا کرده است. اخبار فساد مربوط به محمدباقر قالیباف، قوه قضاییه، صندوق ذخیره فرهنگیان، حقوقهای نجومی و… از این دست هستند. حال باید دید در ماههای آینده با جدیتر شدن رقابت درونجناحی برای تصاحب دولت دوازدهم سونامی اخبار انواع فساد در بدنه جمهوری اسلامی تا کجا پیش خواهد رفت و چه کسانی را به کام خود خواهد کشید.