برخی سایتهای خبری از خودکشی یک مهندس جوان کرمانشاهی به دلیل« تجاوز جنسی» به او در بازداشتگاه وزارت اطلاعات خبر دادهاند.
مهدیس میرقوامی، شهروند کرمانشاهی، یک روز پس از آزادی از بازداشتگاه اطلاعات، اقدام به خودکشی کرده و پس از انتقال به بیمارستان جان باخته است.
به گزارش سایت خبری «العربیه»، این خبر تازه چهارشنبه ۲۲ فوریه منتشر شده و در آن آمده است: «مهدیس میرقوامی روز سهشنبه ۲۴ ژانویه به اداره اطلاعات احضار و به مدت دو روز در این اداره در بازداشت بوده که روز شنبە همان هفته، یعنی یک روز پس از بیرون آمدن از بازداشتگاه «به دلیل تجاوز ماموران اطلاعاتی» اقدام به خودکشی کرده و در یکی از مراکز درمانی کرمانشاه فوت کرده است.»
این در حالیست که در برخی از گزارشها هیچ اشارهای به «مورد تجاوز قرار گرفتن وی از سوی ماموران اطلاعاتی» نشده است.
بر اساس این گزارش، وی با استفاده از قرص برنج اقدام به خودکشی کرده که بعد از مدت کمی جاناش را از دست داده است.
بە گفتە یک منبع موثق، همزمان با خودکشی مهدیس میرقوامی نیروهای اطلاعاتی خانواده وی را مورد تهدید جدی قرار دادند تا از اعلام هرگونه خبری در این مورد خودداری کنند.
گفته میشود، پیشتر نیز در دی ماه ۱۳۹۱ یک دختر ٢٣ سالە دارای مدرک لیسانس علوم سیاسی از اهالی کرمانشاه به نام حنانه شلیر فرهادی در حالی که ۴ ماه توسط نیروهای اطلاعاتی کرمانشاه در بازداشت بوده، پس از آزادی با اسلحە بە زندگی خود پایان داد.
آخرین کامنتهای صفحه فیس بوک مهدیس میر قوامی، مربوط به عکس پروفایل او در تاریخ ژوئن سال گذشته است که مهدیس در کامنت یکی از دوستانش که گفته چقدر بزرگ شدی، نوشته است: «میخواین بگین پیر شدم، روتون نمیشهها… 😀 » و از آن زمان تا کنون هیچ کامنت یا خبری در مورد بازداشت و یا خودکشی وی از سوی خانواده و یا دوستاناش در این صفحه درج نشده است.
معلوم نیست جنس بعضی از آدمها از چیه به این راحتی سر مردم هر بلای می ارن
به خدا قلبم گرفت! لعنت به آخوندها که هیچ چیزی برایمان نگذاشتند. آب و خاک و نان و شرافت و … همه را بردند!
صبر داشته باشید. باور کنید این خائنان تصور می کنند که فردای جمهوری اسلامی می توانند فرار کنند اما نمی دانند که کشورهای دیگر فقط پول این افراد را می خواهند و بعد از گرفتن پولشان با یک پس گردنی به دادگاه تحویلشان می دهند.
روزی بابت این جنایت ها تقاص پس میدهید !!! تقاصی که حتی اگر در گور باشید برایتان دردناک خاهد بود.
چه بسیار دخترانی بودند و هستند که به دست نامردان اسلامی مورد تجاوز قرار گرفتند و دم برنیاوردند. چه دخترانی قبل از اعدام توسط نامردان مورد تجاوز قرا گرفتند. باشد دختران و زنان این نامردان به دست کثیف خودشان مورد تجاوز قرار بگیرد. اما من این را نمی خواهم. چون آنها هم مثل من و امثال من زن هستند، خودشان به خودشان بدی میکنند. اشکم سرازیره مگرنه اینکه ما یک تن واحدیم پس چطور دلشان میاید این گونه بر تن غنچههای ایران زمینم تازیانه میزنند. خدایا می بینید و دم برنمیارید این چه خداییست. دیگر بس است، تا کی تجاوز تا کی قتل و غارت خدایا دیگر توانی نمانده.?
ایرانم در گروگان، مردانش در بردگی و زنانش به کنیزی.
زن بازداشتی طعمه ای است در دست بازجو. مخصوصا که ضد «نظام» باشد؛ پس حربی و کافر است و می توان به کنیزی گرفت