حنیف حیدرنژاد – اصغر فرهادی با فیلم «فروشنده»، جایزهی اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان در سال ۲۰۱۷ را به خود اختصاص داد.
این که اثر هنری فرهادی به واقع تا کجا شایسته تحسین است، موضوعی است که کارشناسان و مننتقدان سینما باید به آن بپردازند. خانم نیلوفر بیضایی، کارگردان تئاتر در صفحهی فیسبوک خود یک متن کوتاه در این مورد نوشته که قابل تامل است.
اصغر فرهادی در اعتراض به سیاست تبعیضآمیز ترامپ در ایجاد محدودیت برای شهروندان هفت کشور در مسافرت به ایالت متحده آمریکا از مسافرت به آن کشور برای دریافت جایزه اسکار خودداری کرد. او البته حق دارد که به چنین سیاست تبعیضآمیزی اعتراض کند. فرهادی در پیام خود به شرکتکنندگان در مراسم جایزه اسکار از جمله گفت: «متاسفم که امشب در کنار شما نیستم، من به احترام مردم کشورم و شش کشور دیگر که با قانون غیرانسانی منع ورود مهاجران مورد بیاحترامیواقع شدند به آمریکا نیامدم. تقسیمبندی جهان به ما و دشمنان ما توسط سیاستمداران افراطی، باعث ترس میشود، ترسی که توجیهیست دروغین برای خشونتها و جنگها. جنگهایی که مانع بزرگی بودهاند برای رسیدن به دموکراسی و رعایت حقوق بشر در کشورهایی که مورد تهاجم واقع شدهاند. سینماگران میتوانند با چرخش دوربینهایشان به مشترکات انسانی، کلیشههایی که از ملیتها و ادیان مختلف ساخته شده است را بشکنند و زمینه همدردی و به دنبال آن همبستگی مردمان جهان را فراهم کنند. همدردی چیزیست که ما امروز بیشتر از هر زمان به آن نیازمندیم.»
اصغر فرهادی در این پیام از قوانین «غیر انسانی» و از «حقوق بشر و دمکراسی» سخن میگوید. او این تصویر را از خود ایجاد میکند که این ارزشها را میشناسد. او در اعتراض به نقض این ارزشها از سوی رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا اعتراض کرده و با وجودی که ممنوعیت سفر او برداشته شده است، به آن کشور مسافرت نمیکند تا اعتراضاش را هرچه علنیتر نشان دهد. او برای رساندن پیاماش از تریبون مراسم اسکار که دهها یا شاید هم صدها میلیون انسان آن را مستقیم یا غیر مستقیم تماشا میکنند استفاده میکند. او در پیاماش به قدرت تاثیرگذاری گسترده و جهانی سینماگران که میتوانند با «چرخش دوربینهایشان» پیامشان را در گسترهی جهانی منتشر کنند اشاره میکند. همه اینها نشان میدهد که فرهادی «آگاه» است چه میگوید و چه میکند. این گفتههای اصغر فرهادی، بر اساس تصویری که او از خود تولید میکند، این سوال را ایجاد میکند که او، که تا این حد آگاه هست، او، که تا این حد معترض است و او، که تا این حد اهمیت تریبونهای جهانی برای پیامرسانی هرچه گستردهتر را درک میکند، چرا در مورد نقض حقوق بشر و حاکمیت قوانین ضدبشری در ایران حرف نمیزند و به آن اعتراض نمیکند؟ اگر او نمیتواند در این زمینهها در ایران فیلم بسازد، آیا نمیتواند در این مورد حرف بزند و در پیاماش به آنها اشاره کند؟
اصغر فرهادی نقض حقوق بشر و ارزشهای انسانی در آمریکا را میبیند و به درستی به آن اعتراض میکند، اما در پیاماش در باره نقض حقوق بشر در ایران سکوت میکند، چرا؟ چرا فرهادی به اعدامهای روزانه، به سرکوب زنان به ساختارهایی که فقر و تنفروشی و مهاجرت و دزدی و آدمکشی و … را تولید میکند اعتراض نمیکند؟ چرا به حقوق ضایع شده مردم کُرد و عرب و ترک و بلوچ و… یا سرکوب بهائیان و سنیها اعتراض نمیکند؟ چرا به سرکوب و تحقیر همجنسگرایان اعتراض نمیکند؟ چرا وقتی روزنامهنگاران را در کشور به شلاق میبندند، اعتراض نمیکند؟ چرا وقتی وکلا به خاطر دفاع از موکلینشان به زندان میافتند، اعتراض نمیکند؟ چرا وقتی آتنا فرقدانی یک هنرمند زن جوان را که به خاطر آثارش به زندان افکنده و از او «تست باکرگی» میگیرند، به آن اعتراض نمیکند؟ چرا وقتی همکاران سینماگر او ممنوعالخروج شده و یا به زندان افتاده و نمیتوانند کار کنند، به آن اعتراض نمیکند؟ چرا وقتی زنان خواننده و نوازنده در کشورش به دلیل زن بودن از حضور در کنسرت و اجرای برنامه حذف میشوند یا وقتی زنان اجازه ورود به ورزشگاههای فوتبال را پیدا نمیکنند، او در پیاماش و از یک تریبون جهانی به همهی اینها اعتراض نمیکند؟ با وجود این سوالها نمیتوان اعتراض اصغر فرهادی به «سیاستهای غیر انسانی و ضد حقوق بشری» ترامپ را جدی گرفت و نمیتوان به آن اعتماد کرد.
اصغر فرهادی آگاه است که چه میگوید و چه میکند. این گونه رفتار، دورویی و نشانهی فریبکاری یا در کمترین حالت نشانه نوعی مصلحتاندیشی و فرصتطلبی است. رفتاری که البته نه هنرمندانه است و نه شایسته هیچگونه تحسین و تقدیری است.
http://www.hanifhidarnejad.com
NEMOOONE KAMELE YEK HONARBAND SISTEME ESLAMI