روشنک آسترکی – روابط روسیه و ایران در ماههای اخیر و با توجه به روی کار آمدن دولت دونالد ترامپ در امریکا و تغییرات در معادلات خاورمیانه مورد توجه قرار گرفته است. دولت روحانی در آخرین ماههای عمر خود تلاشی همه جانبه برای نزدیکی به روسیه انجام داده است.
این تلاش که به دیدارهای پیاپی مقامات دولت تدبیر و امید با مقامات روسیه منجر شده، از سوی برخی به گرایش دوجانبه روسیه و ایران و صفبندی جدید این دو کشور به ویژ در مقابل امریکا ارزیابی شده است.
حسن روحانی، رئیس دولت تدبیر و امید هفته نخست فروردینماه به همراه تعدادی از دولتمردان راهی مسکو شد. در این میان تیم رسانهای حامی حسن روحانی، دیدار رئیس دولت جمهوری اسلامی از روسیه را با تمرکز بر هشتمین دیدار رسمی بین روحانی و پوتین و گرم شدن روابط اقتصادی بین دو کشور برجسته کرد.
در رابطه با «دستاوردتراشی» برای دولت تدبیر و امید این «هشتمین دیدار» با «انتقال موشکهای اس ۳۰۰» و «هماهنگی بیشتر در سوریه» به ویژه در مورد برنامه آزادسازی شهر حلب، در هم تنیده شد. این در هم تنیدگی رسانهای بیش از هر چیز نشاندهنده ضرورت تبلیغات برای دولت روحانی است.
واقعیت این است که نمیشود روابط نظامی در سوریه و عملیات حلب را به عنوان دستاوردی برای دولت روحانی ارائه کرد چرا که هماهنگیهای نظامی میان ایران و روسیه درباره سوریه و انتقال اس ۳۰۰ در مجرایی خارج از دیپلماسی دولت پیگیری میشود.
اما اگر از پوسته سخت و فریبندهی عبارت «هشتمین دیدار» عبور کنیم، خواهیم دید جدا از اینکه روحانی در چهار سال ریاست جمهوری خود دو بار از روسیه دیدار کرده است، ولی پوتین یا مدودوف هیچ دیدار رسمی دو جانبه با مقامات دولتی ایران نداشتهاند.
پوتین صرفاً در قالب نشستهای عمومی و چند جانبه در تهران حاضر شده است که این اقدام را نیز میتوان حاوی پیامی جدی ارزیابی کرد. پوتین تاکنون حاضر نشده صرفاً برای دیدار با مقامات نظام جمهوری اسلامی به ایران سفر کند و نشان میدهد کرملین در پی ارسال این پیام به ایران است که هماهنگی و همکاری ایران و روسیه در برخی حوزهها تنها به خاطر همپوشانی منافع مقطعی روی داده و روسیه ایران را شریک استراتژیک خود تلقی نمیکند یا دست کم از اعلام چنین موضعی فعلاً خودداری میکند.

رقیب شرقی در برابر غرب
از سوی دیگر در سفر دو روزه حسن روحانی به روسیه، تیم اقتصادی همراه او نشان میداد که گسترش ارتباطات مالی و تجاری با روسیه کماکان در دستور کار است.
در این سفر نوروزی وزیران امور خارجه، نفت، صنعت معدن و تجارت و معاونان وی در سازمان انرژی اتمی، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و رئیس کل بانک مرکزی، روحانی را همراهی کردند.
بر اساس اخبار منتشرشده، ۱۴ سند همکاری میان طرفین امضا شد. این ۱۴ تفاهم همکاری نشان میدهد دولت روحانی قصد ایجاد موازنه بین اروپا و روسیه را دارد؛ در واقع برای تشویق اروپا به سرمایهگذاری و همکاریهای مالی و پولی با ایران علاوه بر مشوقهای مالی و مزیتهای تجاری باید رقیب به اصطلاح شرقی درست شود.
خیز برداشتن به سوی بلوک روسیه و چین بدون اینکه تماماً نمایانگر چرخش به شرق باشد، نشانگر ایجاد یک امکان تجاری دیگر در برابر اروپا است. روحانی و تیم مذاکراتی او بر این باور بودند که با امضای برجام، در کنار برداشته شدن تحریمها، با ایجاد مشوقهای تجاری و مالی میتوان اروپا را به شریک تجاری تبدیل کرد و با گره زدن منافع ایران و غرب از ایجاد تحریمهای جدید جلوگیری کرد؛ برنامهای که از فردای امضای برجام، خام بودن آن مشخص شد. در این میان، سال پیش در حالی که انتظار میرفت حجم تجارت ایران با اروپا گسترش بیابد، روابط تجاری ایران و روسیه ۸۰ درصد افزایش یافت.
تبادل نفت خام با کالا
ایران اگر چه توانسته است مقدار نفت تولیدی خود را افزایش دهد اما هنوز با معضل انتقال پول به داخل کشور مواجه است.
در حالی که رسانهها و جریانهای حامی دولت میکوشند این افزایش تولید نفت را معادل افزایش درآمد و انتقال پول به کشور جلوه دهند، اما به نظر میرسد انتقال پول به کشور کمتر از زمان پیش از امضای برجام بوده است.
رستم قاسمی وزیر نفت دولت قبلی در جمع گروهی از اصولگرایان استان کرمان در زمینه انتقال پول نفت به کشور مدعی شد که اوضاع وخیمتر از پیش شده است. او در این زمینه گفت: «در همان شرایط تحریم که بنده مسئول بودم میلیاردها تومان پول فروش نفت را وارد ایران کردیم. دولت فعلی هم مهر تأیید بر این موضوع گذاشته است. طی دو سال دهها میلیارد دلار پول نفت به کشور وارد کردیم، پول نفتی که به روشهای مختلف فروخته شد و به غیر از ۱۲ میلیارد دلار همه پولها وارد ایران شد.» اما آنطور که رستمی مدعی شده حتی ۵ میلیارد دلاری را هم که بر اساس توافق لوزان به ایران دادند در کشور عمان بلوکه است.
با توجه به اینکه آمریکا موفق شده است با زنده نگه داشتن احتمال تحریمهای بیشتر، ریسک سرمایهگذاری در ایران را بالا نگه دارد و انتقال پول به کشور همچنان با مشکل مواجه است، دولت روحانی بعد از عبور از سراب و توهم گشایشهای خیالی حاصل از توافق، میکوشد راهی برای فرار از آثار تحریمهای گذشته و آینده پیدا کند.
در پی سفر حسن روحانی به روسیه، او از اقدامات مشترک نفتی و گازی با روسیه سخن گفت. به نظر میرسد منظور روحانی ارتقای طرح نفت در برابر کالا باشد. در اوایل ماه مارس، آندری لوگانسکی، نماینده تجاری روسیه در ایران، گفته بود که رقم کل کالاهایی که روسیه ممکن است در قالب برنامه نفت در برابر کالا به ایران ارسال کند، احتمالاً سالانه به ۴۵ میلیارد دلار خواهد رسید.. این وضعیت به معنای ایجاد بازار گستردهای برای روسیه است و در جهت تقویت صنایع و تولیدات و خدمات ارزیابی میشود.

اتصال «شبکه بانکی شتاب» به سیستم بانکی روسیه
از برنامههای دیگری که در سفر اخیر روحانی به روسیه به آن پرداخته شد، اتصال «شبکه بانکی شتاب» ایران و «سامانه میر» روسیه بود. ولیالله سیف در بازگشت از مسکو گفت: «با بانک مرکزی روسیه پیرامون اتصال سوئیچ کارتهای بانکی دو کشور یعنی سامانه شتاب ایران و سامانه میر روسیه مذاکره کردیم تا با نهایی شدن آن، گردشگران دو کشور از خدمات این کارتها و استفاده از دستگاههای خودپرداز و پایانههای فروش بهرهمند شوند.»
رئیسکل بانک مرکزی افزود: «مذاکرات تقریباً نهایی و مقرر شد متن تفاهمنامه، ظرف هفته آینده آماده و سپس امضا شود و پس از آن نیز، به لحاظ فنی یک ماه زمان نیاز است تا این اتصال برقرار شود که دستاورد مثبتی در تسهیل گردشگری میان ایران و روسیه خواهد بود و امیدواریم به زودی عملیاتی شود.»
این خدمات گردشگری به این معناست که برنامهای برای سوق دادن گردشگران ایرانی به سمت روسیه وجود دارد. ایجاد تسهیلات برای گردشگر ایرانی در کنار برداشته شدن ویزای توریستی میتواند چرخشهای جدی در انتخاب مقصد گردشگری برای ایرانیان به وجود آورد. شاید این گردش بتواند مقصد گردشگران را از ترکیه به سمت روسیه تغییر دهد.
همه این برنامه در کل نشان میدهد که ایران در حال ارائه امکانات و تسهیلات بسیار با ارزش به اقتصاد و صنعت روسیه است. این امکانات بیشتر از اینکه نتیجه انتخاب و رضایت باشد نتیجه عدم گشایشهایی است که همچنان در برابر اقتصاد و تجارت ایران مانند سدی بزرگ باقیمانده است.