(+عکس، ویدیو) ۱۳ آبان ماه سال ۱۳۵۸ گروهی از دانشجویان مسلمان موسوم به خط امامی برای آنکه نشان دهند عزمشان برای مبارزه با امپریالیسم تا چه اندازه جدّی است، دست به اقدامی زدند که هنوز چهار دهه پس از تأسیس رژیم کنونی آثار و تبعات سوء آن همچنان دامنگیر هم جمهوری اسلامی و هم کشور است.
سی و هشت سال از آن ماجراجویی و گروگانگیری گذشته و نه همهی خاطرات و ناگفتهها از آن روزها گفته شده و نه میلیونها دلار غرامت که از کیسهی مردم پرید به کشور بر میگردد و نه پیامدهای ویرانگر مستقیم و غیرمستقیم آن به ویژه در رابطه با موقعیت اقتصادی ایران گریبان کشور را رها کرده است.
آنچه روز ۱۳ آبان سال ۵۸ در تهران اتفاق افتاد، تنها بخشی از موج آمریکاستیزی بود که اشغال سفارت و گروگانگیری یکی از نشانههای آن بود. همان روز حزباللهیها و نیروهای ضدامپریالیست در شهرهای دیگر ایران نیز دست به کار شدند و به سراغ کنسولگری ایالات متحده در شیراز، تبریز و اصفهان هم رفتند.
اولین واکنش آیتالله خمینی به اشغال سفارت انتشار اطلاعیهای از قم بود. او صراحتاً اعلام کرد «همه گرفتاریهای ما از آمریکاست». همین بیانیه کافی بود تا آتش به اختیارهای آن روزگار با میدانداری چپهای ضدامپریالیست هر آنچه میخواهند علیه آمریکا بگویند و بنویسند و عمل کنند.
آن بیانیهی خمینی آنقدر بین انقلابیون تاثیرگذار بود که انجمن اسلامی صنعت نفت هم به خود دید که قدمی در مسیر نابودی آمریکایی بگذارد که به گفتهی خمینی همه مصیبتها از آن بود. آنها در بیانیهای از بنیانگذار انقلاب اسلامی خواستند تا به آنها اجازه دهد جریان صدور نفت به آمریکا را قطع کنند.
فریادهای سرهنگ توکلی رییس ستاد عملیات ارتش و درخواست از انقلابیون برای پرهیز از تیراندازی و عدم اشغال سفارت:
وقتی خبر اشغال سفارت آمریکا در تهران به گوش دانشجویان حامی انقلاب در خارج از ایران رسید، آنها هم عزم خود را برای رساندن صدای ضدامپریالیستی به گوش دنیا جزم کردند. همان روز (چهارم نوامبر سال ۱۹۷۹ برابر با ۱۳ ابان ۱۳۵۸) هفت دانشجوی ایرانی مقیم نیویورک مجسمه آزادی را به اشغال خود درآوردند؛ حرکتی که نمادین بودن آن و به گروگان گرفتن «مجسمه آزادی» توسط خط امامیها در آن زمان توجه کسی را جلب نکرد.
دولت بازرگان یک روز بعد از آن بحران استعفا داد. وضعیت آنقدر قرمز شد که وقتی همان روز «ستاد ویژه مسائل کردستان» در اطلاعیهای اعلام کرد که ارتش عراق در مرزهای نظامی ایران مانور برگزار کرده، گوش هیچکس بدهکار یک خطر بزرگ نبود. مانور ارتش صدام مقدمهای برای درگیریهای مرزی در ماههای آینده شد، اما آثار تنشهای بین دو کشور خود را خیلی زود در داخل ایران نیز نشان داد.
دانشجویان انقلابی که هنوز کسی نمیدانست سرشان به کجا بند است و بعدا به «دانشجویان پیرو خط امام» معروف شدند، روز دوشنبه ۱۴ آبان چند هتل، کنسولگری آمریکا در اصفهان و انجمن ایران و آمریکا را اشغال کردند و خواستار مصادرهی آنها شدند.
دوشنبه ۱۴ آبانماه جمال شمیرانی، نماینده جمهوری اسلامی در سازمان ملل گفت اشغال سفارت بیان خواستهی ملت بود. نیمه شب خبر رسید با مخالفت آیتالله خمینی هیات آمریکایی که برای مذاکرات بر سر گروگانها راهی ایران شده، اجازه ورود پیدا نکردهاند. آنها در استانبول ترکیه منتظر پاسخ مانده بودند.
در بسیاری از کشورها دانشجوبان ایرانی بهخصوص چپها دست به تظاهرات ضد آمریکایی زدند، همچنان که دانشجویان ایرانی در هند در مقابل سفارت آمریکا در دهلینو دست به تظاهرات زدند. در سوئد و آلمان و فرانسه هم دانشجویانی با صدور بیانیه از اشغال سفارت آمریکا که بنا به عرف و قوانین بینالمللی بخشی از خاک آن کشور محسوب میشود حمیات کردند.
در این اوضاع و احوال کارتر بعد از جلسه در شورای امنیت ملی آمریکا دستور داد کلیه شرکتهای آمریکایی کارمندان خود را از ایران خارج کنند.
زمزمههای اشغال سفارت انگلیس و روسیه نیز به گوش میرسید. ابراهیم یزدی اعلام کرد در مورد اشغال سفارت در درجه اول آمریکا را مقصر میدانیم. ایران قراردادهای خود با آمریکا را لغو کرد.
سهشنبه ۱۵ آبان دانشجویان و تندروها کنسولگری آمریکا در تبریز را هم اشغال کردند، اما اوضاع از این هم وخیمتر شد؛ روزنامه کیهان چاپ آن روز خبر داد یک کارمند آمریکایی پیمانکار شرکت نفت به نام «بیل هر» توسط همکارانش در اهواز به گروگان گرفته شده. عاملین گروگانگیری اعلام کردند، این اقدام در اعتراض به دولت آمریکا صورت گرفته است.
همزمان سازمان مجاهدین خلق نیز بیکار ننشست و در بیانیهای خواستار استرداد محمدرضاشاه پهلوی شد. یک وضعیت انقلابی تمامعیار که در هرج و مرج سیاسی و خلاء قدرت، هر نیرویی ساز خود را میزد.
چهارشنبه ۱۶ آبانماه نمایندگان سازمان آزادیبخش فلسطین برای آزادی گروگانها راهی تهران شدند. دانشجویان اشغالگر سفارت آمریکا و پیرو خط امام اعلام کردند در صورت حمله نظامی آمریکا گروگانها کشته میشوند.
گروهی از دانشجوبان کرج اعلام کردند که برای کمک به دانشجویان داخل سفارت عازم تهران شدهاند. در بیانیههای پی در پی اعلام میشد که سفارت آمریکا «لانه جاسوسی» بوده است. احتمال اقدام نظامی آمریکا علیه رژیم افزایش پیدا کرده بود، با این حال خمینی اعلام کرد «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند و باید بفهمد که وقت این ظلمها تمام شده است».
دادگاه انقلاب هم برای اینکه نشان دهد ذرهای در مقابل حکومت پهلوی عقب نشینی نکرده، طی حکمی غیابی شاه را احضار کرد و خواستار استرداد وی به ایران شد.
دانشجویان اشغالگر و گروگانگیر سفارت آمریکا که بیانیههای پی در پی صادر میکردند، اعلام کردند شاه را زنده میخواهند.
خیلیها تلاش کردند تا خمینی را راضی کنند، گروگانگیری را پایان دهد. در خبرها آمده بود محمدعلی کلی بکسور محبوب آمریکا گفته است حاضر است خود را با ۶۰ گروگان آمریکایی مبادله کند.
چهار روز بعد از اشغال سفارت، سازمان هواپیمایی کشور اعلام کرد که کلیه پروازها به آمریکا قطع شده است. شورای امنیت خواستار آزادی ۶۰ گروگان شد.
مرزهای غربی زیر سایهی این آشوب ناامنتر میشد، اما کمتر به چشم میآمد و در غوغای انقلابی و ضدامپریالیستی کسی را پروای مرزها نبود. چهار روز بعد از اشغال سفارت آمریکا، کنسولگری عراق در خرمشهر نیز توسط مردم اشغال شد و حتی گروهی به خانه سرکنسول عراق حمله کردند.
تحت تاثیر فضای انقلابی که با اشغال و مصادره و حمله به افراد و محل سکونت آنها همراه بود، این قبیل حرکات ماجراجویانه بیشتر میشد. در اصفهان یک بیمارستان «مسیحی» اشغال شد و نام آن را تغییر دادند و بعدا هم بنیاد مستضعفان آن را مصادره نمود. این بیمارستان متعلق به انگلستان بود، اما انقلابیون اعلام کردند که پایگاه جاسوسی بوده است.
هر آنچه در بالا خواندید و تازه همهی آن چیزی نیست که در آن دوران آشوب و هرج و مرج حکومتی به وقوع میپیوست، مربوط به یک دورهی بسیار کوتاه به اندازهی چشم به هم زدن، از روز سیزدهم تا شانزدهم آبانماه سال ۱۳۵۸ است. ایران عملاً دولت نداشت و هر جماعتی در هر جای کشور ساز خود را میزد. بین چپها و فعالین مسلمان برای تندروی رقابت بود، رقابتی که در آن هر دستهای که ضدآمریکاییتر میبود، گویی ممتازتر هم بود. این «امتیاز» نزدیک به چهار دهه است ایران را فلج کرده و رهبری جمهوری اسلامی هنوز هم دست بردار نیست.
دود سیاه آن روزها هم در چشم انقلابیون و سران رژیم رفته و هم مردمی که باید تاوان آن ماجراجویی تاریخی را بپردازند. از آن اشغال سفارت و گروگانگیری، نسلهایی آسیب دیده و میبینند که آن روز اصلا به دنیا نیامده بودند، اگرچه آنها که در این دنیا بودند نیز نقشی در سیاستها و تصمیمهایی که سرنوشت رقم زدهاند، نداشتهاند. برای انقلابی که سودای جهانی شدن دارد، مبانی سیاستهای رایج بینالمللی هیچ ارزشی ندارد. ولی قطار انقلاب که سالهاست سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هدایت آن را در دست گرفته، هر سال خالیتر از سال پیش میشود و ترمزبریده روی ریلی که به جایی وصل نمیشود میراند و خیال ایستادن هم ندارد، تا کجا؟ کسی نمیداند.
آنهایی که از دیوار سفارت بالا رفتند و سر سفره انقلاب نشستند
معصومه ابتکار، معاون فعلی روحانی در امور زنان و خانواده است. او در بین آنهایی بود که با نام مستعار «مری» در اشغال سفارت نقش پررنگی داشت و همچنان نیز از آن حمایت میکند. ابتکار اخیراً عنوان کرده کسی حق ندارد اشغال سفارت آمریکا در ابتدای انقلاب را با اشغال سفارت انگلیس در آذر سال ۱۳۹۰ مقایسه کند چون تنها ظاهر دو پدیده شبیه بوده و یک شبیهسازی و کاریکاتور شده است!
او مدعی شده در جریان اشغال سفارت آمریکا نه کوکتل مولوتف پرت شده نه از اموال سفارت چیزی خارج شده و کار کاملاً غیرمسلحانه و بسیار منظم بوده است. البته خود سفارت و اموالاش و اسنادش و… همگی از آن ۱۳ آبان ۵۸ تا به امروز در اختیار جمهوری اسلامی است. گفتنی است که علاوه بر «خواهر مری» که خودش در آمریکا زندگی میکرد و درس میخواند، پسر معصومه ابتکار نیز در حال حاضر در آمریکا دانشجو است.
علاوه بر معصومه ابتکار، برخی چهرههای شاخصاشغالکننده و گروگانگیر سفارت آمریکا که بعدها به نان و نوا رسیدند و سالها بعد در صف اصلاحطلبان قرار گرفتند، عبارتند از:
– محمد موسوی خوئینیها (نماینده مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری، دادستان کل کشور)
– محمدحسین شریف زادگان (مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی، وزیر رفاه و تامین اجتماعی)
– محسن امینزاده (معاون وزیر امور خارجه)
– رحمان دادمان (وزیر راه و ترابری)
– سعید حجاریان (عضو سابق شورای شهر، کارمند وزارت اطلاعات و نهاد ریاست جمهوری)
– حبیب الله بیطرف (استاندار یزد، وزیر نیرو در دولتهای هفتم و هشتم)
– محمدرضا خاتمی (نماینده مجلس)
– حسین شیخالاسلام (مشاور و معاون وزیر خارجه)
اعضای کمیتهی مرکزی اشغالکنندگان سفارت ابراهیم اصغرزاده، محسن میردامادی، حبیبالله بیطرف، رضا سیفاللهی، رحیم باطنی و احمدرضا اسلامی بودند. در میان آنها تنها ابراهیم اصغرزاده سالها پس از این ماجرا حاضر به عذرخواهی شد.
از دیگر چهرههای مشهور اصلاحطلب که نقش زیادی در گروگانگیری داشت حمید ابوطالبی است که در دولت اول روحانی به عنوان سفیر جمهوری اسلامی در مقر سازمان ملل معرفی شد، اما آمریکا به او ویزا نداد، و وی به جایش معاون سیاسی دفتر حسن روحانی شد.
در بین اصولگرایان که در گروگانگیری نقش فعال داشتند باید از عزتالله ضرغامی نام برد که به عضویت سپاه در آمد و سالها بعد رییس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی شد.
حسن دهقان هم از جمله آنهاییست که ۱۳ آبان ۱۳۵۸ در بین دانشجویان خط امامی و گروگانگیر بود و توانست در سپاه رشد کند و وزیر دفاع شد.
اما شاید هیچ کس به اندازه محمدعلی جعفری در بین این خط امامیها قدرت نگرفت؛ او فرمانده سپاه شد و در دوران فرماندهی وی بر این نهاد نظامی، دخالتها در سیاست و اقتصاد چنان اوج گرفت که مدتهاست فعالیتهای موشکی و حمایتهای مالی و تسلیحاتی سپاه از گروههای تروریستی، سبب نگرانی کشورهای منطقه و اروپا و آمریکا شده و اخیرا نیز ایران را در برابر تحریمهای جدید قرار داده است.
خبرگزاری ایلنا سال گذشته گزارش مشروحی درباره «دانشجویان اشغالکننده سفارت آمریکا امروز چه میکنند؟» منتشر کرده بود.