پس از توافق سه جانبه روسیه، ایالات متحده و اردن برای ایجاد منطقه امن در جنوب سوریه، روسیه موظف شده به خروج نیروهای سپاه قدس از این مناطق کمک کند.
علی خامنهای دهم آبان در دیدار با ولادیمیر پوتین در تهران به او گفته بود همکاری تهران و مسکو میتواند واشنگتن را منزوی کند و جنگ سوریه تجربهی خیلی خوب بود که نتایج آن نشان داد طرفین میتوانند در میدانهای دشوار، اهداف مشترک را محقق کنند، که نیازمند تداوم همکاریهای مستحکم است.
۱۰ روز پس از این اظهارات دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین روسای جمهوری آمریکا و روسیه روز شنبه ۲۰ آبان (۱۱ نوامبر) در حاشیه کنفرانس آسیا- پاسیفیک در ویتنام دیدار کردند و در مورد مبارزه مشترک با تروریسم در سوریه به توافق رسیدند.
یک مقام بلندپایه در وزارت خارجه آمریکا در مورد جزییات این توافق گفته «حضور نیروهای خارجی در مناطق جنوبی سوریه آتش بس را با شکست مواجه کرده و اسراییل و اردن را تهدید میکند و طبق توافقی که میان این سه کشور صورت گرفته روسیه و اردن متعهد شدند که مانع از حضور نیروهای خارجی و غیر سوری در این مناطق باشند».
به گفته این مقام آمریکایی که اشارهای به نام او نشده، طبق بند آخر تفاهم روسها توافق کردند که با رژیم سوریه روی این مسئله کار کنند تا نیروهایی که ایران از آنها حمایت میکند از مرزهای اردن و بلندیهای جولان خارج شوند.
روسیه بعد از توافق با آمریکا در یک بیانیه اعلام کرد، «بشار اسد، متعد میشود که مطابق با قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل، اصلاحات قانون اساسی را آغاز و شرایط برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه تحت نظارت سازمان ملل متحد را فراهم کند تا همه مردم سوریه در آن شرکت کنند».
همچنین روسیه و آمریکا توافق کردند که روابط نظامی خود را برای برقراری امنیت در سوریه حفظ کنند. آنها همچنین از اعضای سازمان ملل خواستند کمکهای بشردوستانه را برای سوریه افزایش دهد و خبری هم از منزوی شدن روسیه طبق آنچه خامنهای رویاپردازی میکرد نبود.
خروج نیروهای وابسته به ایران از سوریه یکی از خواستههای مهم اسراییل بود که تا پیش از این تامین نشده بود. تا آنجا که حتی بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسراییل اعلام کرد که کشورش نمیتواند برای تامین امنیت منتظر تصمیم آمریکا و روسیه باشد و پس از آن بود که جنگندههای اسراییلی بعضی از مواضع حزبالله را در خاک سوریه هدف قرار دادند تا آنها نیروهای خود را از مرزهای اسراییل به عقبتر منتقل کنند.
راهکارهای ایران برای ماندن در مناطق جنوبی سوریه
البته رژیم ایران پیشبینی اینکه روسیه و آمریکا بر سر خروج نیروهای تحت حمایت ایران به توافق میرسند را کرده بود. آنها از مدتها پیش در مناطق جنوبی و جنوب غربی سوریه اقدام به عضوگیری و سازماندهی گردانهایی کردند که از بین شهروندان سوری است، اما تحت کنترل ایران هستند.
این نیروها از آنجا که خارجی نیستند و در شهر و روستاهای خود زندگی میکنند، شامل توافق اخیر بین روسیه و آمریکا و اردن نمیشوند و نیازی نیست از منطقه خارج شود و به عنوان بازوی قدرتمند ایران همچنان انجام وظیفه میکنند که بدیهی است هم روسیه و هم بشار اسد از آن مطلع هستند و اینکه دستگاههای اطلاعاتی آمریکا هم متوجه آن شده باشند بدیهی است.
همچنان که نیروهای حشدالشعبی در عراق که شهروندان این کشور هستند و امروز در نبود ایران هم ماموریتهای محوله را انجام میدهند.
از اینها گذشته از سالها پیش گزارشهایی منتشر شد که نشان میداد ایران دست به ترکیب قومی و دینی مناطق مختلفی از سوریه زده و در بعضی مناطق حساس علویانی مستقر شدند که تابع مطلق اسد هستند که حاکی از آن است ایران زمینهچینیهای رویارویی با آن را داشته است.
خروج روسیه و بازتر شدن دست ایران
اما روی دیگر قضایا مربوط به روسیه است. روزنامه «کامرسانت»، چاپ مسکو اخیراً نوشت که بر اساس اطلاعات بدست آمده، روسیه در حال بررسی گزینه خروج بخشی از نیروها و کاهش نیروی هوایی خود در سوریه است چرا که به اعتقاد مسکو مهمترین وظیفه ورود به مرحله سیاسی حل بحران در این کشور است. بنابراین تنها نیروهایی باقی خواهند کند که وظیفه حفاظت از تاسیسات نظامی روسیه در دو پایگاه «حمیمیم» و «طرطوس» را برعهده دارند و بخشی از نیروهای پلیس و مشاورین نظامی روسی که برای کمک به ارتش سوریه، در این کشور حضور دارند.
چرا خروج نیروهای ایران مطلوب جمهوری اسلامی نیست؟
خروج نیروهای روسیه از سوریه یعنی بازتر شدن دست ایران. از طرفی جمهوری اسلامی هیچ پلانی برای خروج از سوریه ندارد. بین ۲ تا ۴ هزار نفر نیروهای ایرانی به سوریه در رفت و آمدند و بین ۱۵ تا ۱۸ هزار نیروی افغان. بازگشت این تعداد نیرو که بخش اعظمی از آنها به صورت «مزدور» در سوریه میجنگند برای ایران دردسرساز خواهد بود.
عمده جوانان افغان که به سوریه رفتهاند، در ایران یا بیکار بودند یا شغل فصلی مثل کارگری و بنایی داشتند و از بیکاری به سوریه رفتهاند. این تنها یک ادعا نیست. مدتی پیش خبرگزاری تسنیم با اعضای یکی از یگانهای فاطمیون که از ایارن به سوریه در حال انتقال بودند در فرودگاه مصاحبه کرده بود و تقریباً همه آنها گفتند بیکار بودند یا بنایی و کارگری میکردند و تقریباً همه آنها بیسواد و کم سواد بودند.
اینها به نفع رژیم اسد و ایران در سوریه جنگیدهاند و دستکم در تبلیغات برای خود جایگاه جدیدی دست و پا کردند و هزاران کشته دادند و اعضای خانواده آنها با علی خامنهای دیدار دارند و برای بزرگداشتشان انواع و اقسام مراسم و همایشها برگزار میشود، که توقع آنها را بالا برده است.
این تعداد افراد وقتی به ایران بازگردند، نخست آنکه جنگ دیدگانی هستند که که پتاسیل خشونت در آنها افزایش پیدا کرده است و انواع و اقسام آسیبهای اجتماعی از طرف آنها جامعه را تهدید میکند.
دوم آنکه این گروه از جنگجویان بیکارند و اگر احساس کنند تاریخ مصرفشان تمام شده و فقط برای مزدوری اجیر شدند حتماً واکنشهای نامتعارف خواهند داشت. آنها به امید دریافت اقامت ایران راهی سوریه شدند و جمهوری اسلامی به آنها و وعدههایی داده که باید عمل کند.
از طرفی نباید فراموش کرد که بخشی از تندروهای رژیم، همچنان سودای فتح بیتالمقدس را در سر دارند. آنها با سختی پس از شش سال خود را بیخ گوش اسراییل رساندند و حاضر نیستند به این راحتی موقعیت جدید را از دست دهند.
شعلهور ماندن آتش جنگ در سوریه حتی عراق به تهران فرصت میدهد با استفاده از نیروهای شبه نظامی خود در میدان سیاسی هم نقش بازی کند و اهرم زور داشته باشند. همچنان که یکی از دلایل اصلی که سپاه در لیست سازمانهای تروریستی قرارنگرفت نیاز ایالات متحده به «هماهنگی با نیروهای تحت حمایت ایران» در میدانهای نبرد بود.
از همه این مسائل میتوان چند نتیجه گرفت که مهمترین آن ادامهدار بودن بحران در سوریه است و فقط فاز آن تغییر میکند.
ایران تمام تلاش خود را خواهد کرد که اگر قرار باشد، اسد پس از برگزاری انتخابات کنار رود، فردی جایگزین او شود که دولت آینده سوریه شبیه عراق در کنترل تهران باشد.
تصور اینکه ایران رضایت دهد، دولت بعدی در سوریه افرادی باشند که اشتیاقی به ماندن در محور مقاومت نداشته باشند ممکن نیست. بنابراین از هر تلاشی برای برهم زدن بازی به نفع خود استفاده خواهد کرد. شاید این تصمیمهای تهران با توجه به آنکه چندان اعتمادی به چرخشهای پوتین نیست چندان غیرطبیعی نباشد.