آزاده کریمی- زلزله ویرانگر استان کرمانشاه خسارات جانی و مالی بسیاری به بار آورد. این سانحهی طبیعی در ایران، کشوری که روی خط زلزله قرار دارد، رویداد تازهای نیست. از همین رو ساخت و ساز بناها و خیابانها و تأسیساتی مانند پل و سد و خط آهن و… میبایست با حساسیتهای لازم و تدابیری انجام شود که در برابر این حادثهی طبیعی کمترین خسارات به بار آید. در عمل اما چنین نیست. کمتر بنا و تأسیساتی در کشور وجود دارد و یا ساخته میشود که منطبق بر استانداردهای مناطق زلزلهخیز باشد.
در این میان، گسترش شهرنشینی و تراکم جمعیت، زلزله را به یک فاجعه و مصیبت بزرگ تبدیل کرده است. پس از وقوع هر زلزله نیز کسی به فکر آن نیست که بناهای تازه را بر اساس استانداردهایی بسازد که در برابر زلزله بعدی مقاوم باشند.
اینک پس از زلزلهی کرمانشاه و خراب شدن خانههای «مسکن مهر» دوباره بحث و گفتگو بر سر ناایمن بودن خانهها و اماکن عمومی از جمله مدارس و بیمارستانها و همچنین دامنهی فجیع یک زمینلرزهی احتمالی در تهران داغ شده تا پس از مدتی دوباره به فراموشی سپرده شود.
پروژه «مسکن مهر» که از سال ۱۳۸۷ به منظور حمایت از تنگدستان جامعه آغاز شد، از همان آغاز خشت اول را کج نهاد. این پروژه از سوی دولت احمدینژاد پیشنهاد شد و مورد حمایت مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان قرار گرفت. در دولت روحانی نیز با وجود انتقادهای شدید از طرح «مسکن مهر» و تعلیق موقت، همچنان با همان شرایط به ساختن خانهها ادامه داده شد. علاوه بر این وزارت راه و شهرسازی، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، سازمان برنامه و بودجه، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، وزارت کشور و بانک مرکزی تا سال ۱۴۰۰ ساختن آپارتمانهای انبوه برای قشر کمدرآمد را در دستور کار خود قرار دادهاند.
با انتشار تصاویر و فیلمهای آوار «مسکن مهر» در فضای مجازی، پرسشهای بسیاری دربارهی نکات فنی و عدم رعایت اصول معماری در این مجموعه مطرح شده است. در همین زمینه با پروفسور مسعود اسماعیلو استاد معماری و شهرسازی دانشگاه ونیز گفتگو کردهایم.
-بنا به گزارشها، خانههای «مسکن مهر» که برای طبقات تنگدست ساخته شده بودند بیش از همه آسیب دیدهاند. این خانهها تا چه اندازه به «خانههای مردمی» که در اروپا برای قشرهای کمدرآمد ساخته میشود شباهت دارند؟
-خانههای مسکن مهر فقط در نگاه اجتماعی با «خانههای مردمی» که در کشورهای اروپایی ساخته میشود، شباهت دارند؛ از این جهت که ارزانقیمت و مناسب مردمی با توان مالی کم ساخته میشوند ولی پروژههای «خانههای مردمی» اروپا و آنچه در پروژه «مسکن مهر» در ایران ساخته و میسازند از زمین تا آسمان فرق دارد. این ساختمانها فاقد استاندارد شهرسازی و سازه هستند. چون خانههای مردمی مجموعهای پنج، شش یا هفت طبقه هستند که در نزدیکی آنها تمامی امکانات لازم زندگی شهری وجود دارد و سرویسدهی کاملی برای همه ساکنین آن طراحی شده که در مسکن مهر هیچ کدام آنها رعایت نشده است. من اسم خانههایی مثل مسکن مهر را گذاشتهام قبرستانهای عمودی و کاغذی!
-تصاویری که پس از زلزله کرمانشاه از مسکنمهر گرفته شده، سازههایی را نشان میدهد که پابرجا هستند ولی تخریب در بدنه چنان مشهود است که گویی با ساختمانهای با عمر هزارساله مواجه هستیم. ارزیابی شما از این نوع تخریب چیست؟ آیا شمار زیاد کشتهشدگان ساخت این مجموعه مربوط میشود یا با توجه به شدت زلزله اجتنابناپذیر بوده است؟
-سازههای این ساختمانها حتی در عکس هم مشهود است که ضربه دیدهاند، یعنی دیگر قابل زندگی کردن نیستند. اینگونه نیست که فقط دیواره محیطی یا داخلی ریخته باشد؛ تمام سازههایی که با بتون آرمه ساخته شدهاند هم تخریب شدهاند؛ فقط فرونریختهاند. در این خانهها سیستم استاندارد بسیار قدیمی بتون آرمهای از لحاظ اسکلت و سازه را به کار بردهاند که با کمترین دقت در اجرا همراه بوده. دلیلش هم این است که میخواهند ارزان ساخته شود. در صورتی که این تیپولوژی مناسب کشورهایی مثل ایران که زلزلهخیز هستند نیست و برای کشورهایی است که ضریب زلزله در آنها بسیار کم است. این سیستم به نوعی «پیشساخته» است، یعنی قطعاتی مثل دیوارها و پنجرهها قبلا در کارخانه ساخته میشوند و پس از بالا بردن اسکلت، این قطعات را نصب میکنند. اگر دقت کنید تمام دیوارهای اطراف، حتی دیوارهای درون ساختمانها ریختهاند و قطعا کشته هم داده است.
در صورتی که سیستم ساختمانهای ضدزلزله باید طوری باشد که سازههای بتون آرمه با دیوارهایی که محیط ساختمان را کامل میکنند، توسط یک سیستم شبکهای آهنی به یکدیگر متصل شوند. یعنی دیوارها باید مسلح به شبکههای آهنی باشند که به بدنه ساختمان چسبیده شود و تمام بدنه باید هیپراستاتیک (ایستا و فوق مستحکم) باشند. پس نمیتوانیم بگوییم چه خوب که در زلزله ۷/۳ ریشتری هنوز اسکلت این ساختمانها باقی مانده! در صورتی که این ساختمانها در مقایسه با بناهای ضدزلزله ابدا مقاومت نکردهاند. نباید فقط قربانی انسانی را در نظر گرفت؛ در معماری باید به قربانی شدن مصالح ساختمانی و مادی هم توجه داشت. در غرب در چنین شرایطی میگویند مصالح و اقتصاد هم قربانی شده؛ چون مصالح از بین رفتهاند، مصالح ساختمانی هم زندگی و طول عمر دارند؛ عملا میگویند که اینها نیز کشته شدهاند.
در هر حال، ساختمانها باید طوری ساخته شوند که اگر یکی از این ستونها خراب شود، تمام ساختمان فرو نریزد. ما در نقشه باید به اندازه کافی در نگه داشتن وزن ساختمان پیشبینی داشته باشیم که اگر زلزله یا انفجاری صورت بگیرد، ساختمان تعادلش را از دست ندهد. ما باید اهرمهای سازهای متعددی داشته باشیم که اگر یکی دوتا هم تخریب شد باز هم مشکلی برای ساختمان به وجود نیاید. در واقع این سیستم برای ساختمان انعطافپذیری ایجاد میکند و مانع شکنندگی و فرو ریختن ساختمان میشود.
-قرار داشتن ساختمانهای مسکن مهر روی گسل زلزله به طور قطعی روشن نیست و عدهای آن را تایید یا تکذیب کردهاند. اما به طور کلی انبوهسازی آپارتمانهای چندین طبقه در استان کرمانشاه غیراستاندارد نیست؟ چیزی که از این بناها باقی مانده فقط آجر است و آوار.
-ما میتوانیم حتی برجهای بلند هم با حفظ استانداردهای ضدزلزله در مناطق زلزلهخیز بسازیم که حتی تا زمینلرزههای ۱۰ ریشتر هم مشکلی نداشته باشد. مصالح ساختمانی در پروژه ضدزلزله بسیار اهمیت دارد چون باید از مصالح سبک و سقف سبک استفاده شود. هرچقدر طبقات بیشتر باشد، باید از وزن ساختمانهای بالاتر کم کرد تا از ریزش جلوگیری شود. اما استفاده از آجر کاملا اشتباه است، اصلا نمیبایست در این مناطق از آجر استفاده شود! از طرفی این نوع انبوهسازی هماهنگی با فرهنگ ما ندارد، ما به دلیل نوع خلق و خویی که داریم تمایلی به زندگی در ارتفاع نداشتهایم؛ شاید این بیشتر مربوط به فرهنگ باشد تا چیز دیگری. اما همین آپارتمانها باید به گونهای طراحی شود که به شعاع ارتفاع ساختمان مجاور هیچ برج دیگری نباشد تا در صورتی که به هر دلیلی فرو ریخت اولا در خودش فرو بریزد و اگر اینطور نشد، روی ساختمان نزدیکش نریزد. بنابراین این طرح ۱۰ ساله دولت احمدینژاد در زلزلههای قویتر قطعا ۹۰ درجه خم میشود و روی ساختمانهای اطرافش فرو میریزد و آنها را نیز نابود میکند. گیریم که این ساختمانها به لحاظ سازهای تکان نخوردهاند، که خوردهاند؛ از نظر قوانین استاندارد جهانی، اگر دیوار محیط ساختمان ریزش کند، دیگر مجوز زندگی در آنجا ندارید، چون امنیت خاطر ندارید.
-پیشنهاد شما به شهروندان دیگر ایران که ساکن خانههای مسکن مهر هستند، چیست؟
-از لحاظ منطق و حقوق بشری باید بگویم، وقتی انسانها میبینند که زندگیشان در خطر است، باید این خطر را به صفر برسانند. اگر ساختمان در فضای درستی ساخته نشده باشد و روی گسل هم قرار داشته باشد، این ساختمان میتواند کاملا تخریب شود. ایران، خصوصا تهران، روی گسل خطرناکی واقع شده است. اگر به مردمان تهران بگویم از آنجایی که زندگی میکنی، برو؛ یک توصیه منطقی کردهام ولی سوال اینجاست که کجا بروند؟! صحبت من این است که این خانهها و این برجها قبرستانهای عمودی هستند، حالا این زلزله کی به وقوع خواهد پیوست معلوم نیست. صحبتی که در مورد تهران شده، حدود ۱۵ میلیون و ۶ هزار نفر با زلزله تهران عملا فیزیکی روبرو میشوند و میزان تلفات بستگی به آن انرژی دارد که زمین آزاد میکند. تهران یک بمب ساعتی است. من میگویم مردم از تهران باید بیرون بروند زیرا شهر به شدت خطرناکی است و یا باید در جایی زندگی کنند که با اسلوب ضدزلزله ساخته شده است.
-چطور میشود از این اتفاق پیشگیری کرد؟
-در ایتالیا به ساختمانهای فاقد ایمنی در برابر زلزله کمک مالی برای تجهیز و بازسازی میشود. مثلا دولت ۷۰ درصد هزینهها را پرداخت میکند و باقی را خود صاحب ساختمان میپردازد. راههای زیادی برای مقاومسازی ساختمانهای فاقد سیستم ضدزلزله وجود دارد.
-چه اصولی باید رعایت شود؟
-در تمام ایران باید ساخت و ساز مسکن بر اساس اصول ضدزلزله عمل شود، وقتی بناها ایمنسازی شود امنیت روانی ایجاد میکند که در صورت وقوع زلزله حداقل میدانیم ساختمان روی سر ما خراب نمیشود.
اول باید زمین را از لحاظ زمینشناسی و علم فیزیک تجزیه و تحلیل ارزشی کرده و ویژگی خاک را شناسایی کنند و بر اساس آن نوع ساختمان را تعیین کرده و بعد بسازند.
دوم اینکه باید روی دو مولفه کنش افقی و عمودی ساختمان باید توجه داشته باشند که در برابر حرکتهای افقی و عمودی زمین، مقاومت داشته باشد و در عین حال هیپراستاتیک و انعطافپذیر باشد. یعنی اگر یک بخشی در ساختمان خراب شد، کل ساختمان نباید پایین بیاید. ولی در کرمانشاه چون از سیمانِ ستونها دزیدهاند و در عین حال به بدترین شکل ممکن کار شده است، ساختمانها در هم شکسته است.
سوم اینکه وقتی منطقهای زلزلهخیز است، ساختمانها نباید نزدیک به هم ساخته شوند تا پدیدهی چکشی به وقوع نپیوندد.
چهارم زیرسازی است. زیرسازی ساختمان باید از سوزنهای مقاومتی بهره بگیرد چون با بازی و لرزش زمین میشکند. در واقع باید ستونها روی پلاتر یا سینیهایی قرار بگیرد که در رابطه با حرکت عمودی و افقی زمین مقاومت میکنند. این را هم باید در نظر بگیریم که زیربنای (فاندیشن) یک ساختمان نباید به زیربنای ساختمان دیگری متصل باشد.
-تصویری از یکی از ستونهای ورودی مسکن مهر منتشر شده که با خرده چوب ساخته شده. توضیحاتی هم در این باره در فضای مجازی منتشر شده. چقدر این توضیحات از لحاظ معماری درست است؟
این عکس خودش یک کلاس معماری است. این ستونها باید دو مولفه مهم داشته باشند، یکی میل گرد آهنی عمودی است و دیگری فرم حلقهمانندی که در فواصل یکسان قرار داده میشود که بعد درون آنها سیمان میریزند و یک پوسته ۴-۵ سانتیمتری هم باید فقط و فقط بتون آرمه در اطراف آنها باشد که در این عکس میبینیم که چوب قرار دادهاند.
این ستون با کوچکترین آتشسوزی، آتش میگیرد و گرما را به درون ستون انتقال میدهد. یعنی چه که مینویسند نمیشود پشت سنگ سیمان چسباند؟! این یک سیستم قدیمی اشتباه است. هر کسی که این پاسخ را داده بدتر خودش را خراب کرده است، بهتر بود که صحبت نمیکرد.
برای چسباندن سنگ مرمر متد جدیدی در معماری وجود دارد. سیستمهای ارزان و متعددی وجود دارد که اصلا سنگ مرمر به ستون نمیچسبد که نمیبایست هم بچسبد. چون در سرما و گرما منقبض و منبسط میشود و از آنجا که همگن هم نیستند زود در هم میشکنند. میبایست علاوه بر لایهی عایق در برابر آتش، فاصلهای چندسانتی با بدنه ایجاد و با میخهای کوچک یک چارچوب درست کرد و با مواد و مصالح مناسب دیگر اینها را به هم چسباند تا آهن به بتون نچسبد.
-تصاویر نزدیکتری هم از مسکن مهر منتشر شده که فقط یک چارچوب باقی مانده است…
-اگر دقت کرده باشید، نمای ساختمانهای بتون آرمه کاملا صاف و بدون هیچ میخچه یا شبکه آهنی است و نما را بدون ایجاد بافت زیرین فقط به آن چسباندهاند. باید دیوارها با سازه ساختمان توسط یک سیستم شبکهای آهنی، دوخته شود. اسکلت این بناها کاملا کج شده و نباید دیگر در این ساختمانها زندگی کرد. باید دولت مینگذاری و آنها را تخریب کند.
-نظرتان در مورد نوع خراب شدن بیمارستان سرپل ذهاب چیست؟
-ابتدا باید بگویم سنگ گرانیتی که به عنوان نمای این بیمارستان استفاده شده، چون یک سنگ آتشفشانی است گاز خطرناکی از خودش تولید میکند که در کشورهای اروپایی استفاده از آن ممنوع است و فقط در قبرستانها برای سنگ گور استفاده میکنند. در ایران اما از این سنگ در محیط بیمارستان استفاده کردهاند! آجرهای بهکار رفته در این بیمارستان که اغلب شکسته و بیرون زده، ضد زلزله نیست و کاملا مشهود است که دیوار مسلح نیست و درون یک شبکهی توری آهنی قرار نگرفته است. ضمن اینکه دیوار به شدت ضخیم است و همین خودش منجر به سنگین بودن و عدم مقاومت دیوار شده که کوچکترین حرکت افقی منجر به ریزش آن شده است.