(+ عکس، ویدیو) اگر برگزاری مراسم روز دانشجو در ایران برای حامیان جمهوری اسلامی فرصتی شد تا از آن هم برای ترویج فرهنگ عقیدتی- ایدئولوژیک «مقاومت» و آمریکاستیزی و به باور خودشان «تجدید میثاق با آرمانهای اصیل انقلابی» و «تقویت ولایتمداری» در دانشگاهها استفاده کنند، فرصتی نیز شد برای گروهی از دانشجویان که زیر سایهی بگیر و ببندهای حراست و کمیته انضباطی و معاونت آموزش دستکم یک بار دیگر اعلام کنند که همچنان هستند و میدان را برای تبلیغات وابسته و حکومتی خالی نمیکنند.
دکتر محمد ملکی، اولین رییس دانشگاه تهران پس از انقلاب اسلامی که بیشتر از تمام روزهایی که صرف فعالیت آکادمیک خود کرد، در کش و قوس با رژیم بود و بارها سر از اوین درآورد به مناسبت روز دانشجو گفته «پیام من به دانشجویان این است که نترسند و به رسالت و وظیفه خود که مبارزه با دیکتاتوری و استبدادِ نظام ولایی است عمل کنند».
در شرایطی که مخالفین و منتقدین مستقلِ حکومت، در هر طیف و تشکیلاتی که باشند تقریبا هیچ فرصت و امکانی برای اظهار نظر ندارند، انجمنهای اسلامی دانشگاهها به طور محدود مجوز رسمی گرفتند که از چهرههای اصلاحطلب مورد تایید برای سخنرانی در مراسم روز دانشجو دعوت کنند.
بر اساس همین مجوزها در روزهای منتهی به ۱۶ آذر در تعدادی از دانشگاههای تهران و بعضی دیگر از شهرستانها نشستها و سخنرانیهایی برگزار شد که از تریبونهای آن موضوعاتی با رنگ و بوی انتقادی بیان شد و در حاشیه آن دانشجویان توانستند مطالبات حداقلی خود را با پلاکارد، پوستر، پخش محدود نشریات دانشجویی، چیدمان دکور محل سخنرانی و شعارهای انتقادی به گوش مقامات و مسوولان برسانند.
زیر یک سقف اجباری
در فضای سیاسی محدود دانشگاهها، دانشجویان از طیفها و جریانهای مختلف فکری، از چپ تا راست، چندان حق انتخاب برای شرکت در سخرانی یا جلسهای که به دیدگاههای آنها نزدیکتر باشد ندارند و اکثراً مجبورند یا قید حضور در چنین اجتماعاتی را بزنند و یا بخش زیادی از باورها و مطالبات خود را نادیده بگیرند و یا موقتاً پشت در سالن محل برگزاری مراسم به نمایش بگذارند تا فقط برای ساعاتی از روزنهی کوچکی که ایجاد شده استفاده کنند و در یک سالن زیر یک سقف جمع شوند. اجتماعاتی که عموم حاضرین در آن با حکومت نه تنها در یک خط فکری قرار ندارند بلکه بسیاری از آنها از بنیاد مخالف آن هستند.
نتیجه چنین محدودیتی این میشود که وقتی فضای مراسم مختلف برانداز میشود، معجونی از جریانهای فکری سیاسی و اجتماعی در آنها به چشم میخورد که هم با یکدیگر و هم با حکومت تضاد فکری و همچنین منافع دارند؛ اما خوشبختانه یا متاسفانه راهی ندارند جز آنکه کنار یکدیگر بنشینند و دستکم به همکلاسیها و همدانشگاهیهای خود، و همچنین به افکار عمومی و رسانهها، و البته به حکومت نیز، بگویند که خطوط فکری آنها زنده است اگرچه دستشان از امکانات گسترده و آزاد برای ابراز وجود با زور و سرکوب کوتاه شده است؛ شبیه آنچه امسال در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و برخی دانشگاههای دیگر ایران روی داد.
در مراسمی که سخنران آن مسعود پزشکیان، عضو هیات رییسه مجلس شورای اسلامی و محمدرضا خاتمی، عضو پیشین حزب مشارکت و از اصلاحطلبان حامی میرحسین موسوی بودند، گروهی دانشجو نمادهای سبز به همراه داشتند و از موسوی و کروبی حمایت میکردند؛ یک گروهی ملی- مذهبی هم بودند که تصویر علی شریعتی و طالقانی در دست داشتند و تعدادی نیز تصویر امام موسی صدر و مصطفی چمران و میرحسین موسوی و روحالله خمینی را!
گروهی مذهبی حاضر در مراسم شعار میدادند «ما جنبش سبزیم و علمدار حسینیم» و گروهی هم حضور داشتند که دستکم از حجاب آنها پیدا بود چندان در قید و بند مسائل مذهبی نیستند.
در این مراسم روی دکور کنار سخنران تصویری از محمد ابراهیم همت، از شهدای صاحب نام جنگ ایران و عراق قرارداده شده بود که خانواده او از حامیان جنبش سبز هستند.
در مقابل در و دیوار مراسمی که در دانشگاه محقق اردبیلی به مناسبت این روز برگزار شد، بنرهای بزرگی از محسن حججی، از کشتههای مدافع حرم در سوریه در کنار تصویری از مرتضی مطهری نصب شده بود و سخنران مراسم فرزند او علی مطهری، نایب رییس مجلس شورای اسلامی بود که با وجود اینکه خاستگاه اصولگرا دارد، اما در سالهای اخیر به دلیل انتقادهای پیگیر از ادامه حصر رهبران جنبش سبز، نزدیک به اصلاحطلبان قلمداد میشود.
مراسمی که در دانشگاه محقق اردبیلی برگزار شد، اوج تضادها بود. بعضی از مسوولین دانشگاه و اقلیتی از دانشجویان در صف ولاییها قرار داشتند و در مقابل، اکثریت حاضرین در مراسم، دانشجویان منتقد بودند که پارچه تزیینی روی میز سخنرانی علی مطهری را با رنگ سبز پهن کرده بودند؛ تنها امکان یک اعتراض نمادین!
شکاف بین بخش سیاسی و جنبش دانشجویی
محسن هاشمیرفسنجانی پسر علیاکبر رفسنجانی، و رییس شورای مرکزی حزب کارگزاران در پیامی به مناسبت روز دانشجو گفته «فضای سرد و راکد دانشگاهها حکایت از شکاف بین بخش سیاسی و جنبش دانشجویی دارد. او تاکید کرده همه روز دانشجو را نباید در «سیاست» خلاصه کرد. اگرچه محدود، اما این چنین هم شد و گروهی از فعالین دانشجویی امسال سعی کردند بیشتر از آنکه مطالبات سیاسی خود را پُررنگ کنند، بر خواستههای صنفی خود اصرار کنند.
طرح مطالبات صنفی رونق بیشتری گرفت
انتقاد به پولی شدن دانشگاهها و افزایش شهریه، ضعف امکانات خوابگاههای دانشگاهها، وضعیت نامناسب غذای دانشگاهها، نبود شغل برای فارغالتحصیلان، جرّ و بحثهای میان استادان و دانشجویان بر سر نمره و پاس شدن دروس، و همچنین وضعیت پایاننامهها مطالبات و اعتراضاتی بودند که عیار صنفی آنها فراتر از مطالبات سیاسی است.
دانشجویان خوش ذوق دانشگاه یزد، ویدیوی طنزی ساخته بودند که از شهریههای بالای دانشگاهها و فشار بر خانوادهها حکایت میکند.
«آخرین قطره خون ۳» انیمیشنی به مناسبت روز دانشجو بود که به شهریههای بالای دانشجویی اشاره داشت: «دل و قلوه» دانشجو به جای شهریه برای ثبت نام گرفته میشود و کبابهای سلف که با ارّه و ساتور هم خورد نمیشود.
بعضی از اعتراضات دانشجویی هم کمتر دیده شد که یکی از آنها بیستمین روز اعتصاب غذای دانشجویان دانشکده نفت آبادان بود.
گزارشهایی از لغو بعضی مراسم نیز به گوش رسید، همچنان که از سخنرانی عبدالله مؤمنی زندانی پیشین سیاسی و یاشار سلطانی مدیر مسوول وبسایت «معماری نیوز»، افشاگر تخلفات مالی شهرداری دوران قالیباف، در دانشگاه بوشهر جلوگیری شد.
در عین حال، در برخی از این مراسم رسمی و مجوزدار، برخی دانشجویان در اعتراض به مطالبی که سخنرانان مطرح میکردند، سالن را ترک گفتند.
بعضی از اصلاحطلبان هم ترجیح دادند در هیچ مراسمی شرکت نکنند و از راه دور خود را دغدغهدار دانشجویان نشان دهند، از جمله معصومه ابتکار معاون زنان و امور خانواده ریاست جمهوری که در کانال تلگرامی خود از ستارهدار شدن و محدودیت ادامه تحصیل بعضی دانشجویان انتقاد کرد.
۱۶ آذر، روز دانشجوی ۱۳۹۶، امسال هم به پایان رسید بدون اینکه حکومت توانسته باشد آن را به طور کامل مصادره کند و مانع تلاشهای مستقل جنبشی شود که مانند هر حرکت اجتماعی دیگر، هویت و سرشت واقعی آن، در مستقل بودن و مستقل ماندنِ آن است.