علی جلالی – تظاهرات سراسری دیماه ۹۶ در ایران به دلایل مختلف در تاریخچه چهار دهه نظام جمهوری اسلامی بیسابقه بوده است.
این خیزش جدید به همان اندازه که بیسابقه بود، بازتاب بسیاری در خارج از کشور یافت و رسانههای بینالمللی نسبت به آنچه در شهرهای کوچک و بزرگ ایران رخ میداد، توجه نشان دادند به ویژه شعارهایی که در آن مطرح میشده است کل نظام حاکم بر ایران را به پرسش میکشید.
در اعتراضات سراسری ایران که به طور پراکنده در شهرهای مختلف ادامه دارد، هزاران نفر بازداشت و بیش از بیست تن در خیابانها و زندانها کشته شدند.
رهبری و مقامات جمهوری اسلامی طبق معمول چشمان خود را بر واقعیت نارضایتیهای گستردهی مردم بسته و اعتراضات اجتماعی را به «کشورهای خارجی» و «بیگانگان» و «دشمن» نسبت میدهند. آنها این اعتراضات را زیر عنوان «اقدام علیه امنیت ملی» و «منافع ملی» طبقهبندی میکنند و به خشنترین شکل ممکن آنها را سرکوب میکنند.
اما واقعا نقش کشورهای خارجی در این اعتراضات چیست؟ آیا حمایت از خواستها و اعتراضات برحق مردم یک کشور را میتوان مداخله در امور داخلی یک کشور نامید؟ آیا جمهوری اسلامی اصلا مدافع «منافع ملی» و حافظ «امنیت ملی» است که معترضان را ضد آن معرفی میکند؟
کیهان لندن این مباحث را با دکتر مهرداد خوانساری دیپلمات پیشین ایران و فعال سیاسی در میان گذاشته است.
-با توجه به واکنشهای خارجی نسبت به اعتراضات سراسری در ایران، موضعگیریها را باید چطور ارزیابی کرد، آیا این موارد دخالت در امور داخلی ایران است؟
-این یک واکنش طبیعی است، اینکه برخی کشورها پشتیبانی خود را از اعتراضات مردم اعلام کنند واکنشی است که اصولا نسبت به هر مملکتی که اینگونه اعتراضات در آن رخ میدهد از سوی دیگر ممالک صورت میگیرد. اگر دقت کنیم میبینیم که واکنش کشورهای مختلف متناسب با مواضعی بوده و هست که در رابطه با ایران نسبت به بسیاری از رویدادهای مربوط به این کشور داشته و آن را نشان دادهاند.
بطور مثال، کشورهای اروپایی ضمن اینکه خواستار رعایت حق آزادی مردم برای شرکت در اینگونه اعتراضات بودند، از دولت خواستند که حق مردم را به رسمیت بشناسد. اما باید گفت که از یک حد خاصی خارج نشدند، در حالیکه دولت آمریکا خیلی شدیدتر عمل کرد و بطور بیسابقهای حتی موضوع اعتراضات را به شورای امنیت کشاند.
به هر شکل که حساب کنیم، اعتراضات مردم در درون ایران صلح و امنیت جهانی را به مخاطره نمیاندازد و همین امر باعث شد که کشورهای عضو شورای امنیت یعنی ۱۴ عضو دیگر، مواضع متفاوتی بگیرند چرا که این کشورها به طور خاص، خودشان نسبت به این اعتراضات شاکی و از عملکرد دولت ناراحت بودند و دولت ایران را تشویق میکردند که باید ملایمت به خرج دهد. ولی در قالب اعتراضات آمریکا به ایران و کشاندن آن به شورای امنیت، دیدیم که همان کشورها مواضع کاملا متفاوتی داشتند.
از سوی دیگر اما بعضی از کشورهای منطقه به طور مثال عربستان و دیگر کشورهای عربی مثل مصر و غیره یا کشور همسایه ما روسیه یا دورتر حتی چین هم به نوعی قصد داشتند تا نظر منفی آنها در مورد به کار گرفتن خشونت توسط نظام ایران دیده شود، ولی نمیتوانسته و نمیتوانند از یک حد و حدودی عبور کنند چرا که خود آنها هم در کشورهایشان مشکلات و اعتراضاتی دارند و نمیخواهند در این مورد زمینهای را فراهم کنند تا همان ایرادهایی که از ایران گرفتهاند نسبت به خود آنها در آینده به کار گرفته شود.
به همین جهت است که میبینیم که مثلا در عربستان سعودی یا برخی دیگر که با ایران رابطهی بسیار بدی دارند، دولتهای آنها هم مواضعی نگرفتند بلکه تنها وسایل ارتباط جمعی آنها به این ماجراها پرداخت و این اعتراضات را در عرصه بینالمللی انعکاس داده و مطرح کرد.
-آیا در چارچوب دیپلماسی و عرف دیپلماتیک میتوان گفت که این کشورها عمل نادرستی انجام دادهاند؟ یا این حق وجود دارد که کشوری از معترضان در کشوری دیگر پشتیبانی کند؟
-باید گفت که دخالت در امور داخلی کشورها بر اساس عرف دیپلماتیک از نوع کلاسیک و آنچه در گذشته تعریف شده، چیزی است که نباید کشورها وارد آن شوند، یعنی اینکه مثلا درون یک کشوری، حکومت آن چه روش و رفتاری را در قبال مردم خودش دارد و این امر کوچکترین تأثیری روی روابط آن کشور با دیگر ممالک نداشته باشد، در سالهای دهه اول و دوم قرن بیستم چیزی بود که بهطور کلی از آن اجتناب میشد، ولی باید توجه داشت که در پی جنگ جهانی اول و دوم و آغاز جنگ سرد، اینکه درون کشورها چه میگذرد، به مسئلهای بدل گردید که بیشتر و بیشتر به اصطلاح این حریم باز شد و دخالت در امور داخلی کشورها به دلایل رعایت حقوق بشر و ارزشهای دموکراتیک و انسانی، امری رایج گردیده و امروز دیگر رفتاری غیرعادی نیست.
-از نظر شما نحوه برخورد کشورها با چنین مواردی باید در چه چارچوب و شکلی تعریف بشود که نه عرف دیپلماتیک خدشهدار شود و نه دخالت و توطئه بهحساب آید؟ از نظر روابط بینالملل چطور میشود به صدای مردم بیپناه توجه کرد؟
-ببینید، وقتی راجع به عرف صحبت میکنیم باید توجه داشت که عرف امری تحولپذیر است، یعنی مسائلی که در یک زمان به طور مثال ممنوع بودند، تدریجاً به کار گرفته میشوند، یعنی آنچه در قرن نوزدهم در روابط دیپلماتیک کشورها موجود بود، با تحولاتی که در قرن بیستم صورت گرفته و تجربیاتی که کشورها در ارتباط با یکدیگر داشتند تغییر کرده است.
به طور کلی از زمانی که دیپلماسی عمومی وارد مباحث روابط بین ملتها و کشورها شد، دیگر دولتها تنها با همتایان خود روبرو نمیشوند. مثلاً از زمانی که رسانهها و شبکههای رادیو و تلویزیونی و بنگاههای خبری کشورها راهاندازی شدند، دولتها به جای اینکه بخواهند با دولتی دیگر روبرو شوند، رابطهای مستقیم با مردم کشورهای دیگر برقرار کرده و عرف قدیم را بر هم زدهاند. ما در دنیای جدید و دهکده جهانی زندگی میکنیم که دولتها میتوانند با مردم دیگر کشورها به کمک رسانهها مستقیم صحبت کنند و این تحول به شکلی توسعه یافته صورت گرفته است.
اما در سطح دیپلماسی بینالمللی باید گفت سازمانهایی هستند مثل کمیسیون حقوق بشر که به مسائل حقوق انسانی جوامع رسیدگی میکنند و عدم امنیت برای تودههای مردم کشورها را گزارش داده و در چارچوب یک سازمان بینالمللی آن را مورد بررسی و پیگیری قرار میدهند. اما اگر چه کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل به این نوع مسائل رسیدگی میکند، ولی متأسفانه این سازمانها بجز شورای امنیت که میتواند قطعنامهای را در صورت رأی مثبت پنج عضو اصلی آن به کشورهای مخاطب تحمیل کند، هیچ ارگان دیگر سازمان ملل جز طرح مسائل هیچ قدرت اجرایی ندارد.
در دنیایی که ما امروز زندگی میکنیم مداخله دیگر کشورها از طریق تبلیغات و رسانهها امری است که عموما صورت میگیرد و در مورد ایران هم صورت گرفت و ایران هم در مورد دیگر کشورها انجام میدهد. اما اعتراضاتی که مقامات ایران به آن اشاره میکنند، با اقدامات تبلیغی فرق میکند. مثلا آنچه آقای خامنهای به آن اشاره میکند و کشورهایی مثل آمریکا و عربستان و غیره را متهم مینماید که شبکههایی را در ایران برای ایجاد اغتشاشات ایجاد کردهاند تا با دریافت کمکهای مالی و غیره از کشورهای فوق، این مأموریت را انجام دهند امر نادرستی است و این با مداخله تبلیغاتی که عرض کردم متفاوت است و تا به حال شواهدی بر اساس اینکه آغاز این ناآرامیها توسط کشورهای دیگر و سازمانهای اطلاعاتی آنها صورت گرفته در دست نیست.
-اگر بخواهیم مواضع آمریکا و اروپا را مقایسه کنیم، آیا آمریکا میتواند صدایش را به گوش مردم ایران رسانده و تأثیرگذار باشد؟
-بله، من فکر میکنم که مواضع آمریکا تأثیرگذار هست به این معنی که ضدیت این کشور با زیادهخواهیهای نظام جمهوری اسلامی بوده و این را هم به وضوح نشان میدهد. مثلا فرض کنیم که آمریکا، رئیس قوه قضاییه ایران را تحریم کرد، شاید که این اثر ملموسی در هیچ جا نداشته باشد، اما بهطور قطع به مردم ایران نشان میدهد که این شخص به عنوان یکی از عوامل تندرو در ایران مورد پذیرش آمریکا و متحدانش نیست، این در نوع خود نویدی برای مردم معترض و نیروهای معتدل ایرانی است که بدانند در صورت فعالیت بیشتر در صحنه داخلی ایران، مهمترین مملکت و پرقدرتترین کشور دنیا نیز مخالف آن کسانی است که مردم با آنها مخالف هستند. بدون شک سیاست آنها در این ابعاد میتواند بسیار مؤثر باشد. اما در مقام مقایسه باید گفت که دولتهای اروپایی در این مورد بسیار محتاط عمل کرده و میکنند چرا که مشکلاتشان با ایران با آنچه میان آمریکا و ایران وجود دارد متفاوت است. بدیهی هم هست که قدمهای محتاطانهتری بر میدارند و آن باروتی را بهکار نمیببرند که آمریکاییها استفاده میکنند.
-فکر میکنید معنی «منافع ملی» همان است که دولت ایران تبلیغ میکند و مردم نباید به صدای خارج از کشور گوش دهند و یا اینکه مردم خودشان تشخیص میدهند که به صداهای چه کشورهایی گوش بدهند؟ چه تعریفی میتوان از «منافع ملی» داشت؟
-واژه منافع ملی بسیار حساس است، اگر جمهوری اسلامی معتقد است که استفاده از حربههای تبلیغاتی به منظور تهییج مردم برای ایجاد ناآرامی در ایران است تا خسارت و ناامنی به وجود بیاورند آن هم به بهانه اینکه قصد آنها تغییر نظام باشد، این از دیدگاه مسئولین جمهوری اسلامی بر خلاف منافع ملی است. اما در ارتباط با اینکه ما با اعتراضات عمومی روبرو هستیم و همگی مردم و حتی برخی از مسئولین نظام و جناحهای مختلف هم در نظام واقف هستند که بدون تغییرات ساختاری در برخورد با مسائلی که به منافع امروز و فردای مردم ایران متصل میشود، این مشکلات قابل حل نیستند و فشارهای بینالمللی کمتر نمیشود، با توجه به اینکه مردم آگاهی پیدا کنند و در چه جایگاهی قرار داشته باشند و چه اقدامی کنند، الزاما خلاف با منافع ملی نیست، باید در بهکار گرفتن واژه منافع ملی بسیار دقت کرد چرا که اگر زمانی برخی دولتهای خارجی بخواهند علیه امنیت در کشوری توطئه کنند، مثلا بخواهند نیروهای شورشی و تجزیهطلب را برای ایجاد ناآرامی در نقاط مختلف کشوری تقویت کنند به بهانه اینکه مردم آن کشور اعتراضاتی داشتهاند، این موضوع خیلی فرق میکند.
فرض کنیم کشوری مثل عربستان سعودی که برخی مقاماتش قول دادهاند در راستای پیشبرد مقاصدشان در خاک ایران عواملی را علیه جمهوری اسلامی به کار بگیرند، این فرق میکند با آنکه جامعه بینالمللی بخواهد از اعتراضات بهحق مردمی که به خاطر اوضاع نابسامان اقتصادی که در پی سیاستهای غلط رژیم ادامه پیدا کرده دفاع کند. باید خیلی با دقت از کنار اینها عبور کرده و این مسائل را با هم قاطی نکرد.
-با توجه به صحبتهایی که بهتازگی در ارتباط با برجام مطرح شده و بعد از تظاهرات سراسری و موضعگیری ترامپ فکر میکنید آیا اعتراضات مردم بر موضعگیری آمریکا و سرنوشت برجام تأثیر گذاشته است؟
-من تصور نمی کنم که اعتراضات داخل ایران و عکس العمل نظام و بازتاب جامعه بین المللی و بویژه بازتاب کشورهای اروپایی که با آقای ظریف در این راستا ملاقات داشته و صحبت هم کرده اند، تأثیر مستقیمی بر روی برجام گذاشته باشد.
جامعه بینالمللی خواستار این است که برجام باقی بماند، اینکه آقای ترامپ گفته که تا چهار ماه دیگر ممکن است این ماجرا را مجدد تأیید نکند، این حرف نهایی ایشان نیست، وی بارها صحبتهایی گفته ولی بعد عکس آنها را عمل کرده است. تازه اگر آمریکا هم بخواهد برجام را ترک کند، دلیل نمیشود که برجام برهم خورده و چین و روسیه و اروپا و غیره هم بخواهند با این کشور همسو شوند که پیشتر هم اعلام کردهاند چنین نخواهند کرد. به همین دلیل نباید به این سخنان در حال حاضر توجه کرد.
بدون شک ارتباط ناآرامیها در ایران، نارساییهای اجتماعی و عدم توفیق در بهبود شرایط اقتصادی و همچنین مطالبات مردم از یک سو و فشارهایی که جناح تندرو و تمامیتخواه میآورد باعث میشود که روزنههایی که باید به خارج باز شود در عمل بسته بماند و به نظر من اینها مسائلی است که جدا از برجام هستند.
اما بگذارید بگویم که اگر بر اثر این اعتراضات شرایط درون کشور بهگونهای تغییر کند که نیروهای تندرو بخواهند راه و روشی متفاوت را در پیش بگیرند و با استفاده از اهرمهای اساسی که امروز بیشتر آن را در دست دارند، بخواهند دولت را از صحنه خارج بکنند، آنوقت ممکن است روی برجام و واکنش نیروهای طرفدار برجام در خارج از کشور تأثیر منفی بگذارد و آنها را به عنوان متحدان دیرینه آمریکا، به موضع ترامپ نزدیکتر کند.
کشورهای اروپایی به ویژه بریتانیا اعلام کردند که از روش آمریکا در شورای امنیت بسیار ناراضی هستند. به این دلیل که برای اولین بار بعد از جنگ جهانی دوم، آمریکا در شورای امنیت شرایطی را فراهم آورده که این کشورهای عمده اروپایی مثل بریتانیا و فرانسه علیه آمریکا در شورای امنیت رأی دهند. این راه و روشی است که اینها نمیخواهند دنبال کنند، اما اگر صحنههای داخل کشور به شکلی تغییر کند که نیروهای تندرو دست بالا را بگیرند و شرایطی را ایجاد کنند که روی برجام تأثیر منفی بگذارد بدون شک کشورهای اروپایی تغییر موضع خواهند داد که میتواند موازنه را به ضرر جمهوری اسلامی ایران تغییر دهد.
۲ در همین حال، آخوند حسن نوروزی، ﺳخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس در یک اظهارنظر مدعی «دق کردن» و «خودکشی» زندانیان شد! و گفت: «زندانیان فوت شده از احساس گناه دق کردهاند. ممکن است مرگ بسیاری از این افراد در زندان به دق کردن آنها از غصه بهخاطر کارهایی که انجام دادهاند، مربوط باشد. اینها در زندان به زشتی کار خود فکر کرده و شاید همین منجر به خودکشی آنها شده است!».
۱ وزارت اطلاعات در کرمانشاه در روز شنبه ۳۰دی پیکر شهید غلامرضا محمدی، جوان ورزشکاری که در روز ۱۲دیماه در اعتراضات مردم این شهر بازداشت شده بود را به خانواده وی تحویل داد. اطلاعات وقیحانه علت درگذشت او را نرسیدن مواد مخدر به او اعلام کرد.
تکرار دروغهای زنجیرهای علیه جانباختگان در زیر شکنجه در حالیست که اخبار مربوط به مجبور کردن زندانیان به خوردن داروهای سمی، مجبور کردن دانشآموزان و دانشجویان دستگیرشده به خوردن قرص متادون، علاوه بر زندانیان آزاد شده، توسط منابع دیگر از جمله نمایندگان مجلس نیز تأیید شده است.
– سپاه پاسداران عبدالله صالح را ترور کرد
وکیل رئیسجمهور پیشین یمن تاکید کرد که سپاه پاسداران علی عبدالله صالح را ترور کرد.
به گزارش العربیه، وکیل علی عبدالله صالح وعده داد به زودی اطلاعات و دادههای کامل درباره ورود نیروهای سپاه پاسداران به یمن و همکاری آنها با شبهنظامیان حوثی برای ترور رئیسجمهور پیشین یمن و دبیرکل حزب کنگره ملی این کشور را منتشر کند.
– احمد المسماری، سخنگوی ارتش ملی لیبی گفت که رژیم ایران نقش بسیار مخفیانهای در کشور لیبی ایفا میکند و دلایلی برای اثبات دخالت آنها در بحران لیبی وجود دارد.
وی گفت رژیم ایران کارخانههایی در سودان دارد و خودش مسئول قاچاق و وارد کردن سلاح از مرزهای سودان و لیبی است.
این سخنگو افزود: سلاحی که از مرزهای سودان وارد لیبی میشود در کارخانههای متعلق به رژیم ایران و در خاک سودان ساخته شده است.
۲ .اخیرا مشخص شده یک متهم اختلاس میلیاردی از شرکت نفت ایران به کانادا گریخته است. پیش از آن محمود رضا خاوری مدیر سابق بانک ملی ایران و از متهمان پرونده بزرگترین فساد مالی در تاریخ شبکه بانکی ایران هم به کانادا گریخته بود.
کوچکی نژاد رئیس تیم تحقیق و تفحص مجلس در پاسخ به این پرسش «آیا متهم میلیاردی پرونده صندوق ذخیره فرهنگیان که از کشور خارج شده بود، بازگشته است؟» اظهار کرد: «این فرد هنوز در آلمان است و به ایران بازنگشته است!!».
کوچکینژاد تاکید کرد: «بدهکاران کلان بانکی نباید به حدی آزاد باشند که بتوانند به راحتی از کشور خارج شوند
«میزان بدهی او حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیارد تومان تخمین زده شده است!»
تا کی میخواهید جوانان بهجان آمده از اختلاس و خفقان و بیکاری را مثل ستار بهشتی زیر شکنجه و یا با شلیک گلوله مثل ندا در خیابانها بکشید؟!
مردم خسته شدهاند و میگویند «ما جمهوری اسلامی نمیخوایم نمیخوایم»
میدانید چرا شعار میدهند رضا شاه روحت شاد؟ برای اینکه شنیدهاند او با اخوندبازی و تحجر و واتیکانبازی قرن ۱۴ مخالف بود…
قرن ۲۱ است و مردم ایران سزاوار حکومتی ازاد و مستقل و برآمده از انتخابات آزاد هستند نه حکومتی که سبب خودکشی دختران خردسال شود…
بهانه همیشه بوده و همیشه خواهد بود. اما احتمال حمله نظامی به ایران یک واقعیت است. روپوشانی آن و با بزن بکوب صدای حرکت هواپیماها و چکمهها را به سوی ایران، محو کردن، حتما اسمش وطنپرستی نیست. آرزوی رسیدن به پول و پله و قدرت شاید!
گفته میشود وزارت امور خارجه امریکا اعلام نموده که هیچ شواهدی دال بر سانسور اطلاعات از سوی تلویزیون دولتی ایران وجود ندارد. صحت این مطلب را دقیق نمیدانم.
تحریم دستگاه تبلیغات دروغ و ضد فرهنگ و انسانیت حکومت که چون اوار بر سر مردم گرفتار ایران سایه انداخته و نقش شاهرگ حیاتی را برای موجودیت خفتبار ملاها در طی این چهار دهه ایفا نموده است، یک خواسته اصلی از جانب مردم است. مقابله با این تشکیلات مخوف اگر بیشتر از تحریمهای اقتصادی علیه اخوندها موثر نباشد، قطعا کمتر از ان نمیباشد. تا ۳۱ ژانویه صبر میکنیم!