داریوش افشار – ریشهی واژهی «سلطنت» از «سلطه» در گویش عربی، به معنی قدرت، اتوریته و نفوذ بیهمتا است.
۱- «سلطنت» میشود «سُلطه» با زور و قدرت و با اتوریته و نفوذی که هیچکس دیگر حق برخورداری از آن را ندارد. «شاه» در فارسی پهلوی به معنی بزرگ (استعاره: مانند بزرگ خانواده)، و «پاد» که همان «پات» اوستایی است، به معنی نگاهبان، و با گذاشته شدن پسوند «پاد» بر «شاه»، که میشود «پادشاه»، یعنی «نگاهبان بزرگ»، و به فردی نسبت داده میشود که نگهدارندهی بزرگی، و در اینجا منظور از بزرگی، مملکت و کشور است. اگر با تعاریفی که از این دو واژه ارائه شد موافق باشیم، به راستی آیا «سلطنت» آفت پادشاهی نیست؟ این در موافقت با آقای پرهام در این مناظره.
۲- پرچم نه تنها نماد ملی بلکه نشان از هویت ملی را هم دارد. بسیاری از سیاستمداران جهان، از جمله اروپایی و آمریکایی، از پرچم خود با شکل سنجاق سینه استفاده کرده و با این کار وفاداری خود را به نماد ملی و پیشبرد منافع ملی خود نشان میدهند. پرچم شیر و خورشیدنشان ایران با فتوای خمینی، که گفت «شیر و خورشید نماد طاغوت است»، بدون یک همهپرسی یا گذراندن قانونی از مجلس، از ایرانیان گرفته شد. از آن پس، نمایش پرچم شیر و خورشید، نه تنها در مقام یک نماد و هویت ملی، بلکه در مقام نمادی از مخالفت با رژیم حاکم اسلامی نیز از سوی مخالفان بیان شده است. برافراشتن پرچم شیر و خورشید در گردهماییها و اجلاس سیاسی، نشانگر هویت ما و مخالفت ما با رژیم حاکم اسلامی هم هست. اگر عدهای برای کار سیاسی دور هم جمع میشوند، کار گروهی میکنند؛ نه شخصی. این کار گروهی هم اگر در جهت منافع ملی و مخالفت با آنچه خمینی در مورد نشان شیر و خورشید فتوا داد باشد، ناچار است تا وفاداری خود به منافع ملی و مخالفت خود را با حاکمان اسلامی با نمادی ملی که آن را هویت خود نیز میداند نشان بدهد. آقای پرهام، اِشکال این کار چیست؟ اگر ریگی در کفش آن گروه نباشد، نشان دادن وفاداری به نماد ملی که همانا پیشبرد منافع ملی و مخالفت با عمل غیرقانونی خمینی است کار غلطی است؟ به باور من خیر! این هم در مخالفت با آقای پرهام.
واقعیت آنست که «اتحاد برای دمکراسی در ایران» برای نشان شیر و خورشید هیچ ارزش یا اهمیتی قائل نیست. این از دیدگاههای ایدئولوژیک افراد مؤسس آن سرچشمه میگیرد. اشتباه این اشخاص آنست که نشان شیرو خورشید را با نماد پادشاهی (و نه ملی) یکی میدانند و از آنجایی که تمامی آنها طرفدار نظام ریاستی هستند، دل خوشی به نمایش نشان شیر و خورشید ندارند. باور ندارید آقای پرهام؟ از شما تقاضا میکنم که از خودشان شخصأ پرسش کنید. آنها پاسخ روشنی به شما نخواهند داد!
۳- اگر موضوعی در یک کشور ممنوع اعلام شود، حتمأ ما هم باید چنین ممنوعیتی را درست بدانیم؟ طی دورانی پوشیدن شلوار توسط بانوان در فرانسه غیرقانونی و ممنوع بود! حتا بانوان در فرانسه اجازه نداشتند دستهی دوچرخه در دست گرفته یا افسار اسب را بکشند؛ یعنی حق راندن دوچرخه یا اسب را نداشتند بلکه تنها میتوانستند در ترک آنها سوار باشند؛ یعنی رانده شوند و نرانند؛ چرا که زمانی غیرقانونی بود. بعد هم قانونگذاران فرانسه به اشتباه خود پی بردند و آن را آزاد کردند. درست است آقای پرهام؟ حال چون در فرانسه استفاده از نماد ملی برای احزاب ممنوع است پس ما هم باید آن را درست دانسته و همان کار را کنیم؟ شما از کجا میدانید همانطور که دیگر ممنوعیتها، که در بالا به آنها اشاره شد و بعدها در فرانسه آزاد شدند، اجازهی استفاده از نماد ملی توسط احزاب فرانسه در آینده آزاد نشود؟ این استدلال شما پایهی محکمی ندارد. این هم یک مورد دیگر در مخالفت با آقای پرهام.
شما با همان دلیل که استفاده از نماد ملی برای احزاب سیاسی غلط است، آن را به «مشروطه» هم تعمیم داده و در نوشتاری تحت عنوان «سلطنت آفت پادشاهی است» در تارنمای خود، که به این مناظره هم ربط دارد، حزب مشروطه را به خاطر استفاده از آرمی که بیانگر آرمان آنهاست به زیر انتقاد میبرید.
هر آنچه نماد ملی باشد، بنا به منطق شما مجاز به استفادهی سیاسی نیست. بسیار خوب. چه کسی و در کجا آرم مشروطه را به عنوان نماد ملی تعریف کرده یا آن را از همان مقوله خوانده که شما میخوانید؟ مشروطه، نماد تجدد و آغاز حاکمیت قانون در ایران است، نه یک نماد ملی و یا چیزی از همان مقوله. عمر مشروطه تنها صد و اندی سال است و تعریف نمادی صد و اندی ساله به عنوان یک نماد ملی یا چیزی از همان مقوله، به زیر سؤال بردن قدمت ایران است. نشان شیر و خورشید دستکم به دوران نادرشاه و بنا به روایتهایی به پیش از آن نیز برگشته و قدمتی دستکم نزدیک به هزار سال دارد. طعنهی سخرهآمیز شما به حزب مشروطه برای استفاده از آرم مشروطه توسط این حزب، بیتوجهی شما به آرمانهای این حزب بوده و آن را من یک ایراد بنیاسرائیلی میدانم. بیایید و برنامه آن را نقد کنید، از اشتباهات تاکتیکی و استراتژیک و عملکردهای سیاسی آن ایراد بگیرید. اینگونه قضاوت در مورد حزب مشروطهی ایران، بهقول خود شما، کاری است بس سطحی!
کامنتاگذار ایران عزیز، من هم مانند شما از پدر و مادربزرگم از خیانت قشر تاریک فهم روشنفکر و ادیبان (نویسنده و شاعر) آنزمان میشنوم. آنها تقریباً همگی در فاجعه شورش ۵۷ شیفته خمینی و بازماندگانشان بودند و مثل آنزمان هنوزهم دشمن پهلویها هستند. به نظر من اگر هم مخالفتی نیم بند دارند به خاطر اینست که آنها سهمی از چپاول ایران گیرشان نمیآید. نمونهای از آنزمان:
گوگل کنید برای
«یک سند مهم از اعلام حمایت روشنفکران و کانون نویسندگان ایران از گروگانگیری و اشغال سفارت آمریکا»
کیهان گرامی با درود بیکران بر شما
یک سوال؟ کسی که تهدید به اسلحه می کنه؟ کسانی که در شورش ۵۷ نقش داشتند و من نسل سوخته باید آش اینها را بخورم حق نظر ندارم؟ و نظرات میهن دوستی من توهین تلقی می شه؟ آقای پرهام خودشان در پارس تی وی اعتراف کردند که در منزل پدری ایشان جلسات مخفی با عمو اسماعیل نوری علا گذاشته می شده. و در مناظره با آقای تقی زاده نازنین فرمودند من رامین پرهام اجازه نمیدم حزب رستاخیز به ایران برگرده. یکی «چریک» شد و یکی «من اجازه نمیدم» فرقش چیست؟ این دموکراسیست از نظر شما؟وقتی مطلبی بیان می شه و سر تا پا عیب و ضد میهنیست می شه خلاصه نظر داد؟
جالب است که هنوز ما ایرانیان در باره نماد ملی بحث میکنیم ! تاریخ خود را یا نمیدانیم و یا وارونه میکنیم و هرکدام از ما از بیانات این و از ان سخن میزنیم قبل از اینکه از ریشه تاریخ خود بدانیم. دلیل اینهمه نادانی از نماد ملی خود از چیست؟ چرا ایدولوژی های غلط را جایگزین ایرانی گرایی میکنیم. پادشاهی نماد کشور و پرچم شیر و خورشید هویت ملیت ماست. وانگاهی کیست که نداند شورش دوم تازیان سال ۵۷ هدفش نابودی نه تنها نماد بلکه هویت ملی بود. ملتی که ۴۰ سال در یوغ تازیان هنوز درجا میزند و هنوز نتوانسته خود را دریابد.