پنج کشور عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا EAEU پس از سالها پُشت گوش انداختن، این هفته در قراردادی موقت قبول کردند جمهوری اسلامی را برای سه سال به عنوان یکی از اعضای اتحادیه اوراسیا بپذیرند.
نگاهی به وضعیت و کیفیت اقتصادی کشورهای عضو این بلوک یعنی ارمنستان، بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و روسیه حاکی از آن است که در کنار آنها بودن برای ایران چندان دستاوردی در زمینههای اقتصادی نخواهد داشت حال آنکه شاید پیوستن ایران به پیمان شانگهای میتوانست در مقطعی برای تهران گشایشهایی در پی داشته باشد که البته روسیه و چین روی خوش به جمهوری اسلامی برای پیوستن به این پیمان نشان ندادند.
از سوی دیگر یک مقایسه ساده نشان میدهد که در میان پنج کشور عضو اتحادیه اوراسیا بجز روسیه بقیه آنها در زمینهی اقتصادی چیزی فراتر از جمهوری اسلامی نیستند که هیچ، حتی اقتصاد توفانزدهی ایران در برخی شاخصها از آنها جلوتر است و تنها روسیه است که میتواند سودی برای ایران داشته باشد که آن هم در کانالی جدا از اتحادیه اوراسیا به همان مقدار که تا امروز با ایران مراوده داشته بسنده میکند و بعید است فراتر از آن برود.
در واقع تهران بیشتر از آنکه برای پیوستن به بلوک اوراسیا در پی منفعت اقتصادی باشد به دنبال ترمیم احتمالی جایگاه منطقهای خود است. جایگاهی رو به افول که با خروج آمریکا از برجام و اما و اگرهای ادامهی روابط با اروپا و طرد شدن از خاورمیانه و تنها افتادن در میان کشورهای عرب و مسلمان منطقه شیب نزولی آن را تندتر کرده است. در حالی که چارهی نظام برای رها کردن خود از انزوای گسترده و مزمن، تعمیقِ سیاست «نگاه به شرق» بود که در ماههای اخیر چندین بار از سوی علی خامنهای و دیگر سیاستمداران نظام از جمله علاءالدین بروجردی رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس تکرار شد. چارهای که پیشاپیش به بنبست رسیده است.
با این همه، رضا پورابراهیمی رییس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی با اشاره به عضویت جمهوری اسلامی در اتحادیه اوراسیا میگوید، ایران قصد دارد روابط اقتصادی خود با روسیه را تقویت کند و بازگشت تحریمهای آمریکا علیه ایران تنها باعث خواهد شد که روابط ایران با روسیه تقویت گردد و قراردادهای جدیدی منعقد شود که دنباله و تجلّی همان نگاه و توقعات سیاسی از یک اتحادیهی اقتصادی است که زور آنچنانی هم در عرصه اقتصاد ندارد.
تیگران سرکیسیان رییس کمیسیون اقتصادی اوراسیا در واکنش به پیوستن ایران به این اتحادیه گفته «در این قرارداد موقت روشی موثر برای حل و فصل اختلافات تجاری از جمله داوری بینالمللی تعیین شده است…»، «همچنین، این قرارداد کمیتهای مشترک که اعضای آن را مقامات رده بالای کشورها تشکیل میدهند تشکیل داده..» و «امضای این قرارداد نخستین گام در جهت دستیابی به قراردادی جامعتر برای ایجاد یک منطقهی آزاد اقتصادی خواهد بود».
ورونیکا نیکیشینا وزیر تجارت کمیسیون اقتصادی اوراسیا درباره مدت زمان موافقتنامه موقت برای ایجاد یک منطقه آزاد تجاری با ایران گفته است «این توافقنامه ۶۰ روز پس از دریافت آخرین گزارشهای مربوطه به اتمام مراحل لازم در ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا آغاز خواهد شد و با توجه به اولویتی که به کشورهای این اتحادیه و ایران جهت توسعه همکاری تجاری و اقتصادی داده شده، میتوان انتظار داشت که این روند زمان زیادی را صرف نکند.»
از این اظهار نظرها مشخص است آنقدر که جمهوری اسلامی از نظر سیاسی روی آنها حساب کرده آنها نه تنها قابلیت این بهرهبرداری را ندارند بلکه حتی در زمینه اقتصادی نیز با توجه به اینکه تازه دو ماه دیگر رسما شروع این همکاریها کلید میخورد گرهای از مشکلات ناشی از تحریمهای اقتصادی آمریکا که در دو فاز ۹۰ و ۱۸۰ روزه علیه رژیم ایران پیاده میشود باز نخواهد کرد.
در ماههای اخیر با جدی شدن خروج آمریکا از برجام جمهوری اسلامی تلاش کرد پُلی برای اتحاد با چین و روسیه بنا کند اما ظاهرا به این نیندیشید که همکاری هر دو کشور با آمریکا آنقدر از نظر اقتصادی سودآور است که امکان ندارد جمهوری اسلامی را بر این روابط ترجیح داده و منافع کلان خود را فدای یک رژیم پادرهوا کنند که در داخل نیز مردم با آن به شدت مخالف هستند و در انتظار تغییرات بسر میبرند.
در بهمن سال ۱۳۹۶ روزنامه کیهان چاپ تهران با پیشفرض «افول آمریکای ترامپ» با فردی به نام ویلیام اینگهدال کارشناس مسائل استراتژیک و اقتصادی گفتگو کرد و او برای کیهان تهران نسخه پیچید که «مثلث تهران، مسکو و پکن، باطلالسحر تمام دشمنیهای غرب است»!
در این میان، قدرت گرفتن دوبارهی ماهاتیر محمد در مالزی برای سیاستمداران جمهوری اسلامی در ایران این دستاورد را داشت تا بار دیگر روی تئوریهای شرقگرایانهی خود مانور بدهند. این روزها در مطبوعات و رسانههای دو طیف اصلاحطلب و اصولگرا انواع و اقسام گزارشها و مقالات از ایدهها و نظریات ماهاتیر محمد منتشر میشود تا چراغ راه و الگویی برای فرار از تحریمها باشد. حال آنکه اگر این «نگاه» قرار بود جواب بدهد، در طول دو دههی گذشته جواب میداد!
یادآوری میشود که اتحادیه اوراسیا خود با انبوهی مشکلات دست و پنجه نرم میکند. اختلاف بین قزاقستان و قرقیزستان بر سر قوانین گمرکی، عدم تمایل اتحادیه اروپا برای همکاری با اوراسیاییها، فسادهای اقتصادی و سیاسی دولتهای عضو و گرفتاری در تنشهای عمیق اجتماعی که عموم حکومتهای استبدادی و منزوی با آن روبرو هستند تنها بخشی از مشکلات اتحادیهی واخوردگان سیاسی و اقتصادی در این «بلوک شرقی» است که بیشتر کاریکاتوری باقی مانده از دوران «جنگ سرد» است.
انتظار نداشتم در این رسانه مقاله ای در این سطح غیر قابل قبول بخوانم. قزاقستان دارای ذخایر عظیم نفتی و مواد معدنی بخصوص مس و اورانیوم است. در دهه های اخیر شرکتهای آمریکایی و غربی سرمایه گذاری سنگینی در پروژه های مختلف قزاقستان انجام داده اند. اقتصاد قزاقستان و حتی سطح رفاه مردم نسبت به سالیان بعد از فروپاشی بسیار تغییر کرده است. بهتر بود نویسنده قبل از اظهار نظر، حداقل در ویکی پدیا نگاهی می انداخت.
http://fa.euronews.com/2018/05/21/nearly-half-of-american-families-don-t-earn-enough-to-afford-basic-middle-class-life
شما تو دوره جنگ سرد گیر کردید. به گزارش یورونیوز از هر ۲ امریاکایی یکی توانایی تامین معیشت خود را ندارد(نگاه کن به لینک). تمام بشریت به مشکل برخورده ا ز غرب تا شرق. اینکه جمهوری اسلامی خود منشا بسیاری مشکلات است درست، ولی نصف دیگر فاکتهای موجود نشان از ان دارد که مشکلات بشریت دیگر با تحقیر کشورهای بلوکهای دیگر حل نمیشود. برای همین با اجازه به شما توصیه میکنم به تحقیر (غیر واقعی) دست نزنید. بلوک شرق ۳۰ سال پیش نابود شد. طرفداری کورکورانه از تمام سیاستهای غرب راه حل نیست، بخصوص انکه دیگر از چند روز پیش حتی اشپیگل مرکل را دعوت به مبارزه علیه امپریالیسم امریکا میکنه.