هفته گذشته یک دختر دانشجو (سحر مهرابی) متن بلندی را در حضور رهبر جمهوری اسلامی خواند که در آن به مشکلات مختلف جامعه و راهکارهایش پرداخته بود. صرف نظر از روند گزینش این دانشجو و اعتراف مقامات به وجود مشکلات، نتیجهی این روخوانی قابل توجه است: «راهکار، احیای قانون اساسی، قانون اساسی با تمامی اصول آن، است.»
سپس حقوق و اختیاراتی ردیف میشوند که به خودی خود نفی مقدمه قانون اساسی و برخی اصول آن هستند. در اینجا فقط به دو خواست اساسی اشاره میشود: «حق مردم بر تعیین سرنوشت خود» و «تقسیم قدرت و امکان تغییرپذیری در قدرت».
هر دو اینها که بستر مشارکت سیاسی و اجتماعی جامعه در تغییر و تحولات یک کشور است، اتفاقا بر خلاف قانون اساسی جمهوری اسلامی است. این قانون «حاکمیت» را از آن «الله» میداند و نه مردم! اگرچه در قانون اساسی هم از «ملت» و هم از «مردم» سخن میرود اما منظور از همه اینها «امت اسلام» است. ولی فقیه رهبری «امت اسلام» را بر عهده دارد (اصل ۱۰۹). در اصل ۵۷ درباره سه قوه آمده است که «زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت» اداره میشوند. این در حالیست که در اصل ۵۶ آمده «حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است.» توجه کنید: سرنوشت اجتماعی و نه سیاسی! در اصل پنجم مشخص میشود که این سرنوشت در دست کیست: «در زمان غیبت حضرت ولی عصر (…)، در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه…» است. یعنی تا ابدالدهر! به همین دلیل در این قانون اساسی از جمله در اصل دوم بر رهبری و «امامت مستمر» تأکید میشود.
البته بازنگری در قانون اساسی در اصل ۱۷۷ پیشبینی شده اما مانند دیگر اصول و قوانینی که بر اساس «حکومت اسلامی» تنظیم شدهاند با اما و اگر همراه است: «محتوای اصول مربوط به اسلامی بودن نظام و ابتنای کلیه قوانین و مقررات بر اساس موازین اسلامی و پایههای ایمانی و اهداف جمهوری اسلامی ایران و جمهوری بودن حکومت و ولایت امر و امامت امت و نیز اداره کشور با اتکاء به آراء عمومی و دین و مذهب رسمی ایران تغییرناپذیر است.»
قانون اساسی جمهوری اسلامی در تناقضاتی عمیق بین زمین و آسمان معلق است. علی خامنهای رهبر سیاسی و مذهبی حکومت کاری خلاف قانون اساسی انجام نمیدهد بلکه برای اجرای اصول مربوط به «حاکمیت الله» و «ولایت فقیه» و «امام» و «امامت» و «امت» میبایست آن تعارفاتی که درباره «حاکمیت مردم» و «جمهوری» و قوای مقننه و مجریه و قضاییه و تفکیک آنها آمده است نادیده گرفته شود. اگر قرار باشد، به این تعارفات عمل کرد، پس باید اصول حکومت اسلامی را نادیده گرفت!
این تناقض سرانجام در مقابله با مطالبات مردم، گریبان جمهوری اسلامی را گرفته است. در اینجا راهکارهای حکومت و مردم نمیتواند یکی باشد. اگر کسی میگوید راه غلبه بر مشکلات فعلی همین جمهوری اسلامی و اجرای قانون اساسی است، میبایست توضیح بدهد مگر در ۴۰ سال گذشته چه بوده است؟! این قانون اساسی معلق بین زمین و آسمان و نظامی که بر آن بنا شده، مشکل اصلی و بانی مسائل امروز هستند. رژیم کنونی ایران راهکار یا راه حل نیست و باید منحل شود.
ملی مضحکی ، توده ای ، انواع فدایی ، خط امام ناب ، سبز و زرد و بنفش روسی ، اسهالی ، ارزشی ، نو سکولار اسدیست ، غزافیست ، اورتگا ، در رسانه های هزار رنگ تحت کنترل توده ایها ، فدایی ها ، ملی مضحکی // آیا کیهان لندن، معیارش چیست برای قضاوت درباره کامنت ها؟
اینجا برای «دیدگاه»های کوتاه است(؟!)مطالبی که طولانی و همچنین حاوی دشنام و توهین و تهمت و زشتگویی باشند و برای نژادرپستی و نفرت پراکنی و علیه حقوق بشر و دمکراسی و حاکمیت ملی (؟!)و تمامیت راضی کشور تلبیغ کنند، منتشر نمی شود.// الان اینها کلمات ذیل میاید زیبا بود از دید کیهان لندن:
سپاس از نوشته شما .جمهـورى اسلامى و گفتار درمانى به سبک روشنفکر دینى نوبل اسلامى و اخوند چریک
حالا ملی مضحکی ، توده ای ، انواع فدایی ، خط امام ناب ، سبز و زرد و بنفش روسی ، اسهالی ، ارزشی ، نو سکولار اسدیست ، غزافیست ، اورتگا ، در رسانه های هزار رنگ تحت کنترل توده ایها ، فدایی ها ، ملی مضحکی ها همه برای حفظ منافع روسیه سینه میزنند و از ملاها تا زمانی که به نفع روسیه باشند حمایت میکنند .
اینکه پزشک اطفال ولایتی که اولش از امریکا آمد با یک سبیل استالینیستی بعد معلوم نشد چه جوری رفت مجلس و بعد نوکر رفسنجانی بود در خدمت کیانوری و حالا در بیت رهبر روسی ان چنان برای روسیه سینه میزند که موسوی و رفسنجانی و حسن روحانی و علی لاریجانی باید بیان کلاس پیش او ، نشان از همان سنت حسنه نفوذ خیانت کاران روسی و فرزندان حرامزاده ملی مضحکی ، در نظام حرامزاده فقاهت روسی دارد
معروف است که در زمان قاجار وزرای هوادار روس و انگلیس در دولت روبروی هم در کابینه مینشستند و برای منافع امپریالیسم روس و انگلیس با هم میجنگیدند . این سنت حسنه به دوران پهلوی ها هم رسید و قوام و زاهدی ( که حالا پسرش مدافع ملاهای روسی و ضد امریکا است ) با روس ها و حزب توده مراوده داشتند و به کمک همدیگر و ملای انگلیسی – عراقی کاشانی و حزب زحمتکشان بقایی تنها نخست وزیر ملی شاه ( مصدق ) را بر سر ملی کردن نفت و گاز شمال به زیر کشیدند . شوروی و امریکا به یک اندازه از رژیم شاه بهره بردند در زمینه های مختلف . نیمی از وزرا و رئیس حزب رستاخیز و روزنامه ها ، بسیاری از نویسندگان و روزنامه نگاران ، رئیس انرژی اتمی ، باهری ، انصاری ، جعفریان ، نیک خواه ،. روسی بودند