هفتهها پیش از تصمیم دونالد ترامپ به خروج یکجانبه از توافق اتمی نه تنها مقامهای ارشد جمهوری اسلامی و رسانههای داخلی وابسته به نظام بلکه برخی تحلیلگران و رسانههای خارجی نیز به مخاطبان خود القاء میکردند این آمریکاست که ضرر خواهد کرد.

یک ماه و نیم از این تصمیم دولت ترامپ گذشته و برخلاف ادعای حکومت، این اقتصاد ایران است که شدیدا تحت تاثیر قرار گرفته و اوضاع بطور روزافزون رو به وخامت میرود.
تامین مالی و تکنولوژی و فنآوریهای روز دو نیاز عمده اقتصاد ایران است و سرمایهگذاری خارجی بهترین روش برای تحقق آن است. به همین دلیل حسن روحانی در دور نخست ریاست جمهوری خود تمام وقت و انرژی خود را صرف امضای توافق اتمی و تولد برجام کرد تا با بهبود اوضاع سیاسی پنجرههای اقتصادی به روی جمهوری اسلامی باز شود.
برجام بطور کل فرصت مناسبی شد تا طی حدود دو سال کم و بیش شرکتهای بزرگی وارد ایران شوند و اقتصاد جان بگیرد اما جاهطلبیهای رژیم در منطقه و عطش دستیابی به موشکهای دوربرد سبب شد تا در نهایت برجام به کاغذپارهای تبدیل شود و وعدههای روحانی مبنی بر چرخیدن همزمان سانتریفوژ و چرخ اقتصادی به گِل نشیند. افزایش شدید قیمت ارز، کاهش ارزش ریال و همزمانی آن با دومینوی خروج شرکتها و موسسات مالی و بانکهای خارجی از ایران، اقتصاد را در چنان انسدادی قرار داده که بعید است با شرایط موجود و سیاستهای حاکم راهی برای بیرون رفتن از آن بیابد.
هدفِ تحریمها: نفت
بر کسی پوشیده نیست که اقتصاد ایران وابسته به نفت است بر همین اساس وزارت خزانهداری آمریکا صنعت نفت ایران را نشانه رفته است. پیش از امضای برجام، سه نوع تحریم شامل تحریمهای سازمان ملل، آمریکا و اتحادیه اروپا علیه صنعت نفت ایران اعمال شده بود. محصولات نفتی، پیمانکاران نفتی، تولیدکنندهها، شرکتهای کارفرمای خریدار این کالاها در داخل مانند شرکت ملی نفت و شرکت ملی گاز تحریم شدند.
علاوه بر این موارد، نقل و انتقال نفت نیز مشمول تحریم شده و شرکتهای حملو نقل از کار با ایران منع شدند. تا جایی که درمقطعی شناروهای ایرانی با میلیونها بشکه نفت در خلیج فارس بیحرکت مانده و اجازه تردد نداشتند.
بعد از برجام گشایشهایی حاصل آمد و تفاهمنامهها و قراردادهایی امضا شد. صادارت نفتی نیز افزایش یافت. تا پیش از برجام میزان صادارات نفت ایران به سختی به ۹۰۰ هزار بشکه در روز میرسید اما بعد از توافق اتمی به دو میلیون و ۷۰ هزار بشکه در روز یعنی سه برابر رسید. با این حال این ماه عسل، ۱۸ اردیبهشت ۹۷، تمام شد و ترامپ تیر خلاص را به برجام زد.
حالا بیشترین نگرانی نظام، فروش نفت است. بیژن زنگنه اخیرا در چند مصاحبه گفته بود که با آغاز تحریمها اجازه پدید آمدن بابک زنجانیهای جدید را نمیدهد اما نگفت که با چه روشی تصمیم دارد تحریمهای نفتی را دور بزند.

چرخ اتومبیلسازی نمیچرخد
در سال ۹۵ رشد اقتصادی به ۱۲ درصد رسید و یک چهارم این رشد، متعلق به صنعت اتومبیلسازی بود. اما این صنعت در ایران به شدت فرسوده و ناکارآمد است و با استانداردهای چند دهه گذشته فعال است، لذا برای بهروز شدن آن به سرمایه و فناوری جدید نیاز دارد. بعد از برجام شرکتهای بزرگی مانند پژو، سیتروئن، بنز و ولوو با صنایع اتومبیلسازی ایران همکاری خود را آغاز کردند اما در هفتههای اخیر بجز رنو همکاری آنها و دیگر شرکتها از جمله نیسان و تویوتا با ایران قطع شد. در چنین شرایطی ماشینسازیهای داخلی تصمیم گرفتند که ۲۰ تا ۳۰ درصد قیمت محصولات را افزایش دهند که با واکنش مردم روبرو شد و کمپین نخریدن تولیدات داخلی را راه انداختند.
ناوگان هوایی فرسوده
خرید هواپیما یکی از دستاوردهای دولت روحانی بود اما بعد از خروج آمریکا ایرباس و بویینگ نیز اعلام کردند که علاقهای به ادامه همکاری با ایران ندارند.
در همین ارتباط روزنامه جهان اقتصاد نوشت: «درحال حاضر ۲۶۶ هواپیما در کل ناوگان مسافری هوایی ایران وجود دارد که از این تعداد ۱۱۰ فروند آن غیرفعال است؛ بنابراین تنها ۱۵۶ فروند هواپیمای فعال با میانگین عمر ۲۳ سال در کشور داریم. مجموع کل صندلی در کشور ۴۵ هزار و ۳۱۷ صندلی است که از این تعداد ۲۶ هزار و ۶۲۶ صندلی فعال و ۱۸ هزار و ۶۹۱ صندلی غیرفعال است که با این شرایط میتوان گفت ۶۲ درصد از صندلیهای هواپیمایی کشور فعال و ۳۸ درصد صندلیهای موجود در کشور غیرفعال است در عین حال براساس برآورد سازمان هوانوردی تجاری و غیرنظامی ایران (CAO) ایران برای تامین نیازهای بازار داخلی با توجه به جمعیت ۸۰ میلیون نفری، سالانه به حدود ۸۰ تا ۹۰ هواپیمای جدید طی پنج سال آینده و ۵۵۰ هواپیما در یک دهه نیاز دارد.»

آژیر مداوم رکود اقتصادی و افزایش قیمت
از اواسط خرداد ۹۷ بار دیگر روند افزایش قیمت ارز و سکه آغاز شد و رکورد تاریخی زدند. محمدحسین ادیب اقتصاددان میگوید، دلار در شش ماه گذشته ۷۱ درصد گران شد اما به نسبتی که دلار گران شده کالاها گران نشده بود بنا بر این گام بعدی تطبیق قیمت کالا با دلار گران است. به گفته او «قبلا دلار در خیابان فردوسی ٣٨٠٠ تومان بود اما زمانی که به کالا تبدیل میشد ٧٠ درصد افزایش قیمت مییابد.»
بازارهای ایران با رکود شدیدی مواجه شده و روز به روز بر شدت آن افزوده میشود. اگرچه با وجود نگرانی اقتصاددانان مبنی بر تورم شدید، مرکز آمار تورم را ۸ درصد و بانک مرکزی آن را ۹ درصد اعلام میکنند!
دومینوی ریزش بورس
بازار سرمایه در ایران به خودی خود وابستگی چندانی با دنیای خارج ندارد اما سهام شرکتهای وابسته به ۳۷ صنعت در بورس ایران داد و ستد میشوند که بسیاری از این شرکتها با دنیای خارج ارتباط وسیعی دارند.
در بورس وضعیت به گونهای است که صنایع تکتک و تدریجی به شرایط خوب یا بد اقتصادی واکنش نشان داده و دومینویی رفتار میکنند. در حال حاضر با خروج شرکتهای بزرگ شاخص کارخانههای اتومبیلسازی در بورس به شرایط بحرانی رسیده و سهام آنها در روزهای اخیر بیش از ۱۰ درصد افت کرده است.

آغاز فروپاشی اقتصادی
بیتردید خروج آمریکا از برجام اقتصاد ایران را دچار شوک بزرگی کرده است. بازارهای سنتی عملا تعطیل شده و گرانی ارز و آینده مبهم سیاسی سبب شده است تا بازاریان انگیزهای برای داد و ستد کالا نداشته باشند.
همین وضعیت برای صنایع سنگین نیز تکرار شده است. شرکتهای نفتی، اتومبیلسازی، هواپیمایی که بعد از برجام میرفتند تا شاید جان تازهای بگیرند، سکته کرده و در حال احتضار هستند.
بانکها نیز در تیررس تحریم قراردارند و ظاهرا مسئولین بانک مرکزی باید چمدانهای حمل دلار برای دور زدن تحریم را از انبارها خارج کنند تا دلارهای نفتی را که بابک زنجانیهای جدید میفروشند وارد ایران کنند در غیر این صورت اقتصاد کشور خیلی زودتر از موعد فلج شده و فرومیپاشد.
این را هم ناگفته نباید گذاشت که همزمان از نقل و انتقالات هوایی و زمینی خبر میرسد که خانوادههای مافیایی و وابستگان آنها که زمام سیاست و اقتصاد کشور را بر عهده دارند، مدتهاست اقدام به خروج پول از ایران میکنند و این نکته بیش از هر چیز مصداق این حکایت است که وقتی کشتی در حال غرق شدن است، موشها زودتر از همه خبردار شده و فرار میکنند.