احمد رأفت (+ویدئو و پیام صوتی) بازداشت دو وکیل دادگستری و انتقال آنها از اوین به زندان فشافویه با لباس فرم زندان، دستبند و پابند، موجی از اعتراض را برانگیخته است.
قاسم شعلهسعدی و آرش کیخسروی روز شنبه گذشته همراه با مسعود جوادیه در مقابل مجلس شورای اسلامی بازداشت شدند. این سه وکیل دادگستری و چند تن دیگر، در اعتراض به نظارت استصوابی و کنوانسیون رژیم حقوقی کاسپین در مقابل مجلس تحصن کرده بودند. در حالی که مسعود جوادیه ساعاتی پس از بازداشت با وثیقه آزاد شد، قاسم شعلهسعدی و آرش کیخسروی نه تنها آزاد نشدند، بلکه حکم بازداشت موقت برای آنها صادر شد و از زندان اوین به زندان فشافویه منتقل شدند.
محمدحسین آغاسی، که دفاع از پرونده قاسم شعلهسعدی را بر عهده دارد به کیهان لندن میگوید: «روز اول اتهامی که به موکل من و همکار دیگرم آرش کیخسروی وارد کردند اخلال در نظم عمومی بود و قرار بود با گذاشتن وثیقه روز بعد آزاد شوند. روز بعد با بهانههای متصدیان امر این اتهام تغییر پیدا کرد و این دو وکیل به اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور متهم شدند. با این تغییر اتهام، پرونده آنها باید به دادگاه انقلاب فرستاده شد و بنابراین برای آنها قرار بازداشت موقت صادر شد و بلافاصله نیز از زندان اوین به زندان فشافویه منتقل شدند».
اعتراض به دستبند و پابند برای وکلای زندانی
«تریبون کانون وکلا» در بیانیهای انتقال این دو وکیل دادکستری با لباس فرم زندان، دستبند و پابند را «تحقیر و توهین» خوانده و در ادامه مینویسد «این روش اعزام زندانیان نه تنها در خصوص وکلای دادگستری محکوم است بلکه در خصوص زندانیان جرائم عادی نیز محکوم و مغایر با موازین بینالمللی حقوق بشر است».
حسین احمدینیاز، وکیل دادگستری که دفاع از رامین حسینپناهی، جوان ایرانی کُرد را که هر لحظه امکان اجرای حکم اعدام او وجود دارد عهدهدار است، به کیهان لندن میگوید: «تصویر دو همکار شریف با لباس فرم زندان و دستبند و پابند، جامعهی وکالت ایران را غمگین نموده و همگان را متحیر کرده است که وکلای ایران چقدر مظلوم شدهاند». حسین احمدینیاز در ادامه میافزاید: «این اقدام صرفا به سخره گرفتن وکالت و تحقیر وکلا است».
محمدحسین آغاسی، وکیل قاسم شعلهسعدی، در ادامهی گفتگو با کیهان لندن انتقال موکلش به فشافویه را با توجه به وضعیت جسمانی او «مخاطرهآمیز» میداند و میافزاید «ما بلافاصله تقاضای انتقال فوری شعلهسعدی به اوین را دادیم زیرا فشافویه محل نگهداری متهمین جرائم عادی است و کسانی که با اتهامات امنیتی بازداشت شدهاند را نمیتوان به این زندان منتقل کرد». در مورد اتهامات امنیتی که به قاسم شعلهسعدی و آرش کیخسروی وارد شده است، در حالی که آنها تنها اقدام به تحصن در مقابل مجلس کرده بودند، محمدحسین آغاسی میگوید: «متاسفانه در مواردی که افراد سرشناس دست به اقداماتی بزنند و یا صحبت هایی بکنند که همسو با حاکمیت نباشد، بلافاصله از اینگونه اتهامات ناچسب را میزنند. من به عنوان وکیل ایشان این مسئله را گوشزد کردم و امیدوارم گوش شنوایی وجود داشته باشد».
قاسم شعلهسعدی اوایل مردادماه در گفتگویی با کیهان لندن در رابطه با تعیین وکلای متهمان «امنیتی» توسط قوه قضاییه گفته بود: «با اجرای این طرح، کسانی که به اتهام جرائم سیاسی بازداشت شدهاند نخواهند توانست آزادانه وکیل مورد اطمینان خود را انتخاب کنند.» حالا خود وی به عنوان وکیل مستقل بازداشت شده است.
دستگیری و زندان وکلای دادگستری
محمدحسین آغاسی که وکیل خانواده رابرت لوینسون، مامور سابق سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا (سیا) که از سال ۲۰۰۷ میلادی در جزیره کیش ناپدید شده نیز هست، در پایان گفتگو با کیهان لندن میگوید «با وجود اینکه رفتار بازپرس پرونده بسیار خوب بود، نمیتوانم به نتیجه کار خوشبین باشم و بعید نیست که موکل من در جریان رسیدگی به پرونده در دادگاه انقلاب اذیت شود».
پیام قاسم شعلهسعدی از زندان درباره شرایط نابسامان سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ایران:
آرش کیخسروی وکیل دیگری که به دلیل اعتراض به انتخابات استصوابی دستگیر شده و به زندان افتاده است از جمله وکیل پرستو فروهر است که پدر و مادرش، داریوش و پروانه فروهر، توسط مامورین امنیتی در خانهشان در سال ۱۳۷۷ به طرز فجیعی به قتل رسیدند.
آزار وکلا و بازداشت آنها همیشه در دستور کار قوه قضائیه جمهوری اسلامی قرار داشته است. در ماههای اخیر اما فشار بر وکلا افزایش یافته است. محممود امیریمقدم، سخنگوی سازمان حقوق بشر ایران به کیهان لندن میگوید «جامعه جهانی نباید در رابطه با سرکوب روزافزون وکلای دادگستری سکونت کند». این فعال حقوق بشر در ادامه اشاره می کند «از خرداد ۷۷ تا امروز بیش از ۵۰ وکیل دادگستری تحت تعقیب کیفری قرار گرفتهاند». از جمله این وکلا، علاوه بر قاسم شعلهسعدی و آرش کیخسروی، میتوان به عبدالفتاح سلطانی، نسربن ستوده، محمد نجفی، زینب طاهری و مصطفی دانشجو اشاره کرد. نسرین ستوده و مصطفی دانشجو هماکنون در زندان هستند؛ عبدالفتاح سلطانی که از هفت سال پیش برای گذراندن یک محکومیت ۱۰ ساله زندانی است، از هفته گذشته به خاطر درگذشت ناگهانی و غمانگیز دختر جوانش هما در مرخصی سوگواری است؛ زینب طاهری وکیل محمد ثلاث، درویشی که بر اساس اتهامات و پروندهای مبهم و غیرعادلانه چندی پیش اعدام شد، و همچنین محمد نجفی وکیل خانواده وحید حیدری، جوان دستفروشی که در جریان تظاهرات دیماه ۹۶ در اراک دستگیر و در زندان به قتل رسید، به قید وثیقه آزاد هستند.
قصد هیچ گونه جسارتی ندارم و اعتراضات آقای شعله سعدی را ارج می نهم اما خط ایشان از ما جدا است. ایشان طرفدار مصدق و دشمن خاندان پهلوی است. تعجب می کنم ایشان قرار بود برای مساله ی دریای خزر کاری بکند اما ناگهان تبدیل شد به نظارت استصوابی. فقط امیدوارم آقای شعله سعدی به زیباکلام دوم [البته از نوعی دیگر] تبدیل نشده باشد. امیدوارم اشتباه کرده باشم. به هر حال برایشان آرزوی سلامتی دارم.
نشانی دیگر از عبور ایرانی ها از اصلاحات و پایان مشروعیت نظام. مردم از ریخت نحس حاکمان فعلی و کردار و گفتارشان بیزارند، حال این آقایان خواسته های اصلاحی دارند؟ معلوم است که تنها خواهند ماند در این آکسیون.
حتی بدون نظارت استصوابی، یک برگزیده ملت چگونه میتواند ذیل مقام سرور فقیه مطلق خود کاری مفید از پیش ببرد؟
دستگاه قضایی ایران بی شک فاسدترین و پلیدترین در تمام دنیاست. قاضی ها (صرف نظر از اقلیتی از آنان که هنوز شرافت خود را حفظ کرده اند) معمولا موجودات خشن، زورگو، بی وجدان، و قانون شکن هستند و کم نیستند قضاتی که زنان گرفتار را با سوء استفاده از اختیاراتشان به بازی می گیرند و به دام می افکنند. به عبارتی دیگر عده زیادی از این قضات خود مجرم و تبهکارند که در راس همه آقای لاریجانی دزد زمینخوار با شصت و سه حساب بانکی قرار دارد. خیلی از مردم در جریان نیستند که در محاکم قضایی شهرستانها چه فجایعی اتفاق می افتد. به امید روزی که این قاضی های متبختر بیسواد را از این جایگاه به زیر بکشیم و از آن پس فقط کتاب قانون تکلیف محاکم را روشن کند.
ز سید علی و استالین و لنین…پدید آمده است بلخ دیگری بر زمین!؟
مسافری در شهر بلخ جماعتی را دید که مردی زنده را در تابوت انداخته و به سوی گورستان می برند و آن مرد مرتب داد و فریاد می زند و خدا و پیغمبر را به شهادت می گیرد که :» والله، بالله من زنده ام! نفس می کشم! چطور می خواهید مرا در گورستان به خاک بسپارید؟ « چند روضه خوان… که پشت سر تابوت هستند، بی توجه به حال وگفتار او رو به مردم کرده و می گویند: » این کافر بی دین دروغ میگوید. مُرده! «…گنه کرد در بلخ آهنگری…