فیروزه رمضانزاده – اعتراض سراسری صنفی معلمان که پیشتر در روزهای ۲۲ و ۲۳ مهرماه ۹۷ در شهرهای مختلف ایران گزارش شده بود در آبانماه در روزهای ۲۲ و ۲۵ ادامه پیدا کرده است.
چندی پیش، شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، با انتشار فراخوانی از تمام معلمان ایران خواست که در روزهای ۲۲ و ۲۳ آبانماه در کلاس حاضر نشوند. در این فراخوان گفته شد که به دلیل بیتوجهی مسئولان به مطالبات فرهنگیان و اعتراضات مدنی آنها، مخصوصاً تحصن گسترده مهرماه، تمام فرهنگیان در روزهای سهشنبه و چهارشنبه ۲۲ و ۲۳ آبان ضمن حضور در مدرسه از رفتن به کلاسهای درس خودداری کرده و در دفتر مدارس تحصن کنند.
معلمان معترض در تحصن اعتراضی مهرماه، با حضور در دفتر مدارس و در دست داشتن پلاکارهادیی خواستار رسیدگی به وضعیت نابسامان اقتصادی و افزایش دستمزد متناسب با تورم و بالاتر از خط فقر، رفع تبعیض و عدالت آموزشی، آزادی معلمان زندانی و تحقق دیگر خواستهای صنفی در ساختار نظام آموزشی شدند.
رسول بداقی عضو مؤسس کانون صنفی معلمان اسلامشهر (شادشهر) در گفتگو با کیهان لندن معتقد است با اعتراضات صنفی، برخوردهای سیاسی میشود. او میگوید: «الان در کل کشور بالغ بر ۶۰۰ معلم داریم که در قوه قضاییه برای آنها پروندهسازی شده و احکام زندان و تبعید، محرومیت از تدریس، انفصال از خدمت، کسر حقوق و مشکلات امنیتی برای آنها درست کردهاند؛ به چندین معلم حکم اخراج دادهاند، صرفاً به خاطر فعالیت صنفی. با فعالیت صنفی برخورد امنیتی میکنند در حالی که در هیچ جای دنیا اینگونه برخورد نمیکنند. حتی در قانون اساسی طبق اصل ۲۶ قانون اساسی داشتن تشکل، قانونی است اما اینها برخورد امنیتی میکنند. تجمع و اعتراض بدون حمل سلاح هم طبق اصل ۲۷ قانون اساسی مجاز است.»
او با مروری بر فعالیتهای صنفی در دولتهای حجتالاسلام سید محمد خاتمی، محمود احمدینژاد و حجتالاسلام حسن روحانی ادامه میدهد: «محمد خاتمی مجوز داد به تشکلهای غیردولتی، این قدم خوبی بود. پشت سر این مجوز، معلمان به خیابان آمدند، اعتراضات خود را بیان کردند اما با سرکوب شدید دولت خاتمی و وزیرش مرتضی حاجی، وزیر وقت آموزش و پرورش، روبرو شدند. خشونتها و سرکوب شدیدی به خرج دادند. یادم هست زیر پل حافظ، نیروهای امینتی دو طرف خیابان را بستند و با باتوم افتادند به جان معلمان زن و مرد؛ راهی برای فرار هیچکس نگذاشتند، هر کس میرفت باید یک ضربه باتوم میخورد. این برخورد سیدمحمد خاتمی و مرتضی حاجی وحشیانه بود. دوره بعدی نوبت احمدینژاد بود. او در صدا و سیما برخلاف قانون اعلام کرد تشکلهای صنفی معلمان غیرقانونی هستند. محمود احمدینژاد بدون تشکیل دادگاه، یکطرفه و با کمک نیروهای امنیتی وزارت اطلاعات بطور غیرقانونی تشکلهای صنفی را منحل اعلام کرد. برخوردهای چکشی و زندانهای سنگین صادر کرد اما این برخوردهای چکشی معلمها را وادار به عقبنشینی نکرد، خود من ۷ سال زندان کشیدم که شروعش از دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد بود.»
این فعال صنفی میگوید «در سال ۸۸ به خاطر عضویت در هیات مدیره کانون صنفی معلمان تهران، برنامهریزی برای تشکلهای صنفی و حضور در اعتراضات معلمان در سالهای قبل از ۸۸ بعد از ۲۲ سال سابقه تدریس در دبیرستان بازداشت شدم بعد از تحمل ۷ ماه انفرادی ۷ سال دوران محکومیت خود را گذراندم.»
حالا این فعال صنفی ۵۱ ساله بعد از ۲۲ سال سابقه تدریس در دبیرستانهای اسلامشهر (شادشهر) از آموزش و پرورش اخراج شده و و فاقد حقوق و بیمه و مزایا است.
رسول بداقی اضافه میکند: «صندوقهای کمک به معلمان آسیبدیده از همان زمان احمدینژاد تشکیل شد از جمله خود من که در آن دوران از کارم اخراج شدم، معلمان بسیاری دستگیر و تبعید شدند.در کل کشور پروندههای سیگینی داریم برای معلمانی که فعالیت صنفی کردهاند. ما ۶۰ تشکل داشتیم. ۴۵ تشکل فعال بودند، یک تشکل ۵- ۶ نفره در هر استان فعال بود ولی برای همه اینها پروندهسازی شد، بعضی از آنها اخراج یا تهدید تلفنی شدند، انفصال از خدمت یا کسر حقوق گرفتند.»
او این وضعیت را فاجعه توصیف میکند: «این شرایط در کل کشور یک فاجعه است، اما چون رسانه نداریم همینطور مسکوت مانده. در شهرستانها معلمها به شدت تحت فشار هستند، حکمهای زندان برای آنها درست کردهاند و مثل چماق بالای سرشان نگه داشتهاند که هر وقت صدایشان درآید حکم را اجرا کنند.»
به گفته عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان ایران، «حسن روحانی تمام تلاشش را به طرزی موذیانه برای انهدام تشکلهای صنفی پیش برد؛ برخورد چکشی نکرد بلکه برخورد نرمافزاری کرد؛ درصدد انحراف تشکلهای صنفی و از هم پاشیدن آنها برآمد. یکی از آنها تشکل مشهد بود که من در یکی از مقالاتم به «کودتای صنفی» تشبیه کردم. از اطراف و اکناف بدون اینکه از کانون صنفی معلمان مشهد باشند افرادی را آوردند و تا در تشکل صنفی آنجا مدیریتاش را برعهده بگیرند!»
بداقی ادامه میدهد: «روحانی ضربهای به تشکلهای صنفی زد که نه احمدینژاد زد و نه خاتمی. او سعی در انحراف افکار معلمان کرد. به تمام تجمعات بازنشستگان و شاغلین اعتنا نکرد و واکنشی نشان نداد.»
این فعال صنفی معلمان در پایان به وضعیت معلمان زندانی و نبود حق آزادی مشروط و مرخصی برای آنها اشاره میکند: «آقای محمود بهشتی در زندان اوین و در حال گدراندن پنچ سال ناحق حبس است، به او مرخصی نمیدهند در حالی که آییننامه سازمان زندانها تاکید کرده که زندانی چند روز در ماه میتواند به خاطر تحکیم خانواده در بیرون زندان بسر ببرد و مرخصی داشته باشد. الان حدود ۹ ماه است که به آقای بهشتی مرخصی ندادهاند ضمن اینکه اصلا حق ایشان زندان نیست.
زندانی دیگر آقای اسماعیل عبدی است که ایشان هم ۵ سال به ناحق حکم زندان دارد و سه سال و نیم حبس را گذرانده بیشتر از دو سه بار به مرخصی نیامده است.
پرونده آقای محمد حبیبی در مرحله تجدید نظر قرار دارد . قاضی برای او حکم ۷ سال و نیم زندان صادر کرده اما تا پایان مرحله تجدید نظر متهم میتواند بیرون از زندان باشد وثیقه هم گذاشته ولی اجازه نمیدهند بیرون بیاید. بازداشت او غیرقانونی است. او را بازداشت کردند فقط به خاطر اینکه جلوی سازمان برنامه و بودجه به بودجه آموزش و پرورش اعتراض کرده بود!
زندانی دیگر آقای عبدالرضا قنبری است که ایشان پروندهای پیچیده دارد. اول برایش حکم اعدام صادر کردند ولی ایشان فقط یک معلم است! استاد دانشگاه هم بوده؛ دو بار او را تا چوبه دار بردهاند بعد گفتند ۱۵ سال زندان! بعد ۱۵ سال را کردند ۱۰ سال از ۱۰ سال ۷ سال زندان کشید بعد گفتند برو آزادی! بعد از دو سال دوباره زنگ زدند گفتند بیا زندانت شده ۱۵ سال! این برخورد یعنی تصمیمگیری شخصی است نه برخورد قانونی. الان او در حال تحمل ادامه دوران حبس بدون داشتن مرخصی است در حالی که او میتواند از آزادی مشروط استفاده کند.
معلم زندانی دیگر آقای روح الله مردانی است که در دیماه ۹۶ اعتراضات صنفی در داخل دانشگاه برگزار کرد. او را هم بازداشت کردند ابتدا ۸ سال و بعد ۲ سال حکم زندان دادند. الان در حال تحمل دو سال حبس بدون داشتن مرخصی است. او هم میتواند آزادی مشروط داشته باشد ولی به او این حق را نداده اند. ما از مسئولین قوه قضاییه میخواهیم که با پروندههای صنفی برخورد سیاسی نکنند. روح الله مردانی گرچه عضو سندیکا نبوده اما به هر حال معلم است و دارای حقوقی قانونی است.»
علاوه بر محمد حبیبی، محمود بهشتی لنگرودی، اسماعیل عبدی، عبدالرضا قنبری و روحالله مردانی، محمد ثانی و بختیار عارفی نیز از جمله معلمانی هستند که به دلیل فعالیتهای صنفی در زندان بسر میبرند.
قابل توجه ساده لوحانی که صف کشیدند تا به حسن رای بدهند
این را هم من اضافه کنم که با آن همه هیاهو که بر سر درآمد نفت دوران محمود شد آماری که اخیرا منتشر شده نشان میدهد که متوسط درآمد سالیانه نفت در زمان حسن بیشتر از زمان محمود بوده اما حالا حضرات “صلاح خود طلب” زبان در کام کشیده صم بکم از سنگ صدا در می آید درباره درآمد کشور از آنها نه
با درود
تمام کرگزاران در ج ا دچار ترس و وحشت هستند. آنقدر بیثبات هستند که با دستگیر کردن اموزگاران و دیگر اصناف تلاش در دراز کردن بودنشان میباشند. در اخر خط هستند. دیر و زود داره، سوخت سوز نداره. این رژیم ساقط شدنیست.