احمد رأفت:‌ «بیت رهبری» چند وزارت خارجه موازی دارد؛ ظریف به سفرای خود اعتماد ندارد

-چندین نهاد زیر پر و بال علی خامنه‎ای و «بیت» او هستند که در مورد سیاست خارجی تصمیم‌گیری می‎کنند و حرف آخر را می‎زنند.
-حمایت اتحادیه اروپا از اعتراضات داخل ایران عملاً پیروی از سیاست‎های آمریکاست و اروپا نمی‎خواهد این کار را بکند.
-سیاستی که اروپا در قبال اعتراضات کارگری ایران اتخاذ کرده در انتخابات بعدی این کشورها تاثیر ندارد ولی اگر در مقابل آمریکا عقب‎نشینی کنند در انتخابات بعدی خودشان تاثیرگذار است.
-مطمئن باشید اگر آمریکا از تظاهراتی که از دی‎ماه آغاز شد حمایت نمی‎کرد اروپایی‎ها حمایت می‎کردند! مثل سال ۸۸ که اروپا تمام‌قد پشت جنبش سبز ایستاد و اوباما در پاسخ به شعار مردم، جانب حکومت را گرفت!

سه شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۷ برابر با ۰۴ دسامبر ۲۰۱۸


روز یکشنبه ۱۱ آذر، محمدجواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی به کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی رفت و پس از پاسخگویی به سوالات نمایندگان، ۱۴ نفر از امضاکنندگان طرح استیضاح وی از پاسخ‌هایش قانع شدند و همانطور که قابل پیش‎بینی بود امضا جمع‌کردن‎ها برای استیضاح فراتر از یک فشار و مانور جناحی نرفت.

استقبال مردم از ظریف در مسیر در فرودگاه مهرآباد پس از بازگشت او به تهران و موفقیت در توافق اولیه بر سر برجام؛ ۴ آذر ۱۳۹۲

اگرچه بهانه‎ی نمایندگانِ مخالف دولت در مجلس برای طرح استیضاحِ ظریف حرف‎های او در مورد وجود پولشویی گسترده در کشور بود اما بخشی از سپاه و حتی تعدادی از روحانیون بلندپایه و مراجع تقلید هم مستقیم و غیرمستقیم هشدار دادند که با توجه به اوضاع نظام، زمان مناسبی برای این اقدامات نیست.

محمدجواد ظریف زیر سایه‌ی باراک اوباما و جان کری قد کشید و پس از امضای توافق اتمی (برجام) در سال ۲۰۱۵ اوضاع آنقدر بر وقف مراد او و اهداف رژیم شد که از وی به عنوان «مصدق و امیرکبیر زمانه» و «سردار دیپلماسی» نام بردند. اما آرزوهای دولت روحانی و وزیر خارجه‌اش زودتر از آنچه نظام فکرش را می‎کرد نقش برآب شد. با روی کار آمدن دونالد ترامپ و به ویژه پس از عزل رکس تیلرسون و انتصاب مایک پمپئو به عنوان وزیر خارجه ایالات متحده دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی که فاقد استقلال حقیقی داخلی و بین‎المللی است در عمل به بن‎بست خورد و از بازی کنار گذاشته شد و ستاره‌ی بخت ظریف هم افول کرد.

با وجود عقب‎نشینی استیضاح‌کنندگان اما مسائلی که وزارت خارجه جمهوری اسلامی با آن دست به گریبان است بسیار‎ مهم‌ است. تأخیر در اجرای ساز و کار مالی ویژه اروپا برای تجارت با ایران، بدون سفیر ماندن بعضی سفارتخانه‌ها از جمله چین و هند که جمهوری اسلامی در شرایط تحریم به شدت نیازمند هماهنگی بیشتر با آن‏هاست، عملکرد ضعیف برخی سفارتخانه‎ها در اجرای سیاست‎های جمهوری اسلامی و بی‌توجهی به اقتصاد در دیپلماسی موضوعات مورد اشاره در دلایل طرح استیضاح بودند.

در ایران سال‎هاست تعداد زیادی از سفارتخانه‎های کشورهای مهم منطقه و دنیا تعطیل است. سفارتخانه‎های جمهوری اسلامی در تعدادی از کشورها کاربری پادگانی پیدا کرده و بیش از آنکه سقفی برای نمایندگی کردن سیاست خارجی تهران باشد خانه تیمیِ اطلاعاتی‌ها و امینتی‎ها برای توطئه و ترور است. در مورد این مسائل کیهان لندن با احمد رأفت روزنامه‎نگار بین‌المللی و تحلیلگر مسائل سیاسی گفتگو کرده است.

احمد رأفت

-در هفته‌های اخیر اخبار غیررسمی حکایت از تعطیل واحدها و تعلیق فعالیت‎های بخش‎هایی از سفارتخانه‎ها در تهران داشته است. حتی مطرح می‎شود کارمندان برخی از سفارتخانه‎ها در ایران به کشورشان برگشته‌اند. نظر شما چیست؟

-بعد از امضای توافق هسته‌ای (برجام) سفارتخانه‌های کشورهایی که فکر می‌کردند بتوانند روابط اقتصادی‌شان را با جمهوری اسلامی بسیار گسترده کنند تعدادی دیپلمات برای تقویت بخش اقتصادی به تهران فرستادند. اینها یا در دفتر اقتصادی سفارت کارشان را آغاز کردند و یا اگر دفتری نداشتند برای تقویت همکاری‌های اقتصادی آن را ایجاد کردند؛ دفاتر اقتصادی‌ اغلب  داخل خود سفارتخانه‌ها هستند.

میزان همکاری‌های اقتصادی بر اساس صادرات و واردات سالانه متغیر است اما دو کشوری که در اتحادیه اروپا بیشترین مراودات اقتصادی را با ایران دارند آلمان و ایتالیا هستند. به عنوان مثال آمار سال ۲۰۱۷ میلادی نشان می‌دهد بیشترین داد و ستد ایران در اتحادیه اروپا با ایتالیایی‌ها بوده. آمار سال ۲۰۱۸ هنوز اعلام نشده و احتمالاً باز هم یکی از این دو کشور خواهد بود و دست‌کم در ۲۰ سال اخیر هیچ وقت کشور سومی بجز این دو در مقام اول و دوم همکاری تجاری با جمهوری اسلامی قرار نداشته.

ایتالیا و آلمان فعالیت‌های اقتصادی خود را در ایران خیلی گسترش دادند اما با خروج آمریکا از برجام و با پیش‌بینی اینکه این خروج تاثیرگذار خواهد بود و ترامپ هم اعلام کرده بود می‌خواهد تحریم‌ها را بازگرداند نگرانی‎های آنها آغاز شد و ناگهان دیدند اوایل تابستان مرحله اول تحریم‌ها اجرا شده و متوجه شدند آمریکا در این قضیه اصلاً شوخی ندارد. بنابراین چون شرکت‌های بزرگ همه اعلام کردند با ایران همکاری نخواهند کرد اینها مجبور شدند شماری از کسانی‌ را که از دو سال پیش برای گسترش سرویس‎های اقتصادی به ایران فرستاده بودند، چون دیگر عملاً اضافی بودند، به کشورهاشان بازگردانند و تا جایی که اطلاع دارم این دو کشور بخش‌های اقتصادی خود را کاهش داده‌اند. احتمالاً در مورد بقیه سفارتخانه‌ها که در این دو سال مسئولان و دیپلمات‎های اقتصادی به ایران فرستاده بودند نیز همینطور باشد چون برای سفارت‌ها هزینه‌های اضافی داشتند.

-از ابتدای انقلاب بعضی سفارتخانه‌ها مثل آمریکا، اسراییل و مصر تعطیل شدند. در این چهار دهه به‌خصوص در چند سال اخیر سفارتخانه‌های کانادا، امارات، مراکش، عربستان و بحرین، و در دوره‌هایی انگلیس و فرانسه بسته شدند و بعضی از آنها تا الان هم باز نشده‌اند. بعضی کشورهای اروپایی در ماه‎های اخیر نسبت به سفر دیپلمات‎ها و شهروندان خود به ایران هشدار داده‌اند. از سوی دیگر سفارتخانه‌های جمهوری اسلامی هم در بسیاری از کشورها بسته است، مثلاً در پکن در شرایطی که نقش چین برای حکومت ایران حیاتی و سیاست «نگاه به شرق» در دستور کار آن قرار گرفته ۹ ماه است بدون سفیر مانده، به نظر شما این ضعف وزارت خارجه جمهوری اسلامی و از هم گسستگی سیستم است یا بخشی از آثار تصمیم‌های حساب‌شده؟

-فکر می‌کنم فرستادن و نفرستادن سفیر یا تاخیر در اعزام سفیران دو علت دارد. یکی مسائل دوجانبه است. مثلاً کانادا ایران را متهم به دست داشتن در جنایات و پرونده ترور مخالفان می‎کند. تکلیف آمریکا و اسراییل مشخص است. فرانسه سفیر جدید معرفی نکرده چون طرح توطئه‎ی بمب‌گذاری در همایش سازمان مجاهدین پیش آمد. دانمارک سفیر خود را به دلیل تحقیق در مورد طرح ترور اعضای الاهوازیه توسط عوامل جمهوری اسلامی خواست و مدتی بعد بازگرداند. در واقع روابط وقتی میان دو کشور بحرانی می‎شوند یا سفیر را فرا می‌خوانند یا فرستادن آنها را به تاخیر می‌اندازند. عامل دوم در داخل ایران است که فکر کنم مسئله چین شامل آن می‎شود.

سفارت در چین برای ایران یکی از سفارتخانه‎های مهم است. در اروپا بسیاری مواقع وزیر خارجه فردی انتخاب می‎شود که اگر دیپلمات باشد کسی خواهد بود که حداقل در واشنگتن و مسکو سفیر بوده. در واقع رفتن به این سفارتخانه‎ها به عنوان سفیر بسیار مهم است و سر آن دعواهای جناحی در می‌گیرد. به همین دلیل فکر می‌کنم علت نفرستادن سفیر به پکن بیش از آنکه مشکلاتی در روابط یا چین باشد به دلیل دعواهای جناحی است که کدام جناح می‌خواهد سفارتخانه را در دست بگیرد. خاطرم هست چند سال پیش نیز در مورد انتخاب سفیر در چین اختلاف بود و مدت‌ها خالی ماند تا در نهایت یک جناح پیروز شد و دوباره سفیر به این کشور فرستادند.

-در واقع شما اعتقاد دارید رد پای دعواهای جناحی را حتی می‎توان پیرامون سفارتخانه‎های جمهوری اسلامی نیز دید؟ مثل سفیر جمهوری اسلامی در بغداد که عضو سپاه است…

-اواخر دولت محمد خاتمی، بهرام قاسمی که الان سخنگوی وزارت خارجه است سفیر جمهوری اسلامی در ایتالیا بود. ماموریت او تمام شد و دولت هم عوض شد و بر سر انتخاب سفیر در دولت احمدی‌نژاد دعوا بود. چون ایتالیا از مهمترین شرکای اقتصادی ایران است و سفارتخانه آن بسیار مهم است. مثلاً علی آهنی که معاون وزارت خارجه شد سفیر تام‌الاختیار جمهوری اسلامی در ایتالیا بود و یا قاسمی در ایتالیا سفیر بود و الان سخنگوی وزارت خارجه است. درواقع سفارت جمهوری اسلامی در بعضی کشورها مثل ایتالیا پلکان ترقی است. در دوره احمدی‌نژاد فردی را به اسم قاسمعلی ظهیر‎نژاد به عنوان سفیر معرفی کردند اما به علت افتضاحاتی که به بار آورد او را به کابل فرستادند.

بنابراین دعواهای داخلی در تعیین سفیر تاثیر دارد. ضمن اینکه سفیران هم شأن و منزلت پیدا می‌کنند و هم وضعیت مالی خوبی به همراه دارد. چون سفیران هم حقوق خوبی دریافت می‎کنند و هم در برخی کشورها بودجه‎هایی دارند که صرف مسائل فرهنگی و مهمانی و برگزاری نمایشگاه‌ها و مسائل مشابه می‌کنند و دست‎شان باز است. قبل از انقلاب نیز همینطور بود. حالا یکی می‌تواند استفاده بهینه کند و عده‎ای هم می‎توانند با فاکتورسازی بخشی از این بودجه‌ها را در جیب‎شان بگذارند یا جایی که به نفع‎شان هست خرج کنند. وقتی کسی در رُم سفیر می‎شود و بعداً به پست‎های بهتر در وزارت خارجه می‎رسد موضوع تا حدود زیادی حیثیتی نیز می‎شود و بحث رقابت فردی و جناحی خیلی برای این مقام نقش دارد.

-بعد از خروج آمریکا از برجام وقتی عملکرد سفیر آمریکا در آلمان را بررسی می‌کنیم می‌بینیم چقدر در پیشبرد سیاست خارجی آمریکا در آلمان و حتی اروپا نقش دارد؛ از دیدارهای او با مدیران کارخانه‎های بزرگ آلمانی و توجیه آن‎ها برای خروج از بازار ایران تا رایزنی‎های وی با دولت آنگلا مرکل. خلاء چنین سفیرانی در دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی محسوس است، آیا این ضعف وزارت خارجه‌ نیست؟ آیا جمهوری اسلامی  تا کنون سفیرانی با قابلیت بالا داشته؟

-یکی از سفیران با نفوذ جمهوری اسلامی در اروپا علی آهنی بود. او وقتی در رُم بود عملاً مذاکرات اتحادیه اروپا با سفیر ایران در بروکسل نبود بلکه با وی مذاکره می‎کردند و نقش سوپرسفیر را داشت. در حال حاضر اما چنین سفیری نمی‎بینم دلیل آنهم این است که وزارت خارجه و شخص وزیر می‎خواهد همه جا کنترل مستقیم داشته باشد و حتی به سفرای خود هم اطمینان ندارد؛ شما می‌بینید برای کوچکترین مسائل خود ظریف سوار هواپیما می‎شود و این طرف و آن طرف می‎رود! هیچوقت وزرای خارجه آنقدر سفر نمی‎کردند که ظریف سفر می‎کند! سفیر آمریکا در آلمان دقیقاً در بین تمام سفرای ایالات متحده نقش اصلی را بازی می‎کند. حدود ۲۰ سال پیش در زمان کلینتون نیز این نقش را گاردنر سفیر آمریکا در ایتالیا به عهده داشت. نقش مسائل اقتصادی بسیار مهم است. اینکه شرکت‎های آلمانی از تحریم‎های آمریکا پیروی کنند بسیار مهم است و حتی وزیر خزانه‌داری و همچنین برایان هوک چند بار به آلمان سفر کردند.

-آیا می‎شود گفت چون فرمان وزارت خارجه و کنترل سیاست خارجی جمهوری اسلامی در دست علی خامنه‎ای و اطرافیان اوست، جایگاه وزارت خارجه و سفیران تا این حد افول کرده؟

-می‎تواند چنین باشد، چندین نهاد زیر پر و بال خامنه‎ای و «بیت» وی هستند که در مورد سیاست خارجی تصمیم‌گیری می‎کنند و حرف آخر را می‎زنند. یکی از آنها نهادی است که کمال خرازی مسئولیت آن را به عهده دارد و دیگری نهادی است که مسئولیت‌اش به عهده علی‌اکبر ولایتی است. درواقع در «بیت رهبری»  چند وزارت خارجه موازی وجود دارد.

-در سال ۸۸ در جریان اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری تعدادی از سفارتخانه‎های کشورهای اروپایی از جمله سفارت آلمان و انگلیس در اعتراض به سرکوب معترضان تا مدت‌ها فعالیت خود را به تعویق درآوردند و وزارت خارجه‎‌ی کشورهای اروپا به جمهوری اسلامی به خاطر برخوردهای شدید با تظاهرکنندگان هشدار می‌دادند. اما از دی‎ماه سال ۱۳۹۶ که اعتراضات سراسری شروع شد و اتفاقاً فراگیرتر و پایدارتر نیز هست، نه تنها انتقادی از سوی اروپا نمی‌شنویم بلکه در تلاش برای خدمات بیشتر به رژیم ایران هم هستند! دلیل این تناقض آشکار در سیاست خارجی اروپا چیست؟

-ما نباید بدون در نظر گرفتن سیاست این کشورها در قبال ایران مواضع آنها را بررسی کنیم. در حال حاضر اروپا اگر بخواهد بیش از حد در باره‎ی مسائل داخلی ایران به جمهوری اسلامی اعتراض کند عملاً به نوعی از سیاست‎های آمریکا پیروی کرده و اروپا نمی‎خواهد این کار را کند. مسئله ایران برای اروپایی‌ها به یک مسئله حیثیتی تبدیل شده، یعنی حاضر نیستند از آمریکا پیروی کنند. مسئله اقتصادی جداست چون شرکت‌ها و نهادهای مالی خصوصی‌اند و به دولت‌های اروپایی ربطی ندارند و منافع خود را می‎سنجند اما دولت‎ها با آمریکا همصدا نمی‎شوند چون تبعیت از آمریکا قلمداد می‎شود. رسانه‎های ایتالیایی در روزهای اخیر نوشتند که اگر قرار باشد در مورد تحریم‎های ایران با آمریکا همصدا شویم عملاً با دست‌های خودمان اروپا را کُشتیم و ذلیل کردیم!

بنابراین باید مواضع اروپا در قبال ایران در چارچوب مناسبات داخلی کشورهاشان بررسی شود. اتفاقاً در موضوع تروریسم اروپا جواب بسیار محکمی به حکومت ایران داد و تحریم‎هایی وضع کرد و قرار است باز هم تحریم‎های دیگری وضع کند.

اینکه در ایران تظاهرات کارگری انجام می‌شود، مسئله داخلی کشورهای اروپایی نیست. سیاستی که دولت‎های اروپایی در قبال مسائل کارگری ایران اتخاذ کرده‌اند، چه حمایت بکنند چه نه، در انتخابات بعدی این کشورها تاثیر ندارد ولی اگر در مقابل آمریکا عقب‎نشینی کنند در انتخابات بعدی خودشان تاثیرگذار است! یا اگر در مقابل طرح‎های تروریستی جمهوری اسلامی در شهرهای اروپایی واکنش نشان ندهند در آرای انتخابات آینده کشورهای اروپایی تاثیر دارد. بنابراین اینها اولویت‎های خودشان را دارند از جمله عدم پیروی از آمریکا و جلوگیری از فعالیت‎های تروریستی ایران در اروپا. حمایت از تظاهرات کارگری ایران یا اعتراض معلمان اولویت هیچ کشور اروپایی نیست چون برای آنها رأی نمی‎آورد!

راب مک‌ایر سفیر انگلیس در تهران که ششم خرداد سال ۹۷ استوارنامه خود را تقدیم ظریف کرده بود، برای تقویت جایگاه روحانی و جمهوری اسلامی بار دیگر در اوج تظاهرات تهران استوارنامه خود را نهم مرداد تقدیم روحانی کرد! او در شرایطی که مردم از گرانی به ستوه آمده بودند و بازارها کساد بود از شلوغی بازار توییت می‎کند!

-فکر نمی‎کنید اگر اعتراضات اخیر اهواز و اصفهان در تهران می‌بود یا تظاهرات تهران ادامه‎دار می‌شد برای اروپایی‎ها اهمیت پیدا می‌کرد؟ مثل تظاهرات جنبش سبز در سال ۸۸ که اروپایی‎ها حمایت کردند.

-نه، چون در سال ۸۸ آمریکا پشت تظاهرات نبود. اگر یادتان باشد شعاری سر داده شده «اوباما، اوباما یا با اونا یا با ما» آن زمان آمریکا سمت حکومت بود و اروپا نقش مقابل را بازی می‎کرد. ببینید، آمریکا و اروپا اکثراً با هم به نوعی در رقابت‎اند و گاهی هم نقش پلیس خوب و بد را بازی می‎کنند. ایران یکی از کشورهایی است که بین  اینها در موردش رقابت وجود دارد. بنابراین مواضع آنها متقاوت خواهد بود. در سال ۸۸ حمایت دولت و مردم ایتالیا از جنبش سبز بی‎سابقه بود. در مسابقات ورزشی و تئاتر و سینما و کنسرت‌ها مردم با دست بند سبز رفت و آمد می‎کردند. حتی مجسمه داوود که نماد فلورانس است سبز شد.

حمایت از جنبش سبز در مراسم فرش قرمز شصت و ششمین جشنواره ونیز در سال؛ هشت سپتامبر ۲۰۰۹

حتی عکس زندانیان و جانباختگان در ایران سردرِ وزارتخانه‎ها قرار گرفت و سیاستمداران اروپایی از اتومبیل خود پرچم سبز آویختند اما الان یک کلمه نمی‎نویسند؛ در تهران هم اعتراض می‌بود باز نمی‎نوشتند. برای اینکه الان آمریکا از تظاهرات حمایت می‎کند. مطمئن باشید اگر آمریکا از تظاهراتی که از دی‎ماه آغاز شد حمایت نمی‎کرد اروپایی‎ها حمایت می‎کردند!

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=138679

14 دیدگاه‌

  1. Payman Jahanbin

    Beite Rahbary ! That ls all folks ! That was the JOKE. The real JOKE

  2. داریوش

    خمینی دجال از فرانسه آمد، اروپایی ها همیشه بدنبال استعمار بودند آخوند بهترین ابزار برای استعمار گران است

  3. ناشناس

    ترقی و تداوم مقام ظریف از کم سوادی وکم سابقگی بقیه است.شما خواهید دید که در انتخابات ریاست جمهوری آینده کاندید خواهد شد و احتمالاً رئیس جمهور آینده اسلامی خواهد بود؛ نوشتم احتمالاً چون گمان نمی کنم این رژیم و این سیستم حکومت عهد عتیق تا آن زمان دوام بیاورد

  4. بیداد

    سه:
    از سوی دیگر، مهره‌های کاشته شدۀ کشورهای دیگر در رأس جناح اصولگرا، که آنزمان در پیمان اخوت نانوشته با یکدیگر بسر می‌بردند، قصد داشتند تا با بدست آوردن دولت، قدرت را یکدست کنند. اشتباه اوباما در حمایت از آنها (بدلیل عدم شناختِ درستِ مشاورانش)، کفه ترازو را بسرعت به سود اصولگرایان برگرداند.
    چون دست آمریکا از اقتصاد ایران خالی ماند، لذا رئیس جمهور بعدی، زیرِ میزِ توافق برجام زد! امروز اروپا، هنوز امید آن دارد تا جای پایش را در بازار ایران از دست ندهد، بهمین دلیل سعی در حفظ برجام میکند. ضمناً بحث‌های حیثیتی و غیره، خوراک روزنامه‌هاست، تا وجهه‌ای انسانی و حقوق بشری به این بازار مکاره اقتصاد و سیاست بدهند.

  5. بیداد

    دو:
    درخصوص حمایت اروپا از ایران، مصاحبه شونده محترم بدرستی اشاره کردند که سیاست رهبران کشورهای اروپایی بر محور خرید رأی در دوره بعدی می‌چرخد. که موفقیت در حیطه اقتصاد نقش مؤثری در گرفتن رأی بالاتر دارد. لذا صِرف مخالفت با آمریکا بنظر نمی‌رسد پرامتر مهمی برای جمع کردن رأی باشد. اروپا، در دورۀ خاتمی، منافع بسیاری از بازار ایران را نصیب خود کرد. بهمین دلیل از جنبش سبز که حامیانی از دولت اصلاحات را در خود داشت حمایت کرد. در آن زمان اوباما با علم به اینکه قدرت در دستان خامنه‌ای و اصولگرایان است، سعی کرد تا با حمایت از آنها، در رقابتی تـنگاتـنگ با بلوک شرق و کشورهای اروپایی، تمام یا دستکم بخش وسیعی از بازار ایران را از آن خود کند.

  6. بیداد

    یک:
    در پیشگفتارِ متن مصاحبه فوق، بدرستی اشاره شده که: -سفارتخانه‎های جمهوری اسلامی … خانۀ تیمیِ اطلاعاتی‌ها و امینتی‎ها برای توطئه و ترور است-.
    جناب رأفت معتقدند که ستارۀ بخت ظریف با روی کار آمدن دونالد ترامپ افول کرد. بله! افول کرد، اما بنظر نمی‌رسد که دلیل آن ترامپ باشد! مردم ایران بخوبی می‌دانند که وقتی رئیس جمهور تدارکاتچی است، پس وزیر هیچ کاره است! ستارۀ بخت ظریف زمانی افول کرد که مردم دروغهای او را مبنی بر نبود زندانی سیاسی در ایران و … شنیدند، و با ناباوری و یأس از تلویزیون دیدند. ستاره بخت دولت مردان در هر کشور به درجه مردمی بودن آنها بستگی دارد.

  7. ناشناس

    جنبش سبز یک پروژه بود (سوروش ) حتى خانم شیرین نشاط هـم سبز شد
    در ان پروژه دعوا راى من کو ؟ بود ( جناحى ) و در تهـران
    ولى جنبش خود جوش دى ماه سراسرى بود ادامه دار و جناحى نیست ( شاه شاه رضا شاه ) شعار مردم بود
    بنابراین اروپا هـم حمایت نمیکند جون با منافع ش یکى نیست (خواستار براندازى نیستند )

  8. عسگرآقا

    به ” گمراه ” گفتند :» اسمت چیست ؟ « گفت: » رهبر! «

    حتما این ضرب المثل راشنیده اید که گویند : » برعکس نهند نام زنگی، کافور! «… سابقاً اکثر ، ” غلامان سیاه ” را نام کافور میدادند در صورتیکه ” کافور ” سپید رنگ است! این مثل در مورد اشیاء یا اشخاص گفته می شود که بر خلاف آنچه هستند شهرت یافته اند. به دیگر سخن وقتی کسی صفتش مخالف اسمش باشد ( مانندکچلی که اورا زلف علی و امثال آن نامند) . بهر روی این مثل را کنایه از القاب بزرگ و اسامی خوبی است که به اشخاص فرومایه و شریر میدهند. در ایران نیز به غلط، سر دسته الیگارش ملایان قاتل، دزد، امام گمراهان و کذابان را » رهبر « نامند.

  9. -3

    …..دروغ و ریا و شانتاژ و رکود و بیکاری وگرانی و تورم و….. ناشی از سیاستهای ضد مردمی انها با نام پشتبانی از مردم ، نصیب اکثر مردم گرفتار ایران طی این چهل سال شده است . اموال انها را در بانکهایشان و راحتی ورود انهاو رادیو و تلویزیون تحریم نشده وعدم حمایت واقعی از مبارزات مردم و دهها معامله پنهانی رسوا شده و……..داشته اند ؟!!
    طی این نه سال گذشته کدام کشور اروپایی به اقای ظریف در مورد حصر و بازداشت موسوی و کروبی اعتراض نموده است ؟انهم پس از رسوایی وافشای ۸ میلیون رای تقلبی توسط برادر ریس جمهور اسبق ؟!
    این واقعیات تلخ را مردم با پوست و گوشتشان لمس کرده و بدین سبب کاملا به انها بی اعتمادو به حمایتهای گفته شده انها طی ماه های اخیر هم بی اعتنا هستند !

  10. - 2

    …..صمیمانه و بسیار گسترده و گرم است . وجود و حضور راحت و بدون درد سر هزاران نفر از فرزندان ملاها و حکومتیان جمهوری اخوندی در امریکا و کانادا و سراسر اروپا و…..با بردن بدون دردسر و راحت میلیاردها دلار از ثروت این مردم گرفتار به ان دیار و عدم افشای انها ،یکی از دلایل محکم ان میباشد . فرزندان اکثر روسای جمهور اخوندی در انجا ساکن میباشند ؟!!( رفسنجانی – خاتمی – روحانی و…….نوه های خمینی و……در طی این چهل سال )
    اما بر عکس انها قانون را طوری برای مردم عادی کشورمان برای مهاجرت و مسافرت درست کرده اند که حتی مادر و پدر بزرگهای ایرانی برای دیدن فرزندانشان در خارج از کشور هم با دردسر و گرفتاری فراوان مواجه میباشند .! ……..

  11. شباهنگ

    ۳
    تمام سفرای اروپایی حاضر در جلسه با اینکه دیپلمات بودند و باید ظاهر قضیه را حفظ میکردند به وضوح نگران از دست دادن این سفره گسترده بودند و البته با شروع مذاکرات خانم فلورچه باید سالن را ترک میکرد و ما هم محروم از صحبت ها و تصمیمات آنها . منظور اینست که اروپا با تمام وجود پشتیبان این رژیم در مقابل امریکا است و نمیخواهد این بازار معامله با طرفهای ابله و رشوه گیر را که مانند دوران قاجار با کمی رشوه ایران را به حراج میگذارند از دست بدهد و تازه چیزی که ما دیدیم نوک کوه یخ بود .

  12. شباهنگ

    ۲
    ضمن این دیدار آنها با هم به دیدن گاوداری مدرن و عظیمی رفتند که ۱۳۰۰۰ راس گاو هلندی با تمام ابزار و ادوات مهم از هلند بر پا شده بود و از خدمات فنی هلند بهره میبردند , خانم سفر دایما ابراز نگرانی میکرد که اگر ترامپ اعلام کند از برجام خارج میشود تکلیف ما چیست چون ما سومین شریک بله درست نوشتم سومین شریک تجاری ایران هستیم و… سپس فردای آنروز مشترکا پای سخنرانی ترامپ نشستند و بعد هم سفیر اعلام کرد فردا همه سفرای اروپائی در سفارت بلغارستان جلسه دارند که البته فلورچه هم با آنها رفت .

  13. ضد انقلاب - 1

    در مطلب مربوط به سوال اخر در مورد رقابت اروپا و امریکا نسبت بهخواسته های مردم ایران باید متذکر شد که اکثر مردم ایران متفاوت از گذشته بسیار دانا و هوشمند در زمینه مسائل سیاسی شده اند .
    اگر بگوییم که در قبل از انقلاب یک اقلیت کوچک در کشور به مسائل سیاسی و پشت پرده شناخت داشته و اکثریت مردم در بی خبری محض گرفتار بودند یک واقعیت انکار ناپذیر است ولی امروز اینگونه نیست و حتی افراد از قشرهای پایین جامعه هم در مورد سیاست داخلی و جهانی اظهار نظر نسبتا خوبی انجام میدهند که از نکات بسیار مثبت این زمانه است .
    اکثریت مردم معتقدند که دولت های امریکایی و اروپایی روابطشان با سران حکومت اسلامی بسیار مستحکم و …..

  14. شباهنگ

    ۱
    در کشور هلند خانم گزارشگری به نام فلورچه فعالیت میکند که برنامه های جالبی تهیه میکند مثل سفر به نقاط در افتاده جهان و… این خانم هلندی جدیدا برنامه ای تحت عنوان دیدار با سفرای هلند تهیه کرده که بسیار جالب است و در ان ضمن دیدار با سفیران هلند در کشور های مختلف به ارزیابی موقیعت روابط با ان کشور هم میپردازد . دومین قسمت این برنامه سفر به ایران و دیدار با سفیر هلند که یک خانم است بود و این دیدار درست در آستانه انتظار برای سخنرانی ترامپ در مورد تحریم ها انجام گرفت .

Comments are closed.