کریسمس و سال نو میلادی در میان ایرانیان

سه شنبه ۴ دی ۱۳۹۷ برابر با ۲۵ دسامبر ۲۰۱۸


آدوم صابونچیان – از سال‌های دور، قبل از انقلاب اسلامی، جشن‌ها و پارتی‌های سال نو در ایران مختص مسیحی‌ها نبود. مسلمان و مسیحی و بی‌دین، و یادمان نرود خارجی‌های مقیم ایران، در کنار همدیگر در هتل‌هایِ شیک بین‌المللی و کلوب‌ها و کاباره‌هایِ شهرهای بزرگ، رقص و پایکوبی‌کنان به استقبال سال نو میلادی می‌رفتند. گروه‌های موسیقی پاپ ایرانی و خارجی دراین جشن‌ها فضا را گرم می‌کردند و مهمانان را به رقص وا می‌داشتند. در ایران آن زمان این جشن‌های پر زرق و برق فرصتی بود برای نشان دادن همراهی طبقه متوسط نوین ایرانی با آخرین مُدها و آخرین تحولات موسیقی پاپ و آخرین مدل‌های رقص‌های غربی.

در این میان نباید داد و ستد فرهنگی بین ایران و غرب را که بیشتر از طریق حضور دانشجویان ایران در کشورهای غربی تحقق می‌یافت از نظر دور داشت. در آخرین سال‌های قبل از انقلاب تعداد دانشجویان ایرانی در کشورهای غربی به شدت افزایش پیدا کرده بود. این دانشجویان  با اقامت چند ساله در این کشورها خواه ناخواه  تحت تاثیر آداب و سنن و فرهنگ کشورهای مسیحی قرار می‌گرفتند و برخی از این رسوم را در بازگشت با خود به ایران می‌آوردند و درکنار عوامل دیگر، موجب حضور و نفوذ قویتر فرهنگ غربی در شهرهای بزرگ ایران می‌شدند.

ناگفته نماند که ماهیت غیرمذهبی جشن سال نو میلادی نیز، در تمایز با جنبه دینی کریسمس (که زادروز عیسی مسیح قلمداد می‌شود) کمک می‌کرد تا  پیروان ادیان و مذاهب و اقوام و ملل مختلف در ایران راحت‌تر گرد هم آیند  و به اتفاق هم به استقبال تحویل سال نو میلادی بروند.  تنوع و تکثر قومی‌ و دینی در ایران و تبلور آن در جشن‌های آن زمان بسیار زیبا و دلپذیر بود.

با وقوع انقلاب اسلامی‌ در ایران، این جشن‌ها و مهمانی‌ها از سپهر عمومی‌ جامعه به یکباره حذف شدند و بیشتر به صورت غیرعلنی و زیرزمینی در آمدند. البته بعد از فروکش کردن تب و تاب سال‌های نخستین انقلاب اقلیت‌های مسیحی اجازه یافتند جشن‌ها و مهمانی‌های سال نو را در مجامع و کلوب‌های ویژه خود برگزار کنند. با این حال سیاست حاکم آپارتاید دینی، اکیداً ورود غیرمسیحیان و به‌خصوص مسلمانان را به این جشن‌ها ممنوع کرد. این رویه با توجه به اینکه عدم رعایت آن زیان‌های فراوانی می‌تواند داشته باشد از سوی مدیران محافظه‌کار مسیحی بدون کم و کاست رعایت می‌شود. البته به یقین در ایران کنونی در مهمانی‌هایِ خانگی و به اصطلاح «زیرزمینی» به مناسبت سال نو هنوز هم  پیروان ادیان و مذاهب  و اقوام مختلف در کنار هم به استقبال سال نو می‌روند. تغییر عمده همانا به صورت غیرعلنی درآمدن معاشرت  و نشست و برخاست اقوام و پیروان ادیان مختلف  و شرکت در چنین جشن‌هایی است. یعنی زیر پوست شب حکایت دیگری جریان دارد.

و اما در مورد آیین کریسمس در ایران؛ تا چندین سال پیش، کریسمس عمدتاً جشن مخصوص اقلیت مسیحی در ایران بوده است. این جشن با توجه به اکثریت داشتن ارامنه در میان مسیحیان ایران، در تمایز با اکثریت مسیحیان دنیا چند روز بعد از سال نو در روز ۶ ژانویه جشن گرفته می‌شود. به همین دلیل نیز حال و هوای کریسمس دیرتر از کشورهای اروپا و آمریکا به ایران می‌رسد. از دیرزمان در محله‌های مسیحی‌نشین شهرهای بزرگ ایران، به‌خصوص در تهران، با فرارسیدن کریسمس و سال نو با عرضه‌ی تزییناتی مانند مجسمه بابانوئل و درختان کاج در خیابان‌ها و در مغازه‌های لوکس‌فروشی و گل‌فروشی حال و هوای این جشن فضا را می‌انباشت. در سال‌های گذشته اما تغییری آشکار در این وضعیت پیش آمده و آن اینکه با وجود ماهیت دینی کریسمس،  حال و هوایی که شرح‌اش رفت به تدریج به بیرون از محله‌های مسیحی نیز راه یافته است. با عرضه‌ی تزیینات کریسمس در مراکز خرید، به خصوص در شمال تهران، نمادهای این جشن در این ایام به صورت گسترده‌تر و آشکارتری به چشم می‌آید. به گفته‌ی مغازه‌داران، مشتریان چنین تزییناتی بیشتر غیرمسیحی هستند زیرا مسیحیان بطور سنتی خریدهای ویژه این ایام را از مغازه‌داران مسیحی می‌کنند.

ولی چه اتفاقی افتاده است؟ برخی با نگاهی از بالا، رواج گرایش به برگزاری این آیین و خرید‌های مربوطه را صرفاً  با دنباله‌روی و تقلید از غرب در میان ایرانیان توضیح می‌دهند.  اما جامعه‌شناسان عوامل مختلفی را در رواج این آیین و استقبال ایرانیان غیرمسیحی از آن دخیل می‌دانند. در صدر آنها  تاثیر رسانه‌های جهانی و فضای مجازی است. در کنار این پدیده و در تکمیل آن، علاقه و پذیرا بودن نسبت به فرهنگ غربی را  می‌توان نوعی واکنش منفی به سنت‌گرایی و انزواگرایی حاکم دانست. قشرهای تازه و نسل‌های نوین جامعه که وابستگی شدیدی به فضای مجازی و رسانه‌های جهانی پیدا کرده‌اند می‌خواهند خود را  در پیوند و هماهنگی با جهان بیرونِ پویا و پیشرو حس و تعریف کنند و بُعد تعلق جهانی خود را نشان دهند. به عبارت دیگر، طبقه‌ی متوسط  با این خرید‌ و تزیین درخت کاج و شرکت در حال و هوای کریسمس و عکس گرفتن با بابانوئل در خیابان تمایل خود را برای بیان تعلق طبقاتی خود و رسیدن به جایگاهی به نمایش می‌گذارد که ویژگی‌اش پیش از انقلاب در ایران، گرایش و ابراز علاقه به دستاوردهای فنی و فرهنگی غرب بود.

این تغییر در ایران کنونی را در عین حال باید تا حد زیادی به گسترش و تسریع فرآیند جهانی شدن و حضور پُر هیبت رسانه‌های جهانی و شبکه‌های اجتماعی نیز نسبت داد. جنبه دیگر قضیه حضور شمار کثیری از ایرانیان در برون‌مرز و به‌خصوص در آمریکا و کشورهای اروپایی است. اگر قبل از انقلاب تعداد ایرانیان در غرب که عمدتا دانشجو بودند فقط به چند هزار تن می‌رسید در حال حاضر تخمین زده می‌شود که بیش از ۵ میلیون ایرانی در  کشورهای غربی زندگی می‌کنند. اگر هم تعداد قابل توجهی از این جمعیت مهاجر  دیگر بستگانی در ایران نداشته باشند و ارتباط کمی‌ با کشور خود داشته باشند ولی نمی‌توان تصور کرد که برای اکثریت ایرانیان مهاجر چنین باشد. به این ترتیب حضور و اقامت در کشورهای دیگر، داد و ستد و تفاهم فرهنگی را بین ایرانیان درون‌مرز و برون‌مرز تقویت کرده است.

نکته جالب دیگر این است که با توجه به  گسترش ارتباطات جهانی حال و هوای ایام کریسمس نیز از نظر زمانی هماهنگی بیشتری با آغاز این جشن‌ها در کشورهای غربی پیدا کرده است. به این ترتیب که از اواسط ماه دسامبر که تزیینات کریسمس در کشورهای غربی به بازار می‌آیند و شهرها عطر و طعم کریسمس به خود می‌گیرند، در ایران نیز حال و هوای کریسمسی آغاز می‌شود.

حضور و تاثیر فرهنگ غربی و برگزاری شماری از آیین‌های مسیحیان طبیعتاً در میان ایرانیان مقیم کشورهای غربی بسی بیشتر است. فرزندان این خانواده‌ها از کودکستان و مدرسه  با این جشن‌ها و مراسم مختلف آشنا می‌شوند. خانواده‌ها نیز در کنار حال و هوای شهرها و همچنین مدارس در این ایام تلاش می‌کنند تا فرزندانشان که قرار است در این کشورها زندگی کنند بیشتر با این آیین‌ها و فرهنگ آشنا شوند.

ناگفته نباید گذاشت که در کنار خانواده‌هایی که غیرمذهبی و بدون اعتقادات دینی هستند و بیشتر برای جشن و شادی و دیدار و معاشرت با دوستان و بستگان خود کریسمس را برگزار می‌کنند، اقلیتی از خانواده‌های ایرانی در غرب نیز به مسیحیت گرویده‌اند. برای اینان برگزاری کریسمس و مراسم آن جنبه مقدس و دینی دارد و عدم برگزاری آن گناه شمرده می‌شود. البته این در مورد اقلیتی از ایرانیان در داخل کشور هم صادق است که عمدتا از روی باورهای دینی مراسم کریسمس را برگزار می‌کنند.

برگردیم به برون‌مرز و تغییراتی که زندگی در کشورهای غربی در زندگی مهاجران در این ایام به وجود آورده است. گفتیم که ارامنه در اکثریت خود کریسمس را در ۶ ژانویه جشن می‌گیرند. زندگی در غرب و تاثیر فضای این ایام باعث شده است که اکثریت مطلق ارمنیان مقیم کشورهای غربی هم ۲۵ ژانویه را جشن بگیرند و هم ۶ ژانویه را. به بیان دیگر، پیامبر مسیحیان دارای دو و حتی بیشتر از دو تاریخ تولد است زیرا ارتدکس‌های روسی هم کریسمس‌شان با بقیه مسیحیان فرق می‌کند و روز ۱۳ ژانویه آن را جشن می‌گیرند.

می‌خواهم این مطلب را با نقل خاطره‌ای کوتاه به پایان برسانم. چند سال پیش برای شب کریسمس به منزل یکی از دوستان دعوت شده بودیم. خانم خانواده، هر چند بی‌حجاب ولی مسلمان مؤمنی است که نمازش همیشه سر جایش است. وقتی  زنگ خانه را زدیم مرد خانواده در را باز کرد و با این جمله که همسرش «ترکی» turkey (بوقلمون) را گذاشته و رفته نمازش را بخواند از ما استقبال کرد. این جمله هر چند در ابتدا برای ما غریب بود ولی بعد‌ها متوجه شدیم که نتیجه اجتناب‌ناپذیر تاثیر متقابل فرهنگ‌هاست. فرهنگ‌های متفاوت می‌توانند حتی در درون یک خانواده همزیستی و آمیزش داشته باشند بدون آنکه به جدل‌و درگیری بی‌فایده و فرسایشی تبدیل شود.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=141157