مدیر کنفرانس امنیتی مونیخ، پنجشنبه ۲۷ دیماه، در واکنش به دستگیری یک فرد دوتابعیتی در ارتش آلمان به اتهام جاسوسی برای جمهوری اسلامی گفته رژیم ایران با چنین رفتارهایی تنها حفظ برجام را سختتر خواهد کرد.
به گزارش رویترز، ولفگانگ ایشینگر مدیر کنفرانس امنیتی مونیخ و سفیر پیشین آلمان در واشنگتن در واکنش به دستگیری یک دوتابعیتی افغانی- آلمانی به اتهام جاسوسی برای ایران، این اقدامات از سوی ایران را محکوم کرد.
او میگوید «انتظار داشتن از ایران و سایر کشورها برای دست کشیدن از فعالیتهای جاسوسیشان تصوری واهی است» اما تاکید کرده «ایران باید آنقدر باهوش باشد که دریابد درحال خودزنی است چرا که اقدامات آنها باعث ضربه زدن به شرایط برجام خواهد شد.»
ایشینگر در عین حال هشدار داد که اروپا نباید همچون آمریکا از این توافق خارج شود چون هدف برجام فقط توقف فعالیتهای هستهای ایران بوده و نه رفتار آن در منطقه و یا فعالیتهای جاسوسی آن کشور.
او در عین حال اعلام کرد محمدجواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی و حدود صد مقام سیاسی و امنیتی دیگر امسال در کنفرانس امنیتی مونیخ که از ۱۵ تا ۱۷ فوریه برگزار خواهد شد شرکت میکند.
آنگلا مرکل صدراعظم آلمان، امانوئل ماکرون رئیسجمهوری فرانسه، مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا، عبدالفتاح السیسی رئیس جمهوری مصر و سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه از جمله مقاماتی هستند که در این کنفرانس شرکت خواهند کرد.
«عبدالحمید. س» که ۱۵ ژانویه خبر بازداشت او رسانهای شد یک دوتابعیتی افغانستانی- آلمانی است که به اتهام جاسوسی برای وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران دستگیر شده و دادستانی آلمان در حال رسیدگی به پرونده اوست. او مترجم و مشاور منطقهای ارتش آلمان بوده است.
دولت آلمان میگوید موضوع بازداشت این جاسوس را از طریق سفارت جمهوری اسلامی ایران در برلین پیگیری کرده است.
اینکه ایشینگر به عنوان یکی از تئوریسینهای امنیتی اروپا هشدار میدهد که رهبران اروپایی نباید از برجام خارج شوند و هدف توافق اتمی که سال ۲۰۱۵ تصویب و پس از مدتی اجرایی شد «فقط توقف فعالیتهای هستهای ایران بوده و نه رفتار آن در منطقه و یا فعالیتهای جاسوسی آن کشور» این احتمال را زیاد میکند که کشورهای اروپایی مستقیم و یا از طریق واسطه مثل مقامهای سیاسی روسیه و چین یا حتی عمان بستهای تازه به ایران پیشنهاد دهند که از یکسو برجام همچنان حفظ بماند و از سوی دیگر محدودکننده فعالیتهای خرابکارانه رژیم و اقدامات ضدامنیتی در خاک اروپا باشد و همچنین شرایطی برای نشاندن ایران و آمریکا پای میز مذاکره فراهم کند. البته این موضوع جدیدی نیست و بلافاصله پس از خروج آمریکا از برجام مطرح شد.
زمانبندی معنادار کنفرانس ورشو
کنفرانس امنیتی مونیخ از ۲۶ تا ۲۸ بهمن ۹۷ برگزار میشود و طبق آنچه مایک پمپئو اعلام کرده، کنفرانس ورشو با محور بررسی تهدیدات رژیم ایران در روزهای ۲۴ و ۲۵ بهمن برگزار میشود. اینکه آمریکا برای تعیین زمان برگزاری کنفرانس ورشو تنها یک روز پیش از کنفرانس مونیخ برنامهریزی کرده میتواند دلایل ویژهای داشته باشد.
از یکسو افزایش احتمال مشارکت رهبران و مقامهای عالی کشورهای مختلف جهان در کنفرانس لهستان مطرح میشود چون بطور معمول بسیاری از کشورهای دنیا هر سال در سطح عالیترین مقامهای خود در کنفرانس مونیخ شرکت میکنند و از نظر بُعد مسافت و زمان این بهانه را از رهبران و وزاریی که به هر دلیل ممکن بود از حضور در کنفرانس ورشو شانه خالی کنند میگیرد.
در عین حال زمان برگزاری کنفرانس ورشو و مونیخ به شکلی است که بهتر میتوان تشخیص داد متحدان آمریکا در اعمال فشار حداکثری به ایران کدام دولتها هستند.
تجربه نشان میدهد کنفرانس امنیتی مونیخ محلی برای رد و بدل کردن پیامهای محرمانه نیز هست. در جریان این کنفرانس مقامهای سیاسی و امنیتی کشورهای مختلف میتوانند به سود و زیان یکدیگر به لابیگری بپردازند، یارکشی کنند و یا برای زیر فشار قرار دادن کشوری دیگر به توافق و هماهنگی برسند. اینها در مجموع مسائلی است که زمینههای آن میتواند در کنفرانس ورشو فراهم شود.
ظاهرا آمریکا تاریخی را برای برگزاری کنفرانس لهستان انتخاب کرده که مسائل مطرح شده در ورشو بتواند در کنفرانس امنیتی مونیخ نیز اثرگذار باشد.
یارکشی پیش از کنفرانس ورشو
بنیامین نتایاهو نخست وزیر اسراییل نخستین رهبری است که پمپئو رسماً در رسانهها از او برای شرکت در کنفرانس ورشو دعوت کرد. اما به نظر میرسد او فراتر از یک مهمان به رهبران آمریکا کمک میکند تا بتوانند کشورهای بیشتری را، از جمله در میان کشورهای عربی و اروپای شرقی، برای دعوت به لهستان فرا بخواند.
ویوریکا دانسیلا نخست وزیر رومانی در روزهای اخیر در سفر به تلآویو با نتانیاهو دیدار کرده است. این دو در مورد موضوعات مختلف صحبت کردند از جمله انتقال سفارت رومانی از تلآویو به اورشلیم و مسائلی در مورد امنیت اسراییل، خاورمیانه و جنگ سوریه. همزمان رژیم ایران هم بیکار ننشست و برای نخستین بار خبری در مورد واردات دام زنده از رومانی در رسانههای داخلی منتشر کرده است!
همچنین روز جمعه منابع خبری اسراییل از سفر افسران بلندپایه روسی به اسرائیل و دیدار آنها با امیران ارتش این کشور در مورد ریشهکن کردن سپاه «قدس» در سوریه گفتگو کردند. دوباره از آنطرف، همزمان لوان جاگاریان سفیر روسیه در تهران با روزنامه دولتی ایران مصاحبه کرده و گفته «تضعیف اتحاد ایران و روسیه در سوریهی پساداعش افسانه است!» مهدی سنائی سفیر جمهوری اسلامی در مسکو نیز از عزم مشترک تهران- مسکو برای ارتقای روابط اقتصادی- تجاری گفته و در متن مصاحبه به گوشههایی از انواع و اقسام باجهایی که رژیم حاضر شده برای ماندن در زیر چتر حمایتی روسها پرداخت کند اشاره کرده است.
شرایط مار و پلّه
وضعیت رژیم ایران شبیه بازی «مینچ» یا «مار و پله» شده است. نیروهای داخلی نظام که هر کدام در طول چهل سال گذشته به سهم خود در ایجاد چنین مخمصمهای نقش دارند در وضعیتی مشابه گرفتارند و هر قدر تلاش میکنند از پلهها بالا روند در نهایت از سیاستهای خودشان نیش میخورند و دوباره سقوط میکنند. مارهایی که در آستین افعیهایی مانند خودشان پرورش یافتهاند.
برگزاری کنفرانس ورشو چنان رژیم را تهدید و دستپاچه میکند که در روزهای اخیر تا حدودی بین جریانهای داخلی سیاسی «برای حفظ نظام» همسویی ایجاد کرده است. حسن خمینی نوه روحالله خمینی نزدیک به اصلاحطلبان در سخنانی معلوم نیست بر اساس کدام شواهد مدعی شده است «شکست نشست ورشو قطعی است!»
روزنامه کیهان چاپ تهران نیز روز شنبه تیتر اول خود را به کنفرانس ورشو اختصاص داده و با انتشار ترجمهای تحریف شده از مقالهای در روزنامه وال استریت ژورنال نوشته «اجلاس ضد ایرانی لهستان شروع نشده شکست خورد!» خلاصهی آنچه در این گزارش آمده این است که یک دیپلمات اروپایی به والاستریت ژورنال گفته اتحادیه اروپا به «یک ائتلاف ضدایرانی نمیپیوندد» و همین جمله حسین شریعتمداری و اصلیترین رسانهی ولیفقیه و «بیت رهبری» را به این باور رسانده که اروپا با آمریکا همسو نمیشود!
در هفتههای اخیر روزنامه کیهان تهران بطور میانگین روزانه دو سه مطلب درباره اروپاییها منتشر کرده و به نظر میرسد نویسندگان این روزنامه فراموش کردهاند که چقدر روحانی و ظریف را به خاطر اعتماد به اروپاییان به باد انتقاد گرفتهاند. تحریم واحدی از وزارت اطلاعات به دلیل مسائل تروریستی، بازداشت و اخراج دیپلماتهای ایرانی به اتهام مشارکت در توطئههای تروریستی، بازداشت جاسوسها و عوامل خرابکار جمهوری اسلامی، بیانیههایی که ضد آزمایشهای موشکی ایران اخیراً صادر شده، عدم ایجاد ساز و کار مالی (SPV)، خروج شرکتها و موسسات بانکی و مالی اروپا از ایران، مشارکت با آمریکا در تحریمهای اقتصادی و توقف خدمات سوئیفت به موسسات ایران نمونههایی از همکاریهای عملی اروپا با آمریکا در مقابله با رژیم ایران است که تا کنون حسین شریعتمداری و همفکران او با رمز «پُر از هیچ» از هر کدام برای حمله به دولت روحانی و به تصویر کشیدن شکست اصلاحطلبان در سیاست خارجی استفاده کردهاند.
ناگفته نماند که گویا رژیم ایران مانند بسیاری از مخالفانش کنفرانس لهستان را یک تلاش برای براندازی و تغییر نظام ارزیابی میکند. حال آنکه آمریکاییها به گفتهی خودشان و مقاماتی که این کنفرانس را نیز سازماندهی کردهاند روی براندازی نظام پافشاری ندارند اما بار روانی این تصور، فشار کنفرانس ورشو را بر شانههای خمیده و فرسودهی جمهوری اسلامی مضاعف کرده است.
جواد زریف(ظر-ایف) و سازمان اطلاعات ایران جاسوسهایی را در طول زمان به قیمت بالا اجاره کرده اند که در بطن هر دولت خارجی وجود دارند و این جاسوسان تا به امروز عملیاتی و دقیق بودند. اما در گیر و دار زمین زدن رژیم ایران توسط قدرتی که روز به روز جهانی تر و منسجم هر می شود” این جاسوسان به صورت جاسوسان دو جانبه در آمدند که به سازمان اطلاعات دیکته شده می فروشند. این بلایی ست که سر هر دیکتاتوری آمده و ناگزیر است.
یکی از بیماری هام افراد این نظام این است که فکر میکنند همه ابله و کم حافظه و بی بصیرت هستند، همین مرض دارد جان اینها را میگیرد
در مقاله پر از غلط و اشتباه ….چاپ شده در گویا نیوز از جانب شخصی بنام کریم…..از قول شاهزاده رضا پهلوی اورده است :
شخصا در ملاقاتهای خصوصی ام با اقای پهلوی در منزل ایشان در مریلند ………..
اما ادعای اقای پهلوی در رابطه با سازمان مجاهدین که حاضر به همکاری در سطح برابر با سلطنت طلبان و یا با دیگر گروه ها و شخصیت های اپوزیسیون نیستند ، کاملا درست است .
امیدواریم بالاخره پس از کش و قوس فراوان و بد و بیراه گفتن به همدیگر ( که باد هواست ) انها با هم متحد و ملت و کشور ایران را از دست ملاهای نابکار نجات دهند .
او سرسپردگی برده وار مارکسیست ها (همه انواع آن ) به روسیه را به خوبی در این صف بندی دو طبقه فرقه ای به وضوح آشکار می کند. حالا اگر اپوزیسیون واقعی ایرانی در شناختن و شناساندن این اصول گرایان مارکسیست روسی و اصلاح طلبان نقابدار آنها و بازی پلیس خوب و پلیس بد بین آنها به مردم ایران و دولتمردان بی تجربه غربی که طبیعتا شناخت دقیقی از ماهیت اینها ندارند ، تعلل کند فردای نیش خوردن دوباره و بازگشتن به عقب تر نباید به جای گوادلوپ و کارتر ، ورشو و ترامپ را مقصر جلوه دهند. دشمن ایرانیان اینجا بوده و هست :
درباره ی دو ادعای پهلوی طلبان ف. تابان
http://www.akhbar-rooz.com/idea_form.jsp?essayId=91017
تابان صادقانه می گوید او به برچسب روسی رژیم های کارگر کش و مردم کش نیکارگوا و ونزوئلا ، سرکوبگر فقر مطلق موشکی اتمی کره شمالی ، فقیر استبدادی فاسد و ناکار آمد ضد حقوق بشر و زنان کوبا و ویتنام و بولیوی ، فاسد ورشکسته مورد غضب مردم لولا ـ دیلما در برزیل ، شیمیایی ـ موشکی ـ نسل کش ویرانگر اسد ـ صدام ـ قذافی ـ میلوشویچ ـ تره کی ، دیکتاتورهای فاسد عقب مانده آسیای مرکزی ، بیش از کارنامه وحشتناک آنها و ماهیت کثیفشان اهمیت می دهد. او سرسپردگی برده وار مارکسیست ها (همه انواع آن ) به روسیه را به خوبی در این صف بندی دو طبقه فرقه ای به وضوح آشکار می کند. حالا اگر اپوزیسیون واقعی ایرانی در شناختن و شناساندن این اصول گرایان مارکسیست روسی و اصلاح طلبان نقابدار آنها و بازی
در دعوای جدید ایرانیان با ملاهای روسی ، مثل ۴۰ سال قبل و ۵۹ سال قبل تر از آن ائتلاف تاکتیکی با ملاها و اسد و قذافی را به هم صدایی با طبقه متوسط مردم و ائتلاف با سلطنت طلبان از هر نوع (حتی سوئدی) و جمهوری خواهان (همه انواع غیر روسی از آمریکا و اسرائیل تا فرانسه و آلمان و کره جنوبی ، تا اوکراین وبرزیل بولسونارو و مکزیک و لهستان و چک ، تا ترکیه و اندونزی) ترجیح می دهد. او آب پاکی را روی دست رفقای اصلاح طلب قلابی خودش در اتحاد جمهوری روسی خواهان میریزد و صریحا می گوید که دایره خودی ـ ناخودی چپ باید بسیار تنگتر باشد. طوری که مترقی ترین ، توسعه یافته ترین ، آزاد ترین ، دموکرات ترین جمهوری های جهان که روسی ، مارکسیست نیستند نتوانند از نظارت استصوابی چپ رد شوند.
نامه ای که نوشته نشد( نسخه امروزی مصطفی رحیمی) ۴۴۴ روز و عبرتی که گرفته نشد، رساله تابان و رساله خمینی. بیش از صد سال مبارزه مار و پله دموکراسی خواهی و حقوق بشر طلبی و دویدن برای رسیدن به حکومت قانون و بازگشت به خانه پایین تر فقط به خاطر عدم توجه به مارهای روسی و روسیه و مارکسیست های روسی ! من اینرا نمی گویم ! تاریخ معاصر این را نمی گوید ! گوش کنید به این اعتراف صادقانه و آزاد یک چریک ژاندارم کش در برلین فواد تابان در سایت اخبار روز که او چه نظامی برای ایران خواب دیده و دوستان و متحدین و هم چنین دشمنان و رقبای او چه اندیشه ها ، افراد ، گروهها و کشورهایی هستند. او تلویحا آشکار می کند که در دعوای جدید ایرانیان با ملاهای روسی ، مثل ۴۰ سال قبل و ۵۹ سال قبل تر از آن