نمایندگان مجلس شورای اسلامی، در نشست علنی سهشنبه سوم اردیبهشتماه، به بررسی طرح اقدام متقابل در برابر اعلام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان سازمان تروریستی توسط آمریکا پرداختند و ماده یک این طرح را تصویب کردند.
در ماده یک این طرح آمده است: «به منظور اقدام متقابل در برابر تصمیم و یا اقدام ایالات متحده آمریکا در تضعیف صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی و از آنجا که این رژیم بر خلاف اصول مسلم حقوق بینالملل، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را که مطابق اصل یکصد و پنجاهم (۱۵۰) قانون اساسی به عنوان یکی از ارکان حاکمیتی دفاعی ایران شناخته میشود، سازمان تروریستی خارجی اعلام نموده است؛ به موجب این قانون فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام)، نیروها و سازمانها و یا نهادهای تحت اختیار این فرماندهی، تروریست اعلام میشوند و هرگونه کمک اعم از نظامی، اطلاعاتی، مالی، فنی، آموزشی، خدماتی و تدارکاتی به این نیروها جهت تقابل با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران همکاری در اقدام تروریستی محسوب میگردد.»
این طرح گرچه با ۱۷۳ رأی موافق تصویب شد اما از مجموع ۲۹۰ نماینده مجلس ۴ نفر مخالف آن بودند، ۱۱ نفر رأی ممتنع دادند و ۷۵ نماینده به دلایل مختلف در جلسه حاضر نبودند و در واقع ۱۱۷ نفر از نمایندهها به این ماده رای ندادند.
تروریستی خواندن نیروهای سنتکام توسط نمایندگان مجلس شورای اسلامی از چند زاویه زیر سوال است. نخست آنکه رژیم ایران برای تروریستی خواندن نظامیان آمریکا در منطقه دلیل خاصی ارائه نداده و این کار صرفاً اقدامی در تلافی تروریست خواندن سپاه است. اگر جمهوری اسلامی معتقد است نیروهای سنتکام تروریست هستند، چرا زودتر برای رویارویی و اقدام علیه آنها دست به کار نشد؟
تروریست خواندن نیروهای سنتکام و جنبهی رسمی دادن به آن پس از تصویب در مجلس یک مسئله است اما در گام بعدی این پرسش مطرح میشود که جمهوری اسلامی در عرصهی عمل چه میزان توانایی مقابله با سنتکام را دارد؟! دولتمردان آمریکا پس از قرار گرفتن سپاه پاسداران در فهرست سازمانهای تروریستی به وضوح اعلام کردند قصد رویارویی نظامی و ورود به مرحله درگیری ندارند اما در عین حال دست دولت ایالات متحده و مؤسسات دولتی و خصوصی این کشور برای اعمال فشار اقتصادی و سیاسی بر سپاه و رژیم ایران بسیار باز است. از اقداماتی مثل مسدود کردن صفحات اینستاگرامِ سرداران سپاه تا مسدود کردن کانالهای مالی و مختل کردن مسیرهای پولشویی که سپاه و شبهنظامیان مورد حمایت جمهوری اسلامی پشت آن قرار دارند.
همچنین ایالات متحده در همکاری نهادهای اطلاعاتی با وزارت خزانهداری این کشور در ماههای گذشته شبکههای متعدد پولشویی سپاه را شناسایی و شرکتها و افراد مرتبط با آن را تحریم کرده است. موازی با این اقدامات برای افزایش فشارها، وزارت خارجه آمریکا روز دوشنبه ۲۲ آوریل اعلام کرد برای جلوگیری از انتقال اموال ایرانی به حزبالله لبنان، مبلغ ۱۰ میلیون دلار جایزه برای اطلاعاتی که منجر به کشف منابع مالی حزبالله لبنان شود در نظر گرفته است. رقمی سنگین که حتی همکاران و شرکای سپاه و حزبالله و دلالها را نیز به وسوسه میاندازد! آیا رژیم تهران نیز چنین ابزاری در اختیار دارد؟
هیاهو با نتیجهی هیچ
نظام حتی برای اقدام متقابل در مقابل آمریکا نتوانسته نیروهای درونی خود را یکپارچه کند. پس از خروج آمریکا از برجام همین نمایندهها با هیاهوهای مضحک به دنبال اقدام متقابل علیه واشنگتن و پاسخ به اصطلاح کوبنده افتادند. اما در نهایت تمام لافهای آنها به آتش زدن پرچم ایالات متحده در صحن علنی مجلس (۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۷) خلاصه شد.
در جریان حملات هوایی اسرائیل به مواضع سپاه در سوریه از رهبر جمهوری اسلامی تا نمایندگان مجلس و فرماندهان سپاه رجزخوانی کردند که «دشمن میداند که اگر یکی بزند، ده تا میخورد!» اما در نهایت سپاه هیچ واکنشی از خود نشان نداد و اسم آن را «حکمت بزرگِ صبر» گذاشتند! در تازهترین قضیه، پس از آنکه آمریکا معافیتهای خریداران نفت ایران را تمدید نکرد، وزارت خارجه جمهوری اسلامی در یک بیانیه صرفاً اعلام کرد «به زودی تصمیم مقتضی اتخاذ و اعلام خواهد شد.» اینهمه نمونههایی است حاکی از آنکه «نظام مقدس» در مقابل اقدامات آمریکا دست و پا بستهتر از همیشه و صرفاً مجبور به ارائه نمایشهایی است که در عمل هیچ نقشی بازی نمیکنند.
همسایگانی که به جمهوری اسلامی پُشت کردند
در ماههای گذشته با افزایش فشارهای آمریکا پس از آنکه دولت از راهاندازی اینستکس توسط اروپاییها ناامید شد علی خامنهای برای چندمینبار به مسئولان توصیه کرد به سراغ همسایگان بروید! بهترین شرکای ایران از ابتدای انقلاب تا کنون اماراتیها و عراقیها بودند اما پس از تمدید نشدن معافیتهای خریداران، هر دو کشور اعلام کردند با افزایش تولید، کمبود نفت ایران را جبران خواهند کرد. البته علی کاظمی باباحیدری رئیس فراکسیون نفت و نیرو در مجلس شورای اسلامی معتقد است تولیدکنندگان نفت جهانی به هیچ عنوان توانایی جایگزین کردن محصول ایران را ندارند و این بلوف سیاسی است!
«حکمت بزرگِ صبر»! این چکیدۀ تفکر عقب مانده ایست که به لحظات پایانی رسیده است. طی چهارده قرن تمام تخریب های فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی و اقتصادی را ایجاد کرده است. امیدوارم که در واپسین دقایق زندگی منحط خود، ایران را به انحطاط نکشاند.
۴۰ سال گذشته و رژیم حتی نتونسته پوشک بچه تولید کنه. چی میگن اینا؟ صدای تیر بشنون خودشون رو خیس میکنن.