در شرایطی که به نظر میرسد رژیم ایران از چند کانال به دنبال مذاکره با آمریکاست در تهران مسئولان وزارت خارجه هرگونه مذاکره با ایالات متحده را انکار و رد میکنند.
عباس عراقچی معاون سیاسی وزیر خارجه جمهوری اسلامی، پنجم خرداد، در آغاز سفر منطقهای خود در مسقط با یوسف بنعلوی بنعبدالله وزیر خارجه عمان دیدار و هرگونه گفتگوی مستقیم یا غیرمستقیم با آمریکا را رد کرد.
همزمان عباس موسوی سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی نیز اظهارات یک مقام کویتی مبنی بر آغاز گفتگوی ایران و آمریکا را انکار و قویاً رد کرد و گفت: «هیچ گفتگوی مستقیم یا غیرمستقیمی بین ایران و آمریکا وجود ندارد.»
این در حالیست که روز شنبه معاون وزیر خارجه کویت از آغاز مذاکرات میان آمریکا و جمهوری اسلامی ایران خبر داده و گفته بود، «به نظر میرسد مذاکرات میان واشنگتن و تهران آغاز شده است.» عادل عبدالمهدی نخست وزیر عراق از اعزام هیاتهایی از سوی این کشور به ایران و آمریکا و برای پایان دادن به تنش میان طرفین خبر داد.
علاوه بر اینها زمزمههایی به گوش میرسد که از طریق پاکستان، قطر و آنسوتر، ژاپن، و همچنین سوئیس (حافظ منافع آمریکا در ایران) نیز تلاشهایی برای مذاکره مستقیم و غیرمستقیم تهران و واشنگتن صورت گرفته و رژیم برای هر کدام از این کانالها تیمها و لابیگران ویژهای در نظر گرفته که ظریف، عراقچی، عبداللهیان، ولایتی، خرازی و مسجدی (سفیر جمهوری اسلامی در بغداد)، حجتالاسلام نوری شاهرودی (سفیر جمهوری اسلامی در مسقط) مهرههای میدانی آن هستند.
حمد بن جاسم نخستوزیر و وزیر خارجه پیشین قطر، ۱۱ ماه مه، در توییتی نوشت، «مسئله حضور ایران در سوریه، یکی از علل بحران فعلی است. این موضوع یکی از پیچیدهترین موضوعات مطروحه در مذاکره [باواسطه] ایران و آمریکا میباشد.»
اضافهً لما ذکرته من أیام قلیله أن جزء من هذا التصعید یرجع إلى التواجد الإیرانی فی سوریا لأنه أصبح مقلقاً لإسرائیل ، هذا أیضاً سوف یکون حاضراً على طاوله المفاوضات المقبله بین أمریکا وإیران وسوف یکون من أصعب الملفات.
— حمد بن جاسم بن جبر (@hamadjjalthani) May 11, 2019
در جریان مذاکرات اتمی تا رسیدن به «نرمش قهرمانانه» و امضای نهایی برجام در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵ که از برخی جهات شبیه وضعیتی است که اکنون جمهوری اسلامی در آن قرار گرفته، علاوه بر عمان دیگر کانالهای ارتباطی میان تهران و واشنگتن از طریق کشورهای اروپایی وجود داشت. با اینهمه نباید فراموش کرد که در آن زمان از در آمریکا دولت باراک اوباما روی کار بود و محمدجواد ظریف و لابیهای جمهوری اسلامی از جمله نایاک به دموکراتها نزدیک بودند. در واقع یکی از کانالهای اصلی مراودات طرفین در داخل خود آمریکا بود. اما شرایط فعلی که نظام در آن قرار گرفته با آن زمان تفاوتهایی دارد و پالسهای مذاکره عمدتا از دولتهای خاورمیانه و آسیایی ارسال میشود که در پی ایفای نقش میانجی و نشاندن رژیم ایران و آمریکا پای میز مذاکرهاند. اینکه آیا در میان این کشورها ظرفیتی برای میانجیگری بین تهران و واشنگتن هست یا نه نیز حاوی یک پیام است: اروپاییها پای خود را پس کشیدهاند!
در هفتههای اخیر تنها سفر کمال خرازی رئیس شورای راهبردی روابط خارجی ایران به پاریس بود که میتوانست به روزنهای برای پیگیری مذاکره با آمریکا از کانال اروپاییها تعبیر شود که البته او دست به تهدید زد و گفت اروپا دو ماه فرصت دارد از مرگ برجام جلوگیری کند!
در واقع موازی با تلاشها برای مذاکره با آمریکا زمزمههای خروج جمهوری اسلامی از برجام بیشتر مطرح میشود که به نظر میرسد پاسخی است از سوی رژیم به اروپا که ظاهرا در حال حاضر منفعل و ناظر است.
در همین زمینه غلامرضا جلالی، پنجم خرداد، رئیس سازمان پدافند غیرعامل گفت، «تدبیر حکیمانهای که رهبری معظم انقلاب در خصوص تغییر مسیر برجام اتخاذ فرمودند موجب میشود که طی یک سیر پلکانی با کاهش تعهدات و پس از محقق نشدن خواستههای ایران از برجام، خروج از برجام رقم بخورد.»
او تاکید کرده، «ما در ذیل استراتژی سیاسی آمریکاییها در خصوص برجام مورد یک تهاجم همهجانبه اقتصادی قرار گرفتهایم ابزارهای این اعمال فشار اقتصادی بر کشور، تحریمهای پولی، مالی و بانکی، صفر کردن فروش نفت و برخی کالاهای استراتژیک و ایجاد التهابات بازار هستند.»
این مقام امنیتی عنوان کرده، «آمریکا اروپاییها را برای درگیر کردن و ماندن ایران در برجام وارد قضیه کردند و خودشان از برجام خارج شدند تا دستشان برای تحریمهای جدید باز باشد» و «بر اثر کمتوجهی برخی مسئولان در وزارت خارجه، اروپاییها ما را بدون هیچ عایدی یک سال در برجام نگه داشتند، اینکه ما اتلاف وقت اروپاییها را بپذیریم به مثابه این است که اروپاییها ما را در مقابل تیراندازی اقتصادی آمریکاییها به عنوان یک هدف ثابت نگه داشتهاند.»
دوم خردادماه نیز حسین امیرعبداللهیان دستیار ویژه رئیس مجلس در امور بینالملل در دیدار با مدیرکل سیاسی وزارت خارجه آلمان تهدید کرد تداوم وعدههای بیعمل اروپا به خروج تهران از برجام منجر خواهد شد.
آخرین اظهار نظر خامنهای در مورد برجام
اول خرداد علی خامنهای با گروهی از دانشجویان و بسیجیان هواداران خود دیدار داشت. یکی از پرسشهایی که در این دیدار از وی مطرح شد در مورد «نسبت دادن تصویب برجام به رهبری» بود که او پاسخ داد، «شما البته چشم و هوش دارید و همه چیز را میفهمید. در آن نامهای که درباره برجام به مسئولان نوشتم مشخص است که تصویب باید چگونه باشد. در آن نامه شرایطی ذکر شده که در آن صورت، تصویب میشود.»
او در ادامه گفت، «البته اگر آن شرایط و خصوصیات اجرا و اعمال نشد، وظیفه رهبری این نیست که وسط بیاید و بگوید برجام نباید اجرا شود. این بحث که وظیفه رهبری در اینگونه مواقع اجرایی چیست، مقولهای است، اما معتقدم در زمینههای اجرایی نباید رهبری وارد میدان شود و کاری را اجرا کند یا جلوی آن را بگیرد، مگر در مواردی که به حرکت کلی انقلاب ارتباط پیدا میکند که در آنجا وارد میشویم.»
وی همچنین تاکید کرد، «من به برجام به آنصورتی که عمل و محقق شد، خیلی اعتقادی نداشتم و بارها نیز به خود مسئولان این کار از جمله به آقای رئیسجمهور و وزیر محترم امور خارجه این مطلب را گفتیم و موارد زیادی را به آنها تذکر دادیم.»
خامنهای چند ماه پیش از روی کار آمدن دولت ترامپ تهدید به آتشزدن برجام در صورت نقض آن کرده بود. پس از دو سال در عمل برجام پاره شد اما خبری از آتش زدن آن نشده و اکنون نیز بحث خروج تدریجی و پلکانی مطرح شده است.
https://www.youtube.com/watch?v=5bz4fVXpV7w
گرچه بارها مقامهای ارشد جمهوری اسلامی از جمله علیاکبر ولایتی مشاور عالی خامنهای در امور بینالملل تاکید کردند مذاکرات اتمی و تصویب برجام با دستور و زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی صورت گرفت، از اظهارات اخیر خامنهای در جمع هوادارانش میشود دریافت که او احتمالا در حال زمینهچینی برای خروج نظام از برجام است و برای قدم اول ابتدا باید به تکرار از زیر بار مسئولیت آن شانه خالی کند و در گام دوم نقش خود را در انعقاد توافق اتمی انکار نماید تا در صورت چیزی شبیه «آتش زدن» و خروجی تدریجی و کامل از آن جایگاه وی بیشتر از این لطمه نبیند.
اما مسئله اساسیتر برای خامنهای و نظام، نه خروج از برجام بلکه پس از آنست که علاوه بر افزایش فشارهای بینالمللی به تهران نه تنها دست آمریکا را برای افزایش تحریمها باز میکند بلکه بیش از پیش فضای بینالمللی را علیه رژیم ایران با خود همسو میکند. علاوه بر این تهران پس از خروج از برجام بر بحرانهای موجود خواهد افزود چون تنها گزینههای پیش رو از یکسو راهاندازی مجدد سانتریفیوژها و افزایش تولید اورانیوم با غنای بیشتر و خروج از NPT است و از سوی دیگر، موشکپرانی و افزایش برد بالستیکهاست که اینهم با جیب خالی تقریبا ناممکن است.
با خروج آمریکا از برجام در ماه مه ۲۰۱۸ و آغاز تحریمهای شد این کشور از نیمه نوامبر همان سال در عمل مشخص شد اروپاییها نه ظرفیت اجرای برجام بدون آمریکا را دارند و نه توان مقابله با تحریمها را. پس از یک سال کانال مالی که قرار بود راهی برای مبادلات تجاری با ایران باز کند هنوز آغاز به کار نکرده و اروپا موانع زیادی پیش پای جمهوری اسلامی گذاشته از جمله لزوم تصویب پالرمو و CFT مربوط به گروه اقدام مالی FATF.
محسن جلیلوند کارشناس مسائل بینالملل اخیرا به خبرگزاری مهر گفته امیدواری به اینستکس اشتباه است و اروپا برای برجام گامی بر نمیدارد.
تحریمها به ویژه در حوزهی نفت به شدت جمهوری اسلامی را تحت فشار قرار داده چنانکه عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور گفته باید برای مقابله با آن درآمدهای جدیدی را در کشور تعریف کنیم.
علی خامنهای سوم خرداد ۱۳۹۷ در یک سخنرانی برای اروپاییها شروطی را گذاشته بود که تضمین خرید نفت و تضمین تبادلات بانکی و تجاری از اصلیترین آنها بود؛ اما کسی به این شروط اعتنایی نکرد چه برسد به آنکه متحقق شود.
در چنین شرایطی باید دید خامنهای تصمیم به یک «نرمش قهرمانانه» دیگر که دردش بسیار بیشتر از نرمش قبلی خواهد بود میگیرد یا نه. آیا دولت ترامپ شرایط این نرمش را برای رژیم ایران فراهم خواهد کرد؟ و یا کار به آتش زدن برجام خواهد رسید؟
بخشی از مسیر رسیدن به توافق اتمی در سال ۲۰۱۵ از طریق چین و روسیه که رژیم آنها را «شرکای راهبردی» خود میداند و بخشی دیگر از مسیر دموکراتهای آمریکا و اتحادیه اروپا مهیا شد. از امضای نهایی توافق تا کنون البته در آمریکا دموکراتها کنار رفتند و جمهوریخواهان روی کار آمدند ولی ساختار ۱+۵ و برجام تا این لحظه حفظ شده است. اما چرا چین و روسیه به عنوان شرکای سنتی و راهبردی رژیم واسطهی نجات جمهوری اسلامی از این تنگنای سرنوشتساز نمیشوند؟! چرا اروپاییها شبیه دوران منتهی به برجام از تمام ظرفیتهای خود برای کمک به تهران استفاده نمیکنند؟! آیا رگههای پاسخ به این پرسشها را نباید در کنفرانس ورشو جستجو کرد؟!
از روز اول مبرهن بود اگر ترامپ به هدف اصلی خود که همانا برخاستن مردم ایران برای تغییر و رسیدن به رفراندوم تعیین نوع حکومت بود نرسد به زودی زود وارد فاز مذاکره و بده بستان سیاسی میشود که بنظر می آید اینک در این مرحله ایم!تمام این مصیبت هم ناشی از بی غیرتی و نظاره گر بودن خود ماست!!
با اندکی توجه و تیزبینی در می یابید کهاین بازی ترامپ همان بازی تکراری با کرهشمالی است که اول راکت من بود و صدای اعلام خطر قرمز هم در چند پایگاه آمریکایی هم بصدا در آمد وبعد در سنگاپور وویتنام عاشق هم شدند ، و بزودی شاهد صیغه شدن خامنه ای برای ترامپ خواهیم بود چون خامنه ای دوست داره حلال باشه وگرنه به ترامپ یک دست هم نمی دهد
این جلیقه زرد و چامسکی و ویکی لیکس و اسنودن و امیر احمدی و علی افشاری و سهیمی و برقعی و نیکفر و میلانی و کشتگر و…. همه در این گنگ روسی کار میکنند. بعدا نگوئید ما نمی دانستیم . دقت کنید پوتین می خواسته روزنامه مشهور اتریش را بخرد ! نه اسرار صنعتی یا نظامی ! بی بی سی فارسی را هم خریده ، رادیو فردا و دوچه ولله و زمانه هم مال او است . اینها شبکه هایی هستند که بر خلاف ظاهرشان به کشور مربوطه متعلق نیستند ، بلکه کمپانی هایی انها را می خرند و بعد سهام ان کمپانی ها را کسانی مثل پوتین می خرند تا از انجا دروغ پخش کنند ، چون کسی اسپوتنیک و راش تودی و پراودا را قبول ندارد . فارین پالیسی ، بی بی سی فارسی ، …. بهترین محل برای جاسوسان روسی است .
پس چه باید کرد ؟ باز نفوذ میکنی ، به فساد الوده میکنی ، اما انرا رو میکنی ، به این ترتیب دموکراسی بهم میریزد ، اعتماد مردم به ان از بین میرود ، سلاح برنده ان که کارایی مبتنی بر اعتماد است ، از دست ان خارج می شود ، بعد در آشوب یک عده پوپولیست شعاری که انها هم پرونده دارند دست تو ، میفرستی وسط و از وسط بلوا یک دولت وابسته همفکر و هم رنگ خودت را به دست مردم به کرسی حکومت می نشانی و بعد با بلوا و دروغ دگر اندیشان و مردم را حذف میکنی . این ارمین میرفخرایی هم جاسوس خود او است . یک توده ای تعلیم دیده در پاتریس لومومبا . دولت های غربی و سازمانهای ضد جاسوسی غر ب باید او را اگر تا کنون به روسیه نگریخته باشد دستگیر و از انجا به ک گ ب ، اورو اسیا ، توطئه های پوتین ـ دوگین برسند .
اولیگارشی خودش را از متمولین روسیه معرفی میکند. او به اشتراخه میگوید مایل است برای حمایت از حزب آزادی، ۵۰ درصد از سهم روزنامه «کرونه سایتونگ»(kronen zeitung)، بزرگترین رسانه اتریش را بخرد.
این دقیقا همان تاکتیکی است که پوتین به سبک مافیا در اتریش و جاهای دیگر در اروپا دنبال ان است .
چگونه می توان یک حکومت فاشیستی ، دیکتاتوری ، ایدیولوژیک را در اختیار گرفت ؟ درون ان نفوذ میکنی ، به فساد آلوده میکنی ، بعد از دیکتاتور و ایدیولوگ و فاشیست باج میگیری . اما در یک رژیم دموکراسی این کار میسر نیست چون همه چیز در اختیار یک فرد یا یک ایدیولوژی (حزب حاکم ) نیست . پس چه باید کرد ؟ باز نفوذ میکنی ، به فساد الوده میکنی ، اما انرا رو میکنی ،
حالا ترامپ بر اساس کدام منطق چنین خودشیرینی کرده؟! یعنی در مذاکرات محرمانه و احمقانه برای وجه مصالحه قررا دادن منافع دراز مدت جهانیان و مردمان ایران، دوباره ابرقدرت جهان سکولار با دشمن شماره یک قسم ضدسکولاریسم و عامل اصلی تررویسم دولتی، شرط این بوده ترامپ خودشیرینی کند برای خامنه ای خودشیفته؟! چرا که حتی یک درصد ایران شانسی ندارد با نظام جمهوری اسلامی و الخصوص امثال خامنه ای و سپاه و این ایدئولوژی خردسوز و ضد بشری جاعشیعه در حد ترکیه هم توسعه پیدا کند. این را امیدورام ثبت بشود که چه روزی گفتم.
ب- اگر ترجمه درست حرفهای ترامپ باشد، بایست تسلیت گفت به تمام علمای سیاست امریکا(مرگ علم سیاست!)، یعنی این قدر فهم ندارند که معنی گفتن: “”ایران با همین رهبری کشوری بزرگ خواهد شد”، گفتن چنین حرفی به خود تررویستهای سپاهی موجب خنده شان میشود، شاید خود خامنه ای خودشیفته هم باور ندارد!
الف- کسانی که از مسائل میلیتاریستی حرف میزنند اول بروند مطالعاتی چند ساله ای درباره میلیتاریسم بکنند، آوردن ناوگان بزرگ هواپیمابر در خلیج کم عرضی مثل خلیج فارس فقط یک احمق میتواند انجام دهد تا تیرس انبوه موشکهای جهان سومی سپاه شود! تمام سواحل شمال خلیج در اختیار نیروهای تروریستی سپاه است.
اینکه جو ضداخلاقی ماکیاولیسم بر دنیای سیاست و سیاستمداران حاکم است من سالهاست به همه میگویم، اما دو نکته است، برای ثبت در تاریخ کامنتگذاران ناشناس!:
وخانههای فاسد وننگین خودرا برروی خانه های ویران وغمزده و عزیز از دست داده هم وطن ایرانی بنا میکنید شرمتان باد ای وطن گریزهای مزدور
دوستانی که ساکن ایران هستن حتما تصویر بسیجی دهن گشاد رو شناسایی کردن. این بسیجی که سمت راست تصویر قرار داره در همه تظاهرات ها حضور داره. وقتی فریاد میزنه دهنش به اندازه ی قبر بچه باز میشه 🙂
من مقاله تحقیقى در درس دانش سیاسى نوشتم و در آن نشان دادم که دنیاى اتمى با هر کشورى که دنبال بمب اتمى بوده است برخوردى مشابه جمهورى اسلامى داشته است و تفاوت آن ها فقط در برخورد سیاستمداران آن کشورها بوده است که با نتایج بخردانه خاتمه یافتن است.
سیاست جمهورى اسلامى کودکانه و نابخرد است حتى لج بازى هم محسوب نمى شود.
سیاست بچگانه جمهورى اسلامى در قبال غرب سه بخش دارد:
فریب طرفداران ناآگاه جمهورى اسلامى. این نقش را خامنه اى بسیار بچگانه بازى مى کند و ضرب آهنگش این است که من از اول مخالف بودم. اونجاى آدم دروغگو.
ناز کردن براى گرفتن امتیاز از غرب. این نقش را هم خامنه اى بسیار ناشیانه بازى مى کند.
فریب افراد ایران دوست که این نقش را اصلاح طلبان و بخش به اصطلاح کارشناسانى چون ظریف و روحانى بازى مى کنند.
واقعیت این است که جمهورى اسلامى خشت اول را کج نهاده است و راه عاقلانه و سیاستمدارانه درست، پذیرش کامل غرب و پرداخت هزینه آن است. با این روش کودکانه فقط هزینه ها بسیار افزایش مى یابد.
من در برخی سایتها سخنان عجیبی از اقای ترامپ خواندم، که حتی یک درصد احتمال نمیدادم رئیس جمهور امریکا چنین حرفهایی بزند مثل اینک که گفته: ایران با رهبری کنوی میتواند کشور بزرگ باشد!!! برای لحظاتی فکر کردم این خبر سخنان حسن نصراله دبیر حزب اله لبنان است و اشتابهی اسم ترامپ جایگزین شده!
لطفا کیهانی ها ترجمه دقیق این سخنان را منتشر کنید.