یوسف مصدقی- چند روز پیش، مداح دهندریدهای در پخش زنده شبکه پنجم سیمای جمهوری اسلامی، مولودیخوانیاش را با ناسزا گفتن به خلفای سهگانه و عایشه- محبوبترین همسر پیامبر اسلام از میان زنان فراوان او- شروع کرد.
https://youtu.be/k-7iXVMppk4
هر چند فحاشی به بزرگان اهل سنت عملی رایج و فراگیر میان بسیاری از شیعیان است ولی پخش چنین هتاکیهایی حتی با معیارهای منحط صدا و سیمای جمهوری اسلامی هم زیادهروی محسوب میشود. اگرچه این ماجرا با عذرخواهی و برکناری مدیر شبکه پنج و دستگیری چند ساعته مداح کذایی رفع و رجوع شد، اما بار دیگر سرشت پر کینه شیعهگری و آداب و رسوم وقیحانه طایفه مداحان اهل بیت را نمایش داد.
نیمه دوم رمضان، پس از دهه نخست محرم هر سال، پر هیاهوترین بخش سال قمری برای باورمندان به آداب شیعهگری است. زادروز امام دوم شیعیان در پانزدهم این ماه و سالمرگ امام اول این مذهب، به روز بیست و یکم این ماه، موقع رونق دکان اهل منبر و برهکُشان صنف مداحان است. مراسم تابع این دو مناسبت- که با ایام لیالی قدر (به روایت امامیه) همزمان میشود- فرصت انواع مداحی و ذکر مصیبت را به کاسبان شریعت میدهد تا هر نوع یاوه و دروغ شاخدار نامعقول و مسموم را به هم ببافند و به شیعیان پاکیزه پای منبر بیاندازند.
کمتر آدم عاقلی در این حکم که فروشندگان مَتاع خرافات شیعی شیادترین نوع بشر هستند، شک دارد. درجه شیادی و تبهکاری اما میان اصناف متنوع این کاسبان، متفاوت است. از فقیه صاحب رساله و فتوا تا معممِ مدعی کرامت و عرفان، از واعظ جاهل روضهخوان تا مداح هفتتیرکش و ذاکر ابله مصیبتهای خیالی، هر کدام به درجهای از شیادی مبتلا هستند. ریشه و بنیان این حقهبازیها اما یکسان است. تمام کاسبان شیاد شیعهگری، از یک آبشخور آب میخورند و آن، مردابِ جعل تاریخ است.
مردم ایرانزمین قرنهاست که هر روز زیر رگبار دروغ و افسانههایی زندگی میکنند که بجای حقایق تاریخی به آنها عرضه شدهاند. صنف آخوند به عنوان مروجین اصلی شیعهگری، از همان بدو شکلگیری، نه تنها تمایلی به سخن از واقعیات تاریخی نداشتند بلکه با تمام توان به کتمان حقایق و جایگزینی آنها با افسانههای آبکی و دروغهای مضحک پرداختند. این افسانهسازیها بر این باور بنا شده که علی بن ابیطالب جانشین بلافصل پیامبر اسلام بود اما حقاش توسط خلفای سهگانه پایمال شد. پندار «نطفه مقدس» که از ایرانیان به هواخواهانِ عرب پسر ابوطالب سرایت کرده، اولاد او را تا پشت دوازدهم وارثان معصوم پیامبر اسلام میداند و آخرین آنها را موعود غایب و منجی آخرالزمان معرفی میکند. چنین باورهای آخرالزمانی، در ذات خود تاریخستیز و ضد تفکر هستند و به این سبب، مروجین و حامیان آنها، بیگانه با عقلانیت روزگار میگذرانند.
شیعیان فارغ از عقاید پسینزمانی که دارند، بیاعتنا به وقایعنگاری و مستندات محکم و شکناپذیر، تاریخ صدر اسلام را هم به زشتترین شکل ممکن تحریف کردهاند. از ماجرای نخستین گروندگان به آیین اسلام تا سیره و عادات پیامبر، از وقایع منجر به خلافت ابوبکر تا ثروتاندوزی ائمه شیعه و سهم اضافه آنها از بیتالمال، از همدلی حسن و حسین در حمله به ایرانزمین تا همراهی آنها در به غارت بردن اموال و به بردگی گرفتنِ ایرانیان، همگی در روایات شیعه، تحریف شدهاند. یکی از مشهورترین نمونه از این تحریفات تاریخی که همواره در روزهای آخر رمضان از منابر مروج شیعهگری تکرار میشود، نحوه به قتل رسیدن علی بن ابیطالب امام اول شیعیان است.
قرنهاست که شیعیان آل علی، از آخوند و مداحجماعت شنیدهاند که علی بن ابیطالب در سحرگاه نوزده رمضان سال چهل هجری، حین خواندن نماز صبح در مسجد کوفه، به وقت سجده، از پشت سر و ناجوانمردانه از شمشیر زهرآلود ابن ملجم ضربت خورد و دو روز بعد به شهادت رسید. بنا به همین روایت، علی پس از اصابت ضربت شمشیر به فرق سرش فریاد زد: فُزتُ و رَبِّ الکَعبه (قسم به خدای کعبه که رستگار شدم). آخوند و مداح، از این صحنهپردازی دراماتیک، بسیار داستانهای فرعی ساختهاند و از پامنبریهای جاهل، اشک و آه گرفتهاند. واقعیت قتل پسر ابوطالب اما چیز دیگری است.
تاریخ صدر اسلام، بسیار خونبار و سرشار از ترور است چنانکه حتی جانشینان اولیه پیامبر اسلام هم از آسیب آن دوران در امان نماندند. از میان خلفای راشدین (ابوبکر، عمر، عثمان و علی)، سه نفر آخر به قتل رسیدند. نفر اول هم شاید اگر قدری بیشتر زندگی میکرد، سرنوشتی چون اخلافش مییافت اما کهولت باعث شد که دو سال و اندی پس از خلافت به مرگ طبیعی در خاک رود. از میان سه خلیفه مقتول، آنکه به وقت نماز کشته شد، عمر بن الخطاب خلیفه دوم بود که به دست پیروز نهاوندی (فیروز ابولوءلوء) به قتل رسید. عثمان در خانه خودش پس از شورش مسلمانان و محاصره خانهاش، کشته شد. علی بن ابیطالب اما حین ورود به مسجد کوفه و در درگاه آن، از روبرو هدف حمله دو نفر از خوارج قرار گرفت و ضربت کاری شمشیر عَبدالرّحمن بن عمرو بن مُلْجَم مُرادی موجب قتل او شد. چنانکه واقدی (مهمترین مورخ اسلام) از حسن بن علی نقل میکند:
«… در همین هنگام، ابن نبّاح که مؤذن بود آمد و رسیدن وقت نماز را اعلام کرد، من دست پدرم را گرفتم که برخاست و به راه افتاد، ابن نبّاح پیشاپیش پدرم و من از پشت سرش حرکت میکردیم و علی(ع) همینکه از در بیرون آمد بانگ برداشت که ای مردم نماز نماز و همهروز چنین میکرد و با تازیانهای که در دست داشت، مردم را بیدار میکرد، در همین هنگام آن دو مرد جلو میآیند، کسى که خود حاضر بوده است میگفته است ناگاه برق شمشیرها را دیدم و شنیدم کسی میگوید: حکم فقط برای خداست نه برای تو اى على. و هر دو شمشیر با هم فرود آمد و شمشیر ابن ملجم بر فرق على(ع) برخورد کرد آن را چنان شکافت که تا مغز و بالای پیشانی نفوذ کرد، ولی شمشیر شبیب به طاق نشست و شنیدم که علی(ع) میگوید این مرد نگریزد و مردم از هر دو سو به آن دو نفر حمله بردند…»(۱)
باقی مورخین مشهور و ثِقه تاریخ اسلام، اعم از طبری، ابن اثیر، مسعودی و یعقوبی نیز با قدری کم و زیاد به همین شکل، ضربت خوردن علی بن ابیطالب را روایت میکنند. در این روایت نه خبری از ناجوانمردانه ترور شدن به وقت سجده است و نه جمله مشهور « فُزتُ و رَبِّ الکَعبه».(۲)
غرض نگارنده از همه آنچه آمد، ذکر این نکته است که اگر آخوند شیعه در باب کیفیت فوت نخستین امامش چنین واضح دروغ میگوید و خشت نخست تاریخاش را چنین کج مینهد، عجیب نیست که باقی سخنان و رفتارش هم آلوده به انواع دروغ و خباثت باشد. شک نیست که فرقه تبهکارِ شیعهگرای اشغالگر ایران، عامدانه به مداحانش اجازه میدهد که رکیکترین الفاظ را درباره همسر پیامبر اسلام بگویند و به نزدیکترین صحابه او دروغ ببندد. بسیاری از دشمنیهای کشورهای همسایه ایران با مردم ایرانزمین، در همین دروغگوییها و نفرتپراکنیهای مروجین شیعهگری ریشه دارد.
آخوند شیعه قرنهاست با جعل تاریخ و نفرتپراکنی علیه «دیگران» و «غیرخودیها» بر گرده عوام سوار شده و به آب و علف رسیده است. ذات تبهکار و سرشت دروغگوی این صنف، از چهار دهه پیش به مدد جهل جمعی و اخلاق رمهوار جامعه «دینخو»ی(۳) ایران، مقدرات این کشور کهن را به دست گرفته و آن را با سرعتی جنونآسا به قهقرای نابودی میبرد.
هرچند قدری دیر شده، اما شاید ترویج تاریخاندیشی و تشکیل یک حکومت سکولار، بتواند ایران ما را از ورطه کنونی برهاند.
(۱) کتاب «طبقات» نوشتهی محمد بن سعد کاتب واقدی، ترجمهی دکتر محمود مهدوی دامغانی، جلد سوم: مهاجرین در جنگ بدر ، انتشارات فرهنگ اندیشه ۱۳۷۴، ص ۲۹.|
(۲) در سال چهارم هجری (۳۶ سال پیش از قتل علی بن ابیطالب)، در واقعه بئر معونه فردی به نام حرام بن مِلحان در زمان مرگ چنین جملهای را گفته است؛ ابن عبدالبر مورخ قرن پنجم، چنین نقل میکند: در واقعه بئر معونه ضربهای به سر حرام بن مِلحان برخورد کرد. او با دستش خون را گرفته، بر سر و صورتش مالید و گفت: فزت و ربّ الکعبه؛ قسم به خداى کعبه، رستگار شدم. ر.ک. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص ۳۳۷.
(۳) اصطلاح «دینخویی» بنا به تعریف واضع آن، آرامش دوستدار (تنها فیلسوف دوران معاصر ایران) چنین معنی میشود: «دینخویی یعنی آن رفتاری که امور را بدون پرسش و دانش میفهمد». برای اطلاع بیشتر به صفحات ۴۳ تا ۴۹ کتاب «درخششهای تیره» (چاپ دوم انتشارات خاوران) رجوع کنید. نگارنده همچنین خواندن کتابگزاری الاهه بقراط «ما احشام الاهی» درباره این کتاب مهم را توصیه میکند.
اثر صادق هدایت را بخوانید همین ها را با زبان طنز تلخ مینویسه. که چطور آخوند ها شوخی شوخی فیل را می کنند مورچه.
گندستان یا گندستان آخوندی هم ترم هدایت بود هر وقت دلش از مردمان خوش باور و خرافات مذهبی میگرفت به ایران میگفت “گندستان” یا گندستان اسلام.
شنیدید میگویند یک نفر فاسد هزار پاک را فاسد میکند, اما هزار پاک حریف فساد یک نفر نمیشوند.
موندم که چطور “خمینی” که بنیان ذهن و کلامش این همه فاسد بوده, یک ملتی چنین بزرگ را فاسد کرده است.
و این ملت حریفش نبود? و آخوند ها شوخی شوخی قبر این ملعون را هم در شهر ری کاشتند.
که اینجا هم یکی از معبد های آناهیتا بوده است.
مرگ سیاوش یا سووشون (منبع ویکیپدیا), مسلمانان خزیدند ایران و افسانه امام حسین را جای آن کاشتند.
بی بی شهربانو در منطقه ی کمیش, معبد آناهیتا و کمیش هم همان گاو میش میترا.
مسلمانان آمدند و جای “آناهیتا” یک معصومه افسانه ای کاشتند و نام کمیش را به قم تغییر دادند.
مشهد و معبد خورشید, یکی از مراکز مطالعات ستاره شناسی در جهان.
مسلمانان آمدند و آنجا را شوخی شوخی کردند قبر امام رضا.
جمهوری اسلامی هم آمد شوخی شوخی همه چیز را به اسلامی تغییر داده که ایران شده گندستان فساد!
براى اسلام هیچ انسانى مقدس نیست و شیعه و سنى متعصب و از این جهت هر دو منحرف از اسلام هستند.
براى من ایرانى عمر ابن خطاب عامل ویرانى ایران ، به غارت بردن اموال مردمان، اسارت و تجاوز به زنان و اسارت و بردکى مردان ایرانى است و از نظر تاریخى مورد نفرت من است. من توهین را شایسته نمى دانم و در مقابل توهین به اینگونه اشخاص تنها به تذکر این که توهین شایسته نیست اکتفا مى کنم.
جمهورى اسلامى براى ملاحظات امنیتى مخالف توهین علنى به سه خلیفه از خلفاى راشیدن است و از این جهت گروهى از آخوندهاى شیعه مخالف جمهورى اسلامى هستند.
مقایسه توهین های سیستماتیک و حکومتی شرم آور و رکیک به خلفای راشدین در حکومت فاشیستی-دینی خلافت شیعه، با انتقاد و یا به اصطلاح توهین به پیغمبر توسط کاریکاتوریستها و یا سلمان رشدی در کشورهای متمدن و آزاد، مقایسه ایی بی ربط و سفسطه آمیز است که مربوط به دو نوع سفسطه inconsistent comparison و همچنین faulty comparison می باشد. البته در زبان فارسی، جمله ایی گویاتر وجود دارد که مقایسه و ارتباط دو چیز کاملا بی ربط را به شیوه ایی طنز آمیز بیان می کند! !
سلام دلیل آقای مصدقی چیست که عایشه از بهترین زنان پیامبر است آیا حضرت خدیجه که مال خود را در اسلام به پیامبر هبه کرد آیا او جزو بهترین ها نیست؟
شما که مرا متعصب خطاب مى کنید و تامل در خواندن را به نام من مى نویسید، متعصب و کم تامل هستید.
من نوشتم که جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه، چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند.
براى شما متاسفم و براى خودم که پیامبر شما آقاى مصدقى را نقد کردم.
٩-
من از دین ویژه ها بدم مى آید و از شیعه ویژه بدم مى آید و از سنى ویژه بیشتر از شیعه ویژه متنفرم. مثال ساده اش را از یک برخورد ساده در ابوظبى آوردم و بیشتر از این هم در زندگى من سکولار هست.
من هم قبول دارم که حرف آخوندها غیر واقعى و داستانى است و صد البته حرف آخوندهاى اهل سنت هم غیر واقعى و چرند است. ولى نه من با مردم عادى شیعه و نه با مردم عادى سنى مشکلى ندارم. چون دین آنان تا زمانى که وارد زندگى اجتماعى و سیاسى نشده است، مسئله من نیست.
هدف من ساختن دین جدید یا سنى کردن شیعیان نیست.
هدف شما چیست؟
٨-
باید بپذیریم همه آزادند به هر کسى دلش مى خواهد توهین کنند. حتى اگر بى پایه و بى اساس باشد. هر کسى هم دلش مى خواهد از اعتقاداتش دفاع کند.
نه این که آقاى مصدقى بدون اعتقادى به خلفاى راشدین و صرفاً براى مقابله با یک توهین علمدار دفاع شود.
شما هم پیامبر جدیدتان شده است آقاى مصدقى. گو این که من براى شخص ایشان احترام قایلم ولى اعتقاد دارم که ایشان را مى شود نقد کرد.
٧-
به دلیل خرابکارى هاى جمهورى اسلامى همه شده اند پیامبر.
پیامبر بعضى شده است احمد کسروى و بعضى دیگر هم هر روزه اعلام رسالت مى کنند.
کارل مارکس سخن درستى دارد:
هیچ چیز مقدسى(در دنیاى حقیقى ما) وجود ندارد. همه چیز در تغییر است و در حال تکامل.
۶-
معیارتان را از آخوند ستیزى به پایه هاى درست و منطقى و تحلیل هاى درست سیاست سوق دهید.
نه تنها آخوند که در میان کمونیست هاى بى خدا و در میان متعصبین سنى و در میان همه گروه هاى متصب پر از دروغ و فریب است.
مثل محمد رضا شاه فقید بر اساس اصول ساده نظر دهید.
۵-
زرین کوب در چاپ دوم کتابش مقدمه اى اضافه مى کند و اشاره دارد که تاریخ همه جاى شکل و تردید است. شما مقدمه کتاب را نمى خوانید؟
این بازى هاى روشنفکرانه را کنار بگذارید.
۴-
شما تاریخ را بلدید یا تکه هایى از تاریخ را شنیده اید؟
شما میدانید که صحت تاریخى چیست؟
شما فقط اختلاف نظرهاى تاریخى ٢٨ مرداد را که این همه اسناد هست و زمانش بسیار نزدیک است را حل کنید و به بحث آن خاتمه دهید.
با این وجود من غیر مدعى باید بیشتر از شما مدعى دانستن تاریخ باشم.
٣-
شما در گفتارها از آخوندها هم متعصب ترید. اگر توهین به پیامبر اسلام توسط کاریکاتوریست ها و یا سلمان رشدى اشکالى ندارد، چگونه توهین به خلفاى راشدین اشکال دارد؟ حتى اگر این توهین ها مبناى درستى نداشته باشد.
٢-
اگر مى خواهید در مورد تاریخ صحبت کنید آگاهانه و جامع صحبت کنید. اصولاً دینى که افراد پیروى مى کنند، یک مقوله متناقض و پر از دروغ است و از ادراک هاى اشتباه پر است. سنى و شیعه هم ندارد.
١-
هر نظرى که مى دهید اشکالى ندارد. اما اگر مى خواهید نظر دهید، بهتر است اول مطالب را درست درک کنید.
بیان من ساده است:
دین ویژه ها براى مردم همواره مشکل ساز بوده است. دین مردم عادى شخصى است و اشکالى ندارد.
سنى و شیعه هم ندارد.
هر دم از این باغ بری میرسد, این یکی رو دیگه کجا دلم بگذارم ؟؟ : “”ستایش علی در میان روستاییان و دانا مردان بزرگ که شیعه شدند ء روستاییان دانا مردان هستند یا دانا مردان روستائی ؟ نه تنها این پیغمبران بلکه ۱۲۳۹۹۵ پیغمبر دیگه در این منطقه خاورمیانه ظهور کردند تا این منطقه از ۴۵۰۰ سال پیش در کشمکش دین و مذهب باشد چر ؟ زیرا که آدم زیر آفتاب سوزان مشنگ میشود و در رویا میبیند وحی نازل شده که بخوان , خود را پسر خدا میداند , خود را کلام خدا قلمداد میکند در حالیکه لکنت دارد و,,,,چوپانی و بیابانگردی آدمی را متوهم میکند کاش یکی پیدا میشد این پیامبران را هدایت میکرد تا اینقدر شاهد جنگ و کشتار و جفنگیات نباشیم .
عسگر آقا تعصبات دینی را کنار بگذارد و متن را دوباره مطالعه کن. آسمان و ریسمان نباف و با خود مسائل مستقیماً مواجه شو و کاری به حواشی نداشته باش. آن دانا مردان بزرگ که میگویی هم ممکن است خطا کنند. ارسطو با آن عظمتش تصور میکرد تعداد دندان های زنان کمتر از مردان است و جالب است که دو بار هم ازدواج کرده بود. باید جلوی تحریف تاریخ را گرفت.
جناب پویا کاملاً کنترل ذهن و قلم خود را از دست داده است. کمی آرام باش و متن را بدون عینک دینی دوباره مطالعه کن. از سخنان شما معلوم است که تخصصی در این زمینه نداری. تلاش کن تا مهار احساسات خود را به دست بگیری. عقل باید جلوتر از احساسات حرکت کند. در پژوهش شرط اول آن است که تعصب را دخالت ندهی و یک فاکت را همانطور که هست ببینی.
از کتاب تذکر ت ال حماقات عارف بزرگ شیخ پشم الدین حماقتی نقل است بینوائی مسلمان گرسنه و درمانده در کنار رودخانه قدم میزد و دعای رفع گرفتاری میخواند ناگهان چشمش به پوستی افتاد که بر روی رود میرفت از صاحبان اجابت دعا تشکر کرده شیرجه ای در آب زد تا پوست را بگیرد و بفروشد و رفع گرفتاری کند ناگهان پوست که خرسی بزرگ شناور ( احتمالا آخوند ) در آب بود با وی گلاویز شد و هر دو در آب شناور شدند مردم از کنار رودخانه فریاد زدند : آقا جان پوست را ول کن پوست را ول کن , مرد هم فریاد میزد آقا من پوست را ول کردم پوست منو ول نمیکنه . حکایت ما و دین است
بهتر است وارد دین مردم نشوید حتا اگر این دین خودش وارد مردم شد کاری نداشته باشید جانم این دین اگر تو سر بانوان زد , گوشه منزل فرستادشون , در خیابان شلاق زد ,اعدام کرد زندان کرد, از اول پیدایش ان با مشتی مفت خور بهشت و جهنم فروش و با جمع کردن مشتی دجاله و هوچی به ضرب چماق راه سعادت یعنی ۴ عقدی و ده ها صیغه زیر ۹ سال را هموار کرد بهش دست نزنید آقا دین مقدس است . ما به دین مردم کار نداریم این دین است که به باسن ما چسبیده و به زور سرنیزه در ایران و به یاری مشتی کم دانش در خارج ول کن ما نیست . آقای مصدقی در این شبهای عزیز عزاداری به جای نوشتن واقعیات کمی به خرافات ما ایرانیان دامن بزنید .
سران اعراب باستان
چه با طواف سنگ در قبل از اسلام و چه با طواف همان سنگ بعد از اختراع اسلام، در حال خالی نمودن کیسه جاهلان بودند تا اینکه امروز، ایران در نقش گوساله قربانی سیر کننده امیال دینسازان عمامه بسر امروز ظاهر شده است
اتفاقا باید در مسایل مربوط به نقد و بررسی اسلام و آموزه های اسلامی و نقد باورهای شیعی ورود پیدا کرد و اتفاقا باید با قدرت هم وارد شد جناب پویا، چون در غیر این صورت، روحانیت شیعه (که الان تا حدود زیادی تضعیف شده) مجدد سازمان پیدا میکند و با دروغ و نیرنگ و حقه بازی، ابتکار عمل را به دست میگیرد و چه بسا ما بعدها و در فردای یک ایران سکولار، شاهد پوست اندازی دوباره ی اسلام سیاسی شیعی باشیم و شاید شکل گیری چیزی شبیه فتنه انقلاب ۵۷.
دین ، مذهب و ملا : با دین و مذهب مبارزه نتوان کرد. اما با ملا چرا !
دین عبارت است از مجموعه تعالیم آسمانی توسط پیامبران (موسی، مسیح، محمد و…) برای هدایت انسان ها از طرف خداوند آورده شده و مذهب عبارت است از برداشت و تفسیرهای مختلف از دین، یعنی در اصول و احکام دینی اختلافاتی وجود دارد ( مذاهب کاتولیک، ارتدوکس، پروتستان، جغفری، حنفی، حنبلی، شافعی، مالکی و ،..). حال ستایش مثلا علی امام اول شیعیان تنها در روستاها و میان مردم کم دانش نبوده و نیست، دانا مردان بزرگ در ایران مسلمان شیعه شده….ادامه
با این اوضاع و احوال جناب پویا می فرمایند چه کنیم؟ بیکار و ساکت بنشینیم که آخوند حقه باز هر مزخرفی میخواهد به خورد مردم نا اگاه و ساده دل دهد؟! باید مردانه جلوی این امپراتوری دروغ و تحریف تاریخ ایستاد و دست این یاوه گویان را رو کرد.امامان شیعه هیچ خدمتی به بشریت (و ما ایرانیان) نکرده اند و اخوند حقه باز دروغ پرداز شیعه، اینها را موجوداتی فرشته و پاک و پارسا معرفی کرده که همه دروغ است و نه مبنای تاریخی دارد و نه مبنای منطقی.اینها هم آدم بودند و نقاط قوت و ضعف داشتند.داستان پردازی ها و حماسه سازی های شیعه یک چیز است و واقعیت های تاریخ اسلام و اصحاب پیامبر اسلام، چیز دیگریست.
نه ماجرای کربلا در انها بر اساس روایت شیعه است، نه ماجرای ولایتعهدی علی بن موسی (امام رضا) به زور بوده! (طبق باور شیعه)، نه موضوع امام زمان صحت دارد، (چون حسن عسکری فرزندی نداشته که بعدا بشود محمد بن حسن یا مهدی موعود) و نه ماجرای قتل علی بن ابیطالب به گونه ایست در این تواریخ که شیعه میگوید، بحث بر سر تحریف عجیب غریب و شگفت انگیز تاریخ از جانب روحانیت دروغ پرداز و شیاد شیعه است که چهارصد سال تمام (بعد از صفویه) دروغ تحویل مردم داده اند و واقعیت های مسلم تاریخ اسلام و زندگی پیامبر و امامان شیعه را تحریف کرده اند و چهره ای اسطوره ای و افسانه ای از امامان شیعه معرفی کرده اند…
صحبتهای آقای پویا سراسر سفسطه و مغلطه است.مگر آقای مصدقی در این متن گفته شیعه بد و اهل تسنن خوب هستند؟! بحث بر سر شیعه و سنی نیست، بحث بر سر این است که روحانیت شیعه و مداحان اهل بیتش، قرن هاست به ملت ایران دروغ گفته و میگویند و تاریخ را تحریف میکنند.شما اگر به تاریخ های معتبر اسلام (که در متن هم بدانها اشاره شده)، مثل تاریخ طبری، مغازی واقدی، الکامل فی التاریخ ابن اثیر، سیره ابن هشام، مروج الذهب مسعودی، تاریخ خلفای دینوری، مقدمه ابن خلدون… نگاهی بیندازید، می بینید نه صحبتی از غدیر خم به روایتی که شیعه میگوید در آنهاست…
با پوزش از خوانندگان اصطلاح انگلیسى استفاده شده اشتباه است و turn on turn off به معنى کنترل دستى است و hand in hand out یک نوع سیستم انتقال نیروست.
٧-
در علم کنترل فرآیند و سیستم ها مى گویند ابتدایى ترین و پایین دستى ترین شیوه کنترل کنترل دستى یا به اصلاح انگلیسى hand in hand out است. در این سیستم اورشوت زیاد است معادل آن در علم سیاسىت مى گویند هر راست روى با خود چپ روى دارد.
بهتر است با خرد از شیوه هاى ابتدایى کنترل دورى کنیم و از سیستم هاى پیشرفته تر استفاده کنیم.
ىراستى اگر با این معیار به توهین کاریکاتوریست هاى فرانسه به پیامبر اسلام بنگرید، چه موضعى در پیش مى گیرید؟
خشت اول چون نهد معمار کج
تا ثریا میرود دیوار کج
۵-
آن چه شیعه گرى کنونى بر سر مردم ایران آورده است مورد توافق اهل سنت نیز هست و این مشرکات اسلام است. مگر داعش را نمى بینید؟
دفاع از یک فرقه دینى و کوبیدن یک فرقه افتادن در کدام تنور است؟
بهتر است دین مردم عادى را به حال خود رها کنید و در سیاست و اداره کشور به علم و تجربه و خرد روى بیاورید و از دین ویژه ها چه شیعه و چه سنى و یهودى و مسیحى و بودایى و غیره دورى کنید. حتى اگر او محمد خاتمى باشد و سروش باشد و حتى اگر در گروهى سکولار ولى جمعى فقط دینى باشد.
۴-
در تاریخ از عمر بن خطاب بعنوان فردى بسیار معتقد و مجرى واقعى دین اسلام یاد شده است.
چرا ابو لولو سردار ایرانى عمر را کشت؟
در زمان او مردم ایران براى پذیرش دین از دم تیغ گذشتند و اموال آنان غارت شد و زنان آنان براى ارضاى جنسى به کنیزى رفتند و مردان به بردگى. آنان حرمت خرد و بزرگ را به جاى نیاوردند که براستى دور از تمدن آن دوران بودند. آنان با شعار برابرى آمدند و مردم ایران را به بردگى گرفتند و حتى خود را از مسلمانان ایران برتر دیدند.
راستى دین اسلام کدام است؟
آیات مدنى یا آیات مکى؟
٣-
بهتر است ورود به دین و این بازى بچگانه ادعاى روشنفکرى را کنار بگذارید.
من در قبل هم گفته ام کینه خواص ایران از عمر بن خطاب است و همه جعلیات شیعه براى کوبیدن اوست. چه مستقیم با ساختن داستان دخالت او در جانشینى و سپس حمله به دختر پیامبر و غیره و چه در داستان هاى محترمانه از امامان شیعه.
٢-
مگر کم است در گفتار اهل سنت توهین به ایرانیان و مردم ایران.
زمانى به ابوظبى رفتم. آدرس دانشگاهى را از یک دانشگاه دینى اهل سنت پرسیدم. در راه با راننده سنى در گفت و گو شدیم و من گفتم که باورى به داستان هاى تخیلى شیعه ندارم. اما فقط براى درخواست یک آدرس وقتى فهمیدند من ایرانى هستم با چنان خشمى به من نگریستند که از راننده خواستم سریع برویم. زمان محمد خاتمى بود و روابط دو کشور گرم بود.
نکند انتظار دارید همه ایرانیان به احترام اهل سنت کلاه از سر بردارند و بر مولاى سنى سر تعظیم فرود آرند.
شما را چه شده است؟ سکولار و لائیک هستید یا دلجوى یک قوم و یک فرقه.
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند.
١-
بهتر است وارد دین مردم عادى نشوید. بهتر است بیان تاریخ را به وقایع روزانه پیوند نزنید و اگر وارد شدید همه جانبه ببینید و نه جانبدارانه.
دین بطور کلى با شعار دوستى همه مردم مى آید و زمانى که معتقدانى به قدر لازم مى یابد به کشتار و دشمنى مى پردازد و مردم را از دوستى غیر برحذر مى دارد. در هر دو دوره معیار حفظ و توسعه خویش است.
عایشه دختر ابوبکر و همسر اخر پیامبر اسلام است.
فاطمه دختر پیامبر و تنها فرزند او و همسر حضرت علی است.
نمیدانم که چرا اهل سنت اینقدر به دختر ابوبکر علاقه مند بوده و یکصدم ان علاقه را نسبت به حضرت فاطمه تنها فرزند پیامبر اسلام ندارند ؟
چرا اهل سنت از عمر پیروی میکنند و دست بسته نماز میخوانند ؟ پیامبر دست باز نماز میخواند .
نقل است اسرای ایرانی در مسجد مدینه نزد عمر برده میشوند . انها دست بسته در مقابل او ایستاده بودند و وی میپرسد چرا اینگونه ایستاده اند . پاسخ میدهند که ایرانیها در مقابل بزرگ و به احترام اینگونه میایستند .
عمر از ان پس در مقابل خداوند که از همه چیز بزرگتر است دست بسته میایستیم و نماز میخوانیم .
عمر پرستی در اهل سنت غوغا میکند .
زمانى که خمینى به نشان شیروخورشید توهـین کرد (علم منحوس ) و به سرود ملى ایران هـیچ شخص و گروهـى پیدا نشد که انشاء نویسى کند و بیانیه بدهـد
ولى حالا براى عایشه ووووو مقاله نویسى و انشاء نویسى پى در پى ؟!؟!؟!؟??
در نهایت بخش غربی به نوادگان ابوسفیان ( خلافت اموی)، بخش میانی به نوادگان ابوطالب( خلافت فاطمیان) و بخش شرقی ( شامل قلمرو امپراتوری ساسانیان) به نوادگان عباس( خلافت عباسیان) رسید. ایرانیان تا زمان صفویان عمدتا سنی مذهب بودند،هر چند در مناطق کوهستانی و دورافتاده ادیان باستانی را پاس می داشتند. با ماجراجو یی های ترکهای شیعه قفقاز جنوبی وملاحظات ژئوپلیتیک ناشی از تهدیدات امپراتوری عثمانیان بر ضد تمدن اروپا، ایران شیعه شدوچون آخوند شیعه ایی در ایران وجود نداشت، آنها را با سلام و صلوات از مناطق بعلبک و جبل عامل لبنان وارد کردند و بدینگونه عمر ستیزی و عایشه هراسی شد عامل وحدت و یکپارچگی شیعیان ایرانی !!!!!
تاملاتی بهنگام و ارزشمند و روشنگرانه. یکی از بی شرمانه ترین کارهایی که روشنفکران دینی و ملی-مذهبی و اینتلیجنسیای شیعه و برخی ملی گرایان شیعه فیل انجام داده اند این ادعای سخیف و مضحک و وقیحانه است که تشیع دارای قرینه های ایرانی است و ایرانیان میهن پرست عناصر فرهنگی تاریخ ایران باستان را استخراج کرده و تشیع را برای مقابله با اعراب بوجود آوردند. با این کار دو هدف را دنبال می کنند: اول به لجن کشیدن تاریخ باستانی ایران، دوم تلاش برای گند زدایی از عفونت تشیع. بنظرم تشیع و تسنن تفاوت ماهوی و الهیاتی ، نظیر تفاوت مذاهب کاتولیک و پروتستان، ندارند. اختلاف صرفا بر سر تقسیم غنائم فتوحات وسرزمین های امپراتوری اسلامی در بین عمو زاده های پیغمبر بود.