امیر طاهری – عنوان فرعی کتاب جدید جک استراو این امید را میدهد که گویی قرار است خواننده را در «فهم ایران» کمک کند: «ایران و اینکه چرا به انگلیس اعتماد ندارد را بفهمیم»!
اما آنچه از مطالعه ۳۹۰ صفحه به دست میآید این است که کتاب بیشتر توانسته سوء تفاهم و برداشت نادرستی را که در مورد ایران امروز وجود دارد بهتر نشان دهد؛ سوء تفاهمی که مانع شده تا بریتانیا و سایر قدرتهای غربی بتوانند یک سیاست واقعبینانه در قبال جمهوری اسلامی ایران در پیش بگیرند و در نتیجه به طولانیتر شدن بحران ناشی از رفتار غیراخلاقی جمهوری اسلامی در عرصه بینالمللی کمک کرده است.
- The English Job: Understanding Iran and Why It Distrusts Britain
- جک استراو
- انتشارات هاردبک؛ بریتانیا؛ ژوییه ۲۰۱۹
کژفهمی استراو شاید ناشی از « شیدایی مطلق» او به ایران ذهنی و خیالیاش باشد که سه وجه دارد.
نخست همانطور که در کتاب به خوانندگان یادآوری کرده فکر میکند به این دلیل که ایران، یک تمدن باستانی است، شاعران بزرگی را پرورده، فرشهای نفیس داشته و بهترین غذاهای دستپخت جهان را به ارمغان آورده، پس مستحق است که قلم عفو بر روی سایر فعالیتهای نامتعارف نظام جمهوری اسلامی در زمینههایی مانند گروگانگیری، نفرتپراکنی، نقض حقوق بشر و صدور ترور به نام انقلاب کشیده شود.
این مثل این است که ما استالین را ببخشیم چون از پوشکین و چایکوفسکی در کنار خوردن «بورش» (آبگوشت روسی) و نوشیدن یک گیلاس «ودکا» لذت میبریم. یا اینکه چون شیللر و بتهوون و سالاد سیبزمینی را دوست داریم به هیتلر نمره قبولی بدهیم!
به این ترتیب این واقعیت نیز که کوروش یک پادشاه بزرگ و بنیانگذار حقوق بشر بود، قتل عام مردم سوریه توسط نظامیان مزدور به رهبری ملاهای ایران را، آنطور که استراو تلاش میکند استدلال کند، اصلا توجیه نمیکند.
دومین سوء تفاهم و کژفهمی به این اعتقاد عجیب و غریب جک استراو مربوط میشود که میگوید در سیستمی که توسط خمینی ساخته شده یک جناح اصلاحطلب وجود دارد که آرزوی برقراری روابط نزدیک با دموکراسیهای غربی را دارد و باید از آن حمایت کرد تا سیستم تضعیف شود و در نهایت از شرّ جناح «تندروها» که توسط رهبر انقلاب آیتالله خامنهای، رهبری میشود، خلاص شد.
اما پرسش این است که از دیدگاه استراو چه کسانی در تهران «اصلاحطلب» هستند؟ او تعدادی از افراد از جمله علیاکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی رؤسای جمهوری پیشین، حسن روحانی رئیس جمهوری کنونی، میرحسین موسوی و مهدی کروبی نامزدهای سابق ریاست جمهوری که در حصر خانگی هستند را لیست میکند.
او همچنین از افرادی در ردههای پایینتر جمهوری اسلامی از جمله محمدجواد ظریف و کمال خرازی که آنها را «دوست قدیمی من» خوانده و همچنین مصطفی تاجزاده نام میبرد.
مشکل اما این است که استراو قادر نیست حتی یک اقدام اصلاحی توسط این جناح اصلاحطلب را نام ببرد که نشان دهد این جناح چه اصلاحاتی در ایران انجام داده است!
بدتر اینکه او فراموش میکند که در زمان حججالاسلام خاتمی و روحانی اعدامها و دستگیریهای سیاسی بیشتر از زمان رئیس جمهور ظاهرا «تندرو» محمود احمدینژاد بوده است.
کژفهمی سوم این است که در معامله با جمهوری اسلامی، همه گزینهها فقط به دو گزینه محدود میشود: «هضم کردن و تحمل هر کاری که جمهوری اسلامی ایران انجام میدهد» و «یا شروع یک جنگ تمامعیار علیه آن»!
این در حالیست که جک استراو یکی از پرشورترین و متعصبترین طرفداران حملهی نظامی آمریکا علیه عراق بود و اعتقاد داشت رژیم بعث قابل اصلاح نیست!
با این حال، هنگامی که وزیر خارجه سابق بریتانیا به سراغ جمهوری اسلامی میآید، یک صلحجوی تمامعیار میشود. او ادعا میکند که تنها راه صحیح، استفاده از دیپلماسی برای تغییر رفتار تهران است.
بطور خلاصه، استراو مدعی است که برجام یا برنامه جامع اقدام مشترک یا «توافق هستهای ایران» که توسط دولت اوباما منعقد شد بسیار معتبر است. استراو ابتدا در سال ۲۰۰۶، قبل از اینکه رئیساش تونی بلر او را به سمتی دیگر منصوب کند، این ایده را به کاندولیزا رایس وزیر خارجه جرج دبلیو بوش فروخته بود.
در دو دهه گذشته، استراو هفت بار از ایران بازدید داشته که پنج بار آن در کسوت وزیر امور خارجه بریتانیا بوده است. در یک دیدار، او جزو هیئت پارلمانی انگلیس بود که نورمن لامونت وزیر پیشین دارایی انگلیس و جرمی کوربین رهبر فعلی حزب کارگر که آن زمان با شبکه «پرستیوی» متعلق به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همکاری میکرد، وی را همراهی میکردند.
در یک دیدار خصوصی، او و همسرش همراه با چند نفر از دوستان، مورد آزار و اذیت مأموران جمهوری اسلامی قرار گرفتند و در نهایت توسط یکی از ۹ نهاد امنیتی که در جمهوری اسلامی فعالیت دارند، از ایران خارج شدند.
جک استراو از پرزیدنت دونالد ترامپ انتقاد میکند که دیپلماسی را رد میکند در حالی که از نگاه رهبران جمهوری اسلامی هرگونه تلاش عمومی برای بهبود و نزدیکی روابط ایران و آمریکا خفّتبار است.
وی ادعا میکند که «معامله هستهای» این امکان را دارد که با مذاکرات مخفی بیشتر در مورد مسائل دیگری که مورد علاقه و دغدغهی غرب است، از جمله پایان دادن به نفوذ جمهوری اسلامی در امور داخلی کشورهای عربی، تکمیل شود؛ یعنی برجام اتمی به برجامهای بعدی منتهی شود حتی در رابطه با مسائل حقوق بشر، و سرانجام بالهای رهبر انقلاب اسلامی چیده شود.
با این وجود استراو هیچ شاهد و نمونهای در ۴۰ سال گذشته مبنی بر توافقی با جمهوری اسلامی که تأثیر مشخص و بلندمدت بر استراتژی و رفتار نظام داشته باشد، ارائه نمیدهد.
حاکمان انقلابی ایران هنر دیپلماتیک یک گام به جلو دو گام به عقب را پیشه کردهاند. هر وقت استخوانهایشان در حال خرد شدن است، برخی از امتیازات را ارائه دادهاند و هنگامی که خرد کردن استخوانها متوقف شد، از آن عدول کرده و دو گام به عقب برداشتهاند. مهمتر از همه، شاید استراو میداند که «میانهروها» از جمله روحانی و خاتمی فاقد پایگاه حمایت مردمی هستند تا به کمک آن دستکم خامنهای را به حاشیه برانند چه برسد به اینکه بخواهند از شرّ او خلاص شوند.
استراو بسیاری از تصورات نادرستی را که امری مرسوم در میان به اصطلاح «تحلیلگران ایران» است، از جمله تقسیم مقامات در سیستم خمینیستی به مقامات منتخب و غیرمنتخب را اخذ کرده و تکرار میکند. در این زمینه این باور وجود دارد که خامنهای، ظاهرا غیرمنتخب، از مشروعیت کمتری نسبت به روحانی که منتخب است، برخوردار است. با این حال، واقعیت این است که مجلس خبرگان که خودش توسط رأی مردم انتخاب شده، خامنهای را انتخاب میکند.
در همین حال روحانی مانند پیشینیاناش نمیتوانست بدون حکم «رهبر» رئیس جمهور شود. به عبارت دیگر، در سیستمی که در آن همه انتخابها یکسان و یا از ابتدا به عنوان جعلی رد میشود، اینکه چه کسی انتخاب میشود یا نمیشود اصلا اهمیتی ندارد.
استراو همچنین بر این باور است که مجلس شورای اسلامی که او به اشتباه آن را «مجلس شورای ایرانیان» نامیده، تابع شورای نگهبان است که در اشتباهی دیگر پنداشته آن را فقط رهبر انقلاب تعیین میکند.
استراو نسبت به نقش روحانیون شیعه در سیاست ایران در پنج قرن گذشته اغراق میکند تا این موضوع را توجیه کند که نقش آخوندها مهم است و ادعای آنها برای حکومت کردن طبیعی است. او فتوای یک آیتالله گمنام در تحریم تنباکو را به عنوان یک واقعهی مهم، بسیار بزرگ جلوه میدهد. روحانیون در انقلاب مشروطه سال ۱۹۰۶ نقش داشتند اما یک نقش فرعی. آخوندها همچنین از شاه در عزل نخست وزیر محمد مصدق در سال ۱۹۵۳ حمایت کردند؛ اتفاقی که استراو آن را «کودتا» خوانده و مدعی شده که توسط اطلاعات بریتانیا و CIA طراحی و اجرا شد. او این واقعیت را که شاه قبلاً نیز در دو نوبت مصدق را به عنوان نخست وزیر منصوب و برکنار کرده بود بدون اینکه کودتا خوانده شود به راحتی نادیده میگیرد.
جک استراو از محمدرضاشاه پهلوی متنفر است و تلاش میکند تا او را احتمالا برای توجیه قیام آخوندها در سال ۱۹۷۹ کماهمیت جلوه دهد.
همچنین او در مورد نقشی که انگلیسیها در ایران بازی کردهاند اغراق میکند. نخبگان حاکم فاسد ایران، به ویژه در دهههای آخر حکومت قاجار، از مداخلات انگلیس و روسیه، دو دشمن امپریالیستی ایران در آن زمان، به عنوان بهانهای برای توضیح و توجیه فساد و بیعرضگی خود استفاده میکردند.
هیچ قدرت خارجی نمیتواند اراده خود را بدون کمک حداقل برخی از نخبگان آن کشور، حتی به ضعیفترین ملل تحمیل کند. این عبارت معروف فارسی که «همه چیز زیر سر انگلیس است!» بیانگر نارضایتی مداوم مردم ایران از نقشی است که این کشور در رابطه با ایران در یک قرن گذشته بازی کرده است.
با این حال، این عبارت بیشتر یک شوخی است تا یک اظهار نظر جدی درباره تاریخ؛ چرا که انگلیسیها هیچگاه حضور گسترده از نظر تعداد در ایران نداشتهاند. حتا صرفا معدودی از ایرانیان هستند که تا کنون یک «انگلیسی بدسیرت» را به چشم خود مشاهده کرده باشند! شرکت نفت انگلیس و ایران در کمتر از یک درصد از قلمرو ایران فعالیت میکرده و در اوج خود کمتر از ۲۰۰ غیرایرانی را استخدام کرد که بیشتر آنها نگهبانان «سیک» و رانندگان پنجابی بودند. همچنین، انگلیس هرگز در بین پنج شریک تجاری برتر ایران قرار نگرفت و نتوانست با فرانسه و آلمان رقابت کند و از دهه ۱۹۶۰ به بعد ایالات متحده آمریکا به یک قطب جذاب برای ایرانیانی که به دنبال تحصیلات عالی در خارج از کشور بودند، تبدیل شد.
در دهه ۱۹۶۰ که من در لندن دانشجو بودم، در انگلیس زیر ۲۰۰ دانشجوی ایرانی وجود داشت. در همین زمان دانشجویان ایرانی در آلمان غربی ۳۰۰۰ نفر و در ایالات متحده ۸۰۰۰ نفر بودند.
در سال ۱۹۴۱، و نه آنطور که استراو میگوید ۱۹۴۲، بریتانیا همراه با اتحاد جماهیر شوروی به ایران حمله کرد، اما آنطور که تصور میشود «کل ایران» را اشغال نکرد! در حقیقت، نیروی اعزامی بریتانیا، که اکثراً از کارمندان استخدام شده از مستعمرهی هند تشکیل شده بود، در پنج منطقه در ایران مستقر شدند و از سال ۱۹۴۳ تا دو سال بعد که از ایران بطور کامل خارج شدند تحت فرماندهی آمریکا بودند.
«کار، کار انگلیسیهاست» که مشابه اصطلاح فرانسوی «انگلیسی مکّار» (perfide Albion) است، برای حفظ دشمنی دو ملت طراحی شده که با وجود همهی آنچه میان آنها گفته و انجام شده، رابطهی «عشق و نفرت» بین آنها شکل میگیرد. پدیدهای که بسیاری از روابط انسانی را در تاریخ رقم زده است.
در رمان مشهور و محبوب «دایی جان ناپلئون» اثر ایرج پزشکزاد از کلیشه «کار، کار انگلیسیهاست» به عنوان یک شوخی استفاده شده. بر خلاف ادعای استراو، پزشکزاد این اثر را در سال ۱۹۷۰ و نه در دهه ۱۹۴۰ نوشته است!
کتاب استراو که خواندنش سبب انبساط خاطر و تفریح میشود، بیش از آن دارای اشتباه و حدس و گمانهای غیرقابل قبول است که بتوان در اینجا به همهی آنها اشاره کرد. مثلا، من شک دارم که حتی اگر رژیم سرپا بماند، مجتبی، پسر دوم آیتالله خامنهای، شانس این را بیابد که به عنوان «رهبر» جانشین وی شود.
استراو همچنین در مورد وضعیت آیتالله ناصر مکارم شیرازی و آیتالله صادق لاریجانی که اکنون رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است اغراق میکند. استراو لاریجانی را تحسین میکند زیرا او انگلیسی را «روان» صحبت میکند، اما واقعیت این است که وی در میان روحانیت شیعه فاقد یک موقعیت و جایگاه مهم و واقعی است.
ضمنا زبان مادری خامنهای «ترکی»، زبانی که وجود ندارد، نیست؛ مادر او اهل اصفهان است و فارسی زبان مادری اوست و خامنهای مدعی است که از طرف مادری از نوادگان شاعر کماللدین اسماعیل است. پدر خامنهای اهل آذربایجان بود و به زبان آذری، یک زبان آلتایی با حجم بزرگی از واژگان فارسی، صحبت میکرد.
همچنین آیتالله خمینی، آنگونه که استراو ادعا میکند، نمیتوانست دانش گستردهای از فلسفه یونانی داشته باشد زیرا بیشتر آثار یونانیان، از جمله افلاطون و ارسطو، هنوز به فارسی یا سایر زبانهای جهان اسلام ترجمه نشدهاند.
برخی ادعاهای استراو عجیبتر از آن هستند که بتوان دربارهشان نظری اظهار کرد! برای نمونه او میگوید: «ایران سکولارترین جوامع است، مردم به آنچه آخوندها میگویند میخندند» و با این وجود او معتقد است که از قرار معلوم آخوندها موظفاند برای همیشه بر ایران حکومت کنند. اما حتی خودش هم از این تجزیه و تحلیل مطمئن نیست و بلافاصله مینویسد «جامعه ایران در زیر پوست خود اصلا آرام نیست و اکثریت جامعه و رژیم در دو جهت مختلف سیر میکنند.»
از یک توجیهگر جمهوری اسلامی، دستکم این جمله بهتر از هیچی است!
*منبع: شرقالاوسط
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن
*خبرگزاری دولتی جمهوری اسلامی، ایرنا، حتی دربارهی رونمایی این کتاب جک استرا در لندن بشارت داد!
بنگاه دروغ پراکنی انگلیس دقیقا شبیه آقای استرا مزخرفاتی را بکمک عده ای ایرانی خود فروخته تهیه وپخش میکند. برای آزمون ، با مقایسه ی برنامه های بی بی سی انگلیسی وهمچنین برنامه هایی که برای مردم ترکیه تهیه وپخش میشود ملاحظه میشود که ماهیت آن ها کاملا با یکدیگر متفاوت است حتی در پخش خبر های روز بسیار متفاوت است. در اخبار به زبان انگلیسی برنامه طوری تنظیم شده است که گویا کشوری به نام ایران وجود ندارد . لیکن در برنامه ی فارسی آنقدر آب وتاب در مورد گوشه گوشه ی ایران و افغانستان پخش میکنند که شنونده ی فارسی زبان چه ایرانی وچه افغانی فکر میکنند که مرکز کره ی عالم خاورمیانه است. دقیقا همان نقشی که در انقلاب ۵۷ بازی کردند. وبرنامه ی راه پیمایی های روز آینده را تهیه و اعلام می کردند. حالا هم اگر حکومت مورد نظرشان در خاور میانه دچار بحران شود در برنامه های تفسیر خبر شروع به خط دادن به آن حکومت میکنند. توصیه آنست که اگر طالب اخبار هستید آنرا از برنامه های خبری بی بی سی انگلیسی ببینید چون اندک حقیقتی درآن وجود دارد
چرا انگلیسیها با حکومت سلطانی قاجاریه بیشتر از ۱۰۰ دوست بودند ، ولی با تبدیل حکومت سلطانی بلاد اسلامی فارس ، به شاهنشاهی و نام ایران ، توسط رضا شاه پهلوی ، درتمام مدت مخالف و سرانجام توانست توسط ایادی و جاهلان سیاسی ، حکومت نو بنیاد سکولار شاهنشاهی پهلوی را برکنار و حکومت جهموری اسلامی را توسط شورشیشان به رهبری تبلیغاتی بی بی سی ، بر ایران ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ، غاصبانه تزریق و تحمیل کند . رضا شاه روحت شاد .
اسلام همدست استعمار انگلستان است وبدین سبب انگلیسی ها هرجا رفتند اسلام را بعنوان ضامن بقای استعمارباخود بردند ، اینچنین بود که تخم اسلام در سراسر جهان پراکنده شد.
اینها که نوشته شده راجب جک استرو، همه همون سیاست انگلیس در قبال یک ایران ضعیف و در چنگ خودشون هست،تنفر از پادشاهى و عشق عمیق به اخوند،سیاست انگلیس رو انجام میده ،جک رشوه بگیر داستان رشوه گرفتنش که هنوز تازه است که کنارش گذاشتن وقتى ایران هم مى رفت رشوه ها رو جلو دوربین زیر بغل حمل مى کرد چون حتى به محافظین خودش هم اعتماد نداشت،اینها دارن به کشورشون خدمت مى کنن که این سیاست انگلیس رو دنبال مى کنند
هر وقت سروش یا زیبا کلام یا هر کس دیگری که مستقیما مارکسیست روسی یا مارکسیست اسلامی نیست مزخرفی در مورد خمینی با سواد بود و شاهزاده بی سواد است و یا اگر امریکا حمله کند من اسلحه ( لابد کلاشینکف ) دست میگیرم ، … میزنند ، همه مارکسیست های روسی با هر نقابی ( از سکولار ، مشروطه ، سوسیال دموکرات ، سلطنت طلب ، ترامپیست اما ضد امریکا و اسرائیل ، … ) حمله میکنند . همه با هم . اما این زن چریک فدایی مثل محسن مخملی باف ، عباس میلانی ، نیکفر ، علامه زاده ، شکوه ، تابان…. به شاهنشاه اریامهر و امید ملت ایران برای تغییر ( شاهزاده و سلطنت طلبان ) حمله برده ، حمله ای بسیار شبیه سیاه کل فقط ژاندارم دم دستش نیست و در غرب هم نمی تواند ترور کند وگرنه همان کار را میکرد . اما هیچ انتقاد و حمله ای به او صورت نمی گیرد . حتی از سوی رفقای او که تغییر دین داده و ا زمارکسیسم کوچ عظیم کرده اند به سلطنت و ممشروطه و بختیار و اخیرا خیزی بلند تر از روی سر سلطنت طلبان به اردوگاه ترامپ همراه با ترور شخصیت و نئوامریکا ستیزی ( اوباما و کری و دموکرات ستیزی ) پریده اند . اگر قلابی نیستید ، این خانم و رفقای او و اندیشه راهنمای انها را که مایه اصلی بدبختی ایرانیان است یعنی مارکسیسم لنینیسم را مورد انتقاد قرار دهید . سانسور کردن این کامنت هم مشکل مارکسیست های سیاه کلیست را حل نمیکند .
خانم رقیه دانشگری کاندیدای چریک ها در رژیم ملاها :
این حقایق تلخ نه با وارونه جلوه دادن آن ها، از سینه ی تاریخ ایران زدوده خواهد شد و نه با لاف زنی های اخلاف محمدرضا شاه پهلوی و هواداران آن ها, … نیز هرگز روزگار سیاه ایران را در دوران سلطنت شاه توجیه نخواهد کرد
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=94471
واقعیت این است که مردم ایران قربانی سیاست های اروپایی ها شده اند و این برای آن ها بد نیست. هزاران متخصص ایرانی آواره به عنوان کارگر در اروپا کار می کنند و سرمایه های ایرانی ها به آنجا منتقل می شود. ولی ما خودمان هم وظیفه ای داریم. ما باید از سازمان های ایرانی که در سال های طولانی نشان داده اند، تحت نفوذ عوامل امنیتی رژیم نیستند حمایت کنیم نه این که کمر همت به تخریب همدیگر ببندیم
هموطنان عزیز، این چیزها مختص جک استرا نیست اگر سرچ کنید تقریبا تمام مدیای غرب و رهبرانشان اینگونه وانمود می کنند که آخوند های جانی حاکم بر ایران، انسان های خیلی مظلومی هستند که فقط در مقابل رفتارهای غیر منطقی امریکا عکس العمل منطقی نشان می دهند. آنها مردم ایران را نادیده می گیرند. اما وظیفه ما چیست؟ وظیفه ما نق زدن هست؟ چرا مدیای فارسی زبان تظاهرات مخالفان رژیم در کشورهای دیگر را سانسور می کنند؟
بنظرم جک استراو یک اسلاموفیل و یک یهود ستیز است و اراجیف او در کتابش، بیش از اینکه حاصل خطا و اشتباه باشد، نتیجه دلدادگی مازوخیستی او نسبت به اسلام و مسلمین است( معشوق من است آنکه پبش تو زشت است یا love is blind ) . بهر روی اسلاموفیلیا در نزد نخبگان بریتانیا ریشه دار است. برخی آن را نتیجه احساس گناه از تسلط دوران استعماری بر ملل مفلوک، برخی آن را مرتبط با تمایلات هم جنسگرایانه پنهان ( closet gay) , برخی آن را عارضه جانبی سندرم استکهلم، برخی آن را یک پدیده مثبت ناشی از نسبیت گرایی فرهنگی ، برخی آنرا ورژن مدرن اوریانتالیسم قرن نوزدهمی و برخی آن را جایگزین عشق چپها نسبت به آرمانشهر شوروی می دانند. البته جنبه های لابیگری آن برای جهان اسلام نیز مهم است. Money talks
– بی بی سی یا راز بقا پخش میکنند و یا ساعتها مقاله های دروغ و فحاشی به دیگران را از روزی نامه های حکومت اسلامی را بازخوانی میکند ویا ساعتها میزگرد درباره برجام مرده میزگردبا استمرارطلبان میگذارند!
– رابرت مکایر، سفیرانگلیس درتهران:فرانسه در راستای طرح پیشنهادیاش برای نجات برجام(شرکت ورشکسته رنو- مسعود پسر سوم خامنه ای همچنین مالک انحصاری فروش تولیدات شرکت رنو فرانسه در ایران است.)!! و تنشزدایی در منطقه (راهزنی دریایی پاسداران) «رایزنیهای دیپلماتیک محرمانهای» را باحکومت تهران آغاز کرده !است!!.
– حکومت اسلامی ساخته و پرداخته امپراطوری و بی بی سی است.
این بازی هم برای نشان دادن توانایی پاسداران در ایجاد تنش برای آمریکا طراحی و اجرا شد وگرنه با یک شلیک توپ به هوا توسط ناو انگلیس ٬ پاسداران فرار میکردند!!
– آلمان پیشنهاد ایتلاف آمریکاعلیه راهزنی دریای حکومت ایران را رد میکند!!
– ابوالفضل پایداری پسر مالک بستنی میهن طی یکسال اخیر ۶۷۰ میلیون دلار ارز ۴۲۰۰ تومانی گرفته! ارزی که باید صرف مایحتاج ضروری مردم مثل واردات داروی ضد سرطان شود!
حسین اشتری، فرمانده نیروی انتظامی، تیرماه : در چارچوب طرح «پیامک کشف حجاب» تاکنون ۳۰۰ هزار پیامک ارسال شده و ۱۵۰ هزار نفر از کسانی که پیامک را دریافت کردهاند، به«پلیس امنیت اخلاقی» !? مراجعه کرده و از آنها تعهدنامه گرفته شده است!!.
حسن مهری، فرمانده پلیس فرودگاهها : نیروهای این نهاد با پوشش «مروج مدلهای غربی» و «کشف حجاب» در فرودگاهها برخورد خواهند کرد و «ممکن است» از سفر افراد «بدحجاب» نیز جلوگیری !! و برای آنان پرونده قضایی تشکیل شود!.
شهریور ۹۵، جعفری دولتآبادی، دادستان وقت تهران: نمیتوان برای همه خانوادهها و افراد در کشور «مأمور» گذاشت، اقدامات «سلبی» در زمینه حجاب در ایران بینتیجه بوده است!.
اما خامنهای، از فرماندهان نیروی انتظامی خواسته است که در اجرای طرحهای مربوط به حجاب اجباری به «مخالفت برخی افراد یا فضاسازیهای رسانهای» توجه نکنند و کار خود را پیش ببرند!!.
هر ایرانی واقف به تاریخ خود بخوبی از مداخلات بیشمار و پلید انگلیس در سیاست داخلی ایران و نقش اصلی این کشور در بروی کار آوردن و پشتیبانی آخوندک ها در ۱۹۷۹ آگاه است. مهملات این کوتوله سیاسی استراو و دیگر مزدوران مگسان به دور شیرینی اسلامی جز در تایید خباثت و فساد اروپاییان مواجب بگیر این رژیم تاثیری بر افکار مردم ایران ندارد.
جک استرو تنها نیست. او بخوبى در سیاست جهانى تعریف شده هضم شده است. درست است که او احمقانه نوشته است ولى احمق انگاشتن او تا بدین حد ساده لوحانه است. او همچون بقیه سیاستمداران جهان و بخصوص جهان غرب وظیفه دارد درک سیاسى دنیا را گل آلود کند تا نتوان با بیان ساده اى آن را فهمید و برایش برنامه دیگرى نوشت. متاسفانه برنامه ریزى جهانى سیاست بوى کهنگى گرفته است.
خیلى ساده جهان غرب تلاش دارد که کنترل سیستم سیاسى رااز دست ندهد و از این رو به آیت الله ها، جبهه ملى ها و مجاهدین خلق ضد بشرى خود را نیازمند مى بیند.
البته هر ملتى خودش بایددنیاى خودرا بسازد.
لندن با سخن پراکنى بى بى سى ( به افراد خبر چین و حقه باز میگن بى بى سى )
وهـمکاریهـاى نزدیک و عاشقانه با یک مشت اخوندک ????????
هـنوز اثار پلیدى هـاى لندن در هـند دیده میشود
که چگونه ان کشور را غارت کردنند
و در ایران هـم بصورت پیدا و نهـان ووووو
شگفت انگیزتنها این «ضد واقعیتها» نیست که آدم پست فطرتی چون وزیرخارجهٔ سابق انگلیس در کتابش دربارهٔ ایران نوشته است ؛ شگفت انگیز اینست که ایرانیانی هنوز انتظاری جز شنیدن چنین مزخرفاتی را از شیپورهای «سمپاشی» انگلیسی چون بی بی سی و جک استراو دارند
با تشکر فراوان از شما که این فرصت رو بوجود آوردید که گوشه نگاهی به این مامور تطمیع شده بیندازیم.
بله ج ا ید بیظایی در پرداخت پول به اینگونه عناصر خارجی داره تا از طریق اینها القاعات فریبکارانه و تبهکارانه خودشون رو رنگ و لعاب متمدن معابابه بده و اعتبار نداشته رو با این افراد کسب کنه
زهی خیال باطل
دیگه تمومه ماجرا هم از پایین هم اربالا