اکبر گلپایگانی در دهم بهمن ماه سال ۱۳۱۲ در تهران متولد شد و در دبستان بود که به خاطر صدای قابل تحسینی که داشت به عنوان قاری قرآن کلاس برگزیده شد. در مدرسه نظام وارد گروه کُر شد و دانشکده افسری را به خاطر علاقهای که به خوانندگی داشت، نیمهکاره رها کرد. دستگاهها، گوشه و زاویهها را نزد استادانی چون حسن یکرنگی، نورعلی برومند، اسماعیل قهرمانی، ابوالحسن صبا، یوسف فروتن، محمد مجردایرانی، عبدالله دوامی، ادیب خوانساری، حسین طاهرزاده، و سلیمان امیر قاسمی آموخت.
گلپا یکی از اولین هنرمندان ایرانی است که در خارج از ایران برنامه اجرا کرد. وی در سال ۱۳۳۵ به دعوت یونسکو یا صندوق فرهنگی سازمان ملل متحد، میهمان کنسرتی بود که در مقرّ این نهاد در پاریس برگزار شد. پس از آن گلپا در دهها کشور میهمان کنسرت و برنامههای هنری بود و دهها جایزه و تقدیرنامه از جمله از سازمان ملل متحد در کارنامه خود دارد.
یکشنبه ۲۲ سپتامبر (۳۱ شهریور) اکبر گلپایگانی در «لوگانهال» لندن کنسرتی خواهد داشت. البته گلپا در گفتگو با کیهان لندن میگوید برای دید و بازدید با مردم در این مراسم حضور خواهد یافت زیرا یک هنرمند با عشق به مردم روی صحنه میرود. احمد رأفت گفتگویی با گلپا در آستانهی کنسرت لندن انجام داده است.
استاد موزیک هستید جناب گلپایگانی.
مرسی یرای این مصاحبه.
یک پرسش دارم. من موزیک از تمام دنیا گوش میکنم و لذت میبرم. ولی وقتی که پای موسیقی سنتی که جمهوری اسلامی موافقش است و جلویش را نگرفته، میرسد، نمیدانم که چرا غمگین و دپرسیو میشوم. خیلی فکر کردم تا به این نتیجه رسیدم که این موزیک هم در حقیقت یک نوع روضهخوانی یا نوجه خوانی با ساز است. البته چند قطعه استثنایی از شجریان قبل از انقلاب،و ناظری میشناسم، ولی بقیه بیشتر نوحهخوانی است. آیا نقش موسیقی سنتی همین است؟
ایکاش که در دانشکده افسری میماند که شاید میتوانست در ۵۷ به ارتش سردرگم و خودباخته شاهنشاهی روحیه دهد… دوستت داریم, استاد…زنده و برقرار باشی…