کتاب «نفت من کجاست؟ فساد در صنعت نفت و گاز ایران» از خسرو سمنانی که در اردیبهشت ۱۳۹۸ منتشر شده است، در چندین شماره در کیهان لندن منتشر میشود.
ایران امروز به سه طبقه تبدیل میشود:
۱-طبقه بالا با ظرفیت ۵ میلیون نفری
۲-طبقه پایین با ظرفیت جمعیتی بین ۸ تا ۱۰میلیون نفری
۳-طبقه متوسط با ظرفیت جمعیتی ۶۵ میلیون نفری
در این میان طبقه متوسط به دو لایه قابل تقسیم است:
۴-طبقه متوسط بالا
۵-طبقه متوسط پایین
طبقه پایین جامعه زیر خط مطلق فقر بسر میبرند. طبقه متوسط پایین زیر خط فقر هستند و طبقه متوسط بالا با تلاش در تطبیق خود با وضع موجود و شمّ اقتصادی کاسبکارانه و دلالبازیهای کف خیابانی خود را در یک زندگی نزدیک به خط فقر و شبهمدرن نگاه میدارند.
در این میان طبقهی بالایی وجود دارد که نزدیک به یک میلیون نفر را تشکیل میدهند. اینها طبقه بالایی هستند که خانوادهی اصلی طبقات مسلط بر سیاست و اقتصاد ایران را تشکیل میدهند و حدود سه هزار نفر از آنها هسته مرکزی را به همین وجه در دست دارند. کسانی که اغلب اگر چه پستهای سیاسی هم داشته یا دارند اما، اکنون به پدرخواندهایی ثروتمند تبدیل شدهاند که این یک میلیون نفر را در چتر حمایتی خویش قرار داده و از آنها بهرهمند میشوند.
تحریمها با جهتگیری سرد و گرم شدهی آن در چهل سال اخیر مقولهای به نام دور زدن تحریمها را به عنوان یک نیاز انقلابی مطرح کرده و این عده به راحتی با ایجاد یک سازماندهی پیچیده شبهدولتی وارد این اقدام میشوند و به دلیل تحریمهای نیمبند آمریکا و فراز و نشیبهای ناشی از این هجمهها و عقبنشینیها موجب شده است اینها ثروتمند، و طبقه متوسط بالا را نیز در سایهی حرکت خود در استخدام غیرمستقیم در بازار داخلی قرار دهند. این عده بر این اساس تحریمها را یک نعمت میدانند مشروط بر اینکه این تحریمها در قالب ماه عسلِ تعارض دائمی بین ایران و آمریکا ادامه پیدا کند و آمریکا از فشارهای خود در مواقع مختلف به دلایل گوناگون عقبنشینی کند.
در اینجا بخش چهارم این کتاب را میخوانید: