کتاب «نفت من کجاست؟ فساد در صنعت نفت و گاز ایران» از خسرو سمنانی که در اردیبهشت ۱۳۹۸ منتشر شده است، در چندین شماره در کیهان لندن منتشر میشود.
[بخش یک] [بخش دو] [بخش سه] [بخش چهار] [بخش پنج]
مرگهای خاموش و هزینههای پنهان، مهم ترین بخشهای هزینه آور جوامع فساد زده ای است که دچار فساد سطح شش یا فساد سیاه شدهاند. فساد پدیده ای شومیاست که بخش مهمیاز تاریخ حیات بشر را به صفحات کثیف و دردآوری آغشته است. اوراقی که رنج بشریت را فریاد میزنند. این پدیده ی شوم از گذشتههای دور بر جوامع سایه افکنده؛ و بر وجوه گوناگون توسعه از توسعه اقتصادی گرفته تا لایههای مختلف از اشکال محتلف توسعه را در بر گرفته است.
پنهان ترین و در همان حال شوم ترین و تخریب کننده ترین وجه این اثرات ویرانگر را باید در توسعه انسانی و هزینههای ناشی از آنچه «هزینه انسانی فساد» خوانده میشود دانست. منبع ایجاد کننده این فساد گستره به باند پرپهنایی از اثرگذاریهای نابود سازنده و ویرانگر در درون نهاد قدرت سرچشمه میگیرند. تاریخ زندگی بشر در جوامع گوناگون نشان داده است که نهاد قدرت و ثروت مستعد فساد هستند و هرجا قدرت متراکم یا ثروت انباشتهای بوده، فساد هم بوده است.
این فساد در حوزههای گوناگون اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، و حتی فرهنگی چهره ی خود را دیر یا زود آشکار میسازد ولی این تنها در بخش تخریب کننده نیروی انسانی است هزینه ی انسانی فساد را پنهان در خود با قدرت تخریبی دو صد چندان همراه دارد. در حالی که این انتظار را که سیستم، خود دست به اصلاح بزند را نیز نمیتوان بعید دانست؛اما این انتظار اگر چه بعید نیست اما در آخرین نقطه در دسترس قرار دارد که نمیتوان برای آن اعتباری عملی قائل بود. از این رو باید همواره به نیروی فراگیرتری از سیستم فاسد برای اصلاح آن اندیشید.
هزینه انسانی فساد در یک چهره ی خود متوجه مجموعه استعدادهای فردی ، جمعی، و ملی سرکوب شده در جامعه فساد زده است که در بستر فساد سیستماتیک هممه ی باورها و تمامیانگیزهها و نیروهای خود برای رفتن به آینده رااز دست داده و در مرگ خاموش خود غوطه ور میشوند. در همین حال بخش دیگر و وجه دومیهم از اثرپذیری نیروی انسانی از فساد وجود دارد که متوجه از بین رفتن نیروی انسانی مورد نیاز صالح برای مبارزه با فساد است که بیش از هر چیز باید «دانش مبارزه با فساد» داشته باشند و در کنار این دانش «خمیرمایه لازم برای مقاومت در برابر فساد» اندوخته باشند.
در مهلکترین نوع مبارزه با فساد، مبارزه با فساد، فارغ از دانش است. دانشمندان علاوه بر کار نظری باید در حوزه علمینیز میداندار مبارزه باشند و اگر این طور نباشد، نمیتوان از آن نهاد انتظار مبارزه جدی و واقعی داشت. با مطابق آمار، ۸۰ درصد مردم به اقدام دولتها در مبارزه با فساد بی اعتماد هستند و کمتر از ۲۰ درصد به این مبارزه اعتماد دارند. این در حالی است که داشتن علم مبارزه بافساد، آغازی است بر یک کار سخت و بسیار هزینه آور دانشمندان و سلامت برانگیزان در جوامع فساد زده باید بیشترین هزینهها را در مبارزه با فساد بپردازند. هزینههایی بس بیشتر از هزینه یهایی که تودهها زیر بار فساد و اثرات اشی از آن میپردازند. برای هیچ دانشمند و عنصر آگاهی در امر مبارزه با فساد، فرش قرمز پهن نشده است، این در حالی است که اگر همین اندیشمندان و باورمندان نیز در صف اول مبارزه با فساد وارد نشوند، عنقریب خود در کنار دیگرانی که در جامعه ی فساد زده انفعالی بودهاند، قربانی فساد خواهند شد. اندیشمندان جوامع را از این حیث میتوان به دو دسته تقسیم کرد؛ دستهای که در خدمت نهاد قدرت و ثروت هستند و اتفاقاً برای تراکم قدرت و انباشتگی ثروت که فساد ایجاد میکند، راهکار ارائه میدهند، دسته دیگر نیز کسانی هستند که با چراغ دانش راه فساد را در جامعه خود میبندند و در این مسیر منتظر دعوتنامه دیگران هم نمیشوند.
فصل هفتم از جستار حاضر با توجه به این معنا وجوه گوناگون هزینههای انسانی فساد را در سطوح تحلیل خردتر چون اشتغال، بهداشت و درمان، قاچاق مواد مخدر و گسترش استفاده از آن در این جوامع . …. مورد بررسی قرار میدهد و ابعاد ریزتری از هزینه انسانی فساد را باز میکاود.
[بخش یک] [بخش دو] [بخش سه] [بخش چهار] [بخش پنج]