کتاب «نفت من کجاست؟ فساد در صنعت نفت و گاز ایران» از خسرو سمنانی که در اردیبهشت ۱۳۹۸ منتشر شده است، در چندین شماره در کیهان لندن منتشر میشود.
[بخش یک] [بخش دو] [بخش سه] [بخش چهار] [بخش پنج] [بخش شش] [بخش هفت]
در کنایههای قدیم پارسیزبانان آمده است: «بچه سرراهی برداشتم پسرم شود آقابالاسرم شد». این کنایه به آن جهت گفته میشود که فردی در پی انجام کاری باشد که به نفعاش تمام شود، اما برخلاف انتظار و همهی برنامهریزیهایش به ضررش بیانجامد.
داستان حکمرانان ایران امروز در بهرهبرداری از مفهوم دشمن، و شعارهای توخالی در «نعمت بودن تحریمها» که بارها و بارها از سوی حاکمان نظام جمهوری اسلامی ایران به ویژه رهبری این نظام بیان شده است، اکنون در دو سویه به مثابه لبههای یک قیچی این رژیم را در تنگنا قرار داده است.
سویه نخست، وجه نظری آن است. رژیم در تضاد ذهنی، تبلیغاتی و… قرار دارد چرا که خود با جهتگیریهای انقلابی و رادیکال بارها تحریمها را نعمتی برشمرده است که موجبات استقلال اقتصادی رژیم را فراهم میسازد در حالی که اکنون تمام هَمّ و غَمّ خود را در ارتباط با دور زدن تحریمها و بیان آن به عنوان پیششرط ورود مجدد ایران به پای میز مذاکره قرار داده است.
سویه دوم، که از نخست بدتر، اما، غیرمستقیم است، اثر تحریمها در اندام ناسالم و غرق در فساد سامانه و سازمان اقتصادی ایران امروز است. فسادی که تا بن دندان حکومت را گرفته است. آش شوری که آن اندازه بدطعم شده است که صدای بازیگران بلندپایه رژیم همچون احمد توکلی را که تلاش دارند چهرهای ضدفساد از خود بیارایند را نیز بلند نموده است.
برهان تاریخ ۴۰ساله گذشتهی ایران در باب تحریمها مانند خیمهای است که بر یک پایه و گسترش چادری بر آن، به همراه میخی بر پای آن، برای پوشش افکار عمومی استوار بوده است. دیرک وسط این خیمه، عبارت از این است که:
-تحریمها برای ایران نعمت است و زمینههای استقلال اقتصادی و خروج از وابستگی ایران را به خارج از بین میبرد.
و چادری که بر این دیرک کشیده شده است تا ضعف آن را در پروپاگاندای رژیم بشکند آن است که:
-تحریمها در این چهل سال دائمی بوده است و ایران به تحریم عادت کرده است.
میخ محکم کننده این چادر هم آن است که:
-ایران در دور زدن تحریمها در این دههها کارآزموده شده و ارادهی معطوف بر اجرای تحریمها علیه ایران ناکارآمد و قابل ترک خوردن است.
هر سه این ارکان در حال حاضر و با توجه به عزم جدی آمریکا در تحریم همه جانبهی رژیم مستقر در ایران ناکارآمد به نظر میرسند.
اثر تحریمها هماکنون موجب واگرایی گروههای به اصطلاح جهادی نزدیک به جمهوری اسلامی ایران در سطوح گوناگون فعالیت رژیم ایران در حوزههای گوناگون جغرافیایی مد نظر رژیم شده است. تحریمها در سطوح گوناگونی چون:
- اقتصاد، بانکداری و تجارت
- سیاست و روابط خارجی
- صنعت نفت و گاز به عنوانِ گلوگاه قدرت اقتصادی اعمال سلطه بر مردم از طریق دلارهای بادآورده نفتی
- آشوبهای اجتماعی، اعتراضهای سیاسی، واگراییهای عناسر درون رژیم
- گسترش فساد سیستماتیک ناشی از قاچاق سازمانیافتهی دولتی– حکومتی
- …
شده است. خیمهی پروپاگاندای رژیم در باب بیاثر بودن تحریمها در حال فرو ریختن کامل است و رژیمی که بارها جامعه جهانی را به بستن تنگهی هرمز تهدید میکرده است امروز باید نگران بسته شدن تنگهی هرمز توسط آمریکا باشد.
[بخش یک] [بخش دو] [بخش سه] [بخش چهار] [بخش پنج] [بخش شش] [بخش هفت]