شعری از رضا مقصدی برای نیکتا اسفندانی که در اعتراضات آبان ۹۸ کشته شد.
چشم تو از کدام غزل، آب خورده است؟
ای شوکتِ شریفِ غزالِ قصیدهها!
آواز تازهات
در سینهی سپیده وُ آیینههای ماست.
درباغِ داغدیده، که پیغامِ عشق را–
با شورِ عاشقانهات پیوند کرده است.
در شعر من، که شاعرِ شیداییِ توام.
میخواستی، ترانهسُرای چمن شوی.
همصحبتِ صمیمیِ گیتا ر-
در کوچهسارِ غمزدهی این وطن شوی.
میخواستی… ولی
فریاد، در گلوی تو خونین وُ سرد گشت.
نام تو در زمانهی بیداد-
همرنگِ درد گشت.
در روزگارِ آه
آیا کدام ماه؟
در جستجوی چشم تو میگرید.