یوسف مصدقی- روز ششم آذرماه جاری (۱۳۹۸ خورشیدی)، سیدعلی خامنهای به مناسبت سالگرد تأسیس «سازمان مقاومت بسیج مستضعفین» در دیدار با اعضای دستچین شده این نهاد سرکوبگر، فرصت را غنیمت شمرد تا برای نخستین بار در تاریخ جمهوری اسلامی، به این واقعیت اعتراف کند که غرض از واژه «مستضعفین» در قاموس رهبران حکومت اسلامی، بخش تهیدست و فقیر جامعه ایران نیست.
خامنهای در این منبر، با اشاره به آیه پنجم از سوره بیست و هشتم قرآن- سوره «القَصَص»- تفسیری کاملا متفاوت از آنچه تا کنون از عبارت «مستضعفین» در منابر فرقه تبهکار ترویج میشد، صادر کرد و گفت: «مستضعفین را بد معنا میکنند؛ مستضعفین را به افراد فرودست یا حالا اخیراً – یعنی این چند سال اخیر باب شده- اقشار آسیبپذیر [معنا میکنند]، یعنی آسیبپذیران؛ نه، قرآن مستضعف را این نمیداند… مستضعفین یعنی ائمّه و پیشوایان بالقوّهی عالَم بشریّت؛ این معنای مستضعفین است. کسانی که وارثان زمین و همه موجودی زمین خواهند بود؛ بسیج مستضعفین این است. مستضعف یعنی آن کسی که بالقوّه صاحب وراثت عالَم است، بالقوّه خلیفهالله در زمین است، بالقوّه امام و پیشوای عالَم بشریّت است.»
بنا به این تفسیر از مفهوم «استضعاف»، فقرا و نابرخورداران جامعه نه تنها در شمول «مستضعفین» قرار نمیگیرند بلکه اگر در مقابل ولایت فقیه و سرکوبگران منصوب او قیام کنند، جزو گروه «مستکبران» و «اشرار» دستهبندی میشوند. سخنان خامنهای در این دیدار، از این جهت حائز اهمیت است که پرده از واقعیتی پنهان و هولناک در جهانبینی رهبر فرقه تبهکار بر میدارد. این واقعیت چیزی نیست جز اینکه از دید ولی فقیه فعلی، اکنون و پس از چهار دهه از استقرار جمهوری اسلامی، فقرا و نابرخورداران جامعه ایران، دشمنان اصلی حکومت اسلامی هستند و بنابراین، سرکوب و قتل عام آنها به اتهام «شرارت» و «استکبار»، توجیه شرعی و قرآنی دارد.
حقیقت این است که جمهوری اسلامی، برخلاف تمام تبلیغات چهار دهه اخیرش، هیچگاه حکومت ضعفا و مستضعفین نبوده و قشر آسیبپذیر و طبقه کارگر جامعه ایران هیچ منفعتی در استمرار آن نداشته و ندارند. تهیدستان و کارگران در طول حکومت این فرقه تبهکار، بیش از همه قشرهای جامعه مورد سرکوب قرار گرفته و فرسوده شدهاند. از همان روزهای آغازین انقلاب ۵۷، گانگسترهای ادارهکننده «شرکت سهامی جمهوری اسلامی»، همواره با شدیدترین برخوردِ ممکن در مقابل اعتراضات فقرا و نابرخوردارن واکنش نشان دادهاند و همزمان، در برابر تشکیل هر نوع سندیکا و تشکل کارگریِ مستقل مقاومت کردهاند و رهبران و بنیانگذارانِ چنین تشکیلاتی را به فجیعترین شکل ممکن سرکوب نموده و از هستی ساقط کردهاند.
جمهوری اسلامی از همان روز نخست ظهورش، حکومت اوباش، دزدان، چپاولگران و دلالان بوده است. حکومت جمهوری اسلامی بیش از هر حکومت دیگر دنیا در دوران معاصر، نماینده یک مافیای نظامیافته و دولتی است. وابستگانِ بهاصطلاح سرمایهدار این حکومت، هیچ تمایلی به تولید، کارآفرینی، سرمایهگذاری بلندمدت و سالم ندارند. این گروه به هرچه در وطن ماست، به چشمِ غنائمی مینگرند که باید هر چه سریعتر به مالکیت آنها در آمده و به سرمایهای شخصی یا فرقهای تبدیل شوند. از چشمِ اعضای این مافیا، بدن و ذهن تهیدستان و اقشار آسیبپذیر، همچنین اموال و نیروی کار کارگران واحدهای تولیدی و کارخانههای خصولتی شده، به هیچ وجه هستی مستقل نداشته و جز برای ثروتمندتر شدن گانگسترهای فرقه تبهکار کارکردی ندارند.
در سرشت اسلامی- شیعی اصحاب جمهوری اسلامی، کسب درآمد از راه تولید و زحمتکشی، جایی ندارد. بنا به همین طبیعتِ غیرمولد، مصادره و غارت اموال دیگران که درواقع شکلی از غنیمت گرفتنِ از مشرکین و کفار فرض میشود، سرلوحه بیشتر فعالیتهای اقتصادی مدیران جمهوری اسلامی است. شوربختانه، بخشهایی از طبقه متوسط جامعه هم در این روند غارتگری و چپاول، به مافیای حاکم یاری میرسانند.
فرهنگ دلالی و ویژهخواری حاکم بر طبقه به اصطلاح متوسط جامعه ایران، ارتباط روانی نزدیکی با مفاهیمی همچون غنیمتگیری و چپاول اموال غیرخودیها و از کیسه بیتالمال خوردن، دارد. اسلام سیاسی و بخصوص شیعهگریِ وَلَوی همواره از پول غارت، دلالی و احتکار ارتزاق کرده و به همین دلیل، جز از این راهها، هیچ روش شرافتمندانهای برای کسب درآمد ندارد. خمینی و اوباش اطرافش با چنین طرز تفکری با وعده چپاول منابع عمومی و مصادره اموال خصوصی و تقسیم آنها میان «مستضعفان» به قدرت رسیدند. این مستضعفانِ بهرهمند از چپاولگری، از همان صدر انقلاب کذایی ۱۳۵۷، گروههای اجتماعی نوظهوری را شکل دادند. بخش بزرگی از این گروهها، طی چند دهه، شمایل و اطوار طبقه متوسط به خود گرفتند و حتی به مرور زمان به منتقدان فرهنگ و ایدئولوژی حاکم بر جمهوری اسلامی تبدیل شدند. این جماعت اما از منظر منافع اقتصادی همچنان در اتحادی نانوشته با فرقه تبهکار باقی ماندهاند.
طبقه متوسط قلابی مولود جمهوری اسلامی، با وجود اختلافات فرهنگی با هسته اصلی قدرت و پیادهنظام جیرهخوارش، همواره خواهان استمرار فرقه تبهکار بوده است. هرچند که طیفهای مختلف این طبقه به لحاظ فرهنگی و اعتقادی به هیچ وجه یکدست نیستند و میان آنها از ملحد تا مؤمن، از چپ تا راست، از بازاری تا دانشگاهی حضور دارند، اما وجه مشترک میان همه آنها، بهرهای است که بیش و کم از اقتصاد نفتی و دلال محور ایران میبرند. درواقع، اگر بخواهیم با استفاده از بیان اخیر خامنهای عنوانی درخور برای این مجموعه بسازیم، «برخورداران مستضعف» توصیف درستی برای این جماعت است.
فرقه تبهکار حاکم بر ایران، سالها با تزریق دلار ارزان به بازار محل فعالیت این برخورداران مستضعف، پرداخت آشکار و پنهان سوبسیدهای رنگارنگ به این طبقه و هزینه کردن از منابع غیرقابل تجدید کشور برای رضایت آنها، به اعضای طبقه متوسط قلابی و دلالمآب جامعه ایران باج داده و با نمایشهای مضحک انتخاباتی و خیمه شببازیهای اصلاحطلبانه، عقده حقارت این جماعت را نواخته است. در مقابل، طبقه متوسط کذایی، به عوض برخورداری از این منافع، بارها در بزنگاههای بحرانی به یاری تبهکاران حاکم شتافته و با بَزَک کردن چهره کریه جمهوری اسلامی، این نظام جنایتکار را از مهلکههایی سخت رهانیده است.
حضور پررنگ و انکارناشدنی فرودستان در اعتراضات سراسری دی ماه ۱۳۹۶ و خیزش عظیم آبان ۹۸، زنگ خطر را نه تنها برای اعضای رسمی مافیای حاکم بر کشور به صدا در آورده بلکه هشداریست به بخش رانتخوار و دلالمسلک طبقه بهاصطلاح متوسط جامعه ایران. بسیاری از این جماعت که تا پیش از اعتراضات یاد شده، ریاکارانه ژست اپوزیسیون میگرفتند و طلبکارانه مطالبات طبقاتی خودشان را دغدغه همه مردم ایران معرفی میکردند، این روزها قافیه اعتراض به حاکمیت را به فرودستان و نابرخورداران- یا به بیانی خامنهایوار به «تهیدستان مستکبر»- جامعه باختهاند. تلاش مذبوحانه بخشی از این «برخورداران مستضعفِ» هواخواه نظام و دنبالههای خارجنشین آنها برای توجیه جنایات اخیر فرقه تبهکار، ریشه در همین قافیهباختگی دارد.
از اوضاع و احوال بیثبات این روزهای پس از سرکوب، پیداست که در آیندهای نزدیک، شاهد رویارویی تمامعیاری میان «تهیدستان مستکبر» و «برخورداران مستضعف» جامعه ایران خواهیم بود. باشد که این رویارویی، بدون خونریزی، ختم به خیر شود.
هدف: ایجاد آشوب در خاورمیانه= سرقت اموال و تخریب ایران است
که توسط دست نشانده ها و فاسدهای بیوجدان به جد بوسیله شیعه گری کافران دینسوار، در حال پیاده شدن است.
ایرانی نقشش شهید شدن و داغ کردن نمایشنامه شیعه گری است.
نتیجه انقلاب ۵۷ فقط محل نشیمنگاه اخوندها را تعغیر داد کوخ نشین شد کاخ نشین……..نفرین برما که رویمان را با ریش سیاه کردیم ودر دستمان دور دور را تبلیغ کردیم و۴۰سال با دعا منتظر درست شدن بودیم…… سیاه کردن پیشانی و داغ بندگی را برای رزق وروزی تمنا کردیم ندانستیم سیبل تک تیراندازان شریعت میشویم……………۱۴۰۰سال اموزش دادن برای جلب نظر دیگران ظاهرت را تعغیر دهیم کافیست انسانیت وادم بودن کشک…..لعنت بر ما چه کردیم با فرزندانمان چه کردیم با تحجر وبی عقلی ریشه یک نسل را سوزندایم وباقیمانده ان را درحال کشتن هستیم لعنت بر جوانانی چون من که در ۵۷ خریت را کامل کردیم و۴۰سال پالانکش مذهبی بودیم که اعتقادی بهش نداشتیم میدانستیم دروغ است ولی ظاهر ساختیم تا غنائم بیشتری بدست اوریم سرعت پیشرفت اسلام وعنقلاب فقط به نذری وغنائم بود وبس اینها را حذف کنید هیچ ندارد…….یاد گوسفندی افتادم که کشتن تا با خونش مردم را تحریک کنیم بعدها عکسش را میدیدم با تفاسیر ابکی بر خریت خود میخندیدم ….ما اشرار نبودیم چون هر چی میدزدیم به خانه ملاها انتقال میدادیم اتش میزدیم میشکستیم وووووبرای رفاه مار مولک های دینی تلاش میکردیم پس کارمان درست بود ولی امروز میخواهیم هر چه دادیم پس بگیریم چون بی لیاقت ترین قوم هستند …خانه شیطان در دایره ای سفیدوسیاه است وخانه دوست در تاج زرین مهربانیهاست که در ان تفکر هر انسانی را رقم میزند….
حوادثی که مثل باد و طوفان در راه میباشند ، اینروزها در خبرهای جهانی برعلیه اتحاد سرخ و سیاه جهانی ( چپها و اسلامیست های اروپا و منطقه ) هر روز با جریانی که از هرسو چه داخل و چه خارج برعلیه حکومت جهموری جعلی اخته شده آخوندی پخش میشود شدت بیشتر و بیشتری میگیرد ، واین مبارک نجات ایران ، حتی با جراحی ، نشان از فرا رسیدن ، دفن این غده سرطانی جمهوری اخوندی ، نکبت شوم و متعفن ،، بدست ملت سراسر ایران را در امروز و فردایش با خود دارد . ایران ،، ایران ،، ایران ،، مالیات ،، امنیت ،، آزادی ،، رفاه نسبی استاندارد جهانی ،، اموزش ،، انظباط ،، مسولیت پذیری ،، اقتصاد ،، بیمه ،، بهداشت ،، این لغات بالا عملا سیستم حکومت رضاه شاه پهلوی بود برعلیه حکومت فقهی تعزیه ای سلطانی قاجار ، تا توانست تخت جمشید را از زیر خاک جهل و زمان برون اورد و سیستم اموزشی و شهر سازی و مالیات و شناسنامه و بهداشت و کشف حجاب تحمیلی اخوندی و ازادی وبرابری زن و مرد در حق تحصیل و پوشش ازاد ، و دادگستری و دهها کار بزرگ و زیر ساختی کشور را برای ایران نوین پایه گذاری کند . . نسلی که چهل سال در داخل ایران شب و روز سرکوب شده و دروغ و دروغ و دروغ شنیده و میشنود احتیاج به حمایت و پشتیبانی بیشتر هموطنان خارج کشور در این روزهای طوفانی دارند ، پیشنهاد همبستگی ، صندوق حمایت مالی به صدها نفر ی ، که از قهرمانان جانباز ازادی خواه وطن در خیابانها و شهر های سراسر ایران جان فدا کردند ، از جانب دفتر ، مادر ایرانزمین ، شهبانو فرح پهلوی میتواند جرقه روشن کردن مشعلی دگر برای قوت دل ازادی خواهان باشد . من کارمند حاضر به پرداخت ۱۰۰ یورو هستم ، یک نفر از ۵ ملیون ایرانی خارج از کشور . . . رضا شاه روحت شاد .
مادر زنده یاد پویا بختیاری خانم ” ناهید شیر پیشه” در جواب خامنه ای گفته که : ” ارزش هر قطره خون پسرم بیش از میلیلرد ها دیه است “! و خامنه ای از ترس قیام و شورش مردم غیور و ایراندوست بختیاری و لرستانی ها شیخ کرگدن گلپایگانی پدر دامادش را با عجله به لرستان فرستاده که از مردم دلجویی کند. می گویند توبه گرگ مرگ است پس چاره ای جز قیام نیست //
برای ایران زخمی و غارت شده , بخاطر چهل سال جنایت و اعدام و تجاوز و شکنجه و ترجیح خرافات و جهل و نکبت و فساد , دیگر قاذورات احمقانه این جنایت کار هیچگونه معنی و مفهومی ندارد . سید علی خامنه ای فقط یک جنایتکار ناقض حقوق بشر و دیکتاتور چپاولگر ی است که باید مثل جنایتکار انی چون چارلز تایلر , یاغی لیبریا , میلو سویچ صربستان و عمر البشیر رهبر مخلوع سودان محاکمه و بعنوان یک جنایتکار منفور جنگی بدنیا معرفی شود . ما میتوانیم پیشگام برگزاری این دادگاه به مراتب دیر و پر تأخیر باشیم .ما میتوانیم زبان بی کلام ایران فراموش شده ا ی شویم که خدا و دنیا و تمام خوبی های دنیا او را فراموش کرده است . نامه بنوسید , حتی بزبان فارسی ,عکس بگیرید و بفرستید .برای شروع محاکمه و معرفی این مهاجم خون آشام معتاد و فاسد این سازمان مسئول و در خواب رفته را در زیر فشار قرار دهید. علی خامنه ای بیشتر از این حیوانات درنده ای که در اینجا نام برده شده است آدم کشته است.
تو را، شما ها را ای ستمگران بدست آوریم !
ای یزید بن معاویه، ای رهبر مسلمین جهان؛ ای خلیفه خونخوار، خون ندا ها و پویا ها، خون پاک جوانان ایرانی خریدنی است؟ بخشیدنی است؟
تو ای گدای مسکین، خرج زن و فرزندانت که ۸۰ سال است از دسترنج همین جوانان و پیر زنان ایران پرداخت می شود و آنوقت ای نانجیب، ای خبیث تخم تازی، این جوانان نازنین ایرانی را اشرار می خوانی؟ ای ضحاک کذاب فرمان آتش به اختیار می دهی؟ تهی شد ایران ز…
سر ا سر پر آشوب گردد زمین
ز بهر سیاوش، به جنگ و به کین!!
از کجا آورده اید که پول خون جوانان ایرانی را پرداخت کنید؟ از گور پدرانتان، ای پس مانده های دزدان و غارتگران مدینه!
خون ندا ها و پویا ها خریدنی است؟
ننگ و نفرین بر هر کسی که در ایران گلوله بسوی جوانان ایرانی شلیک کند…فرزندان شماها را نیز خواهند کشت این حرامزادگان!
تو را، شما ها را ای ستمگران بدست آوریم…
تا قبل از ۸۸ طبقه ی متوسط ایران بسیار گسترده شده بود اما بعد از ۸۸ و شکست کامل اصلاحات ، طبقه ی متوسط ایران به مرور از هم گسیخته شد .اگر به اعتراضات ِ ۹۸ نگاه کنید خواهید دید بسیاری از کشته شدگان و دستگیر شدگان و مناطق تظاهرات متعلق به طبقه ی متوسط بودند .در فاصله ی دو سال گذشته اکثریت طبقه ی متوسط نیز به جنبش حق طلبی مردم ایران پیوستند .هم اکنون فرهنگیان ، کاسبان و تولید کنندگان خرد ، کارمندان دولت هم در جنبش ملی ایران حضور دارند .
اما اقلیتی از طبقه ی متوسط بعد از سال ۸۸ ، به سفره ی رانت رژیم دعوت شد و بسیاری از سینماگران و بساز بفروش های شهری و بازاریان در این بخش هستند .تحریم های امریکا یک خوبی ای که داشت این بود که این قشر را هم از نعمت رانت خواری و نوکری جمهوری اسلامی محروم کرد و با قیام آبان ۹۸ ، این بخش از طبقه ی متوسط در معرض یک انتخاب تاریخی قرار گرفت .
اینکه دولت از ۶۰ میلیون زیر خط فقر صحبت کرد (۷۰ درصد جامعه) به خوبی نشانگر این بود که تنها ۳۰ درصد جامعه(۲۰ میلیون) از نعمت رانت خواری و ویژه خواری بهره مند هستند واین اقلیت هم به زودی کاهش خواهند یافت یکی به دلیل تحریم ها و دیگری فشار اجتماعی .
قیام آبان ۹۸ تولد یک اتحاد تازه بود در ایران .اکثریت طبقه ی متوسط با طبقه ی زحمتکش همراه و همدل شده است اما هنوز به جمعبندی کامل نرسیده است .نقش شاهزاده رضا پهلوی و مشروطه خواهان در اینجا بسیار مهم است چون اکثریت طبقه ی متوسط مثل اکثریت طبقه ی زحمتکش به پادشاهی مشروطه گرایش دارند .حضور پر رنگ شاهزاده و مشروطه خواهان و شورای مدیریت گذار در گفتگوها با سیاستمداران غربی و حضور در رسانه های بین المللی می تواند این دلگرمی را به جنبش بدهد که دنیای آزاد و کشورهای دیگر نیز همراه آنها هستند .
این وسط می ماند اقلیت رانتخوارِ طبقه ی متوسط و رانتخوارانِ اصلی و بدنه ی سپاه ، بسیج ، نیروی انتظامی و نیروهای امنیتی که به قول محسن سازگارا در حال بخار شدن هستند.این طیف یا باید به اکثریت ِ مردم بپیوندند یا به سرکوبگران .
خامنه ای و آدمکشان ِ عمامه به سر و لشکری اش و سران ِ نظام با کشتار و جنات هولناکی که انجام دادند باعث شدند روند ریزش سیعتر و عمیقتر شود .باید تا جایی که می شود جنایتکاران را تنها تر کرد که هنگام ضربه ی نهایی خشونت کمی اتفاق بیوفتد.
زنده باد ایران .زنده باد پادشاهی مشروطه .زنده باد دموکراسی سکولار
بالاخره خود رهبرنظام فرقه ای واقعیت عریانی را که مردم از نخستین روزتسلط اینها بر کشور بخوبی دریافته بودند بزبان صریح بیان کرد و به ابهامی که درگفتار وکردارسران ولشگریان جمهوری اسلامی وجود داشت پایان داد ؛ براساس آیهٔ قران و نتیجتأ درقاموس حکومت اسلامی منظوراز«مستضعفان» همان «ائمهٔ وپیشوایان» فرقهٔ تبهکار ولشگریان چپاولگرومزدوران آدم کُش جنایتکارشان میباشد.
با این اصلاح معنی یکی ازمؤثرترین شعارهای «انقلاب اسلامی» نورروشنی برهدفهای واقعی فتنهٔ خمینی ودلیل اصلی تیره بختی مردم ایران تابید.
از زمره آن طبقه متوسط دلال مآب دست پرورده شرکت سهامی جمهوری اسلامی، همانا ورزشکاران و اهالی هنر و سینمای آن می باشند، جملگی خودفروخته و منفعت طلب