مجید محمدی – دوران محنت و دشواری علاوه بر زمان صبر و تحمل و کمک به دیگران، دوران درسآموزی از روالها و فرایندها و سیاستهای گذشته نیز هست. همهگیری کُرونا و خسارات عظیم انسانی و مادی آن اکثر افراد را به تجدید نظر در سیاستها و باورهایشان وادار خواهد کرد. در این نوشته به ده درس کوتاه از این دوران برای آن تجدید نظر اشاره میکنم.
درس اول: کمونیسم و اسلامگرایی نه تنها خطرناک بلکه مرگبارند
دولتهای کمونیستی و اسلامگرا نه تنها عامل فقر و نکبت، سرکوب آزادیها و نافی کرامت انسانها بلکه تهدید کنندهی بهداشت انسانهایند و جان افراد را حتی بدون مخالفت با آنها میگیرند. رفتار دو دولت کمونیستی چین و دولت اسلامی در ایران در پنهانکاری در مورد این ویروس و عدم اطلاعرسانی از مخاطرات آن و عدم همکاری با دیگر کشورها در به اشتراک گذاشتن ویروس و یافتن دارو باعث کشتار دهها هزار نفر در سراسر عالم و خسارات چند ده تریلیون دلاری به اقتصاد جهانی شده است. فراموش نکنیم که ایرانیان بدون آنکه بدانند حامل این ویروس به حداقل بیست کشور دیگر بودند (از همسایگان تا آمریکای شمالی، از آسیای مرکزی و خاورمیانه تا اروپا). دو دولت کمونیست چین و جمهوری اسلامی ایران بجای پذیرش مسئولیت با توهم توطئه این ویروس را به ارتش امریکا نسبت دادند.
انبوهی از دروغ و اطلاعات نادرست در ماههای دسامبر تا آوریل از بوقهای تبلیغاتی چین کمونیستی و دولت اسلامی در ایران صادر شده است که همه در خدمت غفلت از اصل مشکل و بیتوجهی به نتایج آن بودهاند.
درس دوم: به رسانههای چپ اعتماد نکنید
به هر گزارشی که از رسانههای آمریکایی و اروپایی (که اکثرا به بوق تبلیغاتی چپ تبدیل شدهاند) و نیز بوقهای همسان آنها در ایران بیرون میآید باید به دیدهی تردید نگریست. سی ان ان، نیویورک تایمز، واشنگتن پست، ان بی سی و سی بی اس و مانند آنها با ترس از متهم شدن به اسلامهراسی و چینهراسی و نژادپرستی صحنه را برای تبلیغات سیاسی دولت کمونیستی چین و دولت اسلامی ایران فراهم کرده و خواهند کرد. اینها با خبرگزاری دولتی چین و خبرگزاریهای فارس و تسنیم کاملا هماهنگ عمل میکنند: دادن بالش و صندلی راحتی به مقامات چین و جمهوری اسلامی و انتقاد از دولت ترامپ (چون اروپاییتبار است). دو ویروس سیاست هویتگرا و پاکیزگی سیاسی باعث عدم مسئولیتخواهی و گزارشدهی از مبدأ ویروس و چگونگی مواجهه با آن شد. برای این رسانهها حتی نام بردن از ویروس ووهان (منطقهای که ویروس از آنجا شروع شد) باعث رد شدن یک مطلب و عدم انتشار آن میشود و بسیاری از رسانهها در دیگر کشورها از این الگوی جاهلانه تبعیت میکنند. رسانهها در گزارش مرگ ناشی از این بیماری مدام ارقام دولتهای چین و ایران را با ارقام دولتهای غربی مقایسه میکردهاند در حالی که از روز هم روشنتر است که آنها واقعیات را نمیگویند. این رسانهها در اغراق در باب کسانی که در این بحران خواهند مرد (۲.۲ میلیون مرگ در امریکا و نیم میلیون در بریتانیا) و ایجاد ترس نیز دست گشادهای داشتند.
درس سوم: سازمانهای بینالمللی فاسدند
به مواضع رئیس سازمان بهداشت جهانی در ستایش از دولت چین و عدم پاسخگویی مقامات آن در باب منشأ ویروس یا مقامات سازمان ملل در تقاضای رفع تحریمهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی نگاه کنید. مشخص است که اینها به موقعیت خویش در دولت چین یا سخنانی که مقامات جمهوری اسلامی درمورد آنها میگویند بیشتر تمرکز دارند تا انجام وظایف خود. این نهادها که بخش عمدهی بودجههای خود را از ملل غربی میگیرند تحت شعار عدالت جهانی و جهانیگرایی در خدمت دولتهای اقتدارگرا و تمامیتخواه قرار گرفتهاند. هیچ ملتی برای آزادی و توسعه نمیتواند به این سازمانهای متشکل از دولتها اتکا کند.
درس چهارم: هر بحرانی برای اسلامگرایان و سوسیالیستها فرصت است و نه چالش
همانطور که نانسی پلوسی و دمکراتها در بستهی حمایتی کنگره برای مقابله با کُرونا به دنبال تسهیل سقط جنین، موافقتنامهی محیط زیست، کاهش اتکای صنعت هواپیمایی به سوختهای فسیلی و حمایت دولتی از مراکز فرهنگی و موزهها (فرهنگ دولتی) بودند، محمدجواد ظریف و حسن روحانی تلاش داشتند از موقعیت دشوار موجود برای رفع تحریمها استفاده کنند و حکومت در عرصهی داخلی نیز تلاش میکرد نشان دهد روحانیت و بسیج زالوهای بودجههای عمومینیستند (با اقدامات نه تنها بیخاصیت بلکه زیانبار در عرصهی عمومی). از همین جهت است که به علت مواجه شدن هر جامعهای با بحران نباید اینگونه افراد را در موقعیت قدرت قرار داد چون بهترین فرصتطلبان عالم هستند.
درس پنجم: نهادهای اسلامی شده بیخاصیت هستند
در اوج بحران کُرونا مجلس شورای اسلامی تعطیل میشود در حالی که پزشکان و پرستاران و کارکنان شهرداریها با همهی مشکلات و مخاطرات باید کار کنند. چه دورانی مهمتر از این دوره برای اعضای مجلس است که کار نظارتی خود را انجام دهند و با تصویب قوانین نظارت بر نهادهای دولتی و عمومی به مردم تحت فشار کمک کنند؟ هرچه نهادها در ایران اسلامیتر شدهاند (مطیعتر برای ولایت فقیه) بیخاصیتتر گشتهاند. از عوامل مهم این بیخاصیتی این است که اسلامگرایان هیچگاه از اشتباهات خویش درسی نمیگیرند.
درس ششم: متخصصان اسلامگرا به سطل زباله تعلق دارند
هر آنچه از «پزشکان و واگیرشناسان و الهیون و نظامیان و دیگر کارشناسان» اسلامگرا در دوران بحران کُرونا شنیده شده به کار زبالهدانی میخورد چون تلاش کردهاند به باورهای ایدئولوژیک خود در دوران سختی لباس مذهبی بپوشانند و برای نظام تبلیغ کنند. حتی ذرهای اطلاعرسانی علمی در موضوعات بهداشتی و اقتصادی در سخنان این جماعت وجود ندارد یا اگر به نحو گزینشی به واقعیتی اشاره میکنند میخواهند از دل آن به توصیههای خود برسند.
درس هفتم: اتکا به روابط اقتصادی با دولتهای کمونیستی و اسلامگرا خطرناک است
در اوج بحران کُرونا دولت چین ایالات متحده را به عدم ارسال دارو تهدید کرد. اگر دولتهای غربی به محصولات دولتهای اسلامگرا در دوران بحران نیاز داشتند با همین تهدیدها مواجه میشدند. از همین جهت اتکا بر محصولات راهبردی به اینگونه کشورها احمقانه و غیرمسئولانه است. از همین جهت است که بخشی از سیاستمداران آمریکایی به دنبال تجدید نظر در روابط اقتصادی با چین در واردات اینگونه محصولات هستند. ایرانیان نیز میتوانند از این وضعیت درس بگیرند.
درس هشتم: به پیامبران آخرالزمانی نباید گوش داد
از ویژگیهای چپ و اسلامگرایان عرضهی داستانهای آخرالزمانی و پایان بشریت در صورت عدم توجه به سیاستها و دستورالعملهای آنهاست. آنها در عرصهی اقتصاد و محیط زیست و سیاست مدام میگویند اگر به حرف ما گوش ندهید زیر آبهای اقیانوس غرق میشوید، ثروتمندان همه را فقیر خواهند ساخت و فاشیستها حاکم خواهند شد در حالی که سیاستهای آنان مسبب فقر و دیکتاتوری و فلاکت و تخریب زمین هستند و خواهند بود.
درس نهم: هرچه دولتها بزرگتر و فربهتر باشند کمتر میتوان روی آنها حساب کرد
هرچه تمرکز قدرت در دولت مرکزی بیشتر باشد مقامات استانی و محلی کمتر میتوانند مؤثر واقع شوند. بسته بودن دست استانداران و فرمانداران در ایران در حالی که مقامات دولت مرکزی در تهران مشغول این پا و آن پا شدن بودند واکنش مناسب در برابر بیماری را به تأخیر میانداخت یا بیتاثیر میساخت. دولت مرکزی در جمهوری اسلامی نه تنها کمک چندانی به مقامات محلی نداشت بلکه مانع اقدامات احتمالا مثبت آنها نیز بود. پس از گذشت دو ماه از شیوع بیماری رئیس دولت حتی یک ویدئوکنفرانس با همهی استانداران نداشته است.
درس دهم: توهم فقط نادرست نیست، مخرب است
جلوگیری از فعالیت پزشکان بدون مرز در اصفهان بر اساس این دیدگاه که «آمریکا با پزشکان جاسوسی میکند» نشان داد که نظریهی توطئه تا چه حد میتواند خطرناک باشد. مقامات جمهوری اسلامی یک کشور را بر اساس توهم توطئهی غربیان در همهی زمینهها و همهی زمانها اداره میکنند. البته منشأ این توهم آن است که خود آنها شبانهروز در کار توطئه علیه مخالفان و دشمنان موهوم خود هستند. اصل برائت و فرض «بیگناهی افراد مگر آنکه خلافش ثابت شود» با این نوع نگاه تبدیل میشود به اینکه «همه خلافکار به شمار میآیند مگر آنکه خلافش ثابت شود.»
به عقیده ژان پیر فای فیلسوف فرانسوی، طیف سیاسی -ایدئولوژیک غرب اگرچه خطی است اما بر روی یک خط راست قرار ندارد، بلکه شبیه نعل اسب است Horseshoe Theory . هر دو انتهای یک نعل اسب به یکدیگر نزدیک هستند. از این جهت بسیاری از نظرات وعقاید چپهای افراطی و یا به قولی چپهای واپسگر با راستهای افراطی و فاشیستها قرابت دارند،به عنوان مثال : یهود ستیزی، تمامیت خواهی ، بیگانه هراسی و نژاد پرستی. البته چپ افراطی دارای ویژگیهای مختص به خود نیز می باشد : اسراییل ستیزی، نزاکت سیاسی، هویت طلبی، نسبیت گرایی فرهنگی و همچنین معاشقه با اسلامیستها.
بنظر می رسد تاکید چپها بر نسبیت گرایی و مماشات با اسلامیستها، بیشتر جنبه تاکتیکی دارد و نشانی است از هراس آنها از تمدنهای غیر غربی و جداسازی فرهنگها از یکدیگر و انحصار دستاوردهای عصر روشنگری ( حقوق بشر، لیبرالیسم، سکولاریسم، اومانیسم، پرگرسیویسم، فردگرایی و غیره) برای تمدن غرب ونالایق دانستن دیگر فرهنگها.
از این روی،به عنوان مثال هیچگاه یک فمینیست غربی اعتراضی به سنگسار یک زن مسلمان ، حجاب اسلامی و ختنه دختران نمی کند و یک چپگرا همواره تاکید می کند که مسلمانان باید بر طبق فرهنگ خود زندگی کنند.
با این مقدمه ، اخطار متخصصان ایران ( مثلا کارشناسان محیط زیست) در مورد نابودی ایران را به عنوان عقاید آخرالزمانی پیامبرگونه نمی دانم. از سویی دیگر، متخصص اسلامگرایی را سراغ ندارم که در مورد نکبت و فلاکت و تباهی کشورهای اسلامی سخنی بگوید.
از دیگر سو، در ورای درسهای مهمی که آقای محمدی بر شمردند بنظر می رسد ، همه گیری کرونا دارای تبعات اجتناب ناپذیری نیز خواهد بود: معکوس شدن روند جهانی سازی، افزایش شکاف عظیم بین کشورهای توسعه یافته و عقب مانده ( همان شمال- جنوب سابق)، فرو رفتن بیشتر جوامع اسلامی در گنداب اسلامیسم، فربه تر شدن اسلامیستها و نخبگان اسلامگرا، اثبات این نظر چپگراها که حقوق بشر صرفا غربی است وجهانشمول نیست، افزایش قدرت و اهمیت دولتهای پیشرفته که در اثر جهانی سازی ضعیف شده بودند، کم اهمیت شدن سازمانهای جهانی ناکارآمد و فاسد، شیوع بیشتر ویروس نسبیت گرایی فرهنگی و هویت طلبی در کشورهای مفلوک، و بسیاری تبعات دیگر
https://ca.yahoo.com/news/russias-coronavirus-case-tally-surpasses-075548734.htmlمبتلایان به کرونا درروسیه با یک جهش از ده هزار گذشت .
همه رسانه های فارسی که برای پوتین تبلیغ میکردند ، خفقان گرفته مثل پوتین و چین سانسور میکنند
دروغ ذات مارکسیسم است . ۷۰ سال در شوروی دروغ گفتند ، پنجاه سال در کوبا و کره و چین و ….
ملاهای روسی دروغ حکومتی را از مارکسیست های روسی اموختند . دروغهای انها قبلا در حد بهشت و جهنم بود و امامان و …
با درود به جناب مجید محمدی هم میهن خردمند و فرهیخته,
در باره درس نخست: نظامهای توتالیتر جمهوری اسلامی یا دولت کمونیستی چین مانند طاعون و وبا هستند که هر یک از دیگری بدتر است.
درس دوم: درست است که چپ بودن به مفهوم گروه مخالف است چنانکه در انگلستان چپ ها در پارلمان در قسمت چپ آن می نشینند ولی رسانه هایی هست که فکر منافع خویش هستند و با پول می شود آنها را خرید مانند مثالی که شما نوشته اید.
درس سوم: سازمانهای بین المللی فقط برای نمایشند مثلا جمهوری اسلامی دارد آثار باستانی ما را ویران می کند وقتی از آنها درخواست کمک می کنی هیچ جوابی نمی دهند یا سازمان عفو بین الملل می گذارد تا جمهوری اسلامی زنان و مردان ما را در زندان شکنجه دهند و به آنها تجاوز کنند بردن نام این ارگانیزا سیون ها فقط آدم را دق مرگ می کند و بس!
درس چهارم: یک شامه (شعر) عامی هست که می گوید: طقاری بشکند ماستی بریزد// جهان گردد به کام کاسه لیسان
به گفته شما اپورتونیستی مانند جمهوری اسلامی تلاش می کند تا از هر فرصتی برای بقای خود استفاده کند.
درس پنجم: در کشور های پیشترفته مانند آلمان دولت با دانشمندان مشاورت می کند که چگونه می شود با بیماری کرونا مبارزه کرد. در آلمان تصمیم گیرنده انستیتو روبرت کخ و ویروس شناسان و میکروبیولوژیستها هستند. در ایران آخوند خامنه ایی تصمیم گیرنده است و دکتر و متخصص ها برده او هستند.
درس ششم: دانش چه ربطی با مذهب اهریمنی مربوط به ۱۴۰۰ سال پیش دارد که تاریخ مصرفش تمام شده و باید دور ریخته شود.
درس هفتم: چین بیماری کرونا را تولید و تمام بازار را هم خالی کرد. ۹۰٪ ماسکها در این کشور تولید می شود که همه را تحت کنترل خود دارد. ما در آلمان با اینهمه پیشترفت در دانش و تکنولوژی ماسک نداریم. به این خاطر هنگام خرید در معرض خطر مبتلا شدن به ویروس کرونا هستیم.
درس هشتم: اینکه بیماری کرونا را خشم خداوند و یا انتقام طبیعت می دانند یک واکنش ساده و ابتدایی است که در آدمهای نخستین هم چنین چیزی وجود داشته و بانوی روانشناس آنا فروید دختر روانشناس معروف فروید در باره آن نوشته.
درس نهم: قدرت مطلق فساد مطلق را به وجود می آورد اینرا دانشمندان گفته اند و جمهوری اسلامی مافیایی یک نمونه آن است. در جنوب ایتالیا مافیا از فرصت استفاده می کند و به بیکارها که نیاز به کمک دارند با پولهایی که از راه خلاف به دست آورده به مردم وام می دهد و در اصل پولشویی می کند. (منبع رسانه های آلمان)
درس دهم: در باره تئوری توطئه در Pcwelt مقاله ایی نوشته بود به قلم/ Hans Christian Dirscherl که در انگلستان عده ایی آنتن های اینترنتی نسل پنجم ۵G را به آتش کشیده اند به این دلیل که آنها انتقال دهنده ویروس کرونا هستند. این اتفاق در شهر های Birmingham Liverpool افتاده است.
اگر بخواهیم واقعگرایانه با موضوع کوید ۱۹ و موضع کشور چین در این مورد برخورد کنیم حداقل سه پرسش خیلی مهم وجود دارد که به سادگی نمیتوان از آنها گذشت.
۱-چرا با وجود اینکه بیماری سارس در سال ۲۰۰۳ از چین و از بازارهای خیس فروش حیوانات وحشی نشات گرفت ،پس از تعطیلی یک ساله این بازارهای مسئله ساز این بازارها دوباره از سال ۲۰۰۴ باز گشایی شدند؟
۲-چرا باید این بیماری ویروسی پس از ۱۷سال که این بازارها دایر بوده ،درست باید در در انتهای سال ۲۰۱۹ که جنگ تجاری بیسابقه چین و آمریکا با مغلوبه شدن بیسابقه چین در شرف پایان بود به ناگهان باز هم از همان بازارها سر درآورد و همه معادلات را کاملا بهم بریزد؟ یعنی در طول ۱۷ سال امکان تولدش نبوده و به ناگهان در این شرایط خاص متولد شده؟
۳-بزرگترین خیانت چین به کل بشریت ارائهی آمار دروغ و غلط از روند شیوع این بیماری در چین و کوچک نشان دادن میزان خطر آن به جامعه جهانی است، به گونه ای که کشورهای جهان نتوانستند میزان خطری که از جانب این ویروس به سمت شان سرازیر میشد را تا لحظه ای که به آن گرفتار شدند متوجه نشوند و به طبع در اتخاذ تصمیمات پیشگیرانه دچار غفلتی فاجعه بار شدند.
این سه پرسش حداقل سوالاتی است که جامعه جهانی باید از چین بخواهد تا به آنها پاسخگو باشد.
از آقای مجید محمدی سپاسگزارم بابت پاسخگویی به پرسشم.
برای شما آرزوی سلامتی می کنم.
سپاس برای این تحلیل فوق العاده جناب محمدی
دنیا بر علیه جنایات حزب کمونیست چین ساکت نخواهد نشست. با اجازه یک لینک در این مورد
https://www.rfa.org/english/news/china/coronavirus-lawsuits-04072020152630.html
ارسلان عزیز
رسانههای چپ رسانه هایی هستند که فقط کارکرد اطلاع رسانی ندارند بلکه ایده های چپ را (بدون انتشار دیدگاه مقابل) ترویج می کنند. مهم ترین ایدههای چپ در ایالات متحده عبارتند از مرزهای باز، دولتی شدن خدمات عمومی، نفی فدرالیسم در شرایط قرار داشتن ریاست جمهوری در دست چپها، سرکوب آزادی بیان با توجیه پاکیزگی سیاسی، نفی فرد گرایی و تقلیل هویت افراد به نژاد، جنسیت و جنس آنها ، جهان گرایی و طرح ملیت گرایی به عنوان فاشیسم، طرح ساختارهای ایالات متحده به عنوان نژاد پرستی، و انحصار رسانه ای در دست چپ.
با تشکر از سؤال شما
درس یازدهم
به ریشه ها نگاه کنیم درک می کنیم تمامی پست مدرنیست ها (کمونیست های فرهنگی ) دروغ می گفتند .یک فرا روایت وجود دارد و آن خداوند است .ایمان به خدا ، عشق به خدا و پرستش او فرا روایت بشری است که اگر به آن خیانت کنیم ، تاریکی و مرگ و هرج مرج جهان را پر می کند .به بیانیه ی استقلال امریکا نگاه کنیم و جمله ی آفریده شدن تمام انسان ها به صورت برابر را خواهیم یافت .آری خدا ما را برابر آفریده است علی رقم تمام تفاوت های نژادی و فرهنگی .مبنای حقوق بشر و جهان امروز را پدران استقلال امریکا بنا نهادند .
بهتر است ریشه ها را دوباره ببینیم .عیسی مسیح ، نگذاشت زن زناکار را سنگسار کنند ، جمع کنندگان مالیات و بدنامان به او ایمان می آوردند .زیرا روح تمام انسان ها را می شناخت و می دانست انسان ها را با مرحم نهادن و محبت می توان التیام داد و رهایی بخشید ، نه با مجازات و تحقیر و سرکوب .او بود اعلام کرد پادشاهی اش آسمانی است و برای ایمان به او نیازی به شمشیر کشیدن نیست ، بلکه محبت کردن و مرحم نهادن زخم های دیگران ، می توان دوران بهتری رقم زد .
بهتر است چشمانمان را باز کنیم که خدا محبت است .مهر و عشق است.
پیر پیمانه کش من که روانش خوش باد————–گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان
دامن دوست به دست آر و ز دشمن بگسل———–مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان
با درود به جناب مجید محمدی و سپاس از نگارش مقالات خلاصه، پرمحتوی و ساختارمند. در این مقاله به عدم اعتماد به رسانه های چپ ذکر شده و برخی از اینها نام برده شده اند.
سوال من این است که تعداد رسانه ها زیاد است و شناخت این رسانه ها سخت به خصوص برای افراد غیرمتخصص. به همین دلیل از جناب مجید محمدی می خواهم که راهنمایی بفرمایید که رسانه چپ چه ویژگیهایی دارد؟