(+عکس، ویدئو) برای نخستینبار نمایشگاهی از آثار روزنامهنگاری، طنزهای نوشتاری، شنیداری و ویدئویی پرویز خطیبی نویسنده و طنزنویس ایرانی درموزه رسانههای دانشگاه آمریکایی دوحه در کشور قطر به نمایش گذاشته شده است.
نهاد فرهنگی و موزه «مجلس مدیا» در محل دانشگاه آمریکایی پایتخت قطر از ۱۵ ژانویه ۲۰۲۰ نمایشگاه مولتی مدیایی را با عنوان «روزنامهنگاران آرمانگرا و آیندهنگر» ترتیب داده که به روزنامهنگاری مسئولیتشناس درخاورمیانه، ایجاد ارتباط جمعی از طریق رسانهای و نیز روزنامهنگارانی اختصاص داده شده که با آثار خود توانستهاند از «رسانه» به عنوان ابزاری برای آزادی بیان، ابراز عقاید، دگراندیشی، مبارزه و مقاومت استفاده کنند.
پرویز خطیبی تنها طنزنویس و روزنامهنگار ایرانی است که آثارش در کنار آثار روزنامهنگاران، شاعران، کمدینهای روز و برنامهسازان معروف تلویزیونی غیرایرانی و عرب در نمایشگاه ویژهای در این موزه قرار گرفته است. آثاری که کمک میکند تا دیدارکننده به درک بیشتر و بهتری از روند دگرگونیها در رسانهها به منظور ایجاد تغییرات اساسی درشرایط سیاسی و اجتماعی خاورمیانه برسد.
موزه «مجلس مدیا» برای نخستینبار در ماه مه ۲۰۱۹ اولین نمایشگاه روزنامهنگاری خود را به روی عموم گشود. بخش دائمی این موزه با مجهزترین وسایل دیجیتال از جمله پخش اسلاید و فیلم، در طول برگزاری نمایشگاه، دیدارکنندگان را به شرکت در یک گفتمان جهانی در زمینههای همواره در حال تغییر و تحول رسانهای دعوت میکند. دیدارکنندگان همچنین میتوانند به صدها قطعه فیلم، عکس و مجموعهای از مصاحبههای ضبط شده با استادان و کارشناسان حرفه روزنامهنگاری و تجزیه و تحلیل آثار به نمایش درآمده دسترسی پیدا کند.
نمایشگاه امسال با مجموعهای از آثار پرویز خطیبی با ترجمه آنها به دو زبان انگلیسی و عربی به مدت ۶ ماه تا تاریخ ۱۵ ژوئن ۲۰۲۰ در معرض تماشای همگان قرار گرفته است. در این مجموعه علاوه بر آثار روزنامهنگاری، طنزها و کاریکاتورهای سیاسی پرویز خطیبی، کتاب مجموعه تصنیفها و پیشپردههای فکاهی– سیاسی، نسخههایی از روزنامههای فکاهی- سیاسی «حاجی بابا» از دوران آزادی مطبوعات دهه ۱۳۲۰ خورشیدی، نمونههایی از ۱۶ شماره این نشریه که پس از ۲۵ سال توقیف در ایران بعد از انقلاب به چاپ رسید و «حاجی بابا در تبعید» چاپ نیویورک نیز به نمایش درآمده است.
نمونههایی از پیشپردهها، برنامههای رادیویی، صفحهها، کاستها و ویدئوهای فکاهی- سیاسی «سه ملا» و نمونههایی از نمایشنامههای کمدی- سیاسی و موزیکال این شاعر، آهنگساز و نمایشنامهنویس در طول ۱۳ سال زندگی و فعالیتهای هنری در نیویورک و لسآنجلس و اشیاء خصوصی از جمله ضبط صوت و قلم خودنویس این نویسنده بخش دیگری از این نمایشگاه تکنفره را تشکیل میدهد. در کنار این آثار، مولتی مدیایی تحت عنوان «هنرمندی مبتکر، پیشکسوت و تاثیرگذار» از برنامههای «شما و رادیو»ی پیش از انقلاب و برنامه تلویزیونی «تصویر زندگی» در سالهای کار و زندگی خطیبی در لسآنجلس نیز به معرض نمایش گذاشته شده است.
در نمایشگاه اخیر در دانشگاه آمریکایی دوحه که تمرکز آن بر اندیشه، قلم و آرمانگرایی است، علاوه بر نمایش شرایط روزنامهنگاری در خاورمیانه و کشورهای عرب از زمانهای گذشته تا امروز، به تماشاگر فرصتی داده میشود تا از طریق این آثار و نوع استفاده این روزنامهنگاران از ابزار روزنامهنگاری به اهمیت این حرفه در ایجاد حرکتهای اجتماعی و سیاسی و به چالش کشیدن راه و روشهای متداول در سیاستهای روز رژیمهای گوناگون در طول چند دهه گذشته پی ببرد. دیدارکنندگان در این نمایشگاه با راههای مختلفی که این روزنامهنگاران برای ابراز عقیده، دگراندیشی و مقاومت از آن استفاده کردهاند تا به ایجاد تغییرات برسند آشنا میشوند.
در کنار آثار پرویزخطیبی، از جمله نمایش مجموعهای از مقالات و کاریکاتورهایی که در ایران بعد از انقلاب- «بهار آزادی»- درهفتهنامه «حاجی بابا» به منظور انتقاد از عملکردهای حکومت نوپای اسلامی به چاپ رسیده، آثاری از روزنامهنگاران عرب و گزارشهای مشروح آنها از «بهار عربی» از کشورهای مختلف منطقه نیز در دسترس است تا کوششهای روزنامهنگاران عرب را هم ضمن تجربههای اولیه حس آزادی و ایجاد تحول در روزنامهنگاری به نمایش بگذارد.
پاملا اریکسون- لوفتوس مدیر و طراح موزه «مجلس مدیا» میگوید: «بخش عظیمی از اهداف ما این است که دیدگاههای مختلف و نیز تجزیه و تحلیل تازهای از این آثار را در معرض تماشای بازدیدکنندگان قرار بدهیم. این نمایشگاه مردم را با وقایع و داستانهایی که در پشت حرفه روزنامهنگازی، چه در آن زمانها و چه امروز به همان شکل وجود دارد آشنا میسازد. درواقع این یک موضوع تازه نیست و ریشه در سالها و بلکه دهههای گذشته دارد. موضوعهای به نمایش درآمده در نمایشگاه «روزنامهنگاران آرمانگرا و آیندهنگر» با مسائلی چون دیکتاتوری، تصویری از زنان در دورانهای مختلف، آزادی بیان و کمبود آزادیهای اجتماعی ارتباط دارد. مسائل چالشبرانگیزی که در طول قرنها در این مناطق مورد بحث و بررسی بوده است.»
با این حال این نمایشگاه به تماشاگر نشان میدهد که هرچند نوع ایجاد ارتباط و برخورد با این مسائل در کشورهای مختلف متفاوت بوده اما همه این روزنامهنگاران خواهان تغییرات در طول سالها یک پیام مشترک داشتهاند.
پاملا لوفتوس میگوید با نام پرویز خطیبی در سال ۲۰۱۸ در مقالهای با عنوان «حاجی بابای نیویورک» در یک نشریه انگلیسیزبان آنلاین کانادایی به نام «ری اورینت» نوشته لیلا جارمن آشنا شد که در عنوان دوم آن نوشته شده بود «پرویز خطیبی آنقدر وطناش را دوست میداشت که حاضر نبود به آن دروغ بگوید!» پاملا لوفتوس ادامه میدهد: «چندی بعد تز پایان تحصیل یکی از دانشجویان رشته روزنامهنگاری در دانشگاه لندن به دستم رسید که آنهم به پرویز خطیبی و حرفه روزنامهنگاری او پرداخته بود. فعالیتهای چند دههای خطیبی از دوران پیش تا بعد از انقلاب در ایران به عنوان یک ژورنالیست، تنوعی که در آثار او وجود دارد و راهکارهای گوناگونی که از رسانه برای ابراز عقیده آزاد و مخالفت با رژیم اسلامی در ایران استفاده کرده، از جمله روزنامه، رادیو، کاست، تلویزیون و تئاتر برای ما به راستی شگفتآور است.»
فیروزه خطیبی نویسنده، روزنامهنگار و مدیر بنیاد فرهنگی پرویز خطیبی در لسآنجلس درباره این نمایشگاه میگوید: «دست اندرکاران مدیا مجلس در همان زمانی که با ما تماس گرفتند تا نمونههایی از آثار پدرم را برایشان بفرستیم، از بازماندگان کیومرث فومنی صابری– ناشر و سردبیر «گل آقا» در ایران هم دعوت کرده بودند تا آثار این نویسنده، معلم و طنزنویس محبوب نیز در این نمایشگاه به نمایش در بیاید. اما جوابی از بنیاد «گل آقا» دریافت نکردند. آنها حتی از من درخواست کردند که به زبان فارسی این ارتباط را برقرار کنم که البته اقدامات من هم از راه دور به جایی نرسید.»
فیروزه خطیبی میگوید: «برگزارکنندگان نمایشگاه هدفشان این بود که آثار یک روزنامهنگار تبعیدی مخالف رژیم اسلامی که هرگز با عملکردهای انقلاب اسلامی کنار نیامد یعنی خطیبی را در کنار آثار کیومرث فومنی صابری که در زمان نخست وزیری بازرگان با انتشار چند صدهزار نسخهای «گل آقا» طنزنویسی بعد از انقلاب را در جمهوری اسلامی پایهگذاری کرد و برای نخستینبار به نوع قابل قبولی انتقاد از عملکردهای حکومت تازه پرداخت را هم برای مقایسه و تجزیه و تحلیل به نمایش بگذارند.»
فومنی که روحیهای انقلابی داشت در سالهای پیش از انقلاب و پیش از وقایع خرداد ۱۳۴۲ در تظاهرات دانشجویی دانشگاه تهران شرکت میکرد؛ او از ماموران کتک خورد و گردنش آسیب دید و از همان زمان به دنبال راهی بود تا به گفته خودش «بیرحمیهای حکومت آن زمان را» به نمایش بگذارد. پس به همکاری با «توفیق» پرداخت که در آن دوران روزنامه طنزی بود که انتقاداتش متوجه شاه و حکومت او بود. «در نتیجه توفیق تریبونی شد برای کیومرث فومنی که ماجرای تظاهرات و هجوم ماموران را در شعر طنزی بیان کند و آن را با نام «گردن شکسته فومنی» به روزنامه توفیق بفرستد. در آن زمان حسین توفیق این شعر را بسیار پسندید و چاپ کرد و طی نامهای از صابری فومنی برای ادامه همکاری دعوت کرد.
البته صابری فومنی که در سالهای اول انقلاب یکهتاز صحنه طنز ایران بود و از لحاظ طنزنویسی با عبید زاکانی مقایسه میشد از نظر برخی از مردم به خاطر جسارت قلماش به عنوان «سوپاپ اطمینان دولت» هم شناخته میشد. تا جایی که در دوران خاتمی لقب «گل آقای ملت» را هم از آقای رئیس جمهور دریافت کرد و تا زمانی که به خواست خودش گل آقا را تعطیل کرد، انتشار نشریهاش در حکومت اسلامی ادامه داشت و تا روز آخر انتشار این نشریه هم اشکال و ایراد جدی به ادامه کارش گرفته نشد.»
درباره پرویز خطیبی
خطیبی متولد ۱۳۰۲ خورشیدی در تهران از ۱۳ سالگی اشعار فکاهیاش را در نشریه «امید» و بعدها روزنامه فکاهی «توفیق» با نام «دارکوب» منتشر کرد. در هفده سالگی به مدت یک سال به سردبیری «توفیق» رسید اما با شروع آزادیهای سیاسی دهه بیست راه خود را از «توفیق» جدا ساخت و به انتشار روزنامههای فکاهی– سیاسی «بهرام»، «علی بابا» و «حاجی بابا» پرداخت. او با نوشتن پیشپردههای فکاهی با درونمایه سیاسی در تئاترهای آن زمان از جمله «تماشاخانه تهران» و «تئاتر فرهنگ» به معروفیت زیادی رسید و گروه تئاتر «هنر» را تشکیل داد و نمایشنامههای کمدی او مدتها همزمان در چند تماشاخانه تهران و شهرستآنها بر روی صحنه میرفت.
خطیبی در سال ۱۳۲۸ به رادیو تهران رفت ونخستین برنامهها و نمایشنامههای رادیویی طنز و فکاهی را نوشت که در آن زمان در محل «بیسیم پهلوی» توسط بازیگران سرشناس تئاتر بطور زنده اجرا میشد. در همان سال، نخستین فیلم کمدی سینمای ایران به نام «واریته بهاری» را در استودیو «پارس فیلم» با شرکت عزتالله انتظامی و ناصر ملکمطیعی در اولین نقش سینماییاش نوشت و کارگردانی کرد. خطیبی چند ترانه جدی نیز ساخت که از آن میان ترانه «بردی از یادم» با صدای دلکش و «عاشق و شیدا من» با صدای مرضیه موفقیت زیادی پیدا کرد.
خطیبی که از یک سال پیش از انقلاب به همراه اعضای خانواده خود به آمریکا مهاجرت کرده بود، پس از انقلاب به ایران بازگشت و بعد از ۲۵ سال توقیف مبادرت به چاپ دوباره هفتهنامه فکاهی- سیاسی «حاجی بابا» کرد. انتقادهای او از عملکرد رژیم در همان هفتههای اول حکومت اسلامی موجب شد تا روزنامه «حاجی بابا» پس از انتشار تنها ۱۶ شماره از دوره جدید یکبار دیگر و این بار در «بهار آزادی» توقیف شده و پرویز خطیبی تحت تعقیب قرار بگیرد. اما خطیبی توانست پیش از دستگیری با استفاده از نام اصلی «محمدجعفر خطیبی نوری» در پاسپورتش ایران را ترک کرده و به آمریکا بازگردد.
در نیویورک با وجود مشکلات مالی، هفتهنامه «حاجی بابا در تبعید» را در ۸ صفحه دو رنگ منتشر ساخت که در ماههای اول بعد از انقلاب نخستین نشریه ایرانی و فارسیزبان به شمار میرفت که به شدت از رژیم انتقاد میکرد و برای نخستین بار کاریکاتور «امام» را در حالی که روی کره زمینی که به شکل بمب درآمده نشسته و با کبریتی قصد انفجار آن را دارد به چاپ رساند. با تهدیدهای جانی از سوی حزباللهیهای ساکن نیویورک، آپارتمان مسکونی خطیبی که در ضمن محل کار او نیز بود مدتها برای محافظت از جان او و خانوادهاش تحت مراقبت ماموران «اف بی آی» قرار داشت. در این دوران با حمله طرفداران رژیم به کیوسکهای روزنامهفروشی در شهرهای مختلف آمریکا، محدودیتهای تازهای برای پخش و فروش روزنامه به وجود آمد. با تعطیل روزنامه «حاجی بابا در تبعید»، خطیبی نخستین برنامه رادیویی فارسیزبان را در آمریکا پایهگذاری کرد که هر هفته به مدت یک ساعت به اجرای برنامه، نمایشنامههای فکاهی– سیاسی و پخش اخبار اختصاص داشت. چندی بعد خطیبی با همکاری همسرش، زینت مودب، بازیگر و گوینده رادیو دست به انتشار نوارهای سیاسی– فکاهی «قصه ملاخورون»، «آخوندکُشون» و «خلیفه جمارون» زد که در آن زمان به تعداد زیادی تکثیر و در سطح جهان پخش شد.
پرویز و زینت خطیبی در سال ۱۹۸۳ با ایفای نقشهای اصلی، ویدئوی «سه ملا» را با همکاری بازیگران آماتور تهیه و در سطح جهان توزیع کردند.
پس از نقل مکان به لسآنجلس، خطیبی بار دیگر به تئاتر روی آورد و مهمترین آثار او در این دوران نمایش موزیکال و طنز سیاسی «عروسی ایران خانم» (سرنوشت صد سال گذشته ایران)، «حاجی مارمولک» (ماجرای یک روحانی ریاکار با برداشت آزادی از «تارتوف» مولیر) و «بزن بریم ایران» (انتقاد از نقش اپوزیسیون در غربت) بود که در طول چند سال و تا زمان درگذشت او درسال ۱۹۹۳ در سن ۷۱ سالگی، در لسآنجلس، نیویورک و شهرهای دیگر آمریکا بر روی صحنه اجرا شد.