عدهای از مردم این سرزمین ثروتمند مدتهاست در انتظار اجرای طرح پروژه آبرسانی به محل سکونت خود هستند که سالها پیش طراحی شده است. این مردم از آب چاه برای مصارف روزانه و آشامیدن استفاده میکنند. با بروز خشکسالیهای پی در پی، چاهها نیز یکی پس از دیگری خشک شدند و تشنگی و بیآبی به دغدغه اصلی تبدیل شد.
اخیرا ساکنان این منطقه در اقدامی اعتراضی در جاده تجمع کردند اما بجای اینکه مقامات صدای آنها را بشنوند، به پلیس دستور حمله و شلیک به سوی آنها داده شد. چندین نفر بر اثر شلیک گلوله زخمی و راهی بیمارستان شدند. آنهم در حالی که بخش مهمی از درآمد و توسعه کشور مدیون نفتی است که از این منطقه برداشت میشود اما یکی از نیازهای اولیهی مردماش، آب آشامیدنی، تأمین و در دسترس نیست.
این روایتِ تکراری و تلخ روزگار مردم شوربختی است که در بخش غیزانیهی استان خوزستان زندگی میکنند.
غیزانیه نه تنها به عنوان بزرگترین بخش استان خوزستان بلکه با داشتن دستکم ۳۰۰ چاه نفت فعال، به عنوان نفتخیزترین منطقه ایران شناخته میشود.
بیش از ۲۴هزار نفری که در۸۰ روستای غیزانیه زندگی میکنند در حالی که بر خاکی ثروتمند زندگی میکنند از جمله فقیرترین مردم استان خوزستان هستند. هرچند لولههای عظیم نفت از جای جای این منطقه سالانه تا دو میلیون بشکه نفت را جابجا میکند اما ایجاد تنها ۲۵ کیلومتر لولهکشی برای آبرسانی به روستاهای این منطقه سالهاست به یک بحران حل نشدنی برای مردم این بخش تبدیل شده است.
طلای سیاه هست، مایه حیات نیست!
شرکتهای نفت و گاز کارون و مارون و شرکت ملی حفاری نفت که از بزرگترین شرکتهای نفتی ایران هستند، بعلاوهی واحدهای نمکزدایی و شرکت سیالات انگیزشی وابسته به شرکت ملی حفاری در این منطقه واقع شدهاند و صدها کیلومتر لوله نفتی، نفت تولیدشده در غیزانیه را به ترانزیت بنادر جنوب و تأسیسات پتروشیمیهای مارون و رازی میرسانند.
با اینهمه بحران بیآبی کام تشنه روستاییان را میآزارد و هرچند باورکردنی نیست اما «مردم غیزانیه تشنه هستند».
پروژه آبرسانی به این منطقه سالهاست این دست و آن دست شده و طراحی و بررسیهای آن برای مدیران و کارگزاران زیادی به پروژههای پولساز و محل درآمد تبدیل شده است. مردم تا چند وقت پیش با استفاده از آب چاهها، نیاز خود به آب آشامیدنی و کشاورزی را تأمین میکردند.
رودخانههای پرآب کارون و جراحی، به ترتیب، از قسمت غربی و شرقی این منطقه عبور میکنند اما مدیریت نادرست منابع آبی موجب شده است که مردم در سالهای گذشته با مشکل تأمین آب برای کشاورزی روبرو شوند. حالا هم پس از آنکه چاهها یکی پس از دیگری خشک شدهاند، آب برای آشامیدن و مصارف روزانه ندارند.
دولت در حالی بودجهی لازم برای لولهکشی آب به این منطقه را تأمین نمیکند که برنامههای آب مورد نیاز برای شرکتهای حفاری و پتروشیمیها به سرعت و بدون تأخیر اجرا شده است.
محمد غرابی عضو شورای روستایی غیزانیه در اینباره گفته است « ما میبینیم که برای دکلهای حفاری و چاههای نفت، ظرف چهار روز لولهکشی آب انجام میشود، اما برای آب شرب روستا سالهاست که نتوانستهاند آبرسانی کنند، این ظلم در حق مردم است».
فاز اول پروژه انتقال آب از شیبان به غیزانیه که شامل ۲۵ کیلومتر لولهکشی است و بودجه مورد نیاز آن با اعتبار ۴۳میلیارد تومان است در حالی چند سال است معطل مانده که اکنون به گفته استاندار خوزستان با یک لولهکشی تنها ۶ کیلومتری مشکل بیش از ۹۵ درصد بخش غیزانیه حل خواهد شد.
در نظامی که ارقام اختلاسهای آن مانند حقوق برخی مقاماتش نجومی است، پروژه آبرسانی به این منطقه تنها به ۱۲ هزار میلیارد تومان بودجه نیاز دارد!
این در حالیست که مردم منطقه با خشک شدن چاههایشان بارها با مسئولان نامهنگاری کرده و درخواستهای خود را برای لولهکشی آب آشامیدنی مطرح کردهاند اما در نهایت فقط وعدههای بیعمل شنیدهاند. مردم این منطقه در خردادماه سال گذشته نیز تجمعات اعتراضاتی به نداشتن آب و متوقف شدن طرح آبرسانی به منطقه برگزار کردند. این اعتراضات موجب شد مسئولان طرح آبرسانی متوقف شده از سال ۹۵ را دوباره از سر بگیرند. آنها قول دادند تا ابتدای آبان ۹۸ این طرح به بهرهبرداری برسد. ولی این وعده هم عملی نشد.
همچنین قرار شده بود رساندن آب آشامیدنی به این مناطق تا تکمیل پروژه آبرسانی، با تانکر انجام شود اما تانکرها به صورت نامنظم آب را به روستاها میرساندند و از هفته آخر اردیبهشتماه طرح آبرسانی با تانکر نیز متوقف شد.
مردم تشنه در حالی سوم خرداد ۹۹ همزمان با سالروز آزادی خرمشهر دست به اعتراض برای آب زدند که مقامات نظام به خاطر «روز قدس» درباره «مظلومیت» مردم فلسطین داد سخن میدادند. مردم «مظلوم» و تشنه غیزانیه اما به خاطر تجمع و بستن جاده از سوی مأموران جمهوری اسلامی مورد ضرب و جرح قرار و هدف گلوله قرار گرفتند. بر اساس گزارشها دستکم شش نفر در این اعتراضات زخمی و تعدادی بازداشت شدند.
بحران فقط «بیآبی» و محرومیت تنها در غیزانیه نیست
بحران در غیزانیه تنها بحران بیآبی و معطل ماندن طرح آبرسانی نیست. سیستم فاضلاب منطقه نیز سرنوشتی شبیه سیستم آبرسانی آن دارد. مردمی که سالها با کشاورزی و دامپروری به امرار معاش میپرداختند و علاوه بر استان خود، بخشی از نیاز استانهای دیگر به محصولات کشاورزی و دامی را نیز تأمین میکردند، حالا نه تنها به دلیل خشکسالی با بحران بیکاری روبرو هستند بلکه برای کار در پروژههای نفتی نیز استخدام نمیشوند.
بر اساس گزارشها تا چند سال پیش این منطقه ۹۶ روستا داشت اما خشکسالی موجب شد حدود ۱۶ روستا خالی از سکنه شود.
این بحران در دیگر نقاط دیگر استان خوزستان نیز به چشم میخورد؛ استانی که زمانی سهم عمدهای در تولید کل مملکت داشته، در چهل سال گذشته سهم ساکنانش از چاههای نفت و خاک حاصلخیز و رودهایش جز جنگ و فقر و بیکاری و ریزگرد و خشکسالی و آب آلوده و همچنین بیآبی نبوده است.
این وضعیت غمانگیز، سرنوشت بسیاری از روستاییان مناطق درگیر با خشکسالی از جمله خوزستان، سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، کرمان و یزد است.
همزمان با سرکوب اعتراضات مردم در غیزانیه، مردم در فرخشهر چهارمحال و بختیاری و چرمهین استان اصفهان نیز در اعتراض به پروژه انتقال آب بهشتآباد تجمع و اعتراض کردند.
طی سالهای گذشته کشاورزان در استان اصفهان بارها اعتراضاتی به اختصاص نیافتن حقآبه به دلیل اجرای طرحهای بیفایده و مدیریت ناکارآمد آب انجام دادند. شعار معروف «پشت به دشمن، رو به میهن» از دل این اعتراضات خودجوش کشاورزان اصفهان بیرون آمد که در مراسم فرمایشی و نمایشی نماز جمعه با این شعار پشت به منبر امام جمعه و نظام کردند.
https://kayhan.london/1399/03/05/%d8%a8%d8%ad%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%a2%d8%a8-%d8%ba%db%8c%d8%b2%d8%a7%d9%86%db%8c%d9%87-%d8%a7%d8%b2-%da%a9%d8%ac%d8%a7-%d8%a2%d8%a8-%d9%85%db%8c%e2%80%8c%d8%ae%d9%88%d8%b1%d8%af%d8%9f
جمهوری اسلامی، تهدیدی برای امنیت ملی ایران
شمار عمده طرحهای عمران و توسعه هرچند به منبعی برای اختصاص بودجههای کلان در دولتهای مختلف تبدیل شده اما غالب این طرحها نیمهکاره رها میشود. هفته گذشته معاون عمرانی وزیر کشور از وجود ۸۰هزار پروژه عمرانی نیمهتمام در ایران خبر داد. همه این پروژهها پس از تصویب، بودجهای نیز میگیرند که مشخص نیست کجا و برای چه کاری هزینه شده است. برخی کارشناسان معتقدند این بودجهها برای جبران کسری بودجه دولتها استفاده میشود و برخی ناظران این بودجهها را همان پولهایی میدانند که با اختلاس و دزدی به جیب آقازادهها و «خودی»های نظام سرازیر شده است.
تخریب زیرساختهای کشور به دلیل عدم رسیدگی و نگهداری آنها طی چهار دهه گذشته نیز دامن مردم غیزانیه را گرفته است. بخشی از مشکلات آب غیزانیه به فرسودگی لولههای شبکه آبرسانیِ بر میگردد که در دوران پهلوی طراحی و اجرا شد. این شبکه پس از انقلاب دیگر بازسازی و نوسازی نشده و سالهاست از مدار خارج شده است.
بحران آب در خوزستان و دیگر استانهای کشور، یکی از مهمترین نتایج ناکارآمدی و سوء مدیریت در جمهوری اسلامی است. بحرانی که مردم را نه تنها در برابر رژیم بلکه در مقابل یکدیگر نیز قرار میدهد.
به بیان دیگر جمهوری اسلامی عامل اصلی طغیان مردمی است که باور دارند مورد ظلم و تبعیض قرار میگیرند. نظام جمهوری اسلامی به بهانه پاسداری از «امنیت ملی» مردم معترض را سرکوب میکند در حالی که خودش بزرگترین تهدید برای مردم و امنیت ملی ایران است.
روشنک آسترکی
طلای سیاه هست، مایه حیات نیست! چه خیانتی مصدق به ایران کرد
ما علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را … میخواهیم مرفه باشد،… زندگی معنوی شما را هم میخواهیم مرفه باشد… دلخوش نباشید که… مسکن فقط میسازیم … آب و برق را مجانی میکنیم ، اتوبوس را مجانی میکنیم … دلخوش به این مقدار نباشید. معنویات شما را … روحیات شما را … عظمت میدیم… شما را به مقام انسانیت میرسانیم. – امام خمینی
۱۲ هزار میلیارد تومان آخوندی ، نزدیک به یک میلیارد دلار، هزینهٔ آب رسانی به یک دهکده ؟ ؟
مگراین دهکده در کرهٔ مریخ است ؟