پیشنهاد ثبت ملی «فصل» و «خونبس» در فهرست میراث معنوی و ناملموس کشور از سوی رئیس دادگستری شوش، اعتراض گستردهی زنان خوزستانی را به دنبال داشته است! «فصل» و «خونبس» نوعی دیه عشایری و معامله با زنان برای خاتمه دادن به کشمکشهای قبیلهای و عشیرهای است!
در حالی که ۸ سال پیش سازمان میراث فرهنگی کشور پرونده ثبت ملی «خونبس» را رد کرد، صادق جعفری چگنی رئیس دادگستری شهرستان شوش ۲۱ تیرماه امسال از انجام اقدامات اولیه برای با صدور ثبت ملی «فصل» و «خونبس» در فهرست «میراث معنوی و ناملموس» کشور به عنوان «دو اثر فاخر اجتماعی» خبر داده و از عموم فرهیختگان جهت جمعآوری مستندات برای این رسم ضد حقوق زنان دعوت کرده است.
ولی تلاش رئیس دادگستری شهرستان شوش برای ثبت رسم غیرانسانی و ضدزن «خونبس» واکنش منفی زنان خوزستانی را به دنبال داشته و تعدادی از زنان خوزستانی با راهاندازی هشتگ #من_فصلیه_نمیشوم و #من_خونبس_نمیشوم در فضای مجازی به آن اعتراض کردهاند.
موسسه مردمنهاد «آوای زنان ریحانه اهواز» نیز در نامهای به سیدابراهیم رئیسی رئیس قوهقضاییه خواستار توقف روند ثبت پرونده «فصل و خونبس» شده است. رسومی که «منسوخ و غیرانسانی» هستند و تحت عنوان «میراث معنوی و شریعت به معامله زنان به بهانه خاتمه کشمکشهای قبیلهای و عشایری» میپردازند.
در این نامه که هفته گذشته در صفحه اینستاگرام این انجمن منتشر شده آمده که «طرح چنین درخواستی از سوی ریاست نهادی تحت نظارت قوه قضائیه باعث انفعال جامعه حقوقی شده است.»
عاطفه بروایه مدیر موسسه مردمنهاد «آوای زنان ریحانه اهواز» امروز دوشنبه ۲۷ امردادماه به خبرگزاری دولتی ایرنا گفته است: «در روزهای اخیر و پس از حدود سه هفته پیگیری مستمر از دفتر رئیس قوهقضاییه، نماینده ایشان با ما تماس گرفت و اعلام کرد که این نامه بررسی شده و قرار بر ملغی شدن این پرونده است.»
بروایه تأکید کرده که «قوهقضاییه نیز در صورت مخالفت با این پرونده، نظر خود را به صورت رسمی و قاطع اعلام کند تا به این وسیله پاسخ قانعکنندهای برای مطالبه زنان و فرهیختگان خوزستانی باشد.»
طبق گفتهی مدیر موسسه مردمنهاد «آوای زنان ریحانه اهواز»، بعد از «پاسخ شفاهی قوهقضاییه» به یک ماه پیگیری این تشکل، درخواست لغو این پرونده از طریق «قاسمپور رئیس فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی و مرکز مطالعات زنان معاونت ریاستجمهوری» نیز در حال پیگیری است.
این موسسه به عنوان تنها تشکل مردمنهاد حوزه زنان در خوزستان در حال راهاندازی پویش مردمی «زیر نظر قوهقضاییه» برای جمعآوری امضا از شهروندان با هدف لغو این پرونده در میراث فرهنگی کشور است.
«فصل و خونبس» نوعی دیه عشایری و معاملهی زنان برای خاتمه دادن به کشمکشهای قبیلهای و عشیرهای است به این ترتیب که زنی از طایفه قاتل به طایفه مقتول داده میشود که عربها به آن زن «فصلیه» میگویند و در برخی اقوام نیز «خونبس» نامیده میشود. دخترانی که در این موقعیت قرار میگیرند و اینگونه ازدواج میکنند درواقع قربانی خطای مردان طایفه میشوند. آنها به شدت زیر فشار روحی و تحقیر قرار میگیرند و مرتبه اجتماعیشان در عشیره بسیار پایین است.
خوزستان پنجمین استانی است که از سال ۸۹ تا کنون درخواست ثبت رسم «خونبس» را در فهرست آثار «ناملموس» مطرح کرده است. آخرین بار کهگیلویه و بویراحمد ثبت این آیین را درخواست کرده بود که سازمان میراث فرهنگی «به دلیل ضدیت با حقوق بشر و نادیده گرفتن حقوق زنان» آن را رد کرده بود.
قابل توجه است که «فَصلَه» در فرهنگ لغات دهخدا به معنی نهال خرمایی آمده که میتوان آن را جابجا کرد و از محلی به محل دیگر برد! «خونبس» نیز در گویش مازندرانی به معنای صلح کردن با پرداخت پول و مصالحه است. در فرهنگ قبیلهای و عشیرهای مناطقی که «فصله» و «خونبس» در آنها رایج بوده با «پرداخت» زنان طایفه جهت پایان دادن به دعواها و مناقشه بر سر قتلهایی استفاده میشده که مردان طوایف مسبب آنها بودند!
پیدایش فلسفه ی عفاف. طبق عقده ی ادیپ و اضطراب عختگی چون این خواندان حرومزاده میترسیدن مردم زنان را از چنگ آنها بقاپند در این سدد برآمدند که عفاف را بر دختران واجب کنند و بحث محارم را پیش کشیدند تا همه ی خانم هارا در اختیار خود بگیرند. به همین دلیل باسه دختران رقص و خواندن قدقن هست و دیدار با پسران قدقن هست. مرگ بر خواندان ولایت وقیه مرگ بر حکومت اسلام مرگ بر مدینه ی فاضله نه امام میخوایم نه رهبر شاه بیا به کشور
خون بس چه فایده ای دارد غیر از اینکه قاتل آزاد میشود اما به قیمت خراب کردن زندگی چند نفر دیگر
خدا شکر درشهر ماهمچین رسمی وجود ندارد
باید از دید حقوقی و وانشناسی بررسی شود
با انجام این کارها توسط رژیم ج.ا. که نمایش اوج حماقت و تحجر انسانی ست، گاهی سبب شک می شود که آیا همۀ طراحان و مدعیان دین واقعاً دل در گرو آن دارند یا نفوذی هستند.