نادر زاهدی – مسئله سلطنت و جایگاه مبارزاتی شاهزاده رضا پهلوی هر از گاهی با اهداف و مطالبات شخصی و سیاسی در میان برخی از کوشندگان سیاسی و فرهنگی ایران مطرح میشود؛ طرح این مسئله جدا از اظهار نظرات مختلف در این رابطه، نشانگر اهمیت و حساسیت موقعیت شاهزاده رضا پهلوی است. اهمیتی که هم معطوف به سابقه مبارزاتی وی به عنوان یک چهرهی شاخص بوده و هم از جایگاه اجتماعی و فرهنگی خاستگاه خانوادگی او و پیوندش با خاندان پهلوی نشأت میگیرد. با این حال مسئله آزادی میهن از ستم فاشیسم دینی و استقرار دمکراسی در ایران، که محور مبارزاتی شاهزاده را تشکیل میدهد، بر حساسیت نقش وی در شرایط کنونی و آینده سیاسی و اجرایی کشور افزوده است.
شاهزاده رضا پهلوی به تکرار و به مناسبتهای مختلف از نقش شخصی خویش در مبارزه آزادیخواهانهی ایرانیان و پایبندی خود به اصول مشروطیت و دمکراسی سخن گفته و با تأکید بر حق شهروندی خود و همگان، مسئله جانشینی پادشاهی و شکل اجرایی دولت آینده در ایران را به آرای عمومی سپرده و آن را مسئلهای مربوط به آینده دانسته است. همانطور که از عملکرد و اندیشه سیاسی شاهزاده رضا پهلوی بر میآید، مسئله اصلی و اساسی برای او گذار از جمهوری اسلامی، استقرار نظام دمکراتیک، پایبندی به سکولاریسم و ایجاد دولتی حقوقی در ایران است. طرفه آنکه برای دستیابی به این اهداف ملی و مدنی، مسئله احیا یا گذار از سلطنت، کنارهگیری یا حضور در قدرت اجرایی، و مسائل دیگری که به واسطه جایگاه سیاسی، شخصی و خانوادگی شاهزاده رضا پهلوی از سوی برخی با برداشتهای خودشان ابراز میشوند، مسائلی هستند که از نگاه دیگران و با مواضع مختلف سیاسی و اجتماعی بیان میشوند و درواقع روایت یا قرائتی از سخنان یا رفتار و عملکرد سیاسی شاهزاده هستند.
برای رفع سوء تعبیر از اندیشه و رفتار سیاسی شاهزاده رضا پهلوی، مستندترین و واقعیترین اسناد و مدارک، نوشتهها و سخنان اوست که در طول چهار دهه گذشته با صمیمیت و واقعبینانه در اختیار ایرانیان قرار گرفته است؛ وی در توضیح و تشریح مواضع خود در امور سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، دیپلماتیک و… با شفافیت و صراحت از باور خود به دمکراسی، سکولاریسم، حقوق بشر و آزادی اجتماعی و سیاسی سخن گفته و نگاه شخصی، سیاسی خویش را به دوران پهلوی و مسائل آن، ابراز داشته است. چنانکه به دفعات از نماد ملی سلطنت سخن گفته، و حق شخصی خود برای تعیین و حضور سیاسی در آینده ایران را هم بیان نموده است.
با توجه به انبوه نوشتهها، مصاحبهها، سخنرانیها و بیانیهها و کتابهای شاهزاده رضا پهلوی، طرح دعاویگونه و پرسش و پاسخ به سبک غیردمکراتیک و یکطرفه از این چهرهی شاخص سیاسی و اجتماعی و فرهنگی کشور، که گاه در نامهنگاریها و مصاحبههای برخی اشخاص سیاسی دیده میشود، درواقع تلاش خواسته یا ناخواسته برای راندن شاهزاده به مسیری یکطرفه و مصادره به مطلوب آرا و سخنان ایشان به نفع یک جریان و یا اینکه برای تخریب اوست. این اقدامات با هر انگیزه و هدفی که انجام میشوند، در عمل خارج از عرف و معیارهای دمکراتیک بوده و حاصلی جز دوری از مبارزات ملی و مدنی نداشته و بیشتر سودای ضربه زدن به بنیانهای مشروطهخواهی و آزادیخواهانه شاهزاده رضا پهلوی و هواداران دمکرات و ملیگرای وی دارد.
در شرایطی که بیش از چندین سال است که نام و اندیشه شاهزاده رضا پهلوی در اعتراضات عمومی ملت ایران در خیابانهای میهن فریاد زده میشود، و در حالی که او با پشتوانه تاریخی و سیاسی خود با تمام وجود، رسانندهی صدای آزادیخواهی ملت ایران به مجامع حقوق بشری، دولتهای دمکراتیک و مردم جهان است، و بخش عمدهای از اپوزیسیون ایرانی حول محور اندیشه و رفتار سیاسی و شخصیت شاهزاده رضا پهلوی انسجام مییابد، طرح مسائل فرعی و بیمورد، چیزی جز اختلال و سنگاندازی در راه مبارزه ملی و مدنی باورمندان به مشروطیت و آزادیخواهان ایران نیست.
امروز بیش از هر زمان دیگری، در دوران نوین گذار از جمهوری اسلامی نیازمند به واقعبینی، شفافیت در مواضع سیاسی و همراهی با جریانهای ملی و مدنی مبارزه برای سرنگونی رژیم هستیم؛ مسائلی که با درایت و روشنی در اندیشههای شاهزاده رضا پهلوی مطرح شده و بدون هرگونه تعبیر و تفسیری، به صراحت معیاری برای هرگونه تلقی شخصی و دریافت سیاسی از جایگاه، فکر و سیاست اوست.
ممنون از مقاله زیبا، ودرست،اهمیت ایشون و خاندان پهلوی،بر هیچ،ایرانی،وطن دوست،پوشیده نیست،این خاندان در طول،تاریخ ایران،امتحان خودشون رو،پس دادن،و خوشبختانه،سربلند،بیرون امدن ،به امید ایرانی ازادو اباد، با شاهزاده رضا پهلوی
مگر نشنیدید که فریدون روحانی شده توسط استعمار چه گفت!
قتل و غارت و اعدام ایرانیان برای اروپا اهمیتی ندارد و فقط پولهای دزدیده شده ایران توسط کافر دزد عمامه دار نوکر استعمار چپی دموکرات اروپایی برای اروپا همیت دارد و بس. روسیه هم البته با زور سهم خویش را از آخوند دزد و قاتل می گیرد.
لینک صوتی این مقاله:
https://www.youtube.com/watch?v=SzUFlRLnn0I&feature=emb_title
تنها راه نجات ایران و ایرانی بازگشت حکومت ایرانساز و شادی آفرین پهلوی است که امتحانش را با کارنامه درخشان طی ۵۷ سال پس داده است تنها عامل وحدت بین اقوام ایران و پیروان مذاهب مختلف مردم ایران پادشاهی مشروطه پهلوی است که کم و بیش مردم نگون بخت ایران طعم رفاه و پیشرفت و آزادی مذهبی و نبود تبعیض بین مذاهب مختلف را در طی ۵۷ سال حکومت درخشان پهلوی چشیده اند.
ایران با رضا شاه کبیر از نو، زاده شد و چهارچوب کشوری مدرن پیدا کرد و قوای سه گانه مسقل پیدا کرد، دانشگاه، کشف حجاب، راه آهن سراسری، ارتش و …
ایران با نوسانات ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ توسط محمد رضا شاه پهلوی از تجزیه و سقوط به دامن شوروی نجات پیدا کرد. و از دهۀ ۳۰ و چهل با برنامه ریزی و انقلاب سفید بالاترین رشد اقتصادی را پیدا کرد در حالی که هنوز قیمت نفت پایین بود.
شاهزاده رضا در این خانواده با پدرو مادری میهن دوست پرورش یافته و فقط به رشد و ارتقاء فرهنگی کشور و مردم ایران فکر می کند.