آویده مطمئنفر – یکسال پس از کشته شدن قاسم سلیمانی فرمانده «نیروی قدس» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حمله پهپادی، بیایید نگاهی دقیقتر به چگونگی تأثیر این رویداد در تقابل میان ایران و آمریکا و همچنین در آینده شبهنظامیان مورد حمایت سپاه در منطقه داشته باشیم.
ما میخواهیم این نکته را عنوان کنیم که بین سپاه قدس با اسماعیل قاآنی (فرمانده فعلی نیروی قدس) و قاسم سلیمانی تفاوتی وجود ندارد. تنها عامل تغییر بازی در تمایل سپاه برای گسترش فعالیتهای تروریستی خود و توانایی آنها در تأمین اعتبار برای فعالیتهاییست که اعلام کردهاند.
بنابراین اگر دولت جدید آمریکا سیاست لغو تحریمها را اجرا کند و دوباره وارد معامله ناقص با جمهوری اسلامی ایران شود به دلایلی که توضیح داده خواهد شد، یقیناً عواقب آن از آنچه تصور میشود وحشتناکتر خواهد بود.
داستان سلیمانی در جاده منتهی به فرودگاه بغداد در ساعات اولیه روز جمعه، سوم ژانویه ۲۰۲۰، با شلیک دو موشک از یک پهپاد آمریکایی MQ-9 Reaper تمام شد و درست از همانجا داستان فرماندهی اسماعیل قاآنی آغاز میشود.
طبق وصیتنامه سلیمانی، قاآنی یکی از فرماندهانی که تا حد زیادی ناشناخته بود به عنوان جانشین او منصوب شد. آن دو در جنگ هشت سالهی ایران و عراق همرزم بودند.
اسماعیل قاآنی یکی از ۲۴ فرمانده سپاه است که نامه معروف سرداران به محمد خاتمی رئیس جمهوری اسلامی پیشین را در جریان اعتراضات ژوئیه ۱۹۹۹ (تیرماه ۱۳۷۸) امضا کردند و نسبت به نحوه مدیریت اعتراضات مردم هشدار دادند که اعلام کردند که صبرشان تمام شده و از خاتمی خواستتند فوری موضوع را حل و فصل کند. پس از آن بود که سپاه با بیرحمی این اعتراضات را همان شب سرکوب کرد که چندین کشته و زخمی برجای گذاشت.
برخی معتقدند که کشته شدن قاسم سلیمانی پیامدهای قابل توجهی برای نیروی قدس و شبهنظامیان نیابتی رژیم ایران در منطقه داشت و بدون تردید تواناییهای اسماعیل قاآنی برای پر کردن خلاء سلیمانی و حفظ شبکه گسترده شبهنظامیان وابسته به جمهوری اسلامی ایران را تضعیف کرد.
واقعیت این است که قاآنی قبل از سلیمانی به سپاه پیوسته بود. به گفته محسن رضایی فرمانده سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، وی «همیشه در صف مقدم بوده و یکی از تصمیمگیرندگان اصلی بوده است.» در این میان، سپاه بارها قول انتقام کشتن قاسم سلیمانی را داده است.
نباید قاآنی را به عنوان یک تروریست دستکم گرفت. وی در سال ۲۰۱۲ توسط خزانهداری آمریکا به دلیل نقشاش در تأمین مالی و مسلح کردن شبهنظامیان وابسته به نیروی قدس تحریم شد.
همچنین گفته میشود قاآنی در جنگ سال ۲۰۰۶ بین حزبالله و اسرائیل و همچنین درگیریهای ۲۰۰۹ در غزه نقش فعال و اصلی داشته است. وی از زمان انتصاب به عنوان فرمانده نیرویهای قدس، چندین بار از اردوگاههای آموزشی تروریسم در سوریه، لبنان و عراق بازدید کرده است.
قاآنی به دنبال عملی کردن برنامه جمهوری اسلامی برای حذف نیروهای آمریکایی از خاورمیانه گوش به فرمان مافوق خود حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران است که میگوید «سپاه قدس را در طراز جدیدی از جهاد عظیم علیه نظام سلطه و اذنابشان قرار دهید!» دستوری که در یکسالگی مراسم سالگرد سلیمانی به قاآنی داده شد. واقعیت این است که هدف قرار دادن منافع آمریکا در عراق پس از مرگ سلیمانی متوقف نشده و نیروی قدس هنوز در سوریه فعال است.
خروج از معامله با جمهوری اسلامی ایران توسط دولت ترامپ تأثیر مالی عظیمی بر جمهوری اسلامی داشت و تأمین مالی ترور و بودجه برای گروههای نیابتی را به میزان زیادی کاهش داد.
اگرچه ترور سلیمانی بر پروژههای جمهوری اسلامی در منطقه تأثیر گذاشت و بازدارنده بود اما سادهانگارانه است که باور کنیم بودجه فعالیتهای بدخیم رژیم ایران کاملاً متوقف شده و جمهوری اسلامی فعالیتهای بدخیم خود را متوقف کرده است.
*منبع: این مقاله دریافتی پیشتر به انگلیسی در ICBPS منتشر شده است.
قیافه ها رو یه مشت لمپن بو گندو دزد حروم زاده