علی اصغر حقدار – دهم فروردین ماه ۱۳۸۷ خورشیدی، دکتر فریدون آدمیت مشروطهپژوه و تاریخنگار اندیشههای مدرن در ایران به سن ۸۸ سالگی درگذشت. حاصل عمر وی، آشنایی با بنیانهای فکری مدرنیته و مشروطیت در ایران است. اندیشههایی که سدهای پیش از جنبش مشروطیت، از قانون، پارلمان، حقوق زنان، وطنپرستی، تجدد و ترقی مینوشتند و فرهنگ و ادبیات ایرانی را با مدرناندیشی ارتباط میدادند؛ میرزا فتحعلی آخوندزاده، میرزا آقا خان کرمانی، میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی، میرزا ملکم خان ناظمالدوله و میرزا یوسف خان مستشارالدوله تبریزی جزو مدرناندیشان کلاسیک ایرانی بودند که به واسطه تألیفات و آثار مشروطهپژوهی دکتر فریدون آدمیت به چندین نسل از علاقمندان و محققان ایرانی شناسانده شدهاند. همچنین تحلیل و ارزیابی اقدامات کنشگران مدرن ایرانی چون قائم مقام فراهانی، میرزا تقی خان امیرکبیر، میرزا حسین خان سپهسالار و میرزا علی امینالدوله همراه با بازخوانی و تحلیل ایدئولوژی نهضت مشروطیت در دوره اول مجلس، با پیشزمینههای سیاسی- اجتماعی آن در ماجرای تنباکو و جنبش ضدرژی، از تحقیقاتی هستند که نخستین بار فریدون آدمیت با روش تاریخنگاری مدرن، به فرهنگ سیاسی و تاریخی ایران گشوده است.
فریدون آدمیت متولد تهران به تاریخ ۱۲۹۹ است؛ وی بعد از طی مقدمات آموزشی در دارالفنون، کلاس پنجم را به سال ۱۳۱۸ به اتمام رساند. او همان زمان امتحان نهایی مدرسه متوسطه را پشت سر گذاشته و به دانشکده حقوق و علوم سیاسی راه یافت و در سال ۱۳۲۱ خورشیدی فارغ تحصیل شد. در سال ۱۳۱۹ فریدون آدمیت به استخدام وزارت امور خارجه درآمد و با سمت دبیر سفارت ایران در لندن، معاونت اداره امور حقوقی وزارت امور خارجه، عضویت در هیات نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد، داور بینالملل در دیوان دائمی لاهه، سفارت کبرای ایران در لاهه و سفیر کبیر ایران در هلند، در مقامات اجرایی فعالیت داشت. فریدون آدمیت در سال ۱۳۴۴ خورشیدی با تقاضای بازنشستگی از کارهای اجرایی کناره گرفت و تا آخر عمر به کار تحقیق و تألیف پرداخت(فریدون آدمیت و تاریخ مدرنیته در عصر مشروطیت/۱۲).
فریدون آدمیت در سیاست، مدافع لیبرال دموکراسی با مؤلفههای قانونگرایی، آزادیخواهی، برابریطلبی و سکولاریسم و در تاریخنگاری پیرو سبک انتقادی بود؛ آدمیت نظر و روش خود را در تبیین «تاریخ مدرنیته در عصر مشروطیت» قرار میدهد و «مشروطهپژوهی نوین» را با مباحث اصلی:
الف) تاریخ بیداری در افکار و نشر عقاید سیاسی و مدنی جدید
ب) شرح رویدادهای انقلاب مشروطیت
در زمینههای تحقیقاتی و تألیفاتی خود ارائه میکند.
دکتر فریدون آدمیت جهانی میاندیشید و ایرانی مینوشت؛ پارهای از بنیادهای فکری و فرهنگی آدمیت در کتاب «تاریخ فکر از سومر تا یونان و روم» او ثبت شده که کمتر خوانده شده است؛ وی در این کتاب، ریشههای فکری و اجتماعی دموکراسی خواهی در دنیای کهن را بررسی کرده و از ضرورت آزادی در تمدن بشری و اولویت آن برای ایرانزمین در عصر حاضر مینویسد. بر این اساس، آدمیت به نقش حکومت در تاریخ مدنیت انسانی پرداخته و از «ابتنای آن بر آرای عمومیو منافع ملی» مینویسد: «نتیجهای که از تجارب عملی حکومت اقوام و ملل گرفته شده این است که حکومتها به هر شکل و صورتی که درآیند، اگر پایه آنها بر آرای ملی بنا نشده باشد، به خودکامگی و استبداد رأی فردی و یا استبداد اقلیت محدود میرسد و استبداد هرگونه باشد، چه فردی و چه دستجمعی به فساد میانجامد.»(فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت/۱)
از نظر فریدون آدمیت «جوهر دموکراسی، آزادی و برابری است. آزادی به معنای نبود قید و مانعی که لازمه رشد شخصیت آدمی و نیکبختی اوست. مراد از برابری هم آن است که افراد در حقوق برابر باشند و در برابری بتوانند استعدادهای خود را پرورش و بیان کنند.» فریدون آدمیت در پیوند سیر تاریخی دموکراسی در تمدن بشری به زمانه آشنایی ایرانیان با تمدن غربی و مدرنیته پرداخته، با گزارش دیدهها و شنیدههای نخسیتن مسافران ایرانی به دنیای مدرن، «بیداری افکار در ایران» را ثمره این آشنایی میداند؛ آشنایی که در شکلگیری جریان مدرناندیشان عصر پیشامشروطه ادامه یافته است؛ فریدون آدمیت در سهگانههای «اندیشههای میرزا فتحعلی آخوندزاده»، «اندیشههای میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی» و «اندیشههای میرزا آقاخان کرمانی» از نخستین مدرناندیشان ایرانی مینویسد؛ بخشی از کتاب «فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت» هم که به بررسی و تحلیل اندیشههای میرزا ملکم خان ناظمالدوله و میرزا یوسف خان مستشارالدوله تبریزی اختصاص دارد، اندیشههای مدرن عصر بیداری را به نهادهای مشروطیت در ایران پیوند میزند.
بخش دیگری از «مشروطهپژوهی فریدون آدمیت» به رخدادهای اجتماعی و سیاسی ایران عصر مشروطیت اختصاص دارد؛ دوره زمانی تقریبا پنجاه ساله دگرگونیهای اجتماعی و سیاسی عصر پیشامشروطه از جنبش تنباکو(۱۲۶۹ خورشیدی) تا استبداد صغیر محمدعلی شاه(۱۲۹۰ خورشیدی). پیشزمینههای این دوران را فریدون آدمیت با تحلیل شخصیت اجتماعی و سیاسی میرزا تقی خان امیرکبیر و میرزا حسین خان سپهسالار در کتابهای «امیرکبیر و ایران» و «اندیشه ترقی و حکومت قانون- عصر سپهسالار» بررسی کرده است. در کتاب «شورش بر امتیازنامه رژی» هم که تحلیلی از جنبش تنباکو است، آدمیت نخستین جنبش مدنی و اجتماعی نوین ایرانیان را در آغاز دوران معاصر ایران زمین به بحث گذاشته است. فریدون آدمیت در کتاب «ایدئولوژی نهضت مشروطیت»، از بنیادهای فرهنگی و اجتماعی نهادهای مشروطیت مینویسد و در کتاب «مجلس اول و بحران آزادی»، از نخستین پارلمان ایران زمین تحلیلی روشمند ارائه میکند. «فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت ایران» به ارزیابی استقرار مشروطه در ایران و نقش سوسیال دموکراتها و جایگاه محمد امین رسولزاده در آن دوران میپردازد.
بخشی دیگر از تحقیقات فریدون آدمیت به زمینههای دیپلماسی تاریخ معاصر ایران مربوط میشوند؛ این زمینه که بیش از کارهای دیگر آدمیت، مورد بی مهری محققان قرار گرفته است، در دو کتاب «جزایر بحرین: تحقیق در تاریخ دیپلماسی و حقوق بین الملل» (ترجمه فارسی: علیرضا پلاسید، نشر گستره، تهران، ۱۳۹۴) و «روابط دیپلماسی روسیه و ایران در سالهای ۱۸۱۵-۱۸۳۰» (ترجمه فارسی: علیرضا پلاسید، نشر گستره، تهران، ۱۳۹۷) ارائه شده است (هر دو نگاشته شده به انگلیسی و در مقاطع تحصیلی فریدون آدمیت در کارشناسی ارشد علوم سیاسی و دیپلماسی و دکترا هستند).
دکتر فریدون آدمیت آموختههای خویش از سیر تاریخی مدنیت بشری و پدیداری دموکراسی و اندیشههای آزادیخواهانه را در تحلیل روشمند و سنجش خردمندانه رویدادهای اجتماعی و سیاسی عصر مشروطیت و نهادهای مدرن در ایران به ثبت رسانده است؛ تحقیقات و تألیفات آدمیت «گشاینده مشروطهپژوهی نوین» بوده و وی تاریخنگاری مدرن ایرانیان را که از میرزا آقاخان کرمانی و در گسست از وقایعنگاری سنتی شروع شده بود، به تحلیل اندیشههای مدرن و تبیین کنشهای اجتماعی و سیاسی مدرناندیشان ایرانی پیوند میزند. از نظر آدمیت «مفهوم تاریخ بیان وقایع تاریخی است بدانگونه که وقوع یافتهاند؛ یعنی نه کم و نه بیش. شناخت وقایع و حوادث است به طریق تحلیل علل و عوامل آنها، یعنی عللی که خصلت فاعلی دارند و عواملی که به درجات تاثیر داشته یا تعیین کننده بودهاند؛ و بالاخره تحلیل مجموع واقعیات و علل و عوامل است در تعقل تاریخی…» (آشفتگی در فکر تاریخی/۱).
بنا بر این آموزه، فریدون آدمیت تاریخنگاری را از «افسانه و مغالطه» دور ساخته و با تکیه بر «محرک فعال ذهن آدمی»، آن را از نشانههای «پدیده آزاداندیشی و انتقادی عقلانی که کل فعالیت فکری انسان را فرا گرفته» میداند. آدمیت به درستی شکلگیری تاریخنگاری جدید را از توابع و لوازم برخورد ایران با تمدن مغربزمین دانسته و با تحلیل عوامل و موجبات پدید آمدن گونه جدید تاریخنگاری در ایرانزمین، «پیشرو واقعی انتقاد سنت تاریخنویسی» را میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا آقاخان کرمانی میداند (انحطاط تاریخ نگاری در ایران/۲۴).
نگرش سنجشگرانه فریدون آدمیت به تاریخنگاری ایرانیان، عمده نقائص آن را در
۱) توقف در واقعهیابی و کسری تحلیل تاریخ در آنها
۲) نبود روش علمی نقد و مطالعه رشتههای مختلف تاریخ
۳) عدم توجه به طبقهبندی منابع تاریخی و ارزشیابی آنها
۴) وجود حکمهای نسنجیده و قیاسهای بیجا در حوادث و جریانات تاریخی
۵) بیاطلاعی از جامعه شناسیتاریخ و فلسفه تاریخ
میداند چرا که «پایه تاریخنویسی جدید را همان تحلیل و جامعهشناسی تاریخ و تفکر تاریخی تشکیل میدهد. پیشرفت آن منوط به تعلیم روش صحیح علمی مطالعه تاریخ و چگونگی بهرهبرداری از منابع تاریخی است…»
بخشی اساسی از پروژه تحقیقاتی و مشروطهپژوهی فریدون آدمیت که مبتنی بر مدرنگرایی در تاریخنگاری است، به تاریخ اندیشهها اختصاص دارد؛ رشتهای که پیش از آدمیت سابقهای در ایران نداشته و بعد از او به محدودیت نوشتاری و تحقیقاتی گرفتار است؛ آدمیت در توضیح تاریخ اندیشه و اندیشهشناسی تاریخی مینویسد: «مطالعه تاریخ فکر مانند هر کدام از شاخههای دیگر علم تاریخ فوت و فن و لِم (تکنیک) خاص خود را دارد. اندیشه و اندیشهگر هر دو زاده اجتماعاند، اما اندیشمند شخصیت فردی هم دارد و بالاخره مغز اندیشهآفرین فرد است که فکر را میپروراند و تنها عامل مادی نیست که در آن مؤثر است. در پرورش منش آدمی غیر از جامعه، عوامل دیگری چون محیط خانوادگی، وضع زندگی، حالت روانی و هوش و استعداد شخصی او مؤثر هستند.»
از نظر آدمیت، بر پایه این مسائل، مرحله دوم تاریخنگاریِ اندیشه، نقد و تحلیل اندیشههاست؛ زمینههای فرهنگ اجتماع، سرچشمه اندیشهها و عناصر سازنده فکری دانایان و تحلیل ذهنی آنها در سرگذشت زمان، مورخ اندیشهها را به تحلیل تاثیر فکر در اذهان دیگران و در اجتماع میرساند. «تاریخ فکر حکایت از این دارد که چه بسیار بودهاند اندیشههای معتبر و بلندی که خریدار نداشتهاند. گاه به کلی مهجور مانده، گاه افکار دیگری بر آنها غالب آمده و گاه کوشش در ریشهکن کردن آنها شده است…» (اندیشههای میرزا آقاخان کرمانی/۶).
مدرناندیشی دکتر فریدون آدمیت در تاریخنگاری و دموکراسیخواهی، با همه ضعفها و انتقاداتی که بر آن وارد است، «ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران» را به موضوع تحقیقاتی او تبدیل میکند و آدمیت را در جایگاه سنجشگر روشمند اندیشههای «مدرنهای کلاسیک ایرانی» و «کنشگران مدرن در سیاست ایران»، به حکایتگر «تاریخ مدرنیته در عصر مشروطیت» میکشاند.