گفتگوها در وین در ارتباط با بازگشت آمریکا به توافق هستهای همچنان ادامه دارد. نمایندگان کشورهای شرکت کننده (آلمان، فرانسه، بریتانیا، چین، روسیه و جمهوری اسلامی) و البته آمریکا که به صورت غیرمستقیم حضور دارد، برای مشاوره با دولتهایشان اتریش را ترک کردند.
کم و بیش همه خوشبین هستند، اگرچه صحبت از مذاکراتی طولانی میکنند. جک سالیوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید ضمن اشاره به «پیشرفتهای حاصل شده در مذاکرات» میگوید در خصوص محتوا و زمانبندی آن هنوز توافقی به دست نیامده است. اما کل مشکل در همین دو مورد است: کدام تحریمها در مقابل کدام عقبنشینی جمهوری اسلامی از برنامه هستهای برداشته خواهند شد و چه کسی گام اول را برخواهد داشت! قبل از آغاز گفتگوهای وین هم اختلاف نظر بر سر همین دو مسئله بود.
یک مقام وزارت خارجه آمریکا در گفتگو با خبرنگاران تحریمها را به سه دسته تقسیم میکند: آنهایی که در ارتباط مستقیم با برجام قرار دارند که دولت جو بایدن آمادگی کامل برای لغو آنها دارد؛ تحریمهای هفتههای آخر دولت قبلی که در رابطه با فعالیتهای تروریستی جمهوری اسلامی به تصویب رسیدند که از جمله بانک مرکزی و شرکت نفت را شامل میشود و دولت بایدن به دنبال توجیهی برای لغو آنهاست؛ و سرانجام تحریم های حقوق بشری که حذف نخواهند شد.
در مورد «اختلاف نظر» بر سر اینکه چه کسی گام اول را برخواهد داشت، اگرچه این مقام حذف تحریمهای را مشروط بر عقبنشینی جمهوری اسلامی از غنیسازی ۲۰ و ۶۰ درصدی میکند، ولی گویا دیگر اصراری بر اینکه گام اول از سوی چه کسی باشد نیست.
کارت سوخته نطنز
حمله سایبری به نطنز و ناکار شدن سانتریفیوژهای پیشرفته که جمهوری اسلامی بر اساس توافق هستهای سال ۲۰۱۵ حق استفاده از آنها را ندارد، در کنار ۸۲۰۰ سانتریفیوژ که یکی از کارتهای جمهوری اسلامی در گفتگوهای وین بود را سوزاند. جمهوری اسلامی مجبور شد به کاهش شمار سانتریفیوژها در نطنز اذعان کند، اگرچه کاظم غریبآبادی نماینده نظام در آژانس بینالمللی انرژی هستهای ادعا میکند که کاهش سانتریفیوژهای پیشرفته در نطنز «از قبل پیشبینی شده بود» و «مرتبط با اقدامات و تصمیمات فنی» و «بهینهسازی» غنیسازی است.
بخش دیگری از «گفتگو»های وین در منطقه صورت میگیرد و البته «غیرمستقیم» است. حملات جنگندههای اسرائیلی به پایگاههای نیروی قدس در خاک سوریه و پرتاب یک موشک که در استخر ویلایی در نزدیکی تاسیسات اتمی اسرائیل در دیمونا فرود آمد نیز بخشی از این «گفتگو»ها هستند. «گفتگو»هایی که در آنها اسرائیل دست بالا را دارد.
مرگ مشکوک سرتیپ پاسدار سیدمحمد حسینزاده حجازی جانشین فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم میتواند فصل دیگری از این «گفتگو»ها باشد. علت مرگ این فرمانده سپاه در ابتدا «عارضه قلبی» و چند ساعت بعد «عوارض شیمیایی» مربوط به دوران جنگ ۸ ساله با عراق اعلام شد. همین تناقض به ابهاماتی در مورد علت واقعی مرگ حجازی دامن زده است.
مرگهای مشکوک
سخنان رمضان شریف سخنگوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که گفت «صهیونیستها به واسطه ٨ سال عملکرد سردار حجازی در کنار حاج قاسم، اهمیت ایشان را به خوبی میدانستند و سالها دنبال ترور ایشان بودند» بیشتر شایعه کشته شدن جانشین فرمانده نیروی قدس را تقویت کرده است. به ویژه اینکه اخیرا وزیر دفاع اسرائیل گفته بود «ما به هر طریقی با تهدیدات جمهوری اسلامی مبارزه خواهیم کرد.» نباید فراموش کرد که تابستان گذشته محسن فخریزاده نیز در نزدیکی تهران ترور شد و قبل از آن نیز آمریکا قاسم سلیمانی فرمانده پرقدرت نیروی قدس و تهدید مهمی برای ثبات در منطقه، را در پهپادی در بغداد به قتل رسانده بود.
مقامات اسرائیلی محمد حسینزاده حجازی و دو فرمانده دیگر سپاه پاسداران به نام ماجد نواب و علیاصغر نوروزی را به عنوان مسئولین پروژه موشکی حزبالله لبنان و به ویژه موشکهای نقطهزن معرفی کرده بودند و بر کسی پنهان نیست که ارتش اسرائیل موشکهای انبار شده در لبنان را تهدیدی بسیار جدی برای امنیت خود به حساب میآورد و برنامههای دقیقی برای از بین بردن آنها در زمان مناسب طراحی کرده است.
مرگهای مشکوک فرماندهان نیروی قدس تنها به محمد حسینزاده حجازی خلاصه نمیشود. در روز خاکسپاری محمد حجازی، خبر مرگ سردار پاسدار محمدعلی حقبین هم منتشر شد. بطور رسمی اعلام شد که این فرمانده گیلانی نیروی قدس بر اثر ابتلا به کرونا در بیمارستان درگذشت. ولی یک عکس که چند روز قبل از مرگ او، هنگام عیادت محمد عبداللهپور فرمانده نیروی قدس در گیلان برداشته شده به ابهامات دیگری دامن زد. در این تصویر هر دو پای محمدعلی حقبین و گردن او پانسمان شده است. حال آنکه شکستگی پا و زخم گردن از عوارض بیماری مهلک کرونا نیست، صرف نظر از اینکه این فرمانده سپاه دو هفته قبل از آن از ماموریتی در سوریه به ایران بازگشته بود و عیادتکنندهی وی نیز بدون تجهیزات حفاظتی لازم به دیدار وی رفته بود!
میانجیگری چین بین تهران و ریاض
در این میان، چین نیز در کمک به گفتگوهایی که در وین در جریان هستند فعال شده است. طبق اطلاعاتی که کیهان لندن از منابعی در عراق به دست آورده است، مذاکرات بین تهران و ریاض در بغداد با وساطت چین صورت گرفته و نقش مصطفی الکاظمی نخست وزیر عراق به میزبانی خلاصه میشود. البته چه تهران و چه ریاض منکر ملاقات بین علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی و خالد بنعلی الحمیدان مدیرکل وزارت اطلاعات پادشاهی سعودی شدهاند، اگرچه چندین رسانه مینویسند که دور دوم این ملاقات در هفته آینده برگزار خواهد شد. منابع عراقی به کیهان لندن میگویند که وانگ یی وزیر خارجه چین که بر سر راه سفر به تهران توقف کوتاهی در ریاض داشته است، زمینه این ملاقات را فراهم کرده است. وزیر خارجه چین در جریان سفر به ریاض سربسته به این میانجیگری در گفتگویی با شبکه العربیه نیز اشاره میکند و میگوید: «ما میخواهیم به صورت مشترک تلاشهایی برای تقویت امنیت جمعی صورت گیرد و ثبات و امنیت در خاورمیانه ارتقا پیدا کند». این مقام چینی در ادامه صحبت از آمادگی پکن جهت برگزاری «کنفرانسی چندجانبه برای تقویت امنیت در منطقه خلیج فارس با هدف ایجاد ساز و کار اعتماد در خاورمیانه» میکند. بدون شک برای چین که عمده واردکننده نفت از پادشاهی سعودی است، امنیت خلیج فارس از اهمیت بالایی برخوردار است و تنشهای موجود بین جمهوری اسلامی و کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس امر مثبتی نیست و تهدیدی برای منافع این کشور به حساب میآید.
در بغداد در جریان دیدار مقامات جمهوری اسلامی و پادشاهی سعودی، پرونده جنگ در یمن روی میز قرار داشت. حمایت جمهوری اسلامی از انصارالله یمن یا حوٍثیها که در دو سال گذشته بیش از ۱۵۰ بار به تاسیسات نفتی و فرودگاههای پادشاهی سعودی با موشکها و پهپادهای دریافتی از جمهوری اسلامی حمله کردهاند، یکی از کارتهایی است که رژیم حاکم بر ایران از آن در گفتگوهای منطقهای و بینالمللی استفاده می کند. چین که روابط اقتصادیاش با پادشاهی سعودی بسیار گستردهتر از مبادلات با جمهوری اسلامی است، به نوعی اجرایی کردن توافق ۲۵ساله را به کاهش تنشها در منطقه و مدارای بیشتر تهران با پایتختهای عربی مشروط کرده است.
کاهش اقتدار و افزایش انتقادها در منطقه
جمهوری اسلامی نه تنها با فشار چین مجبور به گفتگو با پادشاهی سعودی در بغداد شده است، بلکه در عمل مجبور شده به نوعی حضور این کشور عربی در عراق را نیز بپذیرد. سفر اخیر مصطفی الکاظمی در رأس هیأتی اقتصادی به ریاض درهای این کشور را که تا کنون حیاط خلوت جمهوری اسلامی به حساب میآمد، باز کند. البته ریاض برای سرمایهگذاری در بازسازی عراق شروطی گذاشته است که کاهش نفوذ سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی مهمترین آنهاست. تصمیمات اخیر دولت عراق در محدودیتهایی برای گروههای تحت حمایت نیروی قدس چون «کتائب حزبالله» و «عصائب اهل حق» از جمله خارج ساختن کنترل برخی از گذرگاههای مرزی از دست این گروهها از جمله این محدودیتهاست. کنترل گذرگاه های مرزی یکی از منابع مالی قابل توجه این گروهها به شمار میرود که با کاهش حضور در مرزها به جنگی بین این شبهنظامیان دامن زده است. در هفتههای گذشته محمد رحیم الشمری از فرماندهان «عصائب اهل حق» و عمار الحسین هادی العبوری از سران «کتائب حزبالله» ترور شدند. هرکدام از این دو گروه دیگری را البته بدون نام بردن متهم به ترور فرمانده خود میکند. این گروهها، به گفته زیاد السنجری روزنامهنگار در بغداد، «چنان بر سر مسائل مالی با کاهش کمکهای جمهوری اسلامی به جان یکدیگر افتادهاند که اسماعیل قاآنی برای میانجیگری و اخطار به آنها مجبور به سفر به بغداد شد.»
مشکلات جمهوری اسلامی در حمایت مالی از نیروهای نیابتیاش در منطقه، حزبالله لبنان را نیز در شرایط بدی قرار داده است. حسن نصرالله رهبر حزبالله دیگر نمیتواند ادعا کند «تا زمانی که ایران پول داشته باشد ما هم داریم». برای اولین بار از زمان تاسیساش، حزبالله نه تنها دیگر قادر به کمکهای اجتماعی به شیعیان نیست بلکه در پرداخت حقوق شبهنظامیانش نیز با مشکل روبرو شده است. در گذشته حقوقها به دلار پرداخت میشد تا قربانی نوسانات لیر لبنانی نشوند، ولی چندین ماه است که به پول محلی پرداخت میشود. در اوایل ماه مارس به دستور حسن نصرالله و در پیامد شورش در محلات شیعهنشین بیروت، شهرهای جنوبی و دره بقاع به دلایل اقتصادی و با شعارهایی علیه این گروه شیعه، «صندوق امام منتظر» جهت کمک به خانواده های بیبضاعت تاسیس شد. برای پر کردن این صندوق حسن نصرالله مجبور شد دست به دامان طبقه متوسط و ثروتمندان شیعه شود و آنها را حتا با تهدید مجبور به کمک کند.
لبنان، استانی از ایران
ناخشنودی اقتصادی شیعیان فرصتی را برای افزایش انتقادها علیه حزبالله و جمهوری اسلامی به وجود آورده است. شیخ صبحی الطفیلی اولین دبیرکل حزبالله و منتقد جمهوری اسلامی میگوید «کسانی که ار ایران دستور میگیرند و به نیابت از این کشور عمل میکنند، عامل رشد فساد و مسئول وضعیت کنونی هستند.» شیخ محمد الحاج العاملی بنیانگذار «جنبش اصلاحات شیعه» نیز جمهوری اسلامی را مسئول وضعیت بحرانی لبنان میداند: «هدف اعتراضهای مردمی تنها بحران اقتصادی نیست بلکه مخالف صریح با نفوذ ایدئولوژیک، امنیتی و نظامی تهران است که با درگیر ساختن ما در درگیریهای منطقهای مردم را محکوم به گرسنگی کرده است.» برای علی الامین روحانی معروف شیعه، «سیاستهای امل و حزبالله در راستای توسعهطلبی جمهوری اسلامی و خیانت به مردم لبنان است.»
سالها بود که در لبنان انتقادها از حزبالله و جمهوری اسلامی اگر بیان میشدند، در لفافه بودند. امروز سعد حریری نخستوزیری که قادر به تشکیل دولت نیست، میگوید «برون رفت از بحران تنها یک راه دارد: آشتی جدی با برادران عرب در خلیج فارس و فاصله گرفتن از کسانی که به منافع این کشورها حمله میکنند.» ولید جنبلاط رهبر دروزیهای لبنان نیز معتقد است که «حزبالله لبنان را به یک استان ایران تبدیل کرده و ما مجبوریم بار دیگر برای استقلال کشورمان مبارزه کنیم.»
همزمان در سوریه نیز باد در جهت مخالف جمهوری اسلامی میوزد. درگیریها بین نظامیان و شبهنظامیان سوری وابسته به جمهوری اسلامی و روسیه ادامه دارند. در آخرین اقدام، پنجشنبه گذشته، نیروی قدس تحت فشار روسیه مجبور شد موشکهای خود را از انباری در حومه دمشق به محل دیگری منتقل کند و پایگاه را به نظامیان روس تحویل دهد. در دیرالزور نیز نظامیان روس مستقر شده و نیروهای وابسته به جمهوری اسلامی را مجبور به ترک این منطقه کردهاند. در دمشق اسما همسر بشار اسد به جبهه مخالفین جمهوری اسلامی پیوسته و دستور داده است جلوی فعالیت برخی شرکت های وابسته به تهران چون «بنیان دمشق»، «البنیان» و یا «آرمیتاژ العران» گرفته شود. این تصمیم به گفته محمود کیلانی روزنامهنگار سوری «در هماهنگی کامل با سفارت روسیه در دمشق صورت گرفته است که خواهان کاهش چشمگیر حضور اقتصادی جمهوری اسلامی با نگاهی به آغاز دوران بازسازی در سوریه است.»
احمد رأفت
عمقش همان ظهور حضرت است حضرت قائم
قبرهای خودتان را با دست خود بکنید…..
چرا آمریکا نمی تواند و ناچاراً نمی خواهد تحریم ها را بردارد؟
(بترتیب وزن و سنگینی)
۱٫ چین:
اقتصاد ایران بواسطۀ تحریم ها بطور کامل در گرو غرب است. لو رفتن قرارداد بلند مدت با چین و گرایش سیاسی شدید سپاه و آخوندها به چین سبب گردیده که در صورت برداشته شدن تحریم ها رژیم بطور کامل بندهای وابستگی اقتصاد ایران به غرب را آزاد خواهد کرد و به چین گره خواهد زد. یعنی تغییر توازن قوا در خاورمیانه بنفع چین . و این چیزیست که برای غرب فاجعه است و غیر قابل تحمل.
۲٫ روسیه:
بمحض برداشته شدن تحریم ها، با خیانت های سپاه و آخوند روسیه تمایل شدید خود برای استقرار تجهیزات نظامی استراتژیک را با غارت پول و ثروت مردم عملی خواهد کرد. استقرار تسلیحات پدافندی نظارتی و تهاجمی پیشرفته روسی و حتی اتمی در ایران، قدرت مانور غرب در خاورمیانه بشدت کاهش خواهد یافت و حیاط خلوت خاورمیانه دیگر برای غرب امن نخواهد بود.
۳٫ خاورمیانه:
با سرازیر شدن ثروت مردم ایران به جیب پاسدار-آخوند، تمام اقدامات توسعه طلبانه، تروریستی، تنش زا و ضد انسانی رژیم در کل کشورهای خاورمیانه (که بدلیل اقدامات ترامپ تضعیف شده) قدرت و سرعت تصاعدی پیدا کرده رژیم بسیار تهاجمی تر شده و منافع غرب بشدت تهدید خواهد شد.
تمام این تحلیل ها یک درس تاریخی تکراری (متاسفانه) برای کشورِ پلِ شرق و غرب (ایران) است؛
“ایران هیچگاه نباید بی طرفی خود را در عرصه جهانی به طمع کسب قدرت، معامله کند، ایران اگر می خواهد در تاریخ محو نشود باید برای همیشۀ تاریخ بی طرف بماند”
درود یاران جان : تامرد سخن نگفته باشد عیب اصولیش نهفته باشد.
درزمان های دور دور بعد از دانشگاه نوبت سربازی شدودر یکی از سخت ترین وبا
دیسیپلینه ترین واحدها میبایست یک سال ونیم باقیمانده رابگذرانم .هر روز پرسشم
فایده این همه سخت گیری و زجردادن چیست بود ؟ سالیان بعد دریافتم که اگر سربازی
در جبهه از زیر وظیفه اش شانه خالی کند بقیه وخودَش را به کشتن می دهد وحتا ممکن
است ده ها ویا صدها نفر قربانی شوند چرا که فلانی نتوانسته خودرا کنترل کند و
چرت نزند . با فرمان آتش به اختیار آغای کودن ارتش تبدیل بهیک عده مسلح بی نظم
که بدون وجود دشمن همدیگر را کشته وکسی باقی نمی ماند شدند.تصور کنید سرباز پیاده
نه ا۱۰۷ درجه (اشتباه فرمانده موشک به هواپیمای مسافری زن) بل ۱۰ درجه زمانیکه
به نوبت جلو می روند وهمقطاران جلوند واین سرباز آتش برای محافظت از انان انجام
می دهد داشته باشدمطمعن باشید یکی از جلوی ها زنده نمی ماند.حالا شما یک تیپ
یا یک لشکر آتش به اختیار وحتا نیروی هوایی وزمینی به اختیار را تصور کنید تا بدانید
چرا بیشتر از دشمن هواپیمای ما زمان جنگ خودمان را می زد. اخیرن هم با دلاوری
(بخوانید باخریت وآتش به اختیار یک کشتی خودمان رازدیم وپرسنلش را شهید..).
با این وضع حکمن کارشناسان امریکا اسراییل در پی خود زنی نیروهای ناهماهنگ با
دیگرنیروهای خودی (همان آتش به اختیار) خواهند بود .اینان نه کنترلی برجایی دارند
نه کنترل خودشان را همانگونه که می بینید در بد ترین زمان حشد والفلان مرتکب
کاری میشود که عواقبش بسیار بزرگتر از زنده ماندن آن واحد است.نتیجه ان که
نه عمقی وجود دارد نه استراتژی ای همش کشک است وتبلیغات وگرنهالان نه اسراییلی
بود ونه عربستانی ونه …. .دقت کنید دو سه نفر بمب چسبنده ای کار می گذارند
یا خمپاره ای موشکی می فرستند وفرار حتا قبضه را هم جا می گذارند.این
لات گریست نه عملیات جنگی چرا که با در اختیار قرار دادن وسیله به دو نوجوان است.
تا یادم نرفته عده ای معتقدند خود این مم جوات با این همه دلخوری گرای سردار
کتلت را داده هرچه باشد این هم نوعی از آتش به اختیار است .با قدرت دشمن دور
وقوی رقیب نزدیک را کتلت کرده .
سناتور بیل هگرتی روز ۴اردیبهشت در پیامی در حساب شخصی خود در توئیتر درباره برداشتن تحریمهای رژیم آخوندی توسط آمریکا نوشت: ما نمیتوانیم با کاهش تحریمها به تجاوزات ایران پاداش دهیم. خوشحالم که مایک پمپئو در کنار من و همکارانم، در برابر تلاشهای بایدن رئیسجمهور ایالات متحده، برای برداشتن تحریمها و ورود مجدد به توافق هستهیی با رژیم ایران ایستاده است.
احمدینژاد پنجشنبه ۲ اردیبهشت در اردبیل به صراحت از «نمایشی بودن» انتخابات و برنامهریزی برای درآوردن «شخصی خاص» از صندوق سخن گفت و اظهار داشت: «گروه مقابل یک برنامه یا پازل برای کشور دارد. یک قطعه اصلی آن پازل ، فرد خاصی است که میخواهند او را به هر قیمت از صندوق بیرون بیاورند، ولو آنکه مردم ده بار هم به او رای نداده باشند!.»
«آنها میگویند فرصت خوبی است. آمار کرونا که بالا میرود، انتخابات را برگزار میکنیم و نارضایتی و عدم مشارکت مردم دیگر دیده نمیشود و خواهیم گفت خیلی خوب و قابل قبول است.»
دلائل حضور نظامی جمهوری اسلامی در، و حمایت از، سوریه، عراق، لبنان، یمن، و فلسطین:
– بازداری آمریکا و غرب از رژیم چنج در ایران Regime Change
– مقصد امنی برای فرار آخوندها بعد از سقوط حکومت جمهوری اسلامی
رژیم آخوندها بزرگترین خدمت رو به اسرائیل کرده؛ کشورهای رقیب اسرائیل در منطقه، سوریه، لبنان، و عراق رو به خرج جان و مال ایرونیها برای اسرائیل کلنگی کرده؛ کشور ایران رو هم کلنگی کرده، مونده یه جنگ تا از ایران چند جزیره بمونه و اسرائیل ابرقدرت خاورمیانه بشه.
آخوندها باقیمانده لشکر اعراب هستند!
ما ایرونیها یه حکومت به شما آخوندها بدهکار بودیم، تسویه حساب کردیم؛ حالا گورتون رو گم کنید؛ برید گم شید؛ برید لبنان، همون گوری که از اونجا اومدید – صفویه از لبنان آخوند وارد کردند.
«نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران»
من با کمال معذرت با شما مخالفم! هم عمق دارد و هم استراتزیک(دارزمدت) است! چرا؟
دراز مدت است برای اینکه جمهوری فاشیستی اسهالی خود را در محلکه ای انداخته که تا پایان عمر جنایتکارانه و ذلیل خود ان را دنبال کرده و حتی بعد از سرنگونی انها ادامه خواهد داشت . چرا بعد از سرنگونی انها ادامه پیدا خواهد کرد؟ برای این که بسیاری از پس ماندگان انها بخصوص انواع و اقسام چپ در ورطه ضد_یهودیت افتاده و همان ساز را به نوائی دیگر میزنند! دو نمونه این هجویات در مقالاتی بدست اقایان امیر حسین لادن و فرخ نگهدار امده است.
عمق دارد برای انکه جمهوری اسهالی تمام منابع خود را، که مال مردم ایران است، صرف این موضوع کرده و حالا قربانی ان شده است. چاله ای که جمهوری اسهالی برای اسراییل می خواست خود در ان افتاده است. تا انجایی که بنظر میرسد که که اسراییل حتی ماتحت ملاها و پاسداران را هم تحت کنترول دارد و ایستگاهای جاسوسی در انجایشان برقرار کرده! ! !
از این عمیقتر و دراز مدت تر؟!
البته کمک های مستشاری را همانگونه که در سوریه هم شاهد هستیم جسد جوانان و حتا نوجوانان که به عنوان شهدای حرم برای دفن میاورند قابل لمس میکند , اینکه یک جوان ۱۶ یا ۱۷ ساله ایرانی یا افغان یا,,,,,چگونه کمک مستشاری میدهد از شاهکارهای این جمهوری دزدان اسلامی میباشد که حتا قباحت دروغ را از بین برده
نه عمق دارند نه استراتژی و البته در این بلبشو هماهنگی هم ندارند که اقلا آبروی وزارت خارجه را که بخش ماله کش و پوششی تروریست منطقه ای رژیم است را نبرند :
فرارو- روابط عمومی وزارت امور خارجه با انتشار اطلاعیهای در مورد اظهارات اخیر رستم قاسمی در ارتباط با کمک نظامی و حضور مستشاران نظامی ایران در یمن در گفتگو با روسیا الیوم در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ اعلام کرد: اظهارات منتشر شده در این مصاحبه برخلاف واقعیت و سیاستهای جمهوری اسلامی ایران در یمن است.روابط عمومی وزارت امور خارجه با یاد آوری مراجع رسمی در جمهوری اسلامی ایران برای اعلام مواضع کشور تاکید کرد: حمایت جمهوری اسلامی ایران از یمن یک حمایت سیاسی است و کشورمان از روند مسالمت آمیز بحران یمن و تلاشهای سازمان ملل برای حل سیاسی این جنگ خانمانسوز حمایت میکند.
حمله رستم قاسمی به وزارت خارجه به دلیل رد کردن اظهارات او:
وزیر اسبق نفت در واکنش به بیانیه وزارت خارجه درباره کمک مستشاری به یمن در صفحه شخصی خود نوشت: آقایان وزارت امور خارجه چنان درگیر بازیِ مذاکرات بیفرجام شدهاند که سیاستهای انقلاب اسلامی ایران را فراموش کردهاند! وی ضمن انتشار کلیپی از اظهارات سرلشکر باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، درباره کمکهای مستشاری ایران به مجاهدان یمنی نوشت: آقایان وزارت امور خارجه چنان درگیر بازیِ مذاکرات بی فرجام شده اند که سیاستهای انقلاب اسلامی ایران را فراموش کرده اند!
لازم به ذکر است این حاج آقا کاندید ریاست جمهوری نیز هست که اینگونه بند را آب داده