جمشید عنبرستانی – نظام ملایان و اوباشان حاکم بر ایران از ابتدای پیدایش منحوس خود به خوبی آگاهی تاریخی داشت که ملت ایران را باید به فقر و فساد بکشاند تا بتواند از این طریق پایههای حکومت ننگین خود را مستحکم کند. جمهوری اسلامی با درگیر کردن مردم با فقر و فساد و ناهنجاریهای اجتماعی طی بیش از چهار دهه موفق شده توسط همین مردم ناراضی و دردمند بقا و موجودیت خود را حفظ کند.
جامعهی آخوندزده ایران بر پایههای فساد، دروغ و ریا، بیرحمی و بیوجدانی استوار شده است. مردم عادی که عنصر اصلی جامعه هستند درصد بسیار بالایی از آنان، خواسته یا ناخواسته آلوده به صفات و فساد آخوندی شدهاند که در تار و پود جامعه تنیده شده است.
اکثریت ملت ایران حاضر به پرداخت بها برای رسیدن به آزادی نیستند و انتظار دارند دیگران حتا اگر بیگانگان باشند آزادی را رایگان به آنان تقدیم کنند که یک انتظار عبث و بیهوده و یک رویا و آرزوی ناشدنی میباشد.
در طول مدت چهل و سه سال هر بلا و نکبت و مصیبتی که قابل تصور باشد حکومت و حاکمان فاسد و بیوجدان جمهوری اسلامی بر سر ملت و کشور ایران آوار کردهاند، اما تا کنون به صورت جدی مقاومت و تلاشی در سطح گسترده و ملی برای دفع و رفع این بلایا و از میان برداشتن کانون و منشاء این مصیبتها که همانا حکومت ملایان است از سوی ملت صورت نگرفته است.
ملت ایران از یکطرف در یک اتحاد و همبستگی ملی و سراسری تحسینبرانگیز با تحریم انتخابات نمایشی و فرمایشی ریاست جمهوری رژیم و نه گفتن به جمهوری اسلامی مزه اتحاد و همبستگی را چشیدند و از طرف دیگر علت این مشارکت بزرگ مردم در تحریم انتخابات ریاست جمهوری اسلامی که نفرت آنان از حکومت را نیز در سطح جهان به نمایش گذاشت به دلیل کمخطر بودن و عدم برخورد و تماس با ایادی مزدور حکومت بوده وگرنه این همبستگی گسترده هیچگاه شکل واقعیت پیدا نمیکرد.
قلب و دل آدم از تنهایی آن افراد شجاع و آزادهای که در اعتراضات دیماه ۹۶ و آبانماه ۹۸ جانانه و جسورانه رژیم و مزدوران جنایتکار آن را به چالش کشیدند و در اثر بیتفاوتی و نظارهی اکثریت خاموش ملت نه تنها به آزادی و پیروزی نرسیدند بلکه ناجوانمردانه با گلولههای دشمن وحشی و بیوجدان قلب و مغزشان متلاشی شد و آن هزاران نفری که در سیاهچالهای رژیم مورد شکنجه و تجاوز قرار گرفتند و بسیاری از آنان کشته و در مکانهای نامعلوم دفن شدند و خانوادههای بیقراری که به دنبال یافتن عزیزان خود توسط عمال بیغیرت حکومت آواره شدهاند به درد میآید.
مردم ایران با وجود تنفر از رژیم ملایان با بیتفاوت بودن و بیعملی خود نسبت به اوضاع کشور و پذیرش تمام نکبتها و بدبختیها و دشواریهایی که رژیم اسلامی باعث و بانی آن است به ماندگاری و تداوم حکومت کمک کرده و به جنایات و دزدیها و غارت و چپاول رژیم مشروعیت میبخشند، رژیمی که اکنون در نهایت ضعف و زبونی و آسیبپذیری قرار دارد.
شروع خیزش و اعتراضات مردم در شهرهای مختلف استان خوزستان برای کمبود و حتا موجود نبودن آب آشامیدنی در این فصل گرم و طاقتفرسا و سرکوب غیرانسانی و وحشیانه آنان توسط آدمکشان مزدور حکومت به خاطر طلب کردن آب، باید موج عظیمی از همبستگی و تظاهرات میلیونی در سراسر کشور و خصوصا تهران را شاهد میبودیم و همین حرکت مظلومانه هموطنان خوزستانی را شروع یک قیام ملی برای نابودی و پایان دادن به این حکومت ظالم و باطل و نامشروع در نظر میگرفتیم اما حکومت فکر میکند که مردم به اوضاع جاری بیتفاوتند و اینبار هم از پیچ و گردنه ی خطرناک عبور کرده و جان سالم به در میبرد.
ما همواره برای فریب دادن خویش و خود را به کوچه علی چپ زدن، حمایتهای اروپا و آمریکا و چین و روسیه از جمهوری اسلامی را عامل پایداری و ماندگاری رژیم ملایان پنداشتهایم و به خود تلقین کردهایم در حالی که علت اصلی ماندگاری حکومت آخوندها خود ملت ایران است. بیگانگان دنبال منافع خود هستند و این رژیم نامشروع و ایرانفروش منافع آنان را به راحتی تامین میکند، اما ملت ایران با سکوت و بیتفاوتی خود در مقابل حکومت چه منافعی را دنبال میکند؟
زمین و خاک خطهی خوزستان تشنه است. مردم و صدهاهزار کودک از تشنگی رنج میکشند، درختها، مزارع، دامها و حیوانات تشنهاند. مردم برای خوراک و پاکیزگی خود به آب نیاز دارند. عدهای به خیال خودشان تصور کردهاند با جمعآوری صدقه برای خرید و ارسال بطریهای آب به استان خوزستان وظیفه ملی و وجدانی خود را در قبال مردم خوزستان بجا آوردهاند در حالی که این امر به توهین بیشتر شباهت دارد تا همیاری و همدلی. حکومت فاسد و پاسداران آبدزد که عامل اصلی مشکل و کمبود آب در این استان هستند تصور کردهاند با ارسال تانکرهای آب مشکل بیآبی یک استان تشنه رفع میشود و از طرفی با به صف کردن مردم برای گرفتن چند سطل آب غرور آنان را را نیز خدشهدار میکنند.
رژیم وعده داده آب را برای مردم خوزستان رها خواهد کرد که اینهم از شامورتیبازیهای حکومت برای پایان بخشیدن موقت به اعتراضات مردم و سپس دستگیری فلهای جوانان و افراد فعال در خیزش حقطلبانه مردم و ایجاد جوّ امنیتی برای ترساندن و ایجاد ترس و وحشت میان مردم و سپس شروع و تکرار دوباره کمبود آب ومشکلات و نگرانیها.
این فقط مردم خوزستان نیستند که در اثر دزدی و بیکفایتی حاکمان و وابستگان حکومت با هزاران مشکل از جمله کمآبی و بیآبی درگیر هستند، بلکه همه اقوام ایرانی به شکلی تحت ستم این حکومت تبهکار و ستمگر قرون وسطایی قرار دارند.
بخش های زیادی از مردم ما سالها با بی تفاوتی و رای دادن گمان کردند بالاخره میتوانند با ج.ا به نوعی همزیستی دست پیدا کنند؛برای همین غیرسیاسی شدند و از حرف زدن از سیاست روز پرهیز کردند اما ج.ا روز به روز وقیحانه تر گستره استبداد خود را بیشتر کرد تا که بالاخره به قطع اینترنت رسیدیم
باید امیدوار بود که مردم ایران از این تجربه تاریک ولی تاریخی یاد گرفته و بار دیگر سر بلند و سرافراز از این دوران تلخ بیرون امده و بنیانی نوین برای خود و مردم منطقه بپا خواهند کرد.
ایرانیان بیدارند از جمهوری اسلامی بیزارند!
نه به سرکوب و کشتار مردم!
نه به دیکتاتوری!
نه به جمهوری اسلامی!